به گزارش ایلنا، آرش برهانی مهاجم و کاپیتان سالهای دور استقلال بعد از مدتها لب به سخن گشود و حرفهای جالبی در خصوص برخی اتفاقات در استقلال انجام داد.
* با گذشت چند سال از رفتن تو از استقلال هنوز پیرامون جداییات از این تیم صحبتهایی مطرح است؟
نمیدانم چرا هنوز آقایان در این باره صحبت میکنند! یا یکسری از مسائل را نمیدانند یا هم آگاه هستند یا خودشان را به کوچه علیچپ میزنند! اگر یادتان باشد بعد از اینکه من از استقلال به پیکان رفتم در مصاحبههایم گفتم که انتظارم این بود با توجه به اینکه بازیکن آزاد بودم مرا در لیست مازاد قرار نمیدادند. من ۹ سال در این باشگاه بازی کردم و با تمام کم و کاستیهایش ساختم. کاش آنها مرا صدا میکردند و میگفتند ما میخواهیم جوانگرایی کنیم و بهتر است که با شما قطع همکاری شود. این کار را نکردند و در عوض آن برخورد را انجام دادند که اصلا درست نبود.
* علیرضا منصوریان در نامه محرمانهای که به باشگاه استقلال داده بود و چندی پیش توسط یکی از مسئولان سابق استقلال نشان داده شد، نوشته بود شما و برخی دیگر از بازیکنان به دلیل کهولت سن و عدم کارآیی لازم و حضور نیروهای جوان، از تیم کنار گذاشته شدهاید.
اول اینکه چگونه این نامه با وجود محرمانه بودن دست این آقا است که این خودش جای سوال دارد؟ ! دوما آن زمان تا جایی که من یادم هست استقلال بازیکن جوان نگرفت حتی آنها بازیکن ۳۵ ساله هم گرفتند. تا جایی که من یادم هست جوانترین بازیکن آنها آرش افشین بود که یا ۲۹ و یا ۳۰ ساله بود. من همیشه گفتهام که نمیتوانستم به جز استقلال در جای دیگری بازی کنم. مثل بعضی از آقایان هم نبودم در بدترین شرایط تیم را رها کنم و به خاطر پول و بازوبند جدا شوم.
* حتی گفته شده در پیکان هم آن کارآیی لازم را نداشتید؟
من در دو سه سال آخر استقلال هم خیلی اذیت شدم. برخی از بازیکنان که به واسطه دوستانشان به استقلال آمده بودند و باید بازی میکردند باعث شده بود که نیمکتنشین شوم. شاید باورتان نشود ولی من بیشتر از آقایانی که در استقلال بازی میکردند گل میزدم و یا پاس گل میدادم. در آن بازی که دوستان میگویند من در دقایق آخر توپ را گل نکردم باید بگویم استقلال در آن بازی در طول ۱۲۰ دقیقه حتی یک موقعیت گلزنی هم نداشت. در مورد پنالتی هم باید بگویم که به خاطر خراب کردن آن توپ، از نظر روحی شرایط خوبی نداشتم. البته من مصاحبه منتظری را خواندم؛ صحبتهای جالبی انجام داده بود و گفته بود برخی از آقایان شکست خوردهاند و مجبور هستند الان این داستانها را درست کنند.
* منتظری در مصاحبهای گفته بود در جلسهای که در اردوی ترکیه تشکیل شده، خودش نخواسته بازوبند کاپیتانی استقلال را بر بازو ببندد. نظرتان چیست؟
حرف ایشان درست است. در آن جلسه به غیر از من، سیاوش اکبرپور، امیرحسین صادقی، پژمان منتظری، خسرو حیدری و یک نفر دیگر حضور داشتیم؛ آقای قلعهنویی گفت من میخواهم منتظری بازوبند را ببندد، الان از اتاق بیرون میروم خودتان تصمیم بگیرید و به من بگویید. بعد از رفتن ایشان، یکی از آقایان جلسه را ترک کرد، وسایلش را جمع کرد و حتی اردو را بهم ریخت و همین باعث شد که پژمان بگوید این بچهبازیها چیست؟ من اصلا بازوبند را نمیخواهم. حتی یادم است در اردویی که در بندرعباس داشتیم مجتبی جباری در جلسهای که داشتیم اعلام کرد برای برخی بازیکنان بازوبند کاپیتانی حتی از خانواده هم مهمتر است و حاضرند به خاطر آن پا روی همه چیز بگذارند.
* قبول داری رفتنت به پیکان اشتباه بود؟
ابتدا باید بگویم مجید جلالی حق زیادی در فوتبال بر گردن من دارد و به نوعی پدر فوتبالی من است. او مرا از ۱۸ سالگی میشناخت و حتی زمانی هم که در استقلال بودم در خیلی از موارد با ایشان مشورت میکردم و هنوز هم باهم در ارتباط هستیم. آن موقع از من خواست به پیکان بروم، گفت تو باید احیا شوی چون به بازیکن کردن احتیاج داری چون در استقلال نیمکتنشین هستی. در یک ماه اول با سختی تمرین کردم اما دیدم نمیتوانم به غیر از استقلال در تیم دیگری بازی کنم. باید اعتراف کنم که رفتنم به پیکان اشتباه بود.
* این روزها استقلالیها پژمان منتظری را هم نمیخواهند. نظرت در این باره چیست؟
به اعتقاد من، پژمان باید در استقلال بماند. حتی باید به خاطر یکسری از حرف و حدیثها هم که شده باید او را نگه دارند. اینگونه مسائل برای استقلال زشت است که پشتسر یک بازیکن چین مسائلی مطرح شود.
* داستان مالیاتت با استقلال به کجا رسید؟
این عدم پرداخت مالیات من توسط استقلال زندگیام را تحت تاثیر قرار داده است. من آن موقع به خاطر استقلال یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان تخفیف دادم اما آقایان انگار نه انگار برایشان چنین کارهایی مهم است. گویا دوباره باید به باشگاه بروم و با فتحی جلسه بگذارم.
* خیلیها میگویند استقلال نیاز به بازیکن بزرگتر دارد تا به موفقیت برسد این حرف درست است؟
با این موضوع موافق هستم. استقلال نیاز به بازیکن بزرگ دارد. درست است که حسینی و وریا در استقلال حضور دارند البته خریدن سیاوش یزدانی هم بسیار خوب و به موقع بود اما استقلال نیاز به ستاره دارد؛ ستارهای که وقتی بازی گره میخورد بتواند با حضورش در زمین گره کور را باز کند. البته شنیدهام که یک بازیکن با یک رزومه خوب در آمدن به استقلال است.
* به نظرت استراماچونی در استقلال موفق میشود؟
امیدوارم این اتفاق بیفتد. امسال سال بسیار حساسی برای استقلال است؛ سالی که اگر استقلال در آن نتواند به موفق برسد ۱۰ سال از نظر فوتبالی عقب میافتد به همین خاطر همه باید از تیم حمایت کنند تا قهرمان شوند.
* شما با پیروز قربانی همبازی بودید. قرار بود به عنوان دستیار در استقلال مشغول فعالیت شود اما این اتفاق نیفتاد. نظرتان چیست؟
در این باره ناهماهنگیهایی به وجود آمده بود. شأن پیروز این نبود که آنالیزور باشد او سالها کاپیتان استقلال بود و حتی سرمربیگری را هم نیز در تیمهای دیگر تجربه کرده بود. آنالیزوری یک کار تخصصی است. او کار درستی کرد که از استقلال رفت.
* مصطفی دنیزلی هم به عنوان سرمربی در تراکتورسازی مشغول به فعالیت شد با وی در پاس کار کرده بودید؟
از این اتفاق خوشحال هستم. متاسفانه هنوز هم نتوانستم با ایشان ارتباط برقرار کنم. دنیزلی جزو مربیانی بود که من او را خیلی دوست داشتم حتی یک بار هم به خاطر وی به ترکیه رفتم تا دیدار کنم. دنیزلی سطح بازی تیمش خیلی خوب است و مطمئنم پرشورها پرشورتر از قبل در زمین ظاهر خواهند شد. تراکتورسازی امسال یکی از مدعیان قهرمانی خواهد بود. او از نظر روانی عالی است و خیلی خوب با بازیکنانش ارتباط میگیرد.
تیمهای بزرگ مربی بزرگ میخواهند. روزی که گفتند دنیزلی قرار است به تراکتورسازی بیاید من این موضوع را باور نمیکردم. ما با وی در پاس بهترین بازیها را انجام میدادیم حتی یادم هست مقابل العین در تهران سه بر یک جلو بودیم اما سه- سه شدیم و در نهایت بدون باخت از مسابقات حذف شدیم. در همان سال هم العین قهرمان آسیا شد. این نشان میدهد دنیزلی کارش را بلد است.
* خودت امسال مشغول چه کاری هستی؟
با چند تیم صحبتهایی را انجام دادم. خیلی دوست داشتم در لیگ یک مربیگری کنم. واقعیت در لیگ برتر هم پیشنهاد مربیگری و کمک را داشتم اما دوست داشتم خودم سرمربی باشم. تجربهای که پارسال با شهرداری بندرعباس به دست آوردم یک طرف، تجربه ۲۰ سال حضورم در فوتبال طرف دیگر.
- 15
- 1