پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۸:۲۴ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۲۴۵۸
شهری و روستایی

جاي خالي ساختمان پلاسكو را چگونه بايد پر كنيم

من در عجبم ز مي‌فروشان كايشان/ زين به كه فروشند چه خواهند خريد

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,شهر و روستا,ساختمان پلاسكو

آن سال‌هايي كه در بنياد سينمايي فارابي مشغول بودم، معمولا براي خريد به ميوه‌فروشي‌اي در خيابان سي‌تير مراجعه مي‌كردم. ميوه‌فروشي‌اي كه بيشتر به جواهرفروشي مي‌مانست؛ انگار به جاي سيب و انار و پرتقال، ياقوت و زمرد و عقيق مي‌فروخت. ميوه‌هايش چنان با ذوق روي هم چيده شده بود كه توجه هر رهگذري را جلب مي‌كرد.

 

اما بيشتر از خود ميوه‌ها، اين سكنات ميوه‌فروش بود كه مغازه و كاسبي او را خاص كرده بود؛ باوقار بود و خوش‌بيان. ميوه‌هايش را عزت مي‌گذاشت و با چشم نوازش‌شان مي‌كرد. پيدا بود كه كالايش را حراج نكرده؛ نه خبري از پلاكاردهاي قيمت بود و نه حتي ادعاي ارزان‌فروشي براي ترغيب خريدار. مشتري كه وارد مي‌شد، ميوه‌فروش اول سراپايش را برانداز مي‌كرد و بعد پاسخ مي‌داد. حتي بسيار پيش مي‌آمد كه با جوابي سرسري وي را از خريد منصرف كند.

 

بيشتر از اينكه خريدار، ميوه او را بپسندد او بايد خريدار را مي‌پسنديد و قبل از اينكه ميوه را در ترازوي پيشخوانش بگذارد، مشتري را سبك و سنگين مي‌كرد. مسلما ميوه‌هاي او با بسياري ميوه‌هاي ديگر، به لحاظ شكل و ابعاد و خواص، تفاوتي نمي‌كرد، ولي اين او بود كه به ميوه‌هايش «شخصيت» داده بود و دغدغه‌اش اين بود كه مشتري بفهمد از چه «كسي» دارد چه «چيزي» مي‌خرد! مشتري‌هايش هم كم‌كم ياد گرفته بودند كه بايد شخصيت ميوه‌ها را به جا بياورند و مثلا نگويند «يك كيلو سيب بدهيد» آنان «هر ميوه‌اي» نمي‌خواستند، بلكه قصد خريد «آن ميوه‌ها» را داشتند.

 

احتمالا هريك از ما به نحوي در زندگي به چنين افرادي برخورده‌ايم؛ كساني‌كه هنرمندانه قادرند شغل‌شان، محل زندگي‌شان و خلاصه هر چيزي كه با آن سروكار دارند را  تبديل به موضوعي ويژه ‌كنند. در واقع آنان هر امر به ظاهر «ناچيز» را «چيزي» مي‌كنند؛ يعني به آن چنان «تشخصي» مي‌بخشند كه مخاطب و متقاضيان «اهل تشخيص» پيدا كند. يك سده‌اي هست كه برخورد اهالي و مديران شهر پاريس با اين شهر چنين است. آنان با معابر و پلاك‌هاي شهري قديمي و جديد، همچون جايي صاحب شخصيت برخورد مي‌كنند.

 

سرگذشت و قصه‌ها و زيبايي‌هاي پاريس، به تنهايي براي تشخص يافتنش در جهان كافي نبود، بيشتر اين مديران و اهالي آنجا بودند كه اين امتيازات را به جا آورده و آن را چنان صيقل دادند كه حالا مردم دنيا پذيرفته‌اند كه پاريس از آب و گل ديگري سرشته شده است. درحالي كه به زعم من بسيارند شهرهايي كه همسنگ پاريس زيبا و تاريخي‌اند، فرقش اين است كه به دست جواهرفروشان نيفتاده‌اند.

 

واقعيت اين است كه پاريس هم از همان سنگ و سيماني ساخته شده كه شهري چون تهران. حتي مثل تهران ادواري از گسترش بي‌رويه و ساخت‌وسازهاي بي‌كيفيت و سودازده را پشت سرگذاشته، جاي‌جايش تخريب و نوسازي شده و بسياري از بناهاي ارزشمندش را از دست داده است. ليكن مديران و برنامه‌ريزان و اهالي‌اش مدت‌هاست سرعقل آمده‌اند و تلاش كرده‌اند از «جايي» بودنش حفاظت كرده و از آن پرده‌برداري كنند تا به چشم‌ آيد. اكنون پاريس نه فقط نزد فرانسويان كه نزد مردم دنيا، جايگاهي دارد كه هر نوع رفتار و كلامي را برنمي‌تابد؛ چه برسد به تخريب و نوسازي. پاريسي كه اجازه نداريم «تو» خطابش كنيم و بايد حتما «شما» بگوييم.

 

اين درست عكس رفتاري است كه ما با شهرهاي‌مان پيش‌گرفته‌ايم. ما حتي با نشانه‌هاي شهري‌مان همچون مكان‌هايي بي‌نام و نشان برخورد مي‌كنيم؛ ساختمان پلاسكو از آنجا كه از نخستين بناهاي بلند تهران بود و چند دهه با خاطرات اهل شهر پيوند خورده بود، واجد شخصيت شده بود. از همين‌رو براي نشاني دادن نيازي به كدپستي و پلاك نبود و اگر مي‌گفتيم «ايران، تهران، ساختمان پلاسكو» جاي پرسشي باقي نمي‌ماند. هرچند اين شخصيت ساخته و پرداخته مردم آن‌هم در دوران خوش‌احوالي مدني بود، در اين چند دهه بحران‌زده نيز با وجود همه جفاهايي كه مالكين و مديران شهري در حقش كرده بودند، تشخصش را كمابيش حفظ كرده بود. شاهدش نيز عظمت يافتن سانحه آتش‌سوزي بود؛ شايد اگر اين اتفاق براي مكان ديگري مي‌افتاد، چنين پژواكي نمي‌يافت.

 

به زعم بنده ساختمان پلاسكو از لحظه اين رويداد، حتي شخصيتي ممتازتر از قبل يافته است؛ اگر تا ديروز ساختمان پلاسكو «يكي از بلندترين بناهاي تهران» بود، زين پس، «بلندمرتبه‌ترين ساختمان تهران» است، نه به اعتبار تعداد طبقات و ارتفاع از سطح زمين، بلكه به دليل عزم بلند آتش‌نشانان شجاعي كه پيش چشم مردم به داخل آتش رفتند و بيرون نيامدند. با اينكه ديگر اثري از آن باقي نيست ولي در ذهن مردم هنوز سوختنش به پايان‌نرسيده؛ جسم پلاسكو با بولدوزر «جمع شد» ولي «شخصيت» آن به سادگي قابل جمع كردن و به فراموشي‌سپردن نيست و اصلا اين ادبيات را برنمي‌تابد!

 

 چطور مي‌شود جايي را كه هزاران چشم اميدبسته به پيدا شدن عزيزي به آن دوخته شده بود از خاطر محو كرد. مصرّانه برآنم كه اگر قرار باشد چيزي جاي پلاسكو ساخته شود، بايد بتواند اين شخصيت و اين كيفيت از جايي بودن را به نمايش بگذارد؛ «جايي» كه ايرانيان را به صفت ايثار معرفي كند و نه سودازدگي. شهر ما پر است از مكان‌هايي كه ما با تقليل دادن‌شان به «ناكجا» آنها را به كالايي قابل فروش تبديل كرده‌ايم. وقتش رسيده كه به آن ميوه‌فروش خيابان سي‌تير اقتدا كنيم و بفهميم كه اين گوهرشناسي و فهم ما است كه به امور اطراف‌مان بها مي‌دهد و آنها را تبديل به امري غيرقابل معاوضه مي‌كند. واقعا به چه قيمتي مي‌شود آسمان و زمين «جايي» را فروخت و در ازاي اين جواهرات، چه چيز بهتري مي‌توان خريد!

تيتر از اشعار خيام است.

سيد محمد بهشتي

 

 

 

etemadnewspaper.ir
  • 12
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش