به گزارش فرادید، در بَدلَندز واقع در مونتانای مرکزی، کلایتون فیپس که یک گاوچران نسل سوم است با شاخهای یک متری امرار معاش میکند! او این سبک زندگی را از پدر و پدربزرگش به ارث برده است.
در مورد آقای فیپس، شاخهای مورد بحث مربوط به گاوهای آنگوس و هرفورد مونتانا نیستند، بلکه متعلق به دایناسور سه شاخ (Triceratops horridus) هستند.
آقای فیپس میگوید: «من خودم را گاوچران دایناسور میدانم» اما دیگران او را کاوشگر بازاری فسیل مینامند. آقای فیپس وقت خود را صرف جستجو، حفاری و آمادهسازی فسیلها برای فروش به خریداران احتمالی میکند. سال ۲۰۰۶، او «دایناسورهای دوئل» را کشف کرد؛ اسکلتهای کامل یک Triceratops horridus و یک Tyrannosaurus rex که هر دو در اثر رانش زمین زنده به گور شده بودند در حالی که در آغوش هم قرار داشتند.
کاوشگرانی مانند آقای فیپس بازار فسیلهای دایناسورها را تامین میکنند. کلکسیونرهای خصوصی ثروتمند، مشتری این قبیل بازارها هستند. رونق این بازار تقریبا از سال ۲۰۱۸ آغاز شد؛ زمانی که خانه حراج فرانسوی Aguttes، اسکلت تقریبا کامل یک دایناسور گوشتخوار که تصور میشود از بستگان Allosaurus fragilis باشد را به قیمت ۲.۴ میلیون دلار در یک رویداد باشکوه در طبقه اول برج ایفل فروخت. حراج کریستی لندن نیز، «استن» یکی از کاملترین فسیلهای تیرکس را به قیمت ۳۱.۸ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰ فروخت.
کاساندرا هاتون، رئیس تاریخ طبیعی در حراجی ساتبیز میگوید: «از آن زمان، تقاضا برای نمونههای دایناسور افزایش یافته است.» در دو سال گذشته، دستکم شش نمونه به قیمت ۶ میلیون دلار یا بیشتر فروخته شد، از جمله یک «دایناسور دوئل» در سال ۲۰۲۰. فروش بزرگ بعدی احتمالاً در پایان ماه جولای است، زمانی که قرار است ساتبیز حراج دیگری برگزار کند که یک اسکلت کامل است! اگرچه، در حال حاضر، جزئیات آن فاش نشده است.
برای برخی از دانشمندان، این موضوع مضحک است. ویژگیهایی که فسیلها را برای کلکسیونرها جذاب میکند نادر بودن، منحصر به فرد بودن و کامل بودن است، ویژگیهایی که آنها را از نظر علمی هم ارزشمند میکند. این موضوع باعث طولانی شدن صف خریدان خصوصی شده که برخی نگران مضر بودن تاثیر آنها روی علم هستند.
پروفسور پل بارت، دیرینهشناس موزه تاریخ طبیعی در لندن، میگوید: «این نگرانی وجود دارد که موزهها و سایر مؤسسات عمومی که در مضیقهی مالی هستند از دسترسی به نمونههای ارزشمند محروم شوند. انجمن دیرینهشناسی مهره داران (SVP) که یک نهاد علمی در ایالات متحده است در نامهی سرگشادهای به کریستیز در سال ۲۰۲۰ هشدار داد که «نمونههای فسیلی که به اشخاص فروخته میشوند دیگر برای علم از دسترس خارج میشوند.»
استخوانهای زیر چکش
قطعاً این سرنوشت برخی از فسیلها بوده است. یک دایناسور که ممکن است گونه جدیدی باشد، سال ۲۰۱۸ در آگوتس به حراج گذاشته شد و به یک کلکسیوندار هنری ناشناس فرانسوی فروخته شد و از آن زمان دیگر رویت نشد. به همین دلیل، بسیاری از مجلات علمی از جمله «مجلهی دیرینشناسی» و «مجلهی دیرینشناسی مهرهداران» از انتشار مطالعات انجامشده روی فسیلهای خصوصی امتناع میکنند. انجمن دیرینهشناسی مهره داران از این فراتر رفته و میخواهد نمونههای خصوصی که با وام بلندمدت به موزهها داده شدند، منع شوند.
همه دیرینشناسان در این مورد توافق نظر ندارند. مخالفان میگویند شواهد موجود مبنی بر اینکه کلکسیونداران خصوصی با قیمت گزاف، قدرت خرید موزهها را سلب میکنند، متفاوت است. برای مثال، خریدار ناشناسی که سال ۲۰۲۰، «Stan» را در کریستیز خریده بود، ادارهی فرهنگ و گردشگری ابوظبی بود. آنها این فسیل را به عنوان ستون اصلی موزه تاریخ طبیعی ابوظبی خریداری کردند که قرار است سال ۲۰۲۵ افتتاح شود. به طور مشابه، «دوئل دایناسورها» تا پایان سال به یکی از جاذبههای اصلی موزهی علوم طبیعی کارولینای شمالی تبدیل خواهد شد. هر دو نمونه برای مطالعه از سوی دانشمندان و تحسین از سوی عوام در دسترس قرار خواهند گرفت.
