آرش رضاوند بازیکنی است که از همان پایان فصل از استقلال پیشنهاد داشت اما شرایط برای او طوری پیش رفت که خیلی دیر قراردادش را امضا کند. رضاوند بازیکنی است که در رده های پایه در استقلال بازی می کرد اما از این تیم جدا شد و در ۶ سال اخیر در تیم سایپا و نفت تهران بازی کرد اما شرایط برای او طوری رقم خورد که برای لیگ نوزدهم دوباره به این تیم برگشت.
رضاوند در گفت و گو با آنتن صحبت های جذابی به زبان آورد که در ادامه آن را می خوانید:
*برای فوتبالیست شدن شانس خیلی مهم است
*می خواهم شماره ای برتن کنم که آن را در بین هواداران جا بیندازم
*ترابی برای برد پرسپولیس دعا می کرد و من برای شکست این تیم
*پیروزی ۶ گل برابر پرسپولیس خیلی هیجان انگیز بود
*با نفت قراردادم یک ساله بود، دیدم ۳ ساله شده است
*با استقلال قرارداد بستم که دیدم با نفت قرارداد دارم
*از پرسپولیس پیشنهاد داشتم ولی قبول نکردم
*ترابی برابر پرسپولیس با تعصب بازی کرد
*قلی زاده در یک محیط کوچک می تواند ۳ بازیکن را دریبل کند
* از یونان پیشنهاد داشتم ولی سایپا رضایت نامه ام را نداد
*جز اولین بازیکنانی بودی که استقلال به تو پیشنهاد داد. درست چه زمانی پیشنهاد از استقلال به تو رسید؟
چند روز بعد از پایان لیگ بود که حرف و حدیثی پیش آمد و پیشنهاد رسمی نبود اما من متوجه شدم در لیست استقلال هستم. یکی دو هفته بعد به من رسمی پیشنهاد دادند و اگر اینقدر طول کشید به این دلیل بود که می خواستم مربی من را بخواهد و سپس به استقلال بیایم که این اتفاق رخ داد.
*در امیدهای استقلال بودی و بازیکنان با استعداد راحت از تیم جدا نمی شوند اما تو جدا شدی و به عنوان یک ستاره برگشتی.
در پایه های استقلال حضور داشتم و بازیکنانی مانند احمد موسوی نیز بودند که با هم به تمرین بزرگها می رفتیم. در آن زمان به من توجه نمی شد و مقرر شد من قرضی بروم تا تجربه کسب کنم اما اتفاقاتی رخ داد که من را کلا به نفت واگذار کردند. یک اتفاق بود که خدا خواست و من در یک بازی دوستانه با بزرگهای تیم، آقای گل محمدی بازی من را دیدند و پسندیدند و من را خواستند.
*در زمان جدایی تو قلعه نویی مربی استقلال بود.
آن زمان بازیکنان بزرگی در استقلال حضور داشتند و نمی توانم بگویم حق من حضور در بازی بود. در آن زمان می خواستیم نام مان در لیست رد شود زیرا من سال بعد هم در امیدها می توانستم حضور داشته باشم. دست قلعه نویی درد نکند که کمک کرد من بروم و تجربه کسب کنم.
*چرا قرارداد قرضی با نفت نبستی و به صورت قطعی به این تیم رفتی؟
در آن مقطع با استقلال دوساله قرارداد داشتم. یک سال بازی کرده بودم و در سال دوم باید یک سال دیگر تمدید می کردیم اما این اتفاق رخ نداد. همان زمان که من قرضی جدا شدم، قرارداد من تمام می شد. اگر در آن زمان این اتفاق رخ نمی داد هم استقلال به من کمک می کرد. به عنوان یک بازیکن جوانتر، تیم های کمی هستند که حاضر می شوند شما را قرضی بگیرند. هیچ زمان یک تیم بازیکن را قرض نمی گیرد و سپس به تیم اصلی برگرداند. استقلالی ها آن زمان گفته بودند به من رضایت قطعی می دهند.
