١٤سال از آغاز ورود اصولگرايان به چرخه مديريت شهري گذشته است و حالا در پايان راهند. آنها میروند و بعد از ١٤سال اصلاحطلبان بهشتنشين میشوند. شهردار تهران محمدعلي نجفي، چهره نخبه و خوشنام اقتصادي، اجتماعي و حتي فرهنگي است. در نهايت از آن ليست ٧نفره اوليه اعضاي منتخب به جاي ماند با شعار « تهران، شهر امید، شکوفایی و مشارکت».
او را بهعنوان يك شخص سياسي میشناسند اما میگويد به محض ورود به شهرداري لباس سياسي را از تن درمیآورد و انتخابهاي سياسي در شهرداری نخواهد داشت. ساختمان بهشت هم براي او راهي براي رسيدن به پاستور نيست و در حرفهايش هم به اين موضوع اشاره دارد. نجفي چند ساعت بعد از قطعيشدن حضورش بهعنوان تنها گزينه نهايي شهرداري تهران در صفحه اينستاگرام خود نوشت: «به شهروندان تهران تعهد میدهم تمام تلاش و قدرتم را برای ایجاد شرایط مطلوبتر برای زیست شهری آنها به کار خواهم گرفت.
انشاءالله سعی خواهم کرد از همه امکانات در شهرداری و خارج از شهرداری استفاده کنم تا دو خواسته اصلی شهروندان محقق شود؛ یکی ایجاد آرامش که جنبههای معنوی و روانی شهروندان در زندگی شهری را شامل میشود و دوم آسایش که جنبههای فیزیکی و مادی آنها را در برمیگیرد. تمام تلاشم را به کار خواهم گرفت که نزد شهروندان تهرانی روسفید باشم و شرایطی را فراهم کنم که زندگی شهروندی آنها چهارسال دیگر بهمراتب بهتر از امروز باشد.»
روز انتخاب
در دقيقههاي ٩٠ همه انصراف دادند؛ هم محسن مهرعليزاده و هم الهه كولايي. حسين مرعشي هم بعد از ارایه برنامهاش انصراف داد و محسن افشاني يكي دو روز قبلتر. يك طرف اعضاي منتخب پشت درهاي بسته نشستند و يك طرف ديگر خبرنگاران. وقتي درهاي بسته باز شد، خبر اينطور مخابره شد؛ محمدعلي نجفي گزينه نهايي شهرداري تهران است. خبر اما نه خيلي عجيب بود نه دور از انتظار؛ پيشبيني خيليها از آنچه در هفتههاي گذشته شنيده بودند هم، همين بود.
صبح روز پنجشنبه اعضاي منتخب شوراي شهر تهران در ادامه جلسه چهارشنبه بررسي برنامههاي دو كانديداي ديگر را در برنامههاي خود داشتند. حسين مرعشي البته رغبت زيادي به ارایه برنامه نداشت اما با برنامهای سبك و چند صفحهای آمد و در همان حرفهاي اوليهاش ماموریت شهردار آینده تهران را برگرداندن تعادل دانست. او معتقد است؛ شهردار آينده بايد هزینهها را با درآمدهای پایدار تنظیم کند.
امكان برونسپاري برخي كارها، افزايش امكان كسب درآمدهاي پايدار است. عوارض و نوسازي، مالیات بر ارزش افزوده و وصول مالیاتهای سیستماتیک، سرمایهگذاری براي پارکینگهای عمومی، ایجاد هتل یا هتلآپارتمان با توجه به نياز تهران به بیش از هزار هتل خوب و بزرگ در راستاي جذب گردشگر، گسترش زيرساختهاي گردشگري و توجه به ساخت ساختمانهاي نمادين، اجازه نوسازي در بافت فرسوده، استفاده از ظرفيتهاي بازار مالي تهران، افزايش ١٠ الي ١٢ميليون نفري ظرفيت مترو و گرانشدن شهر تهران ازجمله مواردي بود كه مرعشي در برنامههاي خود به آن اشاره كرد.
او درباره بدهي ٤٠هزار ميلياردي شهرداري تهران هم گفت كه شهردار آينده بايد زرنگي به خرج دهد و آن را به فرصت تبديل كند. مرعشي هم مثل خيليهای ديگر معتقد است كه تهران بايد گران اداره شود. او اين را هم گفت كه سياست همكاري با همه نهادها را در پيش دارد و هيچ پروژهای را بدون مناقصه واگذار نخواهد كرد، اما در پايان همه اين حرفها و سوال و جوابها مرعشي از اعضا خواست تا به او رأي ندهند: «اگر گزینهای جز من نبود، شهردار میشدم.»
او بعد هم گفت كه اگر حق رأي داشت، به نجفي رأي میداد و اين يعني تلويحا انصراف از شركت در رأيگيري. بعد از او نوبت به محسن مهرعليزاده رسيد كه با همراهان زيادي به شورا آمده بود. او برنامه مفصلي داشت؛ برنامهای كه در دو بخش مديريت شهري و گفتمان اداره شهر تهران تعريف شده بود. مهرعليزاده از بدهيهاي سنگين شهرداري و تراكمهاي مازاد پيشفروششده حرف زد و البته قبل از همه حرفها طعنهای هم زد به شايعات انصرافش: «هرچه آقای مرعشی درباره انصراف بنده گفته، حاصل از روحیه شوخطبعی اوست.»
البته بعد از پايان صحبتها سوالات انتقادي از طرح و برنامه او زياد بود، برخي هم گذر راه پاستور از بهشت را مطرح كردند. مهرعليزاده يكي از كانديداهايي بود كه تلاش زيادي كرد تا بتواند به طبقه آخر بهشت برسد و حتي از ٦ماه قبل براي آن برنامهريزي كرده بود.
اخبار ضدونقيض تا پايان جلسه شورا زياد بود، بعضي از موكولشدن جلسه انتخاب شهردار به وقتي ديگر حرف زدند و برخي هم از فشارها بر انصراف كانديداهاي ديگر خبر دادند. ساعتي بعد قرار بر شروع جلسه اعضا پشت درهاي بسته بود و الهه كولايي در كنار در ورودي ديده میشد كه درحال صحبت با اعضاي شوراست. اعضا به داخل جلسه رفتند و بعد از نزديك به دوساعت از پشت درها خبرها رسيد؛ كانديداها انصراف دادند و نجفي با رأي قاطع اعضا گزينه نهايي شهرداري شد تا در نخستين جلسه شورا رسما دوباره به او رأي داده شود.
شهردار تازه تهران با چه چالشهایی روبهروست
عمليات نجات «تهران»
خيليها ميگفتند تهران «شهر سوخته» است، نه اينكه سوخته باشد، منظور انبوه مشكلاتي بود که گريبانگير تهران است، از آلودگي هوا، ترافيك، نيروي انساني، تراكم ساختمانها و مجتمعهاي بزرگمقياس گرفته تا بدهيهاي ٦٠هزار ميلياردي شهر تهران. حالا محمدعلي نجفي، شهردار آينده تهران با شهري روبهروست با بيش از ٧٠هزار نيرو و ١٥هزار پست سازماني.
علي نوذرپور كه سابقه طولاني در سازمانهاي دهياري و شهرداريهاي وزارت كشور دارد درباره مشكلات شهردار آينده با شهر تهران به «شهروند» توضيحاتي را ارایه كرد و گفت كه نجفي با برنامههايي كه ارایه كرد حتما در حل اين مشكلات موفق خواهد بود تا مردم تهران به آرامش و آسايش برسند. اینها تعدادی از مهمترین چالشهایی است که شهردار تازه تهران با آنها روبهرو خواهد بود.
با وجود ٧٠هزار نيرو و ١٥هزار پست در شهرداري، نيروي انساني يكي از چالشهاي اساسي نجفي است، بنابراين نخستین كاري كه بايد در دستور كار خود قرار دهد، اصلاح ساختار شهرداري و انتخاب مديران شايسته مرتبط در اين حوزه است، در شرايطي كه حتي جابهجايي در سطوح مختلف مديريتي هم ممكن است تعلل و تاخيري در كارها ايجاد كند. شهردار آينده بايد چارت جديد سازماني تعريف كند و به تصويب برساند تا افراد اصلح بعد از آزمون سر جاي خود قرار گيرند.
چالش ديگر، نيروهاي فاقد تخصص لازم است كه در دورههاي احمدينژاد و قاليباف به شهرداري وارد شدهاند كه اين موضوع هم بايد مورد بررسي قرار گيرد.
منابع درآمدي ناشي از تخلفات ساختماني، چالش دیگر شهرداري است و شهردار آينده ديگر نميتواند براي تامين منابع مثل گذشته برخورد كند و درآمد از اين بخش بايد كاهش يابد و از منابع درآمدي حذف شود. حذف اين منابع درآمدي شهرداري را با چنان معضلاتي درگير خواهد كرد كه حتي براي پرداختن حقوق كاركنان شهرداري هم با مشكل مواجه خواهد شد. از آنجايي كه سهم كلانشهرها از ماليات ارزش افزوده در قانون برنامه ششم كاهش يافته است، بنابراين درآمدهاي شهرداري تهران نسبت به سال گذشته نصف خواهد شد.
چالش بعدي در حوزه شهرسازي است؛ يا بايد طرحهاي جامع و تفصيلي مصوب شهر تهران را اجرا كرد كه در اين صورت ديگر تهران درآمد نخواهد داشت و اگر هم قانون اجرا نشود، همين مشكلات ادامه پيدا ميكند.
شهرداري براي گسترس حملونقل عمومي حتي منابع هم ندارد و دولت بايد در اين زمينه كمك كند.
چالش ديگر، آلودگي هوای تهران است كه البته به همكاري بسياري از نهادها نياز دارد. در حوزه آلودگي حتي اگر حملونقل عمومي هم گسترش يابد باز هم با مشكل خودروهاي فرسوده و آلاينده مواجه هستيم.
چهار اولويت نجفي
ميثم بصيرت، يكي ديگر از كارشناساني است كه درباره مشكلات شهردار آينده تهران حرفهايي دارد. او در گفتوگو با «شهروند» نكتههايي را در اينباره عنوان كرد و با اشاره به پتانسيل محمدعلي نجفي به اين نكته اشاره كرد كه اگرچه او مستقیما متخصص برنامهريزي و مديريت شهري تهران نيست اما با اعتقادي كه به تخصص و بکارگیری نخبگان دارد حتما ميتواند آينده خوبي را براي تهران رقم بزند.
در قدم نخست بايد برنامهمحور كردن تهران و عمل به برنامه و بودجه مصوب تهران به صورت جدي دنبال شود. البته روشن است که این برنامهها یا دچار انحراف یا در تهیه الزاماتی نادیده گرفته شده است. بدینترتