رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران، اصولگرایی است که از خط اصولگراییای که اصولگرایان تابهحال ترسیم کردهاند بیرون زده و اتفاقا با همه مشترکات با اصلاحطلبان زیر چتر آنها هم نرفته و در زاویهای که خودش میداند پیش میرود؛ عضوی که حداقل در یک سال اخیر وقتی به شهردار اصولگرای مورد تأيید اصولگرایان رأی نداد، تاکنون مورد غضبشان است. او بارها خطوخطوط خود را تشریح کرده.
اما همچنان در محافل مختلف از جمله نشست خبری خودش، با سؤالات متعدد مورد این هجمه است که بالاخره کدامطرفی است؟ اگر اصولگراست، این چه اصولگراییای است؟ و اگر میخواهد با اصلاحطلبان بر بُخورد، چرا زودتر نمیگوید؟
او روز گذشته در نشست خبری چندینبار مورد سؤال مستقیم خبرنگاران رسانههای اصولگرا و اصلاحطلب درباره اقدامات، اظهارات و تصمیمات گذشته و آیندهاش بود. بخش ابتدایی جلسه به بیان توضیحات حافظی درباره دلایل ورودش به بودجه و حسابرسی و سایر صورتهای مالی گذشت و او گفت: سلامت مالی و اداری نیز جزء سلامت عمومی محسوب میشود و ریشه بسیاری از نارساییها در ساختار و ترکیب بودجه شکل میگیرد.
رئيس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران درباره گزارش تلفیق صورتهای مالی سال ٩٠، گفت: گزارش اولیه در ٤٠٠ صفحه از سوی حسابرس شورا ارائه شد، اما پس از آنکه گزارش به رؤیت مسئولان شهرداری رسید، به ١٦٠ صفحه کاهش یافت و نهایتا پس از بررسیهای مجدد، این گزارش ١٦٠صفحهای به ٦٩ صفحه تقلیل یافت که جای هیچ اماواگری نیز وجود ندارد. او در ادامه رونوشتی از این صورتهای مالی را به خبرنگاران داد و گفت: شهرداری رسانههای زیادی دارد و میتواند در قالب یک ویژهنامه در روزنامه سراسری همشهری بندبهبند توضیحات کارشناسانه و نه عوامفریبانه خود را ارائه دهد.
او در ادامه به حواشی توییت اخیرش درباره «فشار قالیباف جهت تغییر فرمانده راهور تهران» اشاره کرد و گفت: طبق آيیننامه قانون الحاق سه تبصره به بند ١٢ ماده ٤ قانون نيروی انتظامی مصوب ١٣٦٩، شهردار تهران میتواند در مورد تغییر یا عزل و انتصاب رئیس راهور مورد مشورت قرار گیرد. او بندهای این قانون را قرائت کرد و گفت: این موضوع بحث جدیدی نیست و بهجای انکار باید نسبت به دعوت برای مذاکره اقدام میشد. براساس قانون، پلیس راهور باید با هماهنگی شهرداری انتخاب شود و موضعگیری دوستان در ناجا از چارچوب تعاریف قانونی خارج است. درباره استفاده از کلمه فشار باز هم بر این موضوع اصرار دارم که براساس فشار قالیباف این اتفاق رخ داده و خود آقایان نیز میدانند. بدونشک دلیلی برای بیان این مطلب داشتم و به استناد به آن سخن گفتم و اگر نیاز باشد ادله خود را عنوان میکنم. وی در پاسخ به سؤالی در مورد اینکه بهتر است موضع خود را درباره شورا و شهرداری و اصولگرا و اصلاحطلببودنش روشن کند گفت: حافظی اصولگراست و شکی در آن نیست و اصولگرابودن یا نبودن یک نفر را اصولگرایان تندرو تعیین نمیکنند.
من سه خط قرمز دارم که اصل نظام، رهبری و منافع مردم است و دیگر هیچ خط قرمزی ندارم. اگر میگویید نمیفهمید من بالاخره اصلاحطلبم یا اصولگرا برای این است که برای این دو حوزه خط و خطوطی گذاشتهاید و با آن آدمها را جدا میکنید. نگاه غالب این است که در شورا دو نگاه اصولگرایی و اصلاحطلبی وجود دارد، درحالیکه در شورا عدهای هستند که در راستای جلوگیری از ضایعشدن حق مردم تلاش میکنند و عدهای نیز چشم خود را میبندند و حافظی اگرچه جزء این دو جریان شورا قرار نمیگیرد، اما تلاش میکند حق مردم را دنبال کند؛ مضافا اینکه حافظی هیچوقت از اصولگرایی خارج نشده است.
