فقط کافی است سرتان را بالا بگیرید و یک نگاه دقیقتر به اطرافتان بیندازید، به احتمال زیاد سایه سنگین یکی از مالها، سیتیسنترها و غولهای تجاری و تفریحی را درست بالای سرتان احساس میکنید.
برجهایی بزرگ و چندطبقه که یا در حال ساخت و ساز هستند و در یک چشم بههم زدن در مسیر رفت و آمد شما قد میکشند یا چندسالی از بهرهبرداریشان گذشته و با آغوش باز، پذیرای مشتریهایی هستند که لزوما ساکن همان محله و همان منطقه جغرافیایی نیستند؛ مشتریانی که شال و کلاه میکنند و از شرقیترین نقطه شهرها خودشان را به یکی از مالهای معروف شمال غرب میرسانند تا از مال معروف همان منطقه خرید کنند.
مالها، سیتیسنترها و فروشگاههای بزرگ تجاری، دیگر پدیدههای جدیدی در سطح شهرها نیستند، خرید از آنها اگر تا چند سال پیش تجربهای مختص مسافران از خارج برگشته بود، حالا به تجربه مشترک بسیاری از شهروندان کلانشهرها تبدیل شدهاند و از غرب تا شرق و از شمال تا جنوب کشور، کلانشهری نمانده که از پسلرزههای حضورشان در امان باشد. پدیدهای همهگیر که از همان ابتدا زنگ خطر را برای مسئولان به صدا درآورده و با این حال توجه هیچ نهاد متولیای را به خودش جلب نکرده است.
اتفاقی که محمداسماعیل سعیدی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس دربارهاش هشدار میدهد و به جامجم میگوید: مصرفگرایی و تغییر سبک زندگی یکی از آسیبهای رواج مراکز تجاری این چنینی است که حتما باید مورد توجه قرار بگیرد؛ چون تاثیرات عمیقی را در جامعه بهجا میگذارد.
سعیدی با انتقاد از سیاستهای درپیش گرفته شده برای رواج مگامالها در کشور میگوید: بحث مهندسی فرهنگی کشور که ما این همه در کمیسیون فرهنگی بر اجرایی شدنش تاکید میکنیم، به خاطر همین اتفاقات است. براین اساس باید در هر پروژه، برنامه و فعالیتی که میخواهد در این کشور شروع شود، پیوست فرهنگی هم مدنظر قرار بگیرد و تبعات مثبت و منفی که این پدیده جدید در زندگی روزمره مردم میگذارد، باید در آن پیوست فرهنگی دیده شود که متاسفانه در این قضیه دیده نشده و همین قضیه باعث به وجود آمدن تحولات مخربی در زندگی شهروندان شده است.
بلای بزرگی که دامن شهرها را گرفته
شاپینگ مالها با کبکبه و دبدبه آمدهاند و فضای شهرها را هم با آمدنشان تغییر دادهاند؛ تغییری که هم ظاهر شهرها را عوض کرده و هم سبک زندگی شهرنشینان را.
موضوعی که علیرضا سرحدی، کارشناس شهری از آن به عنوان یک بلای بزرگ یاد میکند و به جامجم میگوید: در یک جمله میتوانیم بگوییم رواج پدیده مالها، بلای بزرگی است که دامنگیر شهرهای ما شده است؛ چراکه زیرساختهای شهری را برای ساخت آنها در نظر نگرفتهاند، به مسائل بنیادی فرهنگی و اقتصادی و اجتماعیاش توجه نکردهاند و تنها به فکر درآمدزایی بودهاند.
همینجاست که پیکان انتقاد این کارشناس شهری به سوی مدیریت شهری نشانه میرود و میگوید: گسترش مالها در سطح شهرها بخصوص در پایتخت در راستای همان پروژه درآمدزایی شهرداریهاست؛ چراکه پروژههای مسکونی ساخت و ساز مدتهاست در حالت رکود قرار دارد و شهرداریها از این طریق راه کسب درآمد جدیدی برای خودشان باز کردهاند.
