نمایش دو دروازهبان حاضر در مسابقه بزرگ روز جمعه تبریز ایجادکننده این سؤال بدیهی و البته عجیب بود که دروازهبان اول تیم ملی کیست؟ علیرضا بیرانوند که یک گل بد از احسان حاجیصفی خورد و روی یکی دو فرصت خوب دیگر تراکتور نیز واکنش مؤثری نداشت و یا رشید مظاهری که دو سه گل مسلم « سرخهای سفید پوش شده» را با پرشهای بلند و عالیاش خنثی کرد و توپهایی را از زیر طاق بیرون کشید که بیرانوند یکی از ورسیونهای بسیار آسانتر و ضعیفتر و زمینی آن را در دروازه خود دید.
این تصور که بیرانوند بر اثر کثرت فکر کردن به مسأله لژیونر شدنش تمرکز لازم را روی کارش ندارد و حواساش پرت است، شاید تصور درستی نباشد و حتی اگر صحت داشته باشد، نباید سبب شود دروازهبان سابق نفت تهران گلی را بخورد که در دیدار چندی پیش سرخها برابر سایپا در جام چهارجانبه «پیش فصل» دریافت کرد یا گلی را پذیرا شود که حاجیصفی به وی زد.
فرصت از کف رفته
درست است که شوت بال چپ پرتجربه تیم ملی سنگین و سریع و تا حدی غافلگیرانه بود اما به سبب فاصله ۲۵ متری وی با دروازه بیرانوند به اندازه کافی فرصت و وقت داشت که روی توپ بدرستی سوار و سد راه آن شود و به هر شکل ممکن آن را دفع کند اما شیرجه او دیر و ناقص صورت گرفت و توپ شلیک شده توسط حاجیصفی با عبور از کنار دست پرتاب شده بیرانوند در گوشه دروازه آرام گرفت و پرسپولیس در روزی که فشردگی کار و ازدحام بازیکنان و دوندگی شدید تراکتوریها طراوت را از تیم میهمان گرفته و خستگی فکری و فیزیکی را بر پرسپولیس مستولی کرده بود با همین تک گل بازنده شد و یک نبرد مهم روحی- روانی را در اوایل لیگ از دست داد و بهرغم تعطیل شدن سه هفتهای لیگ بعید است که آثار روحی این واقعه قرمزها را در بازگشایی لیگ نیز آزار ندهد، بخصوص که آنها در ادامه یک شروع سخت در لیگ باید بزودی با سپاهان و استقلال نیز پنجه در پنجه افکنند.
راز نصف و نیمه شده!
راز پیروزیهای بزرگ و مکرر پرسپولیس در دوره چهار سال و نیمه زمامداری برانکو داشتن یک خط دفاعی بسیار قوی و البته بهرهگیری از یک بیرانوند آماده و سرپنجه درون دروازه بود و با اینکه قسمت اول راز پایداری مذکور محفوظ مانده و زوج سیدجلال و شجاع و یارانشان همچنان سرسختاند و به آسانی تسلیم نمیشوند (و به نشانه آن در دو دیدار اول فقط یک بار دروازه تیمشان گشوده شده است) اما بیرانوند تا زمانی که ثابت نکند همان «علی بیرو»ی سابق است و برکارش تمرکز کامل دارد، اطمینان و استحکامی را بهدست نمیدهد که خط دفاع قرمزها برای استوار ماندن مقابل حملات فزاینده رقبا به آن نیاز مبرم دارد.
رقبایی که با رفتن سرمربی کروات و نامدار و موفق سرخها و با روی کار آمدن مربی آرژانتینی که به زعم آنها (و البته به باور خیلیهای دیگر) کارآیی برانکو را ندارد، بیش از پیش باور کردهاند که اردوگاه سرخ قابل تسخیر است و همین باور نیز حتی اگر ریشه در واقعیت صرف نداشته باشد، برای ساقط شدن پرسپولیس در مسابقاتی مثل دیدار پریروز در تبریز کفایت میکند. روزی که خود پرسپولیسیها هم حس کردند که در تضاد با واقعیتی مسلم اگر بوژیدار رادوشویچ کروات هم درون دروازه سرخها میایستاد، تفاوتی حاصل نمیشد و او هم تک گل مورد بحث را میخورد و چه بسا هم که آن را مهار میکرد!
وصال روحانی
- 15
- 5