روزنامه هم میهن نوشت: علیرضا زاکانی که تنها با ۱۱ رای شهردار تهران شده است، از همان روزهای نخست، تصمیم گرفت مسیر مورد نظر خود را طی کند. او حداقل پاسخگویی را به شورای شهر در طول یکسال گذشته داشته است. حتی در گزارش عملکرد یکساله خود، با موجی از اعتراضهای اعضای شورای شهر مواجه شد، هرچند که پرویز سروری، حامی سرسخت او سعی کرد با توضیحاتی فضا را برای او تلطیف کند. با این حال، شهردار تهران به دلیل حمایتهای خاص و حضور برخی از مدیران، اینروزها با حواشی فساد و سودای بهشت به خدمت مشغول است.
از همان زمانی که اعضای شورای شهر ششم، پیش از تکیه بر صندلیهای سبز بهشت و قرائت سوگندنامه نمایندگی مردم، شهردار تهران را انتخاب و اعلام رسمی کردند، مدیریت شهر تهران وارد حاشیه شد. انتخاب علیرضا زاکانی، به عنوان شهردار منتخب شورای شهر که با رای حداقلی توسط سخنگوی آن دوران، یعنی مهدی اقراریان اعلام شد، آغاز دوره خاص از مدیریت شهری تهران را نوید میداد. شروع داستان نیز تایید حکم شهردار انتخابی بود که وزارت کشور باید قانون را نادیده میگرفت تا او به ساختمان بهشت برود. در نهایت نیز به دلیل حمایتهای خاص گروهی از بدنه حاکمیت، این حکم صادر شد. آمدن زاکانی به بهشت از آمدن سردار خلبان محمدباقر قالیباف نیز حواشی بیشتری داشت. این بار تماسی با اعضا از سوی نهادی گرفته نشد، چون اعضای شورای شهر ششم زمانی که نامشان در سرلیستی مهدی چمران آمد، درباره تصمیمگیریهایی خاص اجازه تام داده بودند که مهمترین آنها، شهردار منتخب جریان خاص و تکیه چمران بر کرسی ریاست شورا بود.
در مدت یکسالواندی حضور زاکانی، فارغ از نقد بر عملکرد او، انتصابات انجامشده از سوی شهردار همواره حاشیهساز بوده و یکی از مهمترین آن نیز، انتصاب معاون فرهنگی و اجتماعی بود که با توجه به دیدگاههای خاص او نسبت به فرهنگ، نهتنها مردم شهر، بلکه کارکنان شهرداری را نیز نگران کرد. حتی صدور احکام خاص که تاکنون در شهرداری تهران باب نبود، موجب اعتراض اعضای شواری شهر شد. حبیب کاشانی، عضو شورای شهر تهران در انتقاد به انتخاب مرتضی امیریاسفندقه، به عنوان مشاور شعر و ادبیات فارسی شهردار تهران، گفت: «باید مشخص شود که شهردار تهران در چه حوزههایی میتواند مشاور داشته باشد.» انتصاب دیگر، حضور داماد زاکانی به سمت دستیاری شهردار تهران بود که به دلیل اعتراضهای بسیار، در نهایت، در ظاهر لغو شد، اما او همچنان همهکاره دفتر شهردار تهران است. در این مدت، مدیران بیشماری که از آنها به عنوان جوان حزبالهی یاد میشود، در بدنه شهرداری تهران به مسئولیت رسیدند؛ افرادی که نهتنها سوابق اجرایی نداشتند، بلکه حتی دانش و تحصیلاتشان نیز ارتباطی با جایگاه واگذار شده، نداشت. مصداق عینی آن نیز مدیران شرکت بهرهبرداری مترو و بهشتزهرا است. نمونههای دیگری نیز وجود دارد که شاید مجالی برای پرداختن به آن در این گزارش نباشد. اما یک مورد از این انتصابات، شهردار ناحیهای