بازی سپاهان و استقلال در هفته دوازدهم لیگ برتر باشگاههای کشور در حالی با تساوی ۲-۲ به پایان رسید که تماشاچیان تلویزیونی این مسابقه، شاهد نبردی زیبا و باکیفیت بودند؛ یک بازی پرافت و خیز که به قول معروف کامبک در کامبک داشت و هر لحظه برندهاش عوض میشد.
از نظر فنی -همانطور که حتی امیر قلعهنویی هم اعتراف کرد- استقلال تیم دست بالا بود و شاید استحقاق این را داشت که با کسب هفتمین پیروزی پیاپی موقتا صدرنشین شود، اما اهمال در خط دفاعی مانع از تحقق این مهم شد. با این همه، استقلال در اصفهان سیمایی به شدت شبیه مدعیان داشت و حتی کاملتر از روز پیروزی بر تراکتور نشان داد.
پیش از این مسابقه آندرا استراماچونی گفته بود بیتاب است تیمش را در این آزمون بزرگ ببیند و متوجه شود استقلال نسبت به پنج ماه پیش چقدر پیشرفت کرده. حالا به نظر میرسد پایان انتظار سرمربی ایتالیایی بسیار شیرین بوده و او بیش از پیش میتواند به تیمش امیدوار باشد. استقلال که در اثر پیروزیهای پیاپی به خودباوری چشمگیری هم رسیده، در همین بازی هم میتوانست سپاهان را ببرد، اما بدشانسی و مشکلات داوری مانع شد. با این حال در صورت ادامه این روند، بعید است حتی مشکلات و موانع جانبی هم تیم استراماچونی را از نفس بیندازد.
هجومی، زیبا و البته سهلانگار
استقلال به بازی با سه مدافع خو کرده و این مساله سیر حرکتی تیم را روانتر کرده است. وسط زمین فرشید اسماعیلی موتور محرکه تیم است، اما برگ برنده این روزهای استراماچونی را باید زوج خوب شیخ دیاباته و مهدی قائدی دانست؛ دو بازیکنی که با خصوصیات فیزیکی کاملا متفاوت، به خوبی همدیگر را تکمیل کردهاند و حالا بعد از رسیدن به درک متقابل، بهترین عملکرد را ارائه میکنند. زوج شیخ و مهدی در حالی تا اینجای فصل ۱۱ گل به ثمر رساندهاند که این عدد با تعداد گلهای کل بازیکنان پرسپولیس برابری میکند. پس روشن است که نقطه قوت استقلال کجاست. آبیها همچنین در استفاده از ضربات ایستگاهی هم عملکرد موفقیتآمیزی دارند که این مساله در طول فصل به آنها کمک کرده است
گل دوم استقلال در اصفهان که به سادگی هر چه تمامتر به ثمر رسید، یک مثال خوب در این مورد است. با این همه اما آبیها همچنان در ساختار دفاعیشان عملکرد متزلزل و پراشتباهی دارند. آنها زیاد به رقبا موقعیت گل میدهند؛ حالا گاهی امثال تراکتور، پارس جنوبی یا نساجی از این موقعیتها استفاده نمیکنند و گاهی تیمی همچون سپاهان در آخرین ثانیههای بازی زهرش را میریزد. استقلال اگر سودای قهرمانی در سر دارد، باید در فاز دفاعی کمی جدیتر و کماشتباهتر عمل کند.
همه تشنه کامیابی
همپای مسائل فنی اما استقلال در حوزه روحی و روانی هم شرایط خوبی دارد. در حقیقت چند سال ناکامی و تماشای موفقیتهای رقیب دیرینه باعث شده استقلالیها با انگیزه و عطش شدید به دنبال شکستن این طلسم باشند. فضایی که از این نظر در استقلال وجود دارد، شبیه اتمسفر پرسپولیس در فصل اول حضور برانکو است؛ روزهایی که همه قرمزها میخواستند مربی کروات قهرمان شود و بهطور یکپارچه از او حمایت میکردند.
امروز این یکپارچگی در اردوگاه استقلالیها به چشم میخورد و استراماچونی در فضای امن ناشی از تحسین و حمایت گسترده پیشکسوتان و هواداران، فرصت تمرکز روی مسائل فنی را پیدا کرده است. در فوتبال مساله «خواست جمعی» بسیار مهم است و این اراده امروز در استقلال شکل گرفته؛ تیمی که ابتدای فصل بعد از کوچ برخی بازیکنان اسم و رسمدار، در موردش گفته میشد بزرگتر ندارد، اما حالا خیلی منظم و پرتلاش به پیش میرود.
فضایی که در موردش حرف میزنیم باعث شده خردهحواشی و اتفاقات داخل تیم هم به چشم نیاید. در سایه همین همدلی است که استراماچونی برخوردهای انضباطیاش را بهطور سریالی پیش میبرد و مثلا این بار سراغ دانشگر میرود. در همین فضاست که مصدومیت شدید داریوش شجاعیان به تیم آسیب نمیزند، نیمکتنشینیهای دنبالهدار مرتضی تبریزی جنبه بحران پیدا نمیکند و حتی برخی تنشهای درون تیم هم به سرعت دفن میشود.
بهعنوان مثال مشاجره هفته قبل استراماچونی با مسوول تدارکات تیم که به قهر سرمربی ایتالیایی از تمرین انجامید، از آن دست اتفاقاتی بود که در شرایط عادی خیلی به چشم میآمد، اما الان استقلالیها از کنار هر اتفاق بدی به سرعت عبور میکنند، چون میل به موفقیت در این تیم به بالاترین سطح ممکن رسیده است.
مأموریت مهم استراماچونی در استقلال/ حمله به دفاع!
سعید آقایی
این استقلال استراماچونی است؛ تیمی که همانند یک چاقوی ارهای تیز، همه رقبا را همچون پنیر سوییسی میبُرد و تکه تکه میکند. یک تیم هیجان انگیز و باطراوت که ستاره دانه درشتی ندارد اما هنر استراماچونی از این مجموعه بدون ژنرال تیمی همگن و باکیفیت ساخته که مایه رشک شده.
یک استقلال دوست داشتنی و بیشباهت به گذشته نومیدکننده روزهای نزدیک. استقلال استراماچونی مانند بقیه تیمهای اوست؛ یکی مثل اینتر که شاید موفقیت درخوری کسب نکرد اما در فوتبال ملالآور و بسته سری A تیم متفاوت و پرشوری بود که همه را سر وجد میآورد.
استراماچونی در استقلال هم همین مسیر را پیش میبرد. او به سرعت تیم دلخواه خود را ساخته اما ماجرا آنجاست که این استقلال در فاز تهاجمی و خط حمله امضای سرمربی ایتالیایی را دارد اما در خط دفاع هنوز نشانههایی از استقلال استراماچونی نمیبینیم. مردی که از برترین سبک دفاعی دنیا آمده که کاتناچیو به عنوان مدرنترین سبک دفاعی را تألیف کرده اما از این سبک مدرن در استقلال چیزی نمیبینیم.
دفاع استقلال همپای سایر خطوط رشد نکرده و در قواره تیم استراماچونی نیست. دفاعی که صلابت و استحکام لازم را ندارد و گذر از آن دشوار نیست.
بخشی از این ماجرا البته ریشه در تفکرات سرمربی استقلال دارد. استراماچونی با دفاع چندان میانهای ندارد و تمرکزش جای دیگریاست؛ حمله کردن و گل زدن. همین رویکرد و استراتژی سبب میشود که تیمهای او معمولاً در فاز تدافعی چندان باصلابت نباشند. استرا شاید عامدانه این نقیصه را میپذیرد و با آن کنار میآید چرا که ترجیح داده سلولهای خاکستریاش را درگیر مسائل مهمتری کند. پارت دوم مشکل استقلال را باید در مهرههای این خط دید. آنجا که سرمایه و دارایی استقلال چندان باکیفیت و درجه یک نیست و بدیهی است که از یک مجموعه نه چندان باکیفیت نمیتوان انتظارات خارقالعاده داشت. استراماچونی برای این خط دفاع باید برنامه متفاوتی داشته باشد و پلن تازهای را تدارک ببیند؛ این دفاع برای رسیدن به کیفیت تیم استراماچونی کار زیاد دارد. او باید به دفاع تیمش حمله کند!
- 16
- 5