سرحدی با اشاره به آسیبهای گسترش این پدیده میافزاید: در شرایط کنونی کشور ما، بخصوص در کلانشهرها که ما با رکود اقتصادی مواجهایم و ارتباط با دنیای آزاد تجاری به آن صورتی که باید و شاید برقرار نیست، اصالت کالاهایی که در این فروشگاهها عرضه میشوند هم جای سوال دارد؛ چراکه یا اصل نیستند یا به صورت قاچاق وارد شدهاند و اثرات مخربی را در چرخه اقتصاد کشور میگذارند.
این کارشناس شهری با اشاره به معضلات شهری ساخت شاپینگ مالها و سیتیسنترها در سطح شهرها میگوید: در بسیاری از موارد جانمایی این مراکز نادرست است و آرامش را از ساکنان منطقهای که در آن ساخته شدهاند، گرفتهاند. به این دلیل که قبل از ساخت آنها به مساله پارکینگ و عبور و مرور ماشینها فکر نشده و اغلب ترافیکهای خستهکنندهای را برای مردم منطقهشان همراه داشتهاند.
موضوعی که مورد توجه محمد حقانی، رئیس کمیته محیطزیست شورای اسلامی شهر تهران هم قرار میگیرد و او با انتقاد از ساخت مالهای تجاری بزرگ در پایتخت به جامجم میگوید: یکی از مشکلاتی که به خاطر ساخت این مجتمعهای تجاری بزرگ گریبانگیر شهرها شده، مساله رشد سفرهای اضافی در سطح شهرهاست، بخصوص در ساعات پیک عصرگاهی و شبانگاهی که در کنار موضوع کمبود پارکینگ، مشکلات زیادی را به وجود آورده است، به طوری که کوچه پسکوچههایی که در محدوده این مراکز قرار دارند، خودبهخود به پارکینگهای حاشیهای تبدیل شدهاند.
حقانی با اشاره به اینکه مالهای تجاری بزرگ حقوق شهروندی را لگدمال میکنند، میگوید: باید بپذیریم که فرآیند شهرشینی با آمدن مگامالها تغییر کرده و علاوه بر مراودات اقتصادی، مناسبات اجتماعی و فرهنگی هم به مرور تحت تأثیر قرار گرفته است.
ضربه به بنگاههای اقتصادی کوچک
آمیختن فرآیند خرید با تفریح، امتیازی است که مگامالها از آن برخوردارند؛ امتیازی که به نقطه قوت آنها تبدیل شده است. به این ترتیب طراحی فضای این مراکز تجاری بزرگ، به عمد به گونهای است که هم پاسخگوی نیازهای اقتصادی مشتریها باشد هم به نیاز تفریحی و سرگرمی آنها پاسخ دهد. موضوعی که باعث استقبال مخاطبان از این مراکز شده و به مرور به اقتصاد خرد جامعه آسیب زده است.
علیرضا سرحدی، کارشناس شهری در توضیح این اتفاق به ما میگوید: قبلا ما راه میافتادیم تا سرکوچه از بقالی محل خرید کنیم، زنبیل دست میگرفتیم و در راه با همسایهها هم سلام و علیک میکردیم و بعد با یک بطری شیر و یک سطل ماست و یک قالب پنیر به خانه برمیگشتیم، اما الان با هدف خرید همین اقلام خوراکی از خانه بیرون میزنیم، سوار ماشین میشویم و در این ترافیک راهی یکی از مگامالها میشویم تا به محلی دیگر برسیم و همان شیر و ماست و پنیر را از یک فروشگاه بزرگ تجاری تهیه کنیم. طبیعی است که رفتهرفته کار و کاسبی بنگاههای خرد اقتصادی مثل همان بقالی و سوپرمارکتهای کوچک محلهها از رونق میافتد.
سرحدی ادامه میدهد: نتیجه این اتفاق، تغییر الگو و فرم زندگی شهری است؛ تغییری که خود غربیها هم در حل آن ماندهاند و این درحالی است که ما حتی زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی آنها را هم نداریم.
این کارشناس شهری با اشاره به تغییر سبک زندگی و مدل خرید با رواج پدیده مالها در سطح شهرها، میگوید: با این اتفاق رفتهرفته سبد خرید خانوارها هم تغییر میکند و به سمت کالاهای لوکس پیش میرود؛ کالاهایی که خانوادهها از ابتدا هدفی برای خریدشان نداشتند، اما وقتی در یک فضای بزرگ به آنها عرضه شده، مورد توجهشان قرار گرفته است.
- 14
- 3