*برخی از بازیکنان در سن پایین مشخصا استعداد هستند. مانند محسن کریمی که از تیم امیدها به تیم بزرگسالان رسید و تفاوت داشت. خودت در آن زمان در خودت می دیدی که در تیم اصلی حضور داشته باشی؟
خیلی سخت است؛ آن زمان تیموریان و مجیدی و نکونام در تیم حضور داشتند. بازیکنان بزرگی در تیم بودند. من به عنوان یک جوانتر دوست داشتم کنار بزرگترها تمرین کنم و اگر بازی هم رسید به میدان بروم اما نمی گفتم من باید فیکس باشم. دوست داشتم یک تجربه کسب کنم اما این اتفاق رخ نداد.
*خودت هم قبول داری که آن زمان در سطح تیم اصلی نبودی؟
شما به هر کسی که بگویید، می گوید من در این سطح بودم و من همان سال به نفت تهران رفتم و برای آن تیم بازی کردم. همان تیم شاکله اصلی الان استقلال و پرسپولیس است. بیرانوند، کامیابی نیا، وریا غفوری، حاج محمدی، پورعلی گنجی، خدا بیامرز هادی نوروزی، رسول نویدکیا، رضا نوروزی و دیگران حضور داشتند. ما یک تیم قوی داشتیم و من همان زمان در آن تیم بازی می کردم. سال بعد هم با منصوریان یک تیم خوب داشتیم. تیمی بودیم که ۳-۴سال مدعی لیگ بود. عزت کرامت از پرسپولیس همان زمان پیشنهاد بسیار خوب داشت اما به این تیم نرفت.
*قبل از مشکلات نفت شما یک تیم پرستاره داشتید. شاید اگر به شما پول می رسید قهرمان می شدید؟
ما هتل هم نمی رفتیم و حتی تمرین هم نمی رفتیم. فقط به بازی می رفتیم و نتایج خوبی گرفتیم و پنجم لیگ شدیم. سال بعد و زمان دایی پر مهره تر بودیم. بازیکنان خوبی در تیم حضور داشتند و پر مهره بودیم. آن زمان اصلا سر تمرین نمی رفتیم و قهرمان جام حذفی شدیم. آن تیم حیف شد.
*وقتی منصوریان سرمربی استقلال شد، تصاویر تو در ورزشگاه آزادی با لباس آبی منتشر شد و بسیاری گفتند تو و مطهری استقلالی هستید و همه انتظار داشتند شما به استقلال بیایید. منصوریان با شما صحبت نکرد؟
نه؛ با من صحبت نکردند. آن زمان میلاد زکی پور و علی قربانی استقلالی شدند. زمانیکه به سایپا رفتیم، علی دایی من، رضا اسدی، علیاری و محمد دانشگر را به سایپا برد و هر مربی بازیکنی را که در تفکرش است را در نظر می گیرد.
*در تیم منصوریان تقریبا فیکس تیم بودی.
در سال اول حضور منصوریان در نفت تهران کم بازی کردم ولی بازی های خوبی بازی کردم. فینال حذفی و برابر الاهلی عربستان بازی کردم. در سال دوم هم بازی کردم اما یک سری شرایط بود و سال خوبی برای من نبود.
*دوست صمیمی تو در نفت تهران بیرانوند بود و همیشه در کنار هم بودید.
علیرضا بچه شوخ طبعی است و ما در سال دوم زمان منصوریان با یکدیگر هم اتاقی بودیم. او را واقعا دوست دارم و امیدوارم همینگونه پیشرفت کند.او واقعا دروازه بان خوبی است و لیاقت حضور در اروپا را دارد.
*همان موقع مشخص بود که او دروازه بان بزرگی می شود؟
از همان موقع این موضوع مشخص بود و لیاقت آن را هم داشت زیرا خیلی تمرین می کرد.
*بیرانوند استقلالی است؟
نمی دانم. (با خنده)
*از این نظر سوال می کنم که خود او نیز گفته بود من استقلالی هستم. تو به عنوان نزدیک ترین دوست او می دانی چگونه مسیرش تغییر کرد؟
یک زمان اتفاقاتی رخ می دهد که جریان زندگی آدم تغییر می کند. بزرگتر و حرفه ای تر که می شوی، می بینی شرایط فرق می کند. شاید آن زمان از استقلال پیشنهاد نداشت و می خواست پیشرفت کند. یک مربی بزرگ یک روز به ما گفت روزی شما در یک تیم است و اگر از آن باشگاه برای خانواده پول می برید، به آن تیم متعصب هستید.
*این جا به جایی یک جا به جایی بزرگ بود. او در زمان حضور در نفت گفته بود که استقلالی هستم. در آن زمان که او به پرسپولیس می رفت، با او حرف زدی؟
نه. او یک تصمیم خیلی بزرگ گرفت و باید یک تیم را انتخاب می کرد. لیوان او در نفت پر شده بود و باید از تیم جدا می شد. من خیلی ها را می شناسم که طرفدار تیم دیگر بودند و به تیم دیگر رفتند. نمی دانم ته قلب او چه بود اما به پرسپولیس رفت و بازیکن محبوب تیم شد.
*بیرانوند فصل قبل از اینکه به پرسپولیس بیاید، به باشگاه استقلال رفت اما استقلال رحمتی را گرفته بود و شرایط جذب او را نداشت.
در آن شرایط نمی دانم چه چیزی بوده است و نمی توانم ورود کنم. آقای رحمتی دروازه بان استقلال بود و خیلی سخت است دو دروازه بان خیلی بزرگ در یک تیم باشند. در کل او خیلی پیشرفت کرده و تصمیم خوبی گرفته است.
*به نکته خوبی اشاره کردی و گفتی خیلی از بازیکنان دو تیم شاید طرفدار تیم رقیب بوده باشند. تو بازیکن خوش بختی هستی که در تیم محبوبت بازی می کنی. این را قبول داری؟
من از بچگی طرفدار استقلال بودم و همه این را می دانند. رسیدن به عشق دوران بچگی خیلی قشنگ است. این اتفاق برای خیلی های دیگر رخ نداده و خوش شانسی من بوده است. برخی اوقات می گویند یک نفر بی تعصب است اما وقتی یک بازیکن از تیم مورد علاقش پیشنهاد ندارد باید چه کند؟ برای خیلی ها این اتفاق رخ داده است. شما نمی توانید همیشه از استقلال و پرسپولیس پیشنهاد داشته باشید و باید ۲-۳ سال خوب کار کرده باشید یا ملی پوش باشید که پیشنهاد داشته باشید. یک زمان بازیکن پیشنهاد ندارد و این اتفاق رخ می دهد.
*صادقانه در این مورد صحبت کن. اگر پیشنهاد استقلال نمی آمد و پرسپولیس پیشنهاد می داد چه تصمیمی گرفتی؟
من این کار را نمی کردم چون ۳ سال از استقلال پیشنهاد داشتم. من وقتی سهمیه زیر ۲۳ بودم از پرسپولیس پیشنهاد داشتم. نمی خواهم بگویم خیلی استقلالی هستم و بزرگ نمایی کنم اما نمی توانستم قبول کنم چون دلم به پذیرش پیشنهاد پرسپولیس رضایت نمی داد.
*چرا ۳ سال زودتر نیامدی؟
من همان سال زمان گل محمدی به همراه شهباززاده به باشگاه استقلال رفتم و با این تیم قرارداد بستم اما شرایطی پیش آمد که نمی خواهم به آن اشاره کنم اما دیدم که قرارداد من ۳ ساله شده است در شرایطی که من یک سال قرارداد داشتم. نفت دیگر منحل شد و رفت.
*غیر از این است که یکی از برگه های قرارداد دست تو بوده است؟
من نمی توانستم بیشتر از یک سال با نفت تهران قرارداد ببندم زیرا تحت قرارداد استقلال بودم و قرضی به تیم نفت رفته بودم. بعد از پایان قرارداد بازیکن هیچ تیمی نبودم اما دیدم که ۳ سال با نفت قرارداد دارم و بچه بودم و زوری نداشتم که کاری انجام بدهم. در زمان گل محمدی ۶-۷ بازی کرده بودم و در نفت تهران باقی ماندم و برای من بهتر شد و خواست خدا بود این اتفاق رخ بدهد. در نفت تهران سال های خوبی داشتیم و در آسیا حضور داشتیم و دو فینال لیگ و دو فینال حذفی را دیدم.
