به گزارش دنیای اقتصاد، یک حکایت تلخ در مهمترین حوزه مدیریت شهری تهران که متاسفانه در همه دورههای اخیر، بین مدیران قدیم و جدید، دست به دست شده است، ایجاب میکند در دوره تازه، بهصورت اساسی، موثر و مستمر از سوی نمایندگان تازه منتخب مردم تهران در شورای شهر و همینطور شهردار آینده، مشکلگشایی شود.
اگر بپذیریم شدت ترافیک در کلانشهر تهران نام آن را در میان ۱۰ شهر پرترافیک دنیا مطرح کرده است، قطعا مناطق ۶ و ۱۲ تهران از پرترافیکترین مناطق شهری جهان محسوب میشود. بهعلت عدم توزیع متناسب سکونت و فعالیت در کلانشهر تهران برخی مناطق جاذب جمعیت و نیروی کار در صبح هنگام و دافع جمعیت در شب هنگام هستند.
مناطق ۶ و ۱۲ کلانشهر تهران منطقههایی هستند که در آن اندازه اشتغال بیش از اندازه سکونت است و بسیاری از کلانشهر نشینان و حتی ساکنان منطقه کلانشهری تهران (تقریبا منطبق بر مرز اداری-سیاسی استانهای تهران و البرز فعلی) برای کار و فعالیت به این مناطق هجوم میآورند، همین مهم باعث میشود برای مثال وقتی صبحها از یک منطقه در غرب تهران به سمت قلب اداری-تجاری پایتخت کشور که حرکت میکنیم در ترافیک فشرده مسیر غرب به شرق اتوبانهایی چون نیایش، همت و حکیم گرفتار میشویم، درحالیکه در مسیر مقابل ترافیک کاملا روان و عادی است، و بعدازظهر این غائله معکوس میشود.
تبعات این چرخه معیوب برای همه تهران نشینان ملموس است: هدر رفت قابل توجه منابع (زمانی، مالی، و انرژی)؛ آلودگی، بیماری و مانند آن.
اما پاسخ مدیریت شهری به این مشکل که بیشتر ناشی از توزیع نامتناسب کاربریها در تهران است چه بوده؟ عقل سلیم حکم میکند که مدیریت شهری باید مشکلات را از مدیریت قبلی تحویل بگیرد قسمتهایی را گشوده و تحویل مدیریت بعدی دهد.
اما ما اینگونه مدیریت نمیکنیم! مشکلات را از مدیریت قبلی تحویل میگیریم، با راهحلهایی کوتاهمدت و عموما سیاست زده آنها را فربه میکنیم و تحویل مدیریت بعدی میدهیم و منتظر هستیم که ببینیم این بمب ساعتی در دست کدام مدیر منفجر میشود. این حکایت مدیریت شهری در کلانشهری چون تهران شده است.
شاهد این مدعا را در روزهای پایانی سال ۱۳۹۵ درحالیکه مدتها پشت چراغ قرمز تقاطع بزرگراه حقانی و آفریقا مانده بودم مشاهده کردم. قطعا این تقاطع یکی از پرازدحامترین گرههای ترافیکی در جهان است، و برج اداری-تجاری ۳۰طبقهای که در مجاورت این تقاطع در حال ساخت است پاسخ مدیریت شهری به این ماجرا است.
واقعا کدام نهاد نظارتی از این منفعت طلبی کوتاهمدت و ضرررسانی بلندمدت پرسش کرده است؟ شورای اسلامی شهر تهران این شواهد سر به فلک کشیده در برخی از پرازدحامترین شریانهای تهران را نمیبیند یا چشم بر آنها فرو بسته است؟ تا کی قرار است از شهر بفروشیم تا برای شهر هزینه کنیم (آن هم نه همه عواید شهر فروشی را)؟ کدام حادثه کوچک قرار است به بحرانی دیگر تبدیل شود؟ این بمب ساعتی قرار است دست چه کسی منفجر شود؟
فریبرز واحدی
- 16
- 5