به گزارش« فرهیختگان»، آرش محمدی، روزنامه نگار طی یادداشتی در روزنامه« فرهیختگان» نوشت:لیگ برتر بیستم در مقایسه با فصل پیش برای سرخابی ها به مانند الاکلنگ عمل نموده و سرخ ها که در لیگ نوزدهم یکه تاز میدان بودند و همیشه برای تداوم صدرنشینی به میدان میرفتند حالا در میانه پایینی جدول دست وپا می زنند و در مشکلات عدیده ای غرق شده اند و کار برایشان به جایی رسیده که کسب ۲ پیروزی پیاپی از بازی های شان در رقابت های لیگ برتر به یک آرزو تبدیل شده و می بینیم که این تیم، دیگر نشانی از آن تیم ندارد که شکست دادنش برای رقبای لیگ برتری به یک آرزو تبدیل شده بود.
در سوی مقابل استقلالی ها که تنها چند هفته از لیگ برتر نوزدهم را مطابق میل شان سپری کرده و با جدایی آندره آ استراماچونی روزهای دشوار و پر التهابی را سپری کردند، حالا با محمود فکری صدرنشین لیگ برتر هستند و با وجود همه انتقاداتی که به روش بازی و عملکرد این تیم وجود دارد ، همین تکیه زدن بر جایگاه اول جدول رده بندی دلیلی شده که انتقادات چندان به چشم نیاید و فعلاً باد به پرچم آبی های پایتخت بوزد.
با تمام تضادهایی که شرایط سرخابی ها در چند سال گذشته داشته آنها این روزها از بابت رفتارهایی که سرمربی های شان انجام میدهند بسیار به یکدیگر شبیه شده اند و شاید اگر رفتارهای آنها ویروسی بود، به این موضوع متهم می شدند که فاصله اجتماعی را رعایت نکرده اند و باعث شیوع این ویروس از شخصی به شخص ديگر شده اند!
با اینکه استقلال صدرنشین است اما در کارنامه این تیم ۲ شکست از ۱۲ بازی برگزار شده دیده می شود و پرسپولیس یحیی هم که تنها افتخارش در لیگ برتر بیستم وجود خط تیره مقابل تعداد باخت هایش بود نیز در هفته دوازدهم برابر آلومینیوم در اراک تن به شکست داد تا ديگر این تیم هم چیزی برای بالیدن به خودش نداشته باشد و از ۱۰ بازی یک شکست را تجربه کرده باشد.
نکته مشترک مربیان دو تیم استقلال و پرسپولیس دقیقا همین جا رقم خورده است. جایی که در شکست ها و پیروز نشدن ها چنان صحبت می کنند که هر مخاطبی تحتتأثیر قرار می گیرد و اصلا فراموشش می شود که در زمین مسابقه چه اتفاقی رخ داده و چه عملکرد فنی ای از این ۲ تیم شاهد بوده اند. فراموش شان می شود که این تیم ها با چه ترکیبی پای به میدان گذاشته اند، چه برنامه ای برای رسیدن به دروازه حریف داشته اند و تعویض های شان طبق کدام منطق انجام شده است.
سرمربیانی که احساس می کنند همه چیز تمام هستند و هیچ اشتباهی در تصمیم گیری های شان برای تیم شان وجود ندارد و اگر هم روزی نتیجه نگرفته اند و امتیازات حساس را از دست داده اند یا داوری علیه شان بوده، یا مدیران شان حاشیه سازی نموده اند و یا از نیروهای قدرتمند و پشت پرده ای حرف می زنند که هیچ زمانی از آنها پرده برداری نمی شود.
روزی که آقای سرمربی دربی برده را در دقایق پایانی با تساوی عوض کرد، جای اینکه بیاید و توضیح بدهد که چرا در دقایق پایانی یار تازه نفس به زمین نفرستاد تا تیم خسته اش در دقایق تلف شده بازی گل بخورد، یقه عضو هیأت مدیره را گرفت و همه چیز را بر گردن او انداخت و اولتیماتوم ۴۸ ساعته داد تا او را برکنار کنند و جای اینکه در ردیف اتهام قرار داشته باشد، شاکی هم شد. ولی چند بازی بعد که دیگر رسول پناهی در باشگاه نبود باز هم تیم یحیی باخت و این بار ادعا کرد که برکناری رسول پناه به چه درد او و تیمش می خورد؟! و یا چند صحنه نصفه و نیمه داوری را علم می کند که ما باختیم چون آن توپ آفساید بود و آن یکی باید اخراج می شد و نشد، چنانکه هر شنونده ای تصور می کند که او تیمش را بر اساس رخ دادن این اتفاقات به زمین فرستاده و حالا که داور آنها را اجرا نکرده، تمام برنامه هایش بر هم خورده است.
محمود فکری هم دست کمی از همتای خود در پرسپولیس ندارد. او هم یا از برنامه ریزی سازمان لیگ ایراد گرفته که چرا فلان تیم بیشتر استراحت می کند و ما کمتر، انگار که اگر به عنوان مثال پرسپولیس ۲ روز زودتر بازی میکرد آنها با اختلاف چند گل بازی شان را می بردند و یا داوری را نشانه گرفته که عامل ناکامی تیمش بوده و یا در پاسخ به انتقادات درخصوص بی برنامگی تاکتیکی تیمش، طوری از نمایش مواج و پر از هارمونی استقلال می گوید که گاهی تصور می شود که سقف لیگ برای تیم محمود فکری کوتاه است! او هر زمانی هم که قصد ایجاد تنوع در رفتارش داشت، یقه یک بازیکن را گرفت و او را بی انضباط و ناآماده معرفی کرد تا انگشت اتهام را از روی خودش برداشته و طوری وانمود کند که عده ای از داخل نمی گذارند تیم او آن طور که شایسته نام استقلال است در رقابت ها حاضر شود.
کاش تا روزی که مربیان خارجی در فوتبال مان برو بیا داشتند کمی از آنها درس حرفه ای گری می آموختیم. مربیانی که در پاسخ به مشکلات داوری می گفتند باید آنقدر خوب باشند که اشتباهات داوری هم نتواند مانع از بردشان شود.
- 18
- 2
فرید
۱۳۹۹/۱۱/۸ - ۱۱:۰۶
Permalink