*از تغییر قراردادت ناراضی نیستی؟
نمی خواهم بگویم جعل و نمی دانم چه اسمی باید بگذارم اما این اتفاق رخ داد و خواست خدا بود. شاید اگر به استقلال می آمدم به من بازی نمی رسید و محو می شدم اما با قدرت بیشتر به استقلال آمدم.
*پس یک قرارداد امضا شده اما اجرا نشده با استقلال داشتی.
زمانی که آقای نظری جویباری معاون ورزشی باشگاه بودند، به باشگاه رفتم و قرارداد بستم و همه چیز آماده بود که به تمرین بروم. زمانیکه با سایپا قرارداد داشتم هم پیشنهاد استقلال به من رسید اما قرار داد داشتم. زمان آقای شفر ایشان من را می خواستند اما امسال دیگر قرارداد نداشتم و به استقلال آمدم.
*دیر به تمرینات اضافه شدی و بدنسازی را از دست دادی و معمولا بازیکنانی که بدنسازی را از دست می دهند فصل خوبی نخواهند داشت.
من بخشی از تمرین را از دست دادم اما صبح و بعد از ظهر تمرین می کردم. الان نیز بعد از هر تمرین، کار زیاد انجام می دهم. زمان دایی به اندازه ای خوب بدنسازی کردیم و پر فشار بود که اکنون نیز مشکل بدنی ندارم. الان بعد از تمرین تلاش می کنم تا به بقیه برسم.
*خیلی علی دایی را دوست داری.
خیلی زیاد.
*چرا اینقدر او را دوست داری؟
من مدیون علی دایی هستم. در پایه ها مربیان خوبی داشتم که تاثیر گذار بودند و لطیفی از همه تاثیر گذارتر بود اما در میان مربیان، علی دایی بعد از حضور در نفت تهران من را بازیکن فیکس کرد و خیلی به من بها داد. او به من اعتماد داشت و بعد از قهرمانی با او به سایپا رفتم و همیشه سال های خوبی با او داشتیم. با نفت قهرمان شدیم و یک سهمیه آسیایی در سایپا کسب کردیم و همیشه مدیون او هستم.
*در سایپا شرایطی پیش آمد که تو و ترابی دو نفره تیم را می چرخاندید.
بازیکنان دیگر هم بودند، سال قبل ما ۲ فصل قبل ۴ بازیکن در مربع تهاجمی داشتیم، من، علی قلی زاده، مهدی ترابی و آرمان رمضانی که من پشت مهاجم بازی می کردم. اما چون فصل قبل علی قلی زاده جدا شد بازی ما بیشتر به چشم می آمد. وقتی علی قلی زاده بود واقعا بازیکن فوق العاده ای بود و به تنهایی دو سه بازیکن را جا می گذاشت. علی بازیکنی است که در فضای کوچک هم دریبل می زد، مهدی بازیکن ضربه زن و رونده بود اما علی بازیکن ریز نقش و سرعتی بود و خیلی خوب بازی می کرد.
*به نظرت تو و مهدی ترابی که دو تیم پرطرفدار را انتخاب کردید حس بهتری دارید یا علی قلی زاده که به یک تیم کوچک اروپا رفت؟
خب علی سنش از ما ۳ سال کوچکتر بود، علی شرایطش خوب بود و تیم ملی دعوت شد و به عنوان بازیکن بیست و چهارم به جام جهانی رفت و چون کیفتش را داشت به اروپا رفت، من مهدی را نمی دانم ولی برای من این شرایط نبود. یک پیشنهاد داشتم که چندان پیشنهاد جذابی نبود.
*از کدام کشور پیشنهاد داشتی؟
یونان.
*بعید است علی قلی زاده هم پول زیادی از شارلروا گرفته باشد؟
پول زیادی نگرفت. رفته است پیشرفت کند، من هم پیشنهاد داشتم اما سایپا رضایتنامه من را نداد. استقلال و پرسپولیس می توانند سکوی پرتاب باشند، این دو تیم در آسیا هستند و در دنیا بازیکنان استقلال و پرسپولیس دیده می شوند.
*بهترین دوستت در سایپا مهدی ترابی بود، درست است؟
بله ما هم اتاقی بودیم و خیلی با هم ارتباط نزدیکی داشتیم.
*ترابی از تو نخواست به پرسپولیس بروی؟
نه ولی همیشه بازی های پرسپولیس را که نگاه می کردیم مهدی دعا می کرد پرسپولیس ببرد و من دعا می کردم که ببازد.
*در نیم فصل اول گذشته که ترابی با پرسپولیس قرارداد امضا کرده بود، ترابی دوست داشت پرسپولیس ببرد یا سایپا؟
مهدی اصلا اینطور بچه ای نبود و زحمت می کشید، آن بازی یک بر یک شد و مهدی بازی خیلی خوبی انجام داد. باید خودش را ثابت می کرد، هیچ بازیکنی کم کاری نمی کرد.
*یک همچنین شرایطی برای بیرانوند هم بود ولی تیم نفت توانست پرسپولیس را ببرد و قهرمانی را ز این تیم بگیرد.
در آن زمان وحید امیری هم از پرسپولیس پیشنهاد داشت، خود آقا سیدجلال هم بود و علی هم کارش تمام شده بود. بیرانوند می خواست خودش را به هواداران پرسپولیس ثابت کند و در آن بازی فوق العاده کار کرد.
*از نظر تو استراماچونی چطور مربی است؟
ایشان سال ها در فوتبال اروپا کرده اند و مربی های خیلی خوب ایرانی هم در فوتبال ما هستند. از لحاظ فنی در این ۱۰ روز که من کنار تیم هستم فوق العاده هستند و حتی یک تمرین تکراری هم نداشته ایم. ایشان و کادرشان خیلی قوی هستند و امیدوارم سال خوبی در کنار هم داشته باشیم.
*خیلی ها می گویند تیم استقلال خوب بسته نشده است. تو این را قبول داری؟
من قبول ندارم. بازیکنانی که اضافه شده اند خوب هستند، تیمی که زیاد بازیکن دارد می تواند تمرکز را از بازیکنانش بگیرد. پارسال استقلال ۳ تیم بود که در یک زمان هایی بازیکنانی در لیست ۱۸ نفره هم نبودند. شاید بعضی ها تیم پرمهره دوست داشته باشند ولی این زیاد خوب نیست. شما ببینید پرسپولیس با ۱۱ بازیکن رفت فینال آسیا چون شرایط ایجاب می کرد بازیکنان تمرکز کنند، سال بعد یکسری بازیکنان اضافه شدند از گروهی هم صعود نکردند. در تیم ما علی دایی ۱۱ بازیکن داشت و ۴ پنج بازیکن تعویضی. مهره زیاد داشتن زیاد هم خوب نیست.
*ولی استقلال در یکسری پست ها واقعا بازیکن نیاز دارد.
شما نمی توانید فصل را پیش بینی کنید. علی دشتی پارسال در سایپا ۱۵ بازی در پست دفاع راست بازی کرد، خود من چند پسته هستم، ما بازیکنان چند پسته ای داریم که می توانیم در پست های مختلف بازی کنیم. پارسال من ۳ بازی آخر را در پست هافبک چپ بازی کردم، شاید مربی نمی خواهد تیمش شلوغ باشد و شاید باشگاه نمی تواند بازیکن مورد نظرش را بگیرد ولی ما فقط نیاز به هماهنگی داریم چون بازیکنان زیادی به تیم اضافه شده اند و ما نیاز به بازی های دوستانه زیادی داریم.
*این ناهماهنگی در بازی های دوستانه دیده می شود؟
طبیعی است چون ۱۰ بازیکن اضافه شده اند و این شرایط را سخت می کند. فکر می کنم با سه چهار بازی تیم درست می شود.
*خودت در کدام پست بازی می کنی؟
من قرار است در وسط زمین بازی کنم.
*دفاعی یا هجومی؟
در پست هافبک هجومی شجاعیان بازی می کند و من فعلا در پست هافبک دفاعی تمرین و بازی می کنم.
*به نظر خودت پست هافبک پشت مهاجم را بیشتر دوست داری. درست است؟
چون سال ها در این پست بازی کردم خودم دوست دارم پشت مهاجم بازی کنم ولی مربی هرچی تصمیم بگیرد همان کار را می کنم. بازیکنان خوبی در پست من هستند ولی همه چیز بستگی به سیستم آقای استراماچونی دارد، او اول به من گفت ما با یک هافبک دفاعی بازی می کنیم ولی فعلا داریم با دو هافبک دفاعی بازی می کنیم. باید ببینیم در طول فصل چه پیش می آید.
*از آن تیم امیدی که تو در آن بازی می کردی، بازیکنی هست که الان بازیکن بزرگی شده باشد؟
یکی سیداحمد موسوی است که الان تراکتورسازی بازی می کند. یکی هم سعید غلام بیگی است که امسال به سایپا آمده است.
*چه کسی بود که بازیکن خیلی خوبی بود ولی ستاره نشد؟
همه خوب بودند، محمد ثانوی بازیکن شماره ۳۲ ما روی دستش سرزن و گلزن در فوتبال نمی آید. یا محمد حسین پور درآن زمان که ما تمرینات بزرگسالان شرکت می کردیم آقای مجتبی جباری بسیار دوستش داشت و حتی در برنامه ستاره ساز هم او را با خودش برده است. فوتبالش خیلی بود.
*چرا این بازیکنان فوتبالیست های بزرگی نشدند؟
فکر می کنم شرایط یک زمان آنطور که تو می خواهی خوب پیش نمی رود. در یک زمان شاید برای من اگر آن شانس و جرقه اتفاق نمی افتاد هزار اتفاق دیگر می افتاد. آن شانس و جرقه خیلی مهم است که دیده بشوی.
*پس تو می گویی شانس در پیشرفت یک فوتبالیست خیلی مهم است.
من می گویم بیشتر از همه چیز شانس نقش دارد، یک زمان که یک مربی از تو خوشش بیاید خیلی شانس و اتفاق است که بتوانی پیشرفت کنی. برای من آن اتفاق افتاد ولی شاید برای خیلی از بازیکنان با استعداد آن اتفاق رخ نداد.
*و در مورد دربی رده های امید صحبت کن که موفق شدید ۶ گل به پرسپولیس بزنید.
آن زمان ما با آقای لطیفی بودیم و فکر می کنم در دو دربی قبلی هم همین نتیجه پیش آمده بود. خیلی خوب بازی کردیم و ۶ بر یک پیروز شدیم و آن اتفاق در سطح امیدها خیلی بازتاب داشت. آن بازی رده امیدها بود و خیلی هیجان داشت و انشاالله در رده بزرگسالان هم بتوانیم این نتیجه را دوباره تجربه کنیم.
*در این بازی گل هم زدی؟
نه من ۳ پاس گل دادم.
*از آن تیم پرسپولیس کسی بازیکن بزرگی شده است؟
بله در آن تیم فرشاد احمدزاده بازی می کرد، افشین اسماعیل زاده بود و چند بازیکن دیگر هم بودند.
*واقعا فکر می کنی نتیجه ۶ گل می تواند دوباره در دربی تکرار شود؟
خیلی سخت است چون بازی آنقدر حساسیت دارد دو تیم دنبال این هستند که نبازند و این خیلی کار را سخت می کند.
*خودت خواستی در استقلال شماره ۱۳ بپوشی؟
من اصلا در جریان نبودم که این شماره را به من دادند. صحبت کردم و شماره ام را عوض کردم. قرار است شماره ۸۸ را بپوشم.
*چون می گویند شماره ۱۳ نحس است آن را عوض کردی؟
من اصلا به این چیزها اعتقادی ندارم. من دوست نداشتم شماره تک رقمی بپوشم و دوست داشتم شماره هایی مثل ۲۷ و ۸۸ را بپوشم، شماره هایی که برای خودم باشد و بتوانم آن را به اسم خودم جا بیندازم.
*ولی می گفتند ارش رضاوند دوست دارد در استقلال شماره ۷ را بپوشد.
من به شماره ۷ علاقه دارم ولی در نفت تهران ۸، ۹ و ۲۷ پوشیدم. زیاد برای من شماره مهم نیست.
*و حرف پایانی...
اول از باشگاه استقلال تشکر می کنم که به من اعتماد کردند و امیدوارم سال خوبی با این تیم بزرگ داشته باشم.
- 10
- 2