حتی زمانی که نمونهها به دستان کلکسیونرهای خصوصی برسد، به این معنا نیست که صاحبان آنها حمایتشان را از دانشمندان دریغ خواهند کرد. نیلز نیلسن، بانکدار سابق دانمارکی سال ۲۰۱۴ «Tristan» که یک تی رکس سیاه شبقی بود را خریداری کرد، سپس آن را رایگان به موزه تاریخ طبیعی برلین داد. از آن زمان تریستان بین موزههای تاریخ طبیعی برلین و کپنهاگ رد و بدل میشود.
ترتیب مشابهی نیز برای «Big John»، بزرگترین نمونهی Triceratops horridus گزارش شده است. سال ۲۰۲۱، «جان بزرگ» به قیمت ۷.۷ میلیون دلار به خریداری که بعداً مشخص شد سیذارت پاگیدیپاتی، تاجر آمریکایی است، فروخته شد. قرار است این فسیل به صورت وام بلندمدت به موزه کودکان گلیزر در تامپا فرستاده شود. آقای پاگیدیپاتی میگوید علاقهی ما به خرید «جان بزرگ» و نمونههای دیگر در درجه اول این است که آنها را برای تحقیقات بیشتر در دسترس عموم قرار دهیم. »
همه با ممنوعیت تحقیق در مجلات نیز موافق نیستند. الیور راوهوت، متصدی موزهی دیرینشناسی مونیخ و یکی از ۵۰ امضاکنندهی نامهای است که سال ۲۰۲۰ در نشریهی PalZ در مخالفت با پیشنهادات انجمن دیرینهشناسی مهره داران منتشر شد. راوهوت به نمونهی Archeopteryx اشاره میکند. این نمونه که نخستین بار سال ۱۸۶۱ توصیف شد، گونهی اولیهی دایناسور پردار بود که اثبات کرد پرندگان امروزی از نوادگان خزندگان باستانی هستند.
تمام نمونههای شناختهشدهی Archeopteryx پیدا، جمعآوری و برای کلکسیوندارهای خصوصی مشتاق آماده شدند. مستثنی کردن چنین فسیلهایی از مطالعات علمی صرفاً به دلیل مالک داشتن آنها، مستبدانه به نظر میرسد.
استدلالهای دیگر این است که دانشمندان این حوزه به کمک نیاز دارند. خانم هاتون از ساتبیز میگوید: «هر سال، هزاران فسیل در سراسر دنیا توسط فرایندهای نرمال زمینشناسی در معرض تخریب قرار میگیرند و بدون هیچ ردی به گرد و غبار تبدیل میشوند.»
در دسامبر سال ۲۰۲۲، ماکسیموس «Maximus» که یک جمجمه تیرکس دستنخورده است به قیمت ۶.۱ میلیون دلار فروخته شد. به جز ترقوهای که به شدت آسیب دیده بود، باقی این نمونه در اثر مجاورت با برف، باد و باران فروپاشیده بود، در حالی که اگر زودتر پیدا میشد، شاید احیا میشد.
دکتر رات که تصور میکند کلکسیونداران خصوصی میتوانند از موسسات عمومی پشتیبانی کنند میگوید: «در دنیای واقعی، بیشتر موسسات عمومی به ندرت از نیروی انسانی و بودجه لازم برای تضمین عملیات اساسی برخوردارند.»
تقریباً تمام فسیلهای خریداریشده در حراجهای سالهای اخیر از «سازند هل کریک» گرفته شدند. این سازند در بخشهایی از مونتانا، داکوتای شمالی، جنوبی و وایومینگ گسترده است و دلیل خوبی هم دارد: در آمریکا، روال حقوقی روشنی وجود دارد مبنی بر اینکه فسیلهای کشفشده در زمینهای خصوصی به مالک زمین تعلق دارند و میتوانند به صورت قانونی تجارت شوند.
این موضوع غیرعادی است! صرفنظر از Hell Creek، مهمترین رسوبات حاوی فسیل در دنیا در کیان جیانگِ چین، بیابان گبی در مغولستان، کامپانها در برزیل و پاتاگونیا هستند. در هر چهار کشور، فسیلهای دایناسور اموال دولتی در نظر گرفته میشوند. این موضوع جلوی تجارت این فسیلها را نمیگیرد بلکه آنها را روانهی بازار سیاه میکند؛ جاییکه سندیکاهای جنایی، فسیل را از مرزهای ملی قاچاق میکنند. چنین فسیلهایی بعید است به دست دانشمندان برسد!
استدلال هوادارن سرسخت شکار فسیل خصوصی این است که یک بازار قانونی رو به رشد میتواند به جلوگیری از کلاهبرداری کمک کند. خانههای حراج لارج وسترن که معمولاً از آنها انتقاد میشود تا زمینهساز فروش به میلیاردرهای ناشناس شوند، درست مانند آثار هنری و آثار باستانی خواستار اطمینان از منشا اثر هستند. امید آنها این است که دلالها نتوانند نمونههای غیرقانونی را در قالب نمونههای قانونی معامله کنند.
- 17
- 6