«کاظم اولیایی» در مصاحبه با ایرنا حرفها جالبی را درباره قهرمانی استقلال در سال ۱۹۹۰ بر زبان آورد، او بر این باور است استقلال با شایستگی قهرمان آسیا شد و هیچکسی نمیتواند آن را زیر سوال ببرد.
مشروح گفت و گوی ایرنا را با مدیرعامل اسبق آبیپوشان در زیر میخوانیم:
آخرین مدیرعامل استقلال هستید که قهرمان آسیا شد، به طور حتم اتفاق جذابی بود؟
این یک افتخار نه تنها برای استقلال بلکه فوتبال ایران است، مگر تیمهای ایرانی چند بار قهرمان آسیا شدهاند؟ این دومین قهرمانی استقلال در بزرگترین و مهمترین تورنمنت ورزشی باشگاهی آسیا بود و از اینکه در آن سال مدیرعامل استقلال بودم احساس خوشایندی دارم.
خیلیها این قهرمانی را زیر سوال میبرند.
قهرمانی استقلال با قدرت و شایستگی صورت گرفت و هیچ کسی نمیتواند این قهرمانی را زیر سووال ببرد.
پرسپولیسیها استقلال را قهرمان تورنمت چهار جانبه معرفی میکنند.
این حرفها درست نیست و نمیتوان با طرح چنین مسائلی که غیراخلاقی و به دور از اصول جوانمردی است قهرمانی استقلال را زیر سووال برد. من یک پرسشی از پرسپولیسیها دارم.
چه پرسشی؟
پرسپولیسیها به همین جام باشگاههای آسیا که ادعا میکنند تورنمنت چهار جانبه بود رفتند و نتوانستند از گروه خود صعود کنند، آنها مقابل محمد بنگلادش که مربیگریاش را مرحوم «ناصر حجازی» بر عهده داشت رفتند و مغلوب شدند. چطور آن زمان که در مسابقات جام باشگاههای آسیا شرکت میکردند تورنمنت با ارزشی بود اما وقتی نمیتوانستند به موفقیت برسند تورنمنت چهار جانبه لقب میگرفت.
فکر میکردید در سال ۱۹۹۰ قهرمان شوید؟
ما کمربندها را برای قهرمانی بسته بودیم، به خاطر دارم وقتی عازم این رقابتها بودیم پرواز مستقیم به بنگلادش وجود نداشت و باید به هندوستان میرفتیم و از آنجا یک پرواز داخلی دیگر انجام داده و سپس به محل برگزاری مسابقات میرسیدم. مرحوم «سهراب بوقی» ویزای هندوستان نداشت و قرار بود هندیها در فرودگاه این کار را انجام دهند. در این کشور همکاریهای لازم انجام نشد و من که عصبانی شده بودم با صدای بلند گفتم چرا برای قهرمان آسیا مشکل ایجاد میکنید؟ این نشان میدهد من به قهرمانی تیمم در این رقابتها ایمان و اعتقاد داشتم. از این ماجرا خاطره جالبی دارم.
چه خاطرهای؟
در فرودگاه بودیم آقایی که به همراه همسر و پسرش برای سفر به هندوستان آمده بود، وقتی متوجه مشکل ما شد وظیفه مترجمی را بر عهده گرفت و با پلیس فرودگاه مذاکره کرد تا این مانع برطرف شود، همین که او حرف میزد آقای شهرآبادی که کارهای پزشکی استقلال را انجام میداد آمد و بچهها او را دکتر صدا زدند، آن بنده خدا که با پلیس حرف میزد گفت دکتر تیم آمد و رفت. شهرآبادی که آشنایی به زبان انگلیس نداشت شد مسوول مذاکره با هندیها تا برای زندهیاد سهراب ویزا بگیرد.
به چه زبانی با هندیها حرف زد؟
او فعل و فاعل را جابجا میکرد، به پلیس هند میگفت «سهراب بوقی ویزا نه!» بچههای تیم از خنده زمین افتاده بودند و او با همین زبان به دنبال حل مشکل وی بود.
قهرمانی استقلال در بازی مقابل لیائونینگ چین صورت گرفت، تیمی چینی رقیب سرسخت و قدری بود اما در نهایت توانستیم با گلهای رضا حسنزاده و صمد مرفاوی به برتری پیروزی برسیم. ما سال بعد هم میتوانستیم از عنوان قهرمانی دفاع کنیم که با اشتباه داوری گل خوردیم و بازی به ضربات پنالتی کشیده شد تا مغلوب شویم.
