تصویر تکرار شده از کشور «ایتالیا» در ذهنهایی که خیلی فوتبالی نیستند چیزی است میان تابلوی مونالیزا و پاستا و پیتزا و برج کج پیزا و قایقهای چوبی ونیز و گلادیاتورها و پاپ و زنان و مردان خوشقیافه و مافیای سیسیل و پدرخوانده و کت و شلوارهای خوشدوخت و لبخند. کمی بیشتر، کمی کمتر.
این روزها فوتبال ایران میزبان یک ایتالیایی است که از روز اول حتی آنها که سابقهای از فوتبالش را نمیدانستند روی خوشتیپ بودنش زوم کردند. دو هفته از لیگ نگذشته اما تصویرهای پررنگتر از استراماچونی که در رسانه بازتاب داده شدهاند کدامند؟
- دو گل دیرهنگام و تلخ و امتیازسوز مقابل ماشینسازی و فولاد که باعث شد به طعنه «استراتایم» را کنار عکسش بنشانند.
- خشم مهار نشدنی در کنفرانس بعد از بازی مقابل ماشینسازی به فقدان مترجم، هل دادن صندلی و ترک نشست نیمهتمام.
- عصبانیت از سوتهای علیرضا فغانی در دیدار مقابل فولاد و اعتراضهای مکرر.
- چند خبر و گزارش گزنده در مورد شرایطش در ایران که در روزنامههای ایتالیا او را به شکل یک «گروگان» تصویر کردهاند.
- و مواردی از این دست.
تشخیص مرز میان «جدیت» و «عصبانیت» از دور دشوار است. حتی عکسهایی که از تمرینات استقلال بیرون میآید او را در حالی نشان میدهد که ناراضی است. داد میزند و چیزهایی را روی کاغذ مینویسد. با این همه هنوز خوشتیپ است!
بعضی میگویند او مشاورههایی از داخل گرفته که نباید به بازیکن ایرانی «رو» داد. باید بداند رئیس کیست و کت را چه کسی پوشیده است. قضاوت در مورد عملکرد استراماچونی هنوز بسیار زود و غیرمنصفانه است. هنوز باید به او فرصت داد که عیارش را نشان بدهد گرچه از خوش شانسی یا بدشانسی او هفته چهارم در ذهن هوادار پرشور فوتبالی هفته مرگ و زندگی است و یک مربی را میتواند به عرش ببرد یا بر فرش بمالد.
او شاید دارد از روی دست یکی از جدیترین مربیان تاریخ فوتبال دنیا که هموطنش است مشق مینویسد. دُن فابیو!
زلاتان ابراهیموویچ در کتابش «من زلاتان هستم» مینویسد: «دُن فابیو هر وقت سر تمرین یوونتوس صدایت میکرد، ترس برت میداشت که این دفعه چه گندی زدهای؟! کاپلو میتوانست هر کسی را استرس زده کند. وین رونی یک بار حرف جالبی دربارهاش زده بود: «وقتی کاپلو از کنارت رد میشود، حس میکنی مُردهای.»
واقعاً همینطور بود. حتی ستارههای یاغی ایتالیا هم رو به روی او شانسی ندارند. یک بار در پاسخ روزنامهنگاری که از او پرسیده بود چطور چنین احترامی به شما میگذارند؟ جواب داده بود: «احترام گذاشتنی نیست، گرفتنی است».
استراماچونی احترامی به سبک کاپلو میخواهد یا خشمش از مسائل دیگر را با خودش حمل میکند؟ او ذاتاً عصبانی است یا فرو رفتن در این نقش را به سود خودش و تیم میداند؟ پاسخ به این سؤال مستلزم زمان یا زیستن کنار اوست. زمان، پاسخ سوالهایی از این دست را میدهد.
احسان محمدی
- 14
- 4