این اولین بار نیست که خوزستان به چنین حال و روزی می افتد. سال ها پیش از این نیز، اولین طعمه تانک ها و خمپاره های دشمن بود. اولین سنگر دفاع، در روزهای دفاع مقدس نیز همین خوزستان بود...
روزنامه ابتکار در سرمقاله ای به قلم محمد علی وکیلی، آورده است: در مظلومیت مردم این خطه هر چه بگوییم کم گفته ایم. روزی زیر آتش بوده اند و امروز زیر خاک؛ سر و صورت چند نسل از آنان را دود و غبار پوشانده است. خوزستان سرزمین تناقض ها نیز بوده است. آب و آتش، فقر و نفت، همه را یک جا داشته است. در نهایت توسعه ناپایدار، سهم آن از قطار توسعه بوده است. دیوار توسعه در خوزستان ناشاغول است و اصلا نمی توان با اطمینان به آن تکیه زد.
رشد توسعه در خوزستان مانند توسعه تعداد واحدهای تجاری در ساختمان پلاسکو یا علاءالدین است. هر لحظه ممکن است از جایی فرو بریزد. فرو ریختن پلاسکوی خوزستان، در واقع مانند ساختمان پلاسکو به یکباره نیست. این بار ریزش تدریجی است. در واقع آجرهای بنای ناهمگون و ناشاغول توسعه، یکی یکی بر سر مردم آنجا فرو می ریزد. صنعت به آنجا می رود اما دود و فلزش به چشم و دل آن مردمان می رود.
از نفت و گاز، برای آنها تنها تلی از خاک به جا می ماند تا باد آن را به سینه ها وقرنیه های مردم روانه کند. لوله های نفت و گاز زیر پای «ندار» های خوزستانی رد می شود و به پای «دارا» های غیر خوزستانی خرج می شود!
ابتدای این مقاله نوشتم که این اولین بار نیست که خوزستان این چنین دردباره و درمانده می شود. اما چه شده که خوزستان زیر آتش جنگ جان به در می برد اما آلودگی دمار آنان را درآورده است؟ چه شده که خوزستان زیر بار تمام قدرت های جهانی نرفت اما زورش به فقر نمی رسد؟
به زعم نگارنده، مساله خوزستان آن زمان در ردیف مساله ملی انگاشته می شد لذا عزم ملی برای دفاع از خوزستان جزم شد. همه ایران به کمک خوزستانی ها شتافتند تا توانستند دشمن را از خوزستان برانند. اما امروز مساله خوزستان، به مثابه مساله ملی دیده نمی شود. هر که از راه می رسد فوق و فوقش روضه ای برای خوزستان می خواند و یک طعنه و یا لگد به سازمان محیط زیست می زند که این چه وضعی است؟
و همه کاسه کوزه ها را سر این سازمان می شکنند. در حالی که مساله خوزستان (حتی به طور کلی مساله آلودگی) عظیم تر از آن است که از پس چنین نهادهایی به تنهایی برآید. آلودگی یکی از بزرگترین چالش های جهان صنعتی بود. ما به درستی این چالش را شناخته ایم. یک روز در انگلیس همین آلودگی جان چهار هزار نفر را گرفت. بحران آلودگی در آنجا به دست یک سازمان حل نشد.
آن بحران با تجدید نظر کلی در رویکردها و استراتژی ها رفع شد. امروز نیز ما برای حل این مساله نباید دست به تقلیل و تخفیف بزنیم. این گونه چالش ها، عزم ملی می طلبد. امروز برای حل مسائل خوزستان باید یک تجدید نظر جدی در مدل توسعه خود کرد. نباید برای توسعه، زمین سوخته ساخت. شر زمین سوخته به طرز شگفت انگیزی به خود توسعه باز خواهد گشت.
- 18
- 6