کار کردن با منصور پورحیدری چطور بود؟
لذت بخش و شیرین. ما با هم تقسیم وظایف کرده و تعامل عالی با هم داشتیم، احترام یکدیگر را حفظ کرده و سعی میکردیم در راستای سربلندی و موفقیت استقلال گام برداریم.
در کار او دخالت میکردید؟
هیچ وقت، من در حوزه فنی کاری نداشتم و تمامی اختیارات این بخش را به سرمربی واگذار کرده بودم. اعتقاد داشتم بازیکن در رختکن و زمین مسابقه به سرمربی تعلق دارد، کسی نباید در کار او کوچکترین دخالتی داشته باشد. نه تنها خودم دخالت نمیکردم بلکه اجازه نمیدادم دیگران هم دخالت کنند. در یکی از شهرآوردها وقتی آقایان هاشمیطبا و سعید فائقی قصد حضور در رختکن را داشتند، اما من مقاومت کردم.
برای چه کاری قصد ورد به رختکن را داشتند؟
آن زمانها در برخی از شهرآوردها مسوولان وقت سازمان تربیت بدنی به رختکن تیمها میآمدند تا بگویند برای جلوگیری از بروز حاشیه آرام بازی کنید، این اتفاق در زمان مدیریت من رخ نداد چرا که به مسوولان وقت سازمان تربیت بدنی گفتم رختکن استقلال فقط جای مربیان و بازیکنان است و هیچکس حق ورود به آن را ندارد.
بهترین تیم تاریخ استقلال را شما مدیریت کردید.
اگر نگویم بهترین تیم تاریخ استقلال اما با جرات میتوانم بگویم اگر همه فوتبالیها بخواهند سه تیم برتر تاریخ استقلال را نام ببرند بدون شک استقلال ۹۰ یکی از این تیمهاست.
آن روزها چطور بازیکن جذب میکردید؟
فوتبال آماتور بود و ما نیز فوتبال را به صورت آماتور اداره میکردیم، من برای عقد قرارداد با بازیکنان و پرداخت پول به آنها شرایط خاصی داشتم.
چه شرایطی؟
آن زمان سقف پرداختیهای استقلال ۱۲۰ هزار تومان بود و من این پول را به بازیکنان قدیمی پرداخت میکردم، شاید بازیکنی ستاره بود و استعداد بالایی داشت اما پول بیشتری نمیگرفت چرا که سابقه بازی در استقلال را نداشت. ما به خاطر کیفیت پول نمیدادیم بلکه مبنای ما کسوت و وفاداری به باشگاه استقلال بود.
فتحاللهزاده: استقلال پول قرض گرفته و روزی ۵۰ میلیون ضرر دیرکرد میدهد
علی فتحاللهزاده مدیرعامل سابق باشگاه استقلال در تازهترین مصاحبه خودش صحبتهای جالبی در خصوص وضعیت مدیریتی این روزهای باشگاه مطرح کرده.
علی فتحاللهزاده مدیرعامل سابق استقلال هم جزو منتقدانی است که میگوید تصمیمات چند سال گذشته مدیریت این باشگاه، اوضاع را بغرنج کرده است. هر روز هم اوضاع بدتر و بدتر میشود. پروندههای خارجی باشگاه هم روی هم انباشته شده و به زودی اتفاقات تلخی برای آبیها رخ خواهد داد. فتحاللهزاده در این باره توضیحاتی میدهد.
در گزارش تحقیق و تفحص مجلس ظاهراً روی شما هم زوم کرده اند. در این باره صحبتی دارید؟
بنده بارها به دادگاه رفته ام و درباره همه قراردادها و مسایل مالی توضیح دادهام. سر زمینهای شمال هم که میگفتند خداراشکر دادگاه به نفع بنده رای داد و مشخص شد اتهاماتی که زده میشد درست نبود. در ماجرای بدهیهای استقلال هم مشخص شد اگر ما بدهی هم داشتیم، شوخی بوده. خودتان وضعیت الان را نگاه کنید. در گزارش تحقیق و تفحص مشخص شد ادعای بعضی از دوستان کذب بوده است. تنها ۴ مورد به بنده مربوط میشود ولی بالای ۴۰ مورد مربوط به مدیران دیگر است. بنابراین مشخص شد که در این سالها یک عده حرف های نادرستی زده بودند که بنده آنها را به خدا واگذار می کنم.
این درست است که استقلال مدام پول می گیرد و بابت شان ضرر میدهد ؟دوره شما هم انگار از این چیزها بوده.
ببیند دوره ما یکی از دوستان لطف کرد و به باشگاه پول قرض داد. خودتان می دانید که آن موقعه بودجه ما چقدر کمتر از حالا بود. یک بخشی از بودجه را وزارت ورزش تامین میکرد که متاسفانه به تعهدات شان عمل نکردند. ما هم از دوستی پول قرض گرفتیم که ایشان یک ریال ضرر نمی خواهد و فقط می گوید پولم را بدهید. الان ولی پول قرض گرفته اند و برای هر روز باید ۵۰ میلیون ضرر دیرکرد بدهند. بعد می گویند مدیریت فتح الله زاده مدیریت فتحاللهزاده. خدا را شکر در این ماجراها خیلی چیزها ثابت شد.
شما از جیب خود هزینه می کردید؟
بنده کلی چک دادم از دسته چک خودم. چرا؟ چون استقلال را دوست داشتم. هوادار توقع داشت فلان ستاره را نگه داریم یا فلان ستاره را بگیریم. بنده از دسته چک خودم دادم و الان هم مسدود شده و دیگر نمیتوانم چک بگیرم. چندین و چند بار به خاطر استقلال حسابهای من مسدود شده. بنده این کارها را با جان و دل کردم. هوادار توقع داشت. شما ببینید فتح الله زاده با چقدر بودجه آنهمه قهرمانی در استقلال آورد و بعد دوستان با چقدر بودجه حتی به فینال جام حذفی نرسیده اند و یک جام نگرفته اند. متاسفانه فقط به ما گیر می دهند.
یادمان هست ماشین خودتان را به امیرحسین صادقی دادید.
بله، از این اتفاقها که زیاد میافتاد. بازیکن میآمد و میگفت پول ندارم و تا پول نگیرم از اتاق بیرون نمیروم. می گفتم چه کنم؟ هر چیز دم دستم بود میداد. از موبایلم بگیرید تا تلویزیون و ماشینم را. لکسوسم را به امیرحسین صادقی دادم. البته بعدا گفت سپر ماشین خورده. گفتم هر کارشناسی بگویی ماشین را میبریم. عمرا سپر خورده باشد. خودم شب ماشین نداشتم به خانه بروم. منصوریان هم آمد و گفت حاجی پول بده. گفتم ندارم. تلویزیون اتاقم را دید و گفت می خواهم پول بگیرم برای خانه تلویزیون بخرم. گفتم چرا بخری؟ همین را ببر. تلویزیون را با هم بردیم داخل ماشینش. بنده می گفتم این چیزها برای من نیست. برای استقلال است و خدا را شکر می کنم که در دوران مدیریت ما اتفاقاتی افتاد که هوادار را خوشحال می کرد. الان هر روز یک اتفاق بد می افتد.
این پروندههای خارجی هم چقدر داستان شده.
بله، استقلال در چند پرونده محکوم شده و به زودی باید پول های زیادی پرداخت کنند. می شد که این پرونده ها را بهتر مدیریت کرد که کار به اینجا نرسد. البته می دانید که بعضی دوستان پتانسیل آن را دارند این پرونده ها را هم گردن بنده بیاندازند. مثلا یک بازیکن بود استقلال را محکوم کرد. دیدم گفته اند مربوط به دوران بنده بوده. هر چه فکر کردم دیدم دوران من او جذب نشده بود. بعد گفتم نکند روح من به باشگاه رفته و قرارداد بسته! سر ماجرای جی لوید ساموئل هم شلوغ کردند که استقلال کلی بدهی به او داشته. بنده روزی که رفتم نامه زدیم به کنفدراسیون فوتبال آسیا که ۲۰۰ هزار دلار طلب مان را به جی لوید بدهید ولی دوستان بعد نامه زدند که نخیر، پول را بدهید خودمان. گرفتند و خرج کردند. بعد گفتند فتح الله زاده پول جی لوید را نداد!
- 13
- 4