چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳
۱۱:۴۸ - ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۰۵۰۵۹۹
شهری و روستایی

رییس انجمن جامعه شناسی: عوامل نالایق شهرداری، تهران را به توبره کشیده‌اند

رییس انجمن جامعه شناسی,پلمب انجمن جامعه شناسی
شهرداری از قبل علیه انجمن بوده،فرض بر این می‌شده که دولت جدید که آمده، این‌ها می‌فهمند که هوای تازه‌ای آمده و باید رویکردهایشان را تغییر دهند.

دوشنبه گذشته بود که عوامل شهرداری تهران ساختمان انجمن جامعه شناسی ایران را تخلیه و پلمپ کردند، گویی شهردار تهران که در کارزار انتخابات سخن از جلوگیری از پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری را می داد حالا به صورت عملی وارد میدان شده و با توجه به شعار پزشکیان در جهت استفاده از نظر متخصصین، برای عدم بهره‌وری دولت چهاردهم از نظر نخبگان این حوزه دست به‌کار شده و در ریل تحقق بخشی از شعارهای پزشکیان سنگ اندازی کرده است.

البته ظاهرا این شیوه برخورد با نخبگان ومتخصصین مسبوق به سابق است،کما اینکه در سال گذشته و در زمامداری دولت قبل نیز تعدادی از نیروهای شهرداری از مدیران خانه اندیشمندان علوم انسانی خواستند وسایل خود را جمع کرده و ساختمان را تحویل شهرداری دهند. در نهایت هم حرف شهرداری  به کرسی نشست و این مکان پس از ۱۲ سال تخلیه و مسترد شد.

حالا نیز انجمن جامعه‌شناسان که از دهه ۷۰ فعالیت خود را آغاز کرده با بیش از چهار هزار نفر عضو  که ۵۰۰ نفر آن جامعه‌شناس هستند مورد غضب شهرداری تهران قرار گرفته و خانه به دوشی را تجربه می‌کند.

سعید معیدفر که پیش‌تر دستور تخلیه ساختمان این انجمن را خلاف قانون، و شیوه برخورد غیرصحیح با نهاد علم می‌دانست در گفتگو با خبرآنلاین می‌گوید: ما کلی در این مدت صحبت کردیم، اشعار دادیم که این کار را نکنید، این درست نیست ولی این‌ها کار خودشان را کردند.

رییس انجمن جامعه شناسی ایران با بیان اینکه این کاری که برای انجمن انجام دادند، پیام دارد، اظهار کرد: پیامش فقط برای انجمن نیست، پیامش برای آقای پزشکیان است، پیامش برای دولت جدید است که آقا ببین، شوخی نداریم، ما کار خودمان را داریم ادامه می‌دهیم، حالا این‌که تو آمدی یا نیامدی، مهم نیست؛ مهم این است که ما از قبل گفتیم که نهادهای مدنی باید شهر را ترک کنند و شیوه‌های مدیریت شهر باید کاملا ضدمردمی باشد و ما هم آن کار را داریم ادامه می‌دهیم.

مشروح این گفتگو را بخوانید:

روز دوشنبه گذشته دفتر انجمن جامعه شناسی ایران توسط شهرداری تهران تخلیه و پلمب شد،علت این نوع برخورد شهرداری با انجمن چه بود؟

انجمن جامعه‌شناسی و بسیاری از نهادهای مدنی دیگر به‌عنوان نهادهایی که می‌توانستند بخشی از وظایف مغفول و زمین‌مانده شهرداری‌ها را در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری و شهروندی پوشش دهند، با مدیریت‌های وقت شهرداری یا شورای شهر که می خواستند به این امور توجهی کنند و با در اختیار گذاشتن چنین مکان‌هایی، فرصت‌های بسیار خوبی برای شهر پدید آورند، ایجاد شدند.

آن زمان بحث بر این شد که شهرداری وظایف خیلی اساسی‌تری دارد، یعنی اساسا حتی اگر بخواهید به کالبد شهر هم توجه کنید، در این کالبد انسان‌ها زندگی می‌کنند، جامعه زنده و پرتحرک است و قویا مداخله این انسان‌ها در سرنوشت خودشان، بدون همکاری‌های جمعی ، اجتماعی در سطوح محله‌ای یا بالاتر، اساسا امکان حتی بهبود کالبد شهر هم میسر نخواهد بود، چون به هر حال شهر متعلق به همه شهروندان است، نه صرفا متعلق به شهرداری که فقط می‌خواهد به امور کالبدی آن توجه کند. این رویکرد در دنیا اهمیت دارد و در دوره‌هایی در ایران نیز اهمیت پیدا کرد، در زمان‌هایی معمولا دولت‌هایی بودند یا شورای شهری بود که این‌ها چنین رویکردی را مهم و لازم می‌دانستند، خصوصا در تهران.