بود که شهردار و شورا ادعا کردند بهخاطر فسادستیزی مضروب شده و کمی بعد مشخص شد خودزنی کرده است. زاکانی به دیدار این فرد رفت و حتی توئیتی برای تشکر نوشت. اما بعد از افشا شدن اصل مساله، هیج توجیهی از سوی شهردار ارائه نشد. نقطه عطف این رویکرد در شهرداری تهران نیز دستگیری مدیرکل حقوقی به دلیل اتهامات مالی و رشوه گرفتن در قبال پستفروشی در مردادماه امسال بود؛ فردی که گفته میشود از اقوام یکی از مدیران ارشد شهردار است. متاسفانه دراینباره نیز شهردار توضیح شفافی به مردم شهر و مهمتر شورای شهر ارائه نکرد. او در این باره به یکی از خبرگزاریهای اصولگرا، گفت: «یکی از مدیران بخش حقوقی توسط مجموعههای داخل شهرداری بازداشت شده است. این موضوع یک امر صیانتی است و تا ابعاد آن روشن نشود، قابل توضیح بیشتر نیست. برخورد با فساد را وظیفه خود میدانیم و این کار را به صورتی انجام میدهیم که استیفای حقوق مردم به صورت عملی صورت گیرد.»
اما جدیدترین حاشیه، استعفای مدیرکل حراست شهرداری تهران است؛ استعفایی که گفته میشود، اختیاری نبوده است. موضوعی که مهدی اقراریان، عضو شورای شهر تهران در جریان برگزاری نودمین جلسه صحن شورا درباره آن دست به افشاگری زد. او در این جلسه گفت: «انتقاد و برخورد با فساد حتماً هزینه دارد. نیروهای انقلابی و حزباللهی حتما آمادگی این را دارند که در مبارزه با فساد هزینه بدهند؛ در مقابلِ کسانی که مبارزه نمایشی با فساد را در دستور کار خودشان دارند.» این اظهارات از سوی این نماینده موید این است که فساد در شهرداری کنونی چگونه شده است، هرچند از دید سیدمحمد آقامیری، رئیس کمیته عمران شورای شهر تهرام «فساد سیستماتیک در شهرداری تهران نداریم».
در شهرداری تهران چه خبر است؟
گمانهزنیهای زیادی از وجود برخی از اقدامات توسط افراد نزدیک به شهردار تهران در فضای مجازی مطرح میشود؛ موضوعاتی که نگارنده در صدد تایید یا رد آن نیست. یکی از چهرههای رسانهای نیمهشب پنجشنبه گذشته در کلابهاوسی با عنوان «فاجعه سوپرانقلابی در شهر تهران، فروش پست تا عزل حراست» دست به افشاگریهایی خاص زد. براساس این ادعاها، چند نفر از مدیران ارشد در شهرداری تهران از هماکنون به دنبال لابی با افراد خاص عمدتا انبوهسازان برتر شهر تهران، برای تامین فعالیتهای سیاسی هستند.
گویا رویای شیرین رسیدن بهشت به پاستور، بر جان و روح افراد رخنه کرده است تا این بار به هر طریقی که شده، محقق شود. همچنین این افراد در عزل و نصب مدیران شهرداری اعمالنظر دارند. یکی از اعضای سابق شورای شهر تهران که تمایل نداشت نامش برده شود، درباره استعفای مدیرکل حراست شهرداری نیز به هممیهن چنین گفت: «ریشه این استعفا در تلاش حراست کل شهرداری تهران برای دستگیری مدیری بود که با رشوه گرفتن، پستفروشی میکرد. این اقدام از سوی او در ظاهر تشویق داشت اما در حقیقت به دلیل اینکه فرد متخلف باجناق یکی از مدیران ارشد شهرداری بود، نوعی انتقام بود.»
مبارز با فساد؛ شعارزدگی زاکانی
مشکلات شهر تهران، فراتر از این حواشی است، هرچند آنچه شهر را میسازد، در کنار شورای شهر قوی و مستقل، شهردار با درایت و مدیران کارآمد و کاربلد است. اگرچه این روزها شوی زیبای هر هفته، افتتاح یک پروژه در شهر تهران کلید خورده است، اما قطعا برای مدیریتی که در طول یکسال اخیر، بیش از اقدامات اجرایی درگیر حواشی بوده، اجرایی کردن این شوی زیبا سخت است. زیرا به قول یکی از اعضای شورای شهر ششم، هنوز ما نمیدانیم قرار است هر هفته چه پروژهای افتتاح شود. موضوع قابل تعمق احتمال حضور جریان فساد در بدنه برخی نهادها و دستگاههای اجرایی و حتی سیاستگذاری است. بدون شک شهرداری تهران نیز از این امر مستثنی نبوده، همانگونه که در این گزارش به مواردی اشاره شد. حال سوال جدی این است که آیا شهرداری تهران در شناسایی گلوگاههای فساد موفق بوده است؟
امضای طلایی مدیران
مجید فراهانی، عضو شورای پنجم شهر تهران، درباره مبارزه با فساد و شعار مدیریت شهری کنونی به هممیهن گفت: «مبارزه با فساد چند وجه مهم دارد که در حال حاضر در شهرداری تهران به آن پرداخته نمیشود. مساله اول پیشگیری است. یعنی شرایط و سازوکار بهگونهای باشد که اساسا فسادی صورت نگیرد. به اعتقاد من، پیشگیری ۹۰درصد مساله است. برای این موضوع نیز باید شفافیت در امور شهری اعمال شود، برای نمونه باید خریدها و معاملات شهرداری تهران شفاف شود، زیرا یکی از محملهایی که فساد در آن رخ دهد، میتواند از این محل باشد. یا اینکه صدور تمامی پروانههای ساختمانی، تصمیمات کمیسیون ماده ۵ درباره اضافه طبقات، انحراف از طرح تفصیلی، تصمیمات کمیسیون باغات و غیره همه شفاف شوند.»
او ادامه داد: «متاسفانه در شورای شهر شاهد این هستیم که سایت شفافیت که بخش عمدهای از این بار را بردوش میکشید، اطلاعات آن به روزرسانی نمیشود و با آمدن این دوره جدید، هیچ کاری درآن انجام نشده است و تقریبا این سایت بدون استفاده مانده است.» موضوع دیگری که فراهانی به آن پرداخت، موضوع امضای طلایی مدیران و اختیارات برخی از افراد است. او با اشاره به مصوبه شورای پنجم، اظهارکرد:«مقرر شد تمام فرایندهای بروز فساد شناسایی و مانع از وقوع آن شد، اما این کار در این دوره نیز متوقف شده است، به جای آن شاهد امضای طلایی مدیران و اختیارات انفرادی برخی از افراد هستیم.»
فراهانی در پاسخ به این پرسش که چه فضایی در شهرداری کنونی حاکم است که یک مدیر میانی به راحتی پستفروشی میکند، تاکید کرد: «داشتن اختیارات فراوان برخی از افراد یا نهادها برای انتصاب است. وقتی انتصاب فردی به تایید یک فرد دیگر یا نهاد دیگر وابسته شود، طبیعی است که امضای طلایی ارزش مییابد. در این میان اگر این فرد، خودساخته نباشد، میتواند از فضای کنونی به نفع خود استفاده کند و چنین خطایی کند. همچنین آن فردی که حاضر برای رسیدن به جایگاه مدیریتی حاضر است پولی پرداخت کند، قطعا با توجه به جایگاه مدیریتی موردنظرش به دنبال این است تا ۱۰برابر آن مبلغ کسب درآمد داشته باشد. بنابراین در شرایط کنونی اگر این موضوع صحت داشته باشد، باید تمامی افرادی که از این شیوه به پست رسیدهاند، بررسی شوند و از کار برکنار شوند؛ حتی اگر افراد شناختهشدهای باشند.»
- 9
- 4