او با بیان اینکه مبارزه با فساد و بیعدالتی، مطالبه رهبری است و موضعگیریهای من هم در همین راستا بوده است، افزود: آنهایی که به این اظهارات و اقدامات من انگ و شائبه سیاسی میزنند، نمیتوانند جواب درست بدهند و فرار رو به جلو دارند. ضمن اینکه صحبت درباره برخی مسائل و برخی افراد بههیچعنوان اقدام علیه نظام و آبروی نظام نیست. این نگرش که عدهای از مدیران آبروی نظام هستند باید اصلاح شود، چراکه نظام و اقتدار آن بسیار فراتر از آن است که با عملکرد چند مسئول خاطی مخدوش شود. چگونه ممکن است عملکرد یک مدیر خطاکار، کل نظام را زیر سؤال ببرد؟ ما باید بهعنوان نماینده مردم از نظام صیانت کنیم.
من اصولگراییای را که کورکورانه از یک فرد خاص یا یک موضوع خاص حمایت کند، اصولگرایی نمیدانم؛ اصولگرایی باید منافع مردم را اصل قرار دهد، نه منافع جناح سیاسیای که بعضا با منافع مردم در تعارض است. وی در پاسخ به این سؤال که شما بهعنوان عضو شورا در موضوعاتی وارد میشوید و در تويیترتان مینویسید که حیطه کاریتان نیست و به خاطر آنها مورد فشار و هجمه قرار میگیريد، آیا دراینباره فشاری از مرجعی به شما وارد میشود؟
گفت: اگر بنده بهعنوان عضو شورای شهر تهران، روحانی، ورزشکار، هنرمند یا معمار بودم، میتوانستید از این یادداشتها تصور دیگری داشته باشید، اما بنده بهعنوان یک پزشک که مصونیت و مسئولیت حرفهای دارم رفتار میکنم؛ یک پزشک نمیتواند چشم خود را روی ازدسترفتن جان یک انسان ببندد. وی که در توییت خود درباره امکان عیادت از یک زندانی سیاسی صحبت کرده بود، در توضیح بیشتر، گفت: برخی از دوستان میگویند با این صحبتها و یادداشتها برای اعتصاب غذای یک زندانی سیاسی، امکان رد صلاحیت شما وجود دارد، اگر قرار باشد بین تأیید صلاحیت و نجات جان یک انسان، گزینهای را انتخاب کنم، بدون شک نجات یک انسان اولویت خواهد بود و تعجب میکنم که رئيس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس که پزشک نیز هست، چرا در این خصوص سکوت کرده است. محکومیت این فرد ١٥ سال است، نه مرگ.
اگر نتانیاهو که منفورترین انسان روی کره زمین است هم در این مکان دچار ایست قلبی شود، نهتنها بنده، بلکه هر پزشک دیگری نیز موظف به احیای تنفسی و قلبی خواهد بود. او باز هم درباره اینکه با این اقداماتش نزدیک به جریان اصلاحطلب شده و حتی شائبه قرارگرفتنش در لیست ٢١ نفره آنها هم وجود دارد، گفت: کسی تابهحال راجع به هیچ لیستی با من حرف نزده و صادقانه بگویم که هنوز خودم برای حضور در انتخابات دوره پنجم شورا به جمعبندی نرسیدهام. این را هم بارها گفته و دوباره میگویم که در هر لیستی که میخواهند اسم من را بگذارند، اما در زمان تصمیمگیری، مستقل عمل خواهم کرد.
این عضو شورای شهر تهران در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت ترافیک تهران و اظهاراتش در این زمینه، برخي از اقدامات اشتباه مدیریت شهری را برشمرد و گفت: مدیری که نمیتواند درباره وضعیت ترافیک اهم و فیالاهم کند، کار اشتباهی میکند (بیجا میکند) بدون مجوز شورای شهر با میلیاردها تومان پول مردم اتوبان میسازد. شأن مردم در این وضعیت حملونقل و ترافیک و جانشان زیر سؤال رفته و نباید به موضوع ترافیک و آلودگی هوا نگاه سیاسی داشته باشیم. او در پاسخ به سؤال دیگری درباره اینکه آیا در زمینه برخی اقدامات و اظهارات شکایت یا فشاری داشته است، توضیح داد: شکایتهایی از طرف شهردار یا دادسرای تهران بوده است.
من نماینده مردم هستم و هر جا لازم باشد، میروم و رفع ابهام میکنم؛ اما منتظر شکایتی نیستم. اتفاقی که امروز در تقابل دولت و شهرداری تهران شاهد هستیم، قبلا هم بوده و در تقابل دولتهای نهم و دهم با شهرداری هم اين را شاهد بودیم. خطای اصلی جایی است که شهردار فردی انتخاب میشود که حالوهوای ریاستجمهوری به سرش میزند یا در انواع تعارضهای سیاسی قرار دارد. از نظر من ریشه اصلی خطا در صحن شورای شهر تهران است که انتخاب شهردارشان به سمتی میرود که فردی سیاسی بیاید و نه فردی متخصص. در گذشته هم دولت اصولگرا داشتیم، هم اصلاحطلب. وقتی شهردار سیاسی باشد، این تقابل هم هست. اگر شهردار غیرسیاسی باشد مشکل حل میشود.
- 15
- 3