یعنی کاری که خود شهرداری‌ها باید برای توسعه حوزه اجتماعی و فرهنگی شهر انجام می دادند، توسط یکسری نهادها خیلی راحت و با در اختیار گذاشتن یک مکان، یعنی مثلا خانه هنرمندان یا فرض کنید خانه اندیشمندان علوم انسانی یا امثال این عملا عرصه‌های مغفول پوشش داده شد و واقعا شهر، شهر زنده‌ای شد که هم آن نخبگان در آن تاثیر تعیین‌کننده‌ای داشتند و هم مردم. حضور نخبگان در یک نهادهای مدنی یا خانه هنرمندان، خانه اندیشمندان علوم انسانی و یا انواع خانه‌ها و نهادهای اجتماعی، علمی، هنری؛ اساسا می‌توانست به نحوی نخبگان را در فعالیت شهری وارد کند و آن‌ها هم بیایند به کمک شهرداری برای یک زندگی خوب، یک شهر خوب، یک محله خوب. این اتفاق افتاد و این خانه‌ها یا این نهادهای مدنی در شهر با کمک شهرداری ایجاد شدند و اکثر این نهادهای مدنی هم داوطلبانه بوده است.

در سال گذشته نیز نظیر این مشکل را برای خانه اندیشمندان علوم انسانی شاهد بودیم که نخبگان هم تجمعاتی کردند و مطالباتی را مطرح کردند، ولی به ثمر ننشست. برنامه انجمن جامعه‌شناسان ایران برای مرتفع‌شدن این مشکل چیست؟

در مجموع رویکردی که پیش‌تر در شهرداری برای مداخله نخبگان، مردم و شهروندان در حیات اجتماعی شهرشان وجود داشته از بین رفته است. امروز شهردار تهران و عواملی که این سازمان بر کار گماشته و متاسفانه شورای شهری که یا منفعل است و یا اساسا در ارتباط با این شهر، دیگر آن حس قبلی را ندارد، نتیجتا امروز شهر به توبره کشیده شده و توسط شهرداری نالایق و عواملش آن حیات اجتماعی و آن دستگاه تنفسی که در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی یا هنر وجود داشت در حال از بین رفتن است .

از طرف دیگر هم  متاسفانه افکار عمومی که بایستی در مدیریت‌های مهم و استراتژیک کشور به نحوی نقش داشته باشد، امروز برای مدیران هیچ وجهی از اعراب ندارد. تا پیش از این صدر همین اتفاقاتی که شهرداری انجام داده و به عبارتی سعی کرده که حتی این حوزه‌های داوطلبانه را به تعلیق در بیاورد و مکان‌هایش را تسخیر کند، افکار عمومی خیلی فعال بود. تلاش شد، رسانه‌ها آمدند، کار کردند، ولی به نظر می‌رسد قدرت این جماعت در ارتباط با مردم نیست؛ این‌ها اساسا قدرتشان فوق اراده مردم است و برای مردم و  نخبگان هیچ جایگاهی قائل نیستند. چون خودشان در حد و اندازه آن نیستند، درک و شعورشان هم آنقدر نیست به عبارتی اصلا کاری ندارند. ما کلی در این مدت صحبت کردیم، اشعار دادیم که این کار را نکنید، این درست نیست اما اینها کار خودشان را کردند.

بنابراین اینکه فکر کنیم افکار عمومی تاثیری در روند عملکرد این‌ها می‌گذارد، نه اینطور نیست. بیشتر به نظر می‌رسد افکارعمومی مربوط به مولفه‌های اصلی شعار باشند یا به عبارتی مردم، محور و رویکرد اصلی حاکمان باشند، در جامعه‌ای که اساسا قدرت در آن بدون هیچ نوع پشتوانه‌های مردمی است آنها از بالا نه به افکار عمومی توجه می کنند و نه اساسا نخبگان برای شان مهم است آن‌ها مشغول غارت شهر هستند.

