خب بالاخره چينيها دست به کار شدند و تصميم گرفتند پس از مدتها که ويروس جديدي را به جهانيان عرضه نکرده بودند، با خوردن خفاش(!) ويروس جديدي به نام کرونا را به جان آدمهاي ديگر که ترجيح ميدهند هر جنبندهاي را نپزند و نخورند، بيندازند.
واقعا دنيا عجيب شده است. آدمهايي در اين کره خاکي هستند که چيزهايي ميخورند که بقيه مردم کرهخاکي با ديدن آنها جيغ ميکشند و فرار ميکنند. البته دست خودشان نيست، جمعيتشان زياد است. پا بدهد گچ ديوار را هم بايد بخورند؛ به همين دليل است که بنجلترين جنسها را هم به کشورهاي ديگر ميفروشند. البته اين يکي ربطي به رژيم غذاييشان نداشت، از سادگي و بيمسئوليتي کشورهاي ديگر است که آشغالهاي چيني را ميخرند. يعني بايد بگويم که چينيها هر آشغالي را که پيدا شود، اگر نتوانند بخورند، به کشورهاي ديگر صادر ميکنند. همين الان شک نکنيد که دانشمندان چيني دارند ميگردند تا ببينند اين ويروس جديد چطور کار ميکند و کجاست تا بررسي کنند که آيا خود اين ويروس را هم ميشود به عنوان يک غذا خورد يا نه؟!
بد وضعيتي شده است، فکر کنيد اين ويروس به کشور دوست يعني تايلند هم رسيده است. باور کنيد اگر در يکي از شهرهاي کشور رويت ميشد، انقدر نميترسيديم که از شنيدن رسيدن اين ويروس به تايلند ترسيدهايم.
حالا خوشبختانه چون تحريم هستيم و رفت و آمد خاصي هم با کشورهاي ديگر نداريم و يارانه ما ماهي سه و نيم دلار است، اين ويروس خودش هم بخواهد، نميتواند وارد کشور ما بشود. بعد بيايد هم وضعيت يکي مثل من را ببيند با خودش ميگويد: «اوه پسر! اين بدون اينکه من برم توي بدنش، ويروسزده هست، بيخيال! بدبختتر از اين حرفاست!». حالا اين وسط يک عده به تحريمها معترض هستند، اين هم نفع تحريم! برويد و حالش را ببريد. يک عده سالهاست ميگويند که تحريم، فرصت است. الان به شما ثابت شد؟ يا باز هم ميخواهيد به ياوهگوييهايتان ادامه دهيد؟!
اصلا اين ويروس ممکن است به کاخ سفيد هم برسد و ديگر نماينده کهنوج نخواهد سه ميليون دلار براي ترامپ جايزه تعيين کند و به جاي اين کارها برود و فکر آسفالت و آب آشاميدني براي مردم منطقهاش باشد؛ اگر قسمت باشد اين ويروس کار خودش را ميکند.
در رابطه با مساله همين ويروس با يکي از مديران حوزه بهداشت تماس گرفتيم تا نظر ايشان را جويا شويم:
من: سلام، خسته نباشيد!
مدير بهداشتي: سلام بر خرمگس معرکه! الان روز جمعهست، تو وقت حاليت نميشه؟! هان؟
من: خب ما امروز روزنامهرو ميبنديم که فردا چاپ بشه!
مدير بهداشتي: خب تو غلط ميکني به هر حال!
من: در مورد اين کرونا باهاتون تماس گرفتم.
مدير بهداشتي: اتومات يا دندهاي!؟
من: جان؟!
مدير بهداشتي: ببين با من بحث نکن. فروشنده هستي يا نه؟ پرسيدم اتوماته اين کرونائه يا دندهاي؟ کفش آفتاب نديده؟ ثالث و بدنه تخفيف داره؟!
من: قربان کرونا! اون کرولاست! کرونا ماشين نيست، يه نوع ويروسه!
مدير بهداشتي: ديدي گفتم بيخود مزاحم شدي؟! سر ظهر زنگ زدي به جاي ماشين در مورد ويروس حرف ميزني؟!
من: خب ويروسم مساله مهميه و با شغل شما مرتبطه!
مدير بهداشتي: حالا از کجا دراومده اين ويروس؟!
من: چين!
مدير بهداشتي: چين به ما چه؟!
من: خب واگيرداره، به اينجا هم ممکنه برسه!
مدير بهداشتي: اووووووو! چين کجا اينجا کجا؟! خيلي راهه!
من: استاد! يکي سوار هواپيما بشه و مبتلا به اين ويروس باشه، خب منتقل ميشه ديگه.
مدير بهداشتي: خيلي منطقي گفتي، از پاسخ ماندم... من با اجازهت ميرم، خودم تماس ميگيرم! فعلا!
فریور خراباتی
- 13
- 4