علی پروین مصاحبه تند و تیزی را با فارس انجام داده که در آن به بهانه حمایت از پرسپولیس به شدت به وزارت ورزش و جوانان تاخته و تصمیماتی را که وزارتخانه در قبال پرسپولیس و حتی استقلال میگیرد یکسره زیر سؤال برده است.
پروین با خطاب قرار دادن وزیر ورزش و جوانان میگوید: اتفاقاتی از سوی وزارت ورزش و جوانان رخ داده که به نظر من برای این است که پرسپولیس و استقلال نابود شوند. آقای سلطانیفر! از زمانی که شما به وزارت ورزش آمدید متأسفانه فقط یک کار برای پرسپولیس و استقلال کردید و آن این بود که دائما هیأت مدیره و مدیرعامل این دو باشگاه را تغییر دادید و این مسأله نشان میدهد که یک جای کار میلنگد. بهتر است بروید و ایراد کارتان را پیدا کنید. به نظر من شما یا مشاوران خوبی ندارید یا مشاوران شما اطلاعات غلطی میدهند.
وی با نقد تصمیمات وزارت ورزش گفت: من فقط یک جمله را درباره وزارت ورزش و مدیران آن فهمیدهام و آن این است که با مردم روراست نیستند. در این چند سال کدام تصمیم آقایان درست بوده است؟ هر بار فردی را از قوطی درآوردند و به عنوان مدیرعامل باشگاه انتخاب کردند. باید فردی مثل داورزنی برای پرسپولیس و استقلال تصمیم بگیرد؟ اگر داورزنی تصمیم گیرنده است، پس سلطانیفر چهکاره است؟ آقای سلطانیفر در ۳۶۵ روز سال دنبال فدراسیونهاست و میخواهد مشکلات آنها را حل کند و بیشتر دنبال این است که در این ۳۶۵ روز استیضاح نشود! حالا اگر نگران استیضاح شدن هستید پس پرسپولیس و استقلال را به هوادارانش بدهید.
پروین دست آخر نسخه شفابخش خود برای پرسپولیس را رو میکند: آقای سلطانیفر! به شما دلسوزانه میگویم که پرسپولیس و استقلال متعلق به هواداران و پیشکسوتان هستند. شما لیست استخوان خردهکردهها و پیشکسوتان پرسپولیس و استقلال را روی میز بگذارید و میبینید که هر کدام هزار مربی و کارشناس دارند. آنهایی که در این مدت برای پرسپولیس و حتی استقلال کارهایی انجام دادهاند چه گلی به سر این دو باشگاه زدند که ما پیشکسوتان نزدیم؟ در پرسپولیس پیشکسوتانی مثل محمود خوردبین، محمد دادکان، حسین کلانی، محمد پنجعلی، حمید استیلی و... داریم و در استقلال هم پیشکسوتانی مثل علی جباری، حسن روشن، نصرالله عبداللهی، پرویز مظلومی و ... حضور دارند که اینها استخوان خردکرده فوتبال هستند. از این افراد بهتر چه کسی را برای مشورت و مدیریت میخواهید؟
تمامی این صحبتهای تند و تیز و مصاحبه به اصلاح افشاگرایانه و انتقادی از سوی پروین به همان پاراگراف آخر باز میگردد. آنجایی که پروین وزیر را بابت عدم واگذاری پرسپولیس به پیشکسوتان شماتت میکند؛ آنچه در حقیقت خواسته پروین در تمام این سالها بوده. پدرخواندهای که از کنار پرسپولیس سلطان شده و برای خود برج و بارو و بارگاه سلطانی بهم زده و حالا که کنار مانده، سهم نداشته خود را طلب میکند.
پروین در تمام این سالها بارها و بارها کوشید تا دوباره به پرسپولیس نزدیک شود و با جمع کردن یک مشت پیشکسوت فرصت طلب در کنار خود و تأسیس شرکت بیهویت پیشکسوتان با مدیریت فرد بیمایهای چون سعید شیرینی که هرگز در طول عمرش لگد به گربه هم نزده، بسیار تلاش کرد تا به پرسپولیس نزدیک شود اما مدیران تمام این سالها به رغم همه معایب و بیکفایتیهایشان جملگی دریافتهاند که دوران امثال پروین به سر آمده و هرگز دور را به او و ریزهخوارانش ندادند. آخرین تلاش پروین برای بازگشت دوباره دیدار با وزیر ورزش و سفارش مدیر وقت سایپا برای حضور در پرسپولیس بود و حالا چون این توصیه نادیده گرفته شده و پروین همه مسیرهای بازگشت را مسدود میبیند، لاجرم حمله کرده تا حداقل نیشی به وزارت و تصمیمسازان ورزش زده باشد!
جانمایه این مصاحبه دقیقاً در همین مطالبه غیرمنطقی نهفته شده و پروین پرسپولیس را سهم و حق خود میداند. آنچه با شعارهای پوپولیستی و ژست دلسوز و شیفتهمآبانه او در تضاد است. به ویژه اینکه ما دوران مدیریت و صدارت این دلسوز و شیفته و پیشکسوت را دیدهایم و هنوز فاکتورهای چند ده میلیونی نان خامهای، چند صد هزار یوروی گمشده حق ترانسفر مهدویکیا و البته داستان برنجهای کذایی آقازاده را فراموش نکردیم، اتفاقاتی که البته برگ کوچکی از افتخارات پروین در پرسپولیس است! بهتر است پروین به عنوان بزرگ پرسپولیس برای همیشه این سهمخواهی را فراموش کرده و اجازه دهد تا برای پرسپولیس همان ابرستاره بزرگ باقی بماند.
- 19
- 3