فرهاد مجیدی و یحیی گلمحمدی خوشاقبالترین مربیان فصل هستند، مربیانی که تیمهای آماده و فوقالعادهای را دودستی به آنها تقدیم کردهاند، یادآور تیمی که علی دایی در اولین سال مربیگریاش از ورنر لورانت تحویل گرفت و تنها قهرمانی لیگ برتر در زندگی حرفهای به عنوان مربی را با همان تیم به دست آورد؛ عنوانی که با بیش از یک دهه مربیگری مداوم برای دایی تکرار نشده است.
سایپا در هفته پنجم لیگ ۸۶ - ۸۵ با ۱۱ امتیاز صدرنشین لیگ برتر بود اما لورانت جدایی از سایپا و کار در لیگ ترکیه را ترجیح داد. دایی که هنوز قصد خداحافظی از فوتبال را نداشت، جانشین لورانت شد و تیمی را که مربی آلمانی ساخته بود، در رقابتی سخت با استقلال اهوازقهرمان کرد.
پس از سایپای ۸۵، دایی هرگز تیمی نساخت که قهرمانی در لیگ برتر را به دست بیاورد، اگرچه فرصتهای بزرگی در پرسپولیس، سایپا و... در اختیار داشت. او یک بار دیگر هم در اقدامی عجیب و غریب در سال ۸۸ جانشین زلاتکو کرانچار شد، در حالی که کرانچار با پرسپولیس روزهای خوبی داشت و دایی در پایان فصل یک پله پایینتر از رتبه پرسپولیس با کرانچار، چهارم شد.
فرهاد مجیدی و یحیی گلمحمدی مثل دایی در سایپای سال ۸۵، خوشبخت هستند که تیمهای کمنظیر در لیگ امسال را در اختیار گرفتهاند. استقلال با آندرهآ استراماچونی ترکیبهای جذاب و متنوعش را شناخت، زوجی فوقالعاده در خط حملهاش ساخته شد، دفاع ۳ نفرهاش اجرا شد و به نتیجه رسید و ریتم و آهنگ بازیاش تنظیم شد. استراماچونی تیمی آماده با فوتبالی تماشایی را رها کرد و رفت و البته این برای فرهاد مجیدی آسان نیست که بتواند همان ریتم را ادامه دهد.
یحیی گلمحمدی که در اقدامی دور از تعهد حرفهای یک مربی، شهر خودرو را رها کرد، تیمی بهتر و موفقتر را از گابریل کالدرون تحویل گرفت. پرسپولیس پس از برانکو ایوانکوویچ باید بازی با یک مربی جدید را تمرین میکرد.
کالدرون بسیار تلاش کرد تا فوتبال خودش را در پرسپولیس بسازد. او هم روشهای خودش را جانشین افکار برانکو کرد و هم خیلی زود پرسپولیس را به صدر جدول رساند. تلاش کرد با بازیکنانی که برای خود جایگاهی بزرگتر از یک بازیکن قائل بودند بجنگد و این جنگ را هم پشت سر گذاشت. برای گلمحمدی حالا همه چیز آماده است. او میراث بزرگی را از دو مربی خارجی اخیر پرسپولیس تحویل گرفته و در روز اول کار جدیدش صدرنشین است؛ با فاصلهای تقریباً مطمئن از رقبا برای میانه فصل. چیزی از این بهتر برای فرهاد مجیدی و یحیی گلمحمدی سراغ دارید؟
آنها از بهترین فرصت برای موفقیت بهرهمند شدهاند. فرهاد و یحیی وقتی به استقلال و پرسپولیس آمدهاند که مدیران باشگاه در مقابل هواداران در بدترین وضعیت از منظر اعتبار هستند و برای تغییر نظر هواداران باید همه چیز را برای مربیان جدید فراهم کنند. اگر استراماچونی از استقلال جدا نمیشد، با توجه به کیفیتی که ارائه داده بود، بعید به نظر میرسید که در آینده نزدیک فرصتی برای کار فرهاد مجیدی یا هر مربی ایرانی دیگری در استقلال ایجاد میشد. یحیی هم به این زودیها نمیتوانست سرمربی پرسپولیس شود اگر کالدرون کار در پرسپولیس را ترک نمیکرد. برانکو و سپس کالدرون نشان داده بودند که پرسپولیس با مربیانی در سطح آنها چه آسان میتواند صدرنشین لیگ برتر باشد.
هواداران پرسپولیس و استقلال از یحیی گلمحمدی و فرهاد مجیدی نزول کیفیت فوتبال در این دو تیم را نمیپذیرند. شاید با نتایج کنار بیایند و تحمل کنند اما نزول کیفیت فوتبال چیزی نیست که تحملش کنند، چون پرسپولیسیها با کالدرون به کیفیت مطلوب رسیده بودند و استقلالیها با استراماچونی به آنچنان کیفیتی از فوتبال رسیدند که هرگز حاضر نمیشدند جدایی استراماچونی را قبول کنند.
این بزرگترین آزمون مربیگری برای یحیی و فرهاد است، آنها خیلی سریع از سوی هواداران و رسانهها مورد سنجش با کالدرون و استراماچونی قرار میگیرند و نتیجه این سنجش چه بسا به تعیین عیار مربیان ایرانی تبدیل شود.
فرشاد کاسنژاد
- 13
- 5