به گزارش انتخاب، ترور ناموفق مذکور از سوی سه تن از اعضای گروهک فرقان انجام شد. تروریستها با یک خودرو بی. ام؛ و خود را به خانه هاشمی در دزاشیب رساندند، دو تن از آنها به داخل خانه رفتند و نفر سوم پشت فرمان باقی ماند. سرانجام با هوشیاری همسر مرحوم هاشمی ترور ناموفق ماند و تروریستها گریختند. هاشمی که مورد اصابت دو گلوله قرار گرفته بود به بیمارستان شهیدای تجریش منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت.
عوامل ترور که بودند؟
هاشمی عوامل ترور خود را نیز در خاطراتش معرفی کرده: «با تحقیقاتی که انجام شد، مشخص گردید که ترور من توسط یک گروه سه نفره انجام گرفته و شخصی به نام سعید واحد، مسئولیت تیر اندازی به من را بر عهده داشته و فرد دیگری به نام غلامرضا یوسفی وی را حمایت کرده و راننده این عملیات هم شخصی به اسم ابوالقاسم سیاه پوش بوده است.»
مخفیگاه بزرگ گروهک فرقان چندی بعد در ۵ آبان ۱۳۵۸ در کرج کشف شد؛ مهمتر از آن اینکه رهبر آنها به نام اکبر گودرزی نیز در ۲۰ دی ۱۳۵۸ شناسایی و دستگیر شدند.
گروهک فرقان، پای منبر موسوی خوئینی ها
نام گودرزی، اما به صراحت در منابع دیگری آمده که نشان میدهد اعضای گروهک مذکور از کدام منشأ فکری و عقیدتی تغذیه میشدند. همه آدرسها به مسجدی به نام جوستان و سخنران آن موسوی خوئینیها منتهی میشود.
حجت السلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، سالها پیش در مصاحبه با نشریه «یادآور» پیرامون استفاده گروهک فرقان از منبرهای آقای موسوی خوئینیها در مسجد جوستان گفته بود: «من بعدها در دادگاه فرقان، از یکی از اینها (اعضای گروهک فرقان) سئوال کردم که شما از کجا به اینجا رسیدید؟» او گفت: «ما اول تفسیر پرتوی از قرآن را خواندیم. بعد دیدیم یک کسی روشنفکرتر از او تفسیر میگوید و رفتیم به مسجد جوستان در خیابان نیاوران قدیم!»
ناطق نوری در ادامه از قول این عضو گروهک فرقان اضافه کرد: «بعد دیدیم یکی انقلابیتر از همه اینها آمده و روشنفکرتر از همه اینهاست و او اکبر گودرزی است!» مسیر را ملاحظه میکنید. مجاهدین خلق هم بیشتر بچهها را از همین طریق گول میزدند. هم در زندان و هم در بیرون از زندان. آنها هم تفسیرهای تفنگی میکردند.»
بازرگان: ادامه تفسیرهای خوئینی ها خطرناک است
موسوی خوئینیها پیش از پیروزی انقلاب در دهه ۵۰ در مسجد جوستان مباحثی را به عنوان تفسیر قرآن و نهجالبلاغه ارائه داده که به گفته شهید مطهری تفسیرهایی مارکسیستی بوده است. گودرزی عامل شهادت شهید مطهری، هم به مسجد جوستان رفت و آمد داشت و به گفته مبارزان انقلابی سخت تحت تاثیر سخنان موسوی خوئینیها بود.
هاشم صباغیان، از اعضای نهضت آزادی، هم درباره جلسات خوئینیها در مسجد جوستان میگوید: «واقعیت این است که ما در آن موقع هنوز به جوهرهی تفکر آنها پی نبرده بودیم و فقط در واکنش به شعارهای تندی که میدادند، میگفتیم دارند نظم مسجد را به هم میزنند! خود من بعدها ماهیت فرقانیها را فهمیدم و متوجه شدم که از محصولات جلسه تفسیری آقای موسوی خوئینیها هستند.»
او که وزیر کشور دولت موقت نیز بود، از مخالفت مرحوم بازرگان با این سخنرانیها نیز گفته. به گفته صباغیان، «همه میگفتند جلسات تفسیر آقای خوئینیها خیلی شلوغ است. ما به دلیل فشردگی کارهایی که داشتیم، نمیرسیدیم برویم ببینیم چه میگوید یکی دو بار گزارشهایی از این جلسات رسید و مهندس بازرگان اظهار ناخشنودی کرد. ایشان خیلی ناراحت بود و میگفت: این برداشتها خطرناک هستند. قبل از انقلاب جلساتی با حضور آقای مطهری، آقای موسوی اردبیلی، مهندس بازرگان، مهندس کتیرایی تشکیل میشد. آنجا هم این مسأله را مطرح کردند که اگر این تفاسیر ادامه پیدا کند، خطرناک خواهد بود، ولی با نزدیک شدن به پیروزی انقلاب و مطرح شدن اولویتهای دیگر رسیدگی به این مسأله ممکن نشد.»
شهید مطهری: خوئینی ها مارکسیست شده
همچنین مرحوم حجت الاسلام جعفر شجونی، عضو پیشین جامعه روحانیت مبارز درباره شروع ارتباط گودرزی با خوئینیها گفته است: «گودرزی بعد از آنکه از سوی علمای محترم و شناخته شده و حوزههای علمیه مهم تهران طرد شد، به سراغ آقای موسوی خوئینیها در مسجد جوستان رفت و او هم گودرزی را پذیرفت و این هم امر غیر منتظرهای نبود.»
