به گزارش وانانیوز، علی پروین عادت جالبی دارد. او که دهه اول محرم در لواسان هیئت عزاداری دارد و میزبان اهالی ورزش است، بعد از پایان این دهه، برای عزاداری به هیئتهای مذهبی مختلف سطح تهران میرود تا دیدار آنهایی که به مراسمش رفته بودند را پس بدهد.
علیآقا، شنبه شب به حسینیه حضرت سجاد (ع) که بانیاش محمود وحدتی، رفیق صمیمی و قدیمی پروین است، آمد و از آنجایی که این حسینیه در همسایگی دفتر روزنامه خبرورزشی است به همراه مهدی حاجمحمد و مهدی عرب به دفتر خبرورزشی آمد و برای دقایقی مهمان ما بود. بیشک مرور آنچه سلطان سرخها گفت خالی از لطف نیست.
* شبهای محرم را دوست دارم و از این که محرم در حال تمام شدن است، ناراحتم. از بچگی در این هیئتها بزرگ شدم و هوای این روز و شبها را دوست دارم. ۱۰ شب اول در لواسان و شبهای بعدی در هیئتهای مذهبی دوستان، برای یک سال انرژی میگیرم.
* علی پروین را همه میشناسند، قبل از انقلاب هم بچه هیئتی بودم. بلد نیستم جانماز آب بکشم. این مهدی حاجمحمد که کنارم نشسته شاهد است. من و ایشان حتی یک روز هم نمازمان ترک نشد. تا به امروز هم لب به مشروب نزدیم. قبل از انقلاب کافه میرفتم، ولی لب به مشروب نزدم.
* البته این حرفها ادعا کردن ندارد و لطف خداست که یک جوری بار آمدیم و در خانوادهای رشد کردیم که سمت این مسائل نرویم و در خدمت مردم باشیم.
* در این شرایط که اوضاع اقتصادی مردم خوب نیست و همه گرفتار شدهاند، خدا را شکر دوستان دست به خیری داریم که در خدمت مردم هستند و گره از مشکل مردم باز میکنند. این روزها به این مدل مهربانیها نیاز داریم. هر آدمی دست به خیر است، خدا خیرش بدهد. ما هم به اندازه توانمان کنار این دوستان خادم مردم هستیم.
* من مخالف تمرین پشت درهای بسته بودم و هستم. تمرین پشت درهای بسته اصلاً معنی ندارد. نفس تماشاگر باید پشت گردن بازیکن باشد. شما فکر کن ۵ هزار نفر بیایند هر روز تمرین تیم را ببینند. خب این خودش بهترین روحیه و انگیزه برای تیم است و بازیکن هم میداند اگر بد بازی کند باید در تمرین جوابگوی تماشاگر باشد.
* همین روزها به دیدن تاج میروم. حتماً به ایشان میگویم یک فکری به حال این فوتبال و داوریها بکند. یعنی چه که با هر سوت داور، ۶ نفر به سمت او یورش میبرند. فدراسیون باید قانونی تصویب کند و جلوی این اعتراضها را بگیرد، نه فقط استقلال و پرسپولیس، هر ۱۶ تیم لیگ برتری اعتراض میکنند. این اعتراض تبدیل به استراتژی شده است. همه بازیکنان با هر سوت میروند توی سینه داور! مهدی تاج باید دستور بدهد این بازیکنان معترض را دستکم ۵ جلسه محروم کنند. محرومیتها هم به هیچ عنوان بخشیده نشود. همین اعتراضها کار را برای داوران سخت میکند. همین اعتراضها باعث شد فغانی دلسرد شود و از ایران برود.
* شک نکنید امسال هم پرسپولیس جزو ۴ تیم بالای جدول میشود. فوتبالی که از تیم کالدرون دیدم، فوتبال بدی نبود. البته نباید این تیم را با تیم برانکو مقایسه کرد. کالدرون امسال کار سختی دارد. مشکل اینجاست که اگر دو تا نتیجه بد دیگر بگیرد، تماشاچی از روی سکو، برانکو را صدا میزند و کار را برای کالدرون سخت میکند.
* باید به کالدرون و استراماچونی فرصت داد. متأسفانه در استقلال و پرسپولیس مدیرعامل و هیئت مدیره کارهای نیستند و اعتراض تماشاچی از روی سکو میتواند سرمربی عوض کند. خدا کند هوادار استقلال و پرسپولیس صبر داشته باشد و به کالدرون و استراماچونی فرصت بدهد. فراموش نکنید این تیمها فقط مربی نمیخواهند، بازیکن بزرگ هم میخواهند. این دو تیم باید ۱۲ بازیکن در تیم ملی داشته باشند. نگران آینده کالدرون و استراماچونی هستم. نگرانم برای این دو به اندازه کافی صبر نشود.
* برانکو با پرسپولیس خوب نتیجه گرفت، دستش هم درد نکند، ولی پرسپولیس هم تیم خوبی بود. تیمی که برانکو داشت، باید هم قهرمان میشد. الان کالدرون جای کسی آمده که ۳ قهرمانی پشت سر هم آورده و باید حمایت شود.
* بگذارید یک چیزی هم درباره استقلال بگویم. بازی این تیم را جلوی ذوبآهن دیدم و کیف کردم. سرعت فوتبال استقلال و ذوبآهن خیلی خوب بود، هر دو تیم خوب بودند. استقلال تیم خوبی میشود. این تیم با این مدل بازی خیلی زود مدعی میشود.
* شماره ۷ من را به براندائو دادند، کاری هم از من برنمیآمد. کالدرون از طریق مترجم خودش تماس گرفت و اجازه خواست این شماره را به جونیور بدهد، من که نمیتوانستم بگویم نه... این مدیرعامل باشگاه است که باید جلوی این کار را بگیرد. من اگر بگویم ندهید، میگویند فکر میکند ارث پدرش است. مثل همین قضیه کاپهای قهرمانی که الان میگویند چرا خانه علی پروین مانده؟ خب، برادر من، آن سالها که صندوق عقب ماشین من هم رختکن پرسپولیس بود، هم دفتر باشگاه پرسپولیس، ما باشگاهی نداشتیم که کاپهای قهرمانی را داخل ویترین آن بگذاریم. جام میخواهی برو با ۳۰۰ هزار تومان از منیریه بخر! بده برایش پلاک هم بسازند. بابت قهرمانی آن سالها... این جامهایی که پیش ماست، همه پلاکهایش به مروز زمان کمرنگ و کهنه شده و چیز زیادی معلوم نیست.
- 13
- 2