محمد تقوی از تغییرات گسترده در استقلال عمیقا نگران است و اعتقاد دارد تیمهایی که اینگونه متحول میشوند در طول فصل با مشکل مواجه خواهند شد. تقوی وارد بحثی شده که این روزها به موضوعی مهم بدل شده است.
تغییرات عجیب در استقلال که این فصل انگار قرار است به نقطه اوج برسد و شاهد خروجیها و ورودیهای بسیاری در این تیم باشد؛ سناریویی که هر سال تکرار شده است.
درباره عملکرد استقلال در نقل و انتقالات نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی بازیکنانی که به خدمت گرفته شدهاند را جوان و آیندهدار میدانند و برخی هم بر این باورند که این بازیکنان در برهه کنونی در حد و اندازه استقلال نیستند و باید بازیکنان بزرگتری به جای آنها به خدمت گرفته شود. در شرایطی که دیدگاههای متعددی بیان میشود، شما بهعنوان فردی که بر نقل و انتقالات باشگاه استقلال اشراف دارید، خروجیها و ورودیهای اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟
نمیخواهم تواناییهای فردی بازیکنانی که به خدمت گرفته شدهاند را زیر سوال ببرم اما واضح و روشن میگویم که باشگاه استقلال باشگاه پیکان نیست. نمیخواهم به امثال چنین باشگاههایی هم توهینی کرده باشم اما واقعیت این است فشاری که در این تیم هست با دیگر تیمها متفاوت است. بازیکنی که وارد چنین محیطی میشود باید تاب و تحمل فشار بازی در این تیم را داشته باشد. بازیکنانی که الان آمدهاند نمیدانم اگر فشار روانی رویشان باشد تواناییشان را نشان میدهند یا تحتتاثیر قرار میگیرند. در حال حاضر بازیکنی که بتواند فشار روانی را به سمت خودش بکشد، تیم را متعادل کند و خط درست بدهد در استقلال وجود ندارد. منتظری، رحمتی و حیدری که باتجربه بودند، رفتند.
چرا به ادامه حضور چنین بازیکنانی اصرار دارید؟
وقتی بازیکنانی در این سطح در استقلال حضور داشته باشند و بتوانند فشار روانی را تحمل کنند، فوتبال بازی کردن برای ریگی، دشتی، بلبلی و جوانهای دیگر راحتتر میشود اما چنین بازیکنی در حال حاضر در استقلال نیست. البته بازی در استقلال برای بازیکنانی در این حد مثل شمشیر دو لبه است. در استقلال اصولا حد وسط وجود ندارد. در حال حاضر استقلال تحت فشار ۶ سال جام نگرفتن است و تماشاگرانش صبر و حوصله ندارند.
تماشاگر استقلال دیگر تحمل نمیکند. باید ببینیم بازیکنانی که آمدهاند فشار روانی را میتوانند تحمل کنند یا خیر. البته مدیریت کردن بازیکنان به مدیران باشگاه هم مربوط است. پارسال در تراکتور حضور اشکان، مسعود و احسان نعمتی بود برای ما. نه اینکه فقط بازی کنند؛ حضورشان مهم بود. در تمام بازیها فشاری که روی تیم بود را اینها جمع میکردند. الان در استقلال قرار است چه کسی جلوی فشارها سینه سپر کند؟ حتی جلوی تماشاگران؟ فصل قبل رحمتی و منتظری بودند. آیا الان چنین بازیکنی هست؟ من این سوال را بارها تکرار میکنم...
استقلال در ۳ سال اخیر ۳۲ بازیکن خود را از دست داده و به نظر میرسد همان رویه در فصل نوزدهم هم تکرار شود. تا کنون بیش از ۱۰ بازیکن استقلال را ترک کردهاند، بازیکنانی که بخشی از آنها ملیپوش هم بودهاند. رفتن این قبیل بازیکنان آیا به اعتقاد شما به تیم لطمه وارد نخواهد کرد؟ اگر پاسختان مثبت است درباره رویهای که در سالهای اخیر توسط مربیان دنبال شده نیز توضیح دهید.
خب، همانطور که گفتید امسال بیش از ۱۰ بازیکن جدا شدهاند. من حقیقتا قصد داشتم حرف نزنم اما شرایط طوری است که اگر حرف نزنیم فکر میکنند خودمان را کنار کشیدهایم. وظیفه خودم میدانم حرف بزنم. من استقلالیام و باید حرف بزنم. ببینید با شما کاملا موافقم که تغییرات در استقلال عجیب و بحثبرانگیز است. هیچ جای دنیا این اتفاقات نمیافتد. تیمی که میخواهد نتیجه بگیرد مهمترین موضوعاش ثبات است. در این چند سال اما ثبات اصلا وجود نداشته. این وضعیت هم برمیگردد به تغییرات کادرفنی در سالهای اخیر.
بازیکنان استقلال هم سردرگم شدهاند. قلعهنویی یک تفکری دارد. ایشان میرود، منصوریان میآید یا مظلومی میآید، بعد شفر میآید که هر کدام یک تفکر دارند. حالا استراماچونی آمده است. متاسفانه بازیکنان زیادی به همراه این مربیان میآیند و میروند. مسالهای که در سالهای اخیر قهرمانی را از استقلال گرفته همین موضوع بوده است. سوال من این است که چرا هر مربی جدیدی میآید یکسری بازیکن جدید میآورد؟ نمیخواهم به این ماجرا منفی نگاه کنم. در دنیا اینطور نیست که مربی چند بازیکن را با خودش به تیم جدید ببرد. یکسری تغییرات محدود انجام میشود اما وقتی میبینیم که این اتفاقات به طور گسترده در استقلال رخ میدهد، این نشان میدهد روابط دیگری وجود دارد. بدون رودربایستی یکسری بازیکنان دارند به استقلال تحمیل میشوند. به نظر من فقط ثبات میتواند به استقلال کمک کند. ای کاش این تعداد بازیکنان نمیرفتند و در نیم فصل بازیکن به استقلال اضافه میشد. هیچ تیمی با چنین تغییرات وسیعی نتیجه نمیگیرد.
شما در انگلیس روابط خوبی با مربیان شاغل در این کشور دارید و دورههای مربیگری متفاوتی را پشت سر گذاشتهاید. آیا در تیمهای انگلیسی چنین وضعیتی ایجاد میشود؟ آیا به یکباره ۱۰ بازیکن میروند و ۱۰ بازیکن جدید میآیند؟
در تیمهای بزرگ؟ نه هرگز! تیمهای بزرگ در عرض یک سال و دو سال شکل نگرفتهاند. تفکر پشت آنها است. بازیکنان در باشگاههای بزرگ تحت هر شرایطی حفظ میشوند. ممکن است یکسری بازیکن بگیرند که آنها در پلن اصلی قرار ندارند و جزو گروه دوم محسوب میشوند اما به تیم یک خود دست نمیزنند. شما هیچ وقت نمیتوانید یک تیم را در عرض یک سال بسازید. با پول نمیشود تیم ساخت. زمان است که تیم را میسازد. وقتی زمان را به مربی و بازیکن ندهید هیچ وقت هم تیمتان شکل نمیگیرد. من این حرف را فصل پیش به مدیران تراکتورسازی هم گفتم اما گوش شنوایی نبود. منچسترسیتی همه بازیکنانش را حفظ کرد و فقط ریاض محرز را گرفت. در منچستریونایتد اما این اتفاق نمیافتد و تیم ثباتش را از دست میدهد و نتیجه هم نمیگیرد. در دیگر تیمها هم همینطور است. تیمهایی که شاکله خود را حفظ میکنند و تغییرات محدودی دارند، نتیجه میگیرند، این یک اصل است. غالبا فقط یکی، دو بازیکن برای قوی شدن سیستم و تفکرات تیم اضافه میشوند. نمیشود ۵، ۶ بازیکن بیاوری که در حد تیم اصلی هم نباشند. هر مربی نمیتواند در این شرایط به موفقیت برسد و استراماچونی کار بسیار دشواری پیش رو دارد.
در استقلال به نوعی ابتدا بازیکن خریده شد و بعد برای آن بازیکنان سرمربی آوردند.
در فوتبال پیشرفته همیشه یک ارگانی هست به نام اسپورت دایرکتر. ممکن است یک شخص باشد یا چند نفر. برای مثال در منچسترسیتی فردی به نام چیکی که زمانی بازیکن بارسلونا بود نقش اسپورت دایرکتر را ایفا میکند. اینها در سیاستگذاریهای اینچنینی نقش بازی میکنند. نه اینکه به یکباره فردی تصمیم بگیرد و دیگران اجرا کنند. واقعیت این است که تا ۳ ماه پیش هیچ کس استراماچونی را نمیشناخت اما به محض اینکه آمد، شناخته شد و ما نمیدانیم چه تفکری دارد. نمیدانیم بازیکنانی که برایش گرفتند بر اساس تفکرات این مربی است؟ البته که اینطور نیست چون نمیدانستیم مربی استقلال کیست. مطمئنا این بازیکنانی که گرفته شدهاند با تفکرات او همخوانی ندارند. کار بسیار سختی است. استراماچونی حالا باید بر اساس استعداد و توانایی بازیکنان سیستم خود را انتخاب کند. اگر استراماچونی بر اساس تفکر خودش بازیکن گرفته بود، میشد امیدوار بود.
چند وقت پیش پستی از شما در اینستاگرام دیدیم که ظاهرا از برخی مسائل ابراز ناراحتی کرده بودید.
من همیشه سعی کردم درباره استقلال بهعنوان یک هوادار صحبت کنم، چون در این تیم بازی کردهام. ما قدیمیها هر سال تیم عوض نمیکردیم. ۷ سال در استقلال بودم.
نظر من این است که باید از مربی تحت هر شرایطی حمایت کرد و در این باره یک پست هم گذاشتم. هر مربی تواناییهای خودش را دارد و نمیتوان پیشداوری کرد و گفت یک مربی توانایی ندارد. من هم حمایت کردم اما بعد از چند روز که آن پست را گذاشتم اتفاقی در باشگاه افتاد که انتظارش را نداشتم. چرا استراماچونی گفت قربانی را نمیشناسم؟ اگر من جای استراماچونی بودم، از مسوولان باشگاه میپرسیدم و مسوولان هم وظیفه داشتند درباره پیروز به استراماچونی توضیحاتی بدهند. وقتی دیدم پیروز استعفا داد خیلی خوشم آمد. برای همین در حمایت از پیروز نوشتم آدمها باید مثل پیروز قربانی باشند و تحت هر شرایطی کار نکنند. تمام بازیکنان قدیمی استقلال قابل احترامند، همانطور که میبینیم گواردیولا همیشه در صحبتهایش از قدیمیهای باشگاهش یاد میکند که کار شایستهای است.
به طور کلی چه دیدگاهی نسبت به کمکمربیها در فوتبال ایران دارید. آیا به اندازه کافی به آنها بها داده میشود یا خیر؟
کمکمربیان در فوتبال ایران مثل مترسک میمانند. ببخشید این حرف را میزنم. من گفتم اینقدر که داریم آدمها را بزرگ میکنیم درست نیست. از مربی استقلال باید حمایت کرد اما این ۴۰ میلیون هوادار هستند که به استراماچونی هویت میدهند. استقلال از کسی اعتبار نمیگیرد. نباید اعتبار استقلال را پایین بیاوریم و از دیگران اعتبار بگیریم.
حالا مربی هر کسی میخواهد باشد. ایشان که آنچنان موفق نبودند، نباید بزرگش کنیم. استقلال تخته پرش استراماچونی است. میخواهد در فوتبال خلیج فارس برای خودش بازار و اعتبار درست کند. جایی خواندم که از قول من نوشتهاند چون کمک استراماچونی نشده این حرفها را میزند اما من در فوتبال ایران کمک هیچ کس نمیشوم.
در این ۱۴ سال کلی درس یاد گرفتم و میخواهم تفکر خودم را دنبال کنم. خوب نیست که مربی ایرانی را نخواهد.
مربی نباید سیاست باشگاه را تعیین کند. باشگاه باید سیاست مربی را تعیین کند. سوال من این است اگر بعد از ۶ هفته باشگاه بخواهد با استراماچونی قطع رابطه کند چه کسی قرار است جایش بنشیند. بازیکن ایرانی احساساتی است. مربیان ایتالیایی به سختگیری معروفند. کاپلو و کونته اینطوری بودند. جز آنچلوتی که اینطوری نبود و تفکرات مربی ایتالیایی را نقض کرد. یکی هم رانیری که در سن بالا فهمید با بازیکن باید ارتباط حسی و عاطفی ایجاد کند.
شما از استقلال پیشنهاد مربیگری داشتید؟
بعد از بازی با پدیده با من تماس گرفتند و گفتند مربی خارجی به ما معرفی کن. گفتم در این وادی نیستم. دوست نداشتم مربی بیاورم بعد کمک آن مربی شوم. اصلا نخواستم کمک باشم. بله، صحبتی شده بود و قبل از آن هم صحبتهایی شده بود که من نپذیرفتم.
حمیدرضا عرب
- 16
- 4