به گفته شجونی، موسوی خوئینیها «علناً میگفت: آقای مطهری و آقای مفتح که تدریس در دانشگاه را پذیرفته اند، با حکومت سازش کرده اند و تبدیل به ترمز انقلاب شده اند! او همین حکم را هم درباره آقای بهشتی و آقای باهنر میداد که به آموزش و پرورش رفته بودند و کتابهای درسی را تدوین میکردند. میگفت که اینها همکار فرّخرو پارسا [وزیر وقت آموزش و پرورش]شدهاند!». «یک شیخ محترمی به نام آقای قاسمی نقل میکرد من یک شب در مسجد جوستان کنار آقای کروبی نشسته بودم و آقای موسوی خوئینیها هم روی منبر بود. اکبر گودرزی و محمود کشانی نشسته و محو حرفهای آقای خوئینیها شده بودند. این آقا رفته بود بالای منبر و آیه شریفه "و یصدّون عن سبیل الله" را کنایتاً و گاهی تصریحاً بر آقایان مطهری و مفتح و بهشتی تطبیق میداد و میگفت: اینها ترمز انقلاب و سازشکارند و با دستگاه روی هم ریختهاند! ... همین محمود کشانی از کسانی بود که آقای مفتح را در دانشگاه الهیات به گلوله بست.... صریح بگویم آقای مطهری معتقد بود که او مارکسیست شده است!»
به نوشته جعفریان، حسن عزیزی از سرکردگان گروهک فرقان نیز در سخنرانیهای موسوی خوئینیها شرکت میکرده است.
قابل تامل اینکه جلسات موسوی خوئینیها و تفسیرهای او مخالفان مشهوری از میان رهبران انقلاب داشته است. به طور مثال، خود موسوی خوئینیها گفته است که این اعتراضها از طریق آقای بهشتی به او منتقل شده.
علی مطهری، نایب رئیس مجلس و فرزند شهید مرتضی مطهری هم گفته است که «زمانی که رهبر انقلاب رئیس جمهور بودند با ایشان ملاقاتی داشتم؛ فرد دیگری در آن جلسه حضور نداشت ایشان در این مورد نقل میکردند که یک بار آقای مطهری از من مطلبی را خواستند. ایشان گفتند: «برو به این محمد خوئینیها بگو این تفاسیری که داری از قرآن میکنی همه خلاف و تفسیریهای مارکسیستی است. به او پیغام بده که حتما پیش من بیاید. من به او پیغام را دادم. بعد از چند ماه آقای مطهری از من پرسید پس چرا ایشان نیامد!» همین نشان میدهد که این مسئله ذهن شهید مطهری را سخت مشغول کرده بود. البته در این اواخرسالهای ۵۶ و ۵۷ جلسهای در قم با حضور شهید مطهری تشکیل شده بود که درباره مسائل نهضت صحبت کنند. آن روز آقای خوئینیها هم بود و به نظر میآمد که رابطه اش با شهید مطهری بد نبود. نمیدانم متنبه شده بود یا مساله دیگری بود.»
احمد قدیریان، معاون اجرایی وقت دادستان انقلاب اسلامی کل کشور نیز ارتباط گروهک فرقان با مسجد جوستان را تایید کرده و گفته بود: «بعدها در خلال اعترافات دستگیرشدگان فرقان بهدست آمد هم گودرزی و هم دوستانش در جلسه تفسیر قرآن آقای موسوی خوئینیها در مسجد جوستان شرکت میکردند. من خودم هیچ وقت به جلسات ایشان نرفتم، اما چون برخی از دوستانم میرفتند از محتوای سخنان ایشان به ما خبر میدادند.»
نوار جلسات «تفسیر قرآنِ» خود را منتشر کنید!
اکنون که ۴ دهه از آن روزها میگذرد، آیت الله موسوی خوئینیها مرحوم آیت الله هاشمی را به «سوپررادیکال بودن» و انواع اتهامات متهم و با زبانی مملو از عقده گشایی مطرح میکند؛ حال آنکه محصول جلسات تفسیر او افرادی بودند که که با تندرویهای کم سابقه دست به ترور رهبران انقلابی از جمله خود هاشمی رفسنجانی زده بودند. موسوی خویینی ها اما هیچ گاه در مورد اتهامات مربوط به جلسات قرآن خود و تفاسیر مارکسیستی از قرآن که محصول آن به دو ترور هاشمی انجامیده، سخنی نگفته است. محصول آن جلسات، باعث شد یکبار هاشمی در ۴ خرداد ۵۸ توسط گروهک فرقان ترور فیزیکی شود و یکبار دیگر، در ۲۵ دی ماه ۹۷ ترور شخصیتی شود؛ البته اگر ترورهای متنوع شخصیتی هاشمی در دوره اصلاحات را به پای خویینی ها نوشته نشود! خویینی ها اما اگر بر نظر دیگری اصرار داد ، می تواند نوارهای جلسات تفسیر قرآن خود را منتشر کند تا مشخص شود، آیا تفاسیر او از قرآن مارکسیستی بوده و پامنبرهای فرقانی را به سوی خود جلب کرده یا این تحلیل اساسا غلط است؟!
- 23
- 3