 با این وجود یعنی به‌زعم شما امیدی به بازشدن این انجمن نیست؟

نه؛ من معتقدم تا این نوع تفکر در بین مدیران شهری و حتی مدیران کشور ما وجود دارد، هیچ امیدی به اصلاح امور نیست. اصل قضیه، مردم هستند. انجمن‌ها، نهادهای مدنی و... زمانی می‌توانند نقش‌آفرینی کنند و تاثیر داشته باشند که اساسا مردم، محور موضوع اصلی قرار بگیرند. در کشوری که حاکمیتش اساسا با مردم کاری ندارد و محور قدرتش مردم نباشند، چه در سطح شهرداری و چه در سطوح دیگر، به نظرم این جنجال‌ها هیچ تاثیری ندارد، کما این‌که نداشته و این‌ها کار خودشان را کرده‌اند.

این تا حد زیادی تکلیف ما را معین می‌کند، تکلیف نخبگان را معین می‌کند که مدیریت این کشور قابل اصلاح نیست. این مدیریت برخلاف کسانی که فکر می‌کنند می‌شود آن را اصلاح کرد، به هیچ وجه قابل اصلاح نیست. به همین دلیل هم هر روز دارد فاصله‌اش زیادتر می‌شود و برای بقای خودش از شیوه‌هایی استفاده می‌کند که این شیوه‌ها شیوه‌های حذفی است. شما نگاه کنید در خیابان زن‌ها را سرکوب می‌کنند، در دانشگاه دانشجویان را سرکوب می‌کنند، در شهر نهادهای مدنی را سرکوب می‌کنند، در مطبوعات افرادی که تلاش می‌کنند شرایطی را که در جامعه غیرقابل تحمل است و فسادهایی که دارد اتفاق می‌افتد، را بازنمایی کنند، آن‌ها را می‌گیرند و زندان می‌کنند و آن‌ها را به بند می‌کشند، نه کسی که فساد کرده، نه کسی که علیه مردم و منابع مردم اقدام کرده؛ تازه تاکید بر این است که شما چرا این‌ها را مطرح کردید.

بنابراین امروز هر کسی می‌خواهد با مردم باشد، متهم است. امروز کسانی که پشت آن‌ها مردم هستند، متهم اصلی هستند. در انتخابات اگر مشخص شود که یک فردی بیشترین اعتبار را از مردم می‌گیرند، از همان زمان او را می‌زنند.

یعنی این نوع تصمیم گیری ها را در راستای برخورد با پزشکیان می دانید؟

بله، الان شما نگاه کنید علیه آقای پزشکیان و تمام عواملش حرکت هایی که آغاز کرده‌اند از چیست؟ تازه به نحوی می‌توان گفت مشارکت حداکثری هم اتفاق نیفتاده و همین مشارکت حداقلی مردم را هم آن‌ها برنمی‌تابند و تلاش‌شان بر این است که هر طور شده آقای پزشکیان و تمام عواملی که اطراف ایشان هستند، را بزنند و بی‌اعتبار کنند.  اول اطراف آقای پزشکیان و بعد هم خود ایشان. این کاری که برای انجمن انجام دادند، پیام دارد.

پیامش فقط برای انجمن نیست، پیامش برای آقای پزشکیان است، پیامش برای دولت جدید است که آقا ببین، شوخی نداریم، ما کار خودمان را داریم ادامه می‌دهیم، حالا این‌که تو آمدی یا نیامدی، مهم نیست؛ مهم این است که ما از قبل گفتیم که نهادهای مدنی باید شهر را ترک کنند و شیوه‌های مدیریت شهر باید کاملا ضدمردمی باشد و ما هم آن کار را داریم ادامه می‌دهیم. شهرداری از قبل علیه انجمن بوده،فرض بر این می‌شده که دولت جدید که آمده، این‌ها می‌فهمند که هوای تازه‌ای آمده و باید رویکردهایشان را تغییر دهند. نخیر، نه‌تنها تغییر ندادند، بلکه خیلی راحت شمشیر را از رو بستند، در مطبوعاتشان دارند دولت را می‌زنند و در جاهای دیگر دارند نهادهایی که به نحوی می‌بینند که بعدا می‌توانند به دولت کمک کنند و در فرآیند فعالیت های دولت موثر باشند اینها را بزنند و دارند می‌زنند و کار خودشان را می‌کنند.

  • 13
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
فردریش نیچه نگاهی ژرف به زندگینامه و اندیشه‌های فردریش نیچه

تاریخ تولد: ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴

محل تولد: روکن، آلمان

حرفه: فیلسوف و منتقد فرهنگی

درگذشت: ۱۹۰۰ میلادی

مکتب: فردگرایی، اگزیستانسیالیسم، پسانوگرایی، پساساختارگرایی، فلسفه قاره‌ای

ادامه
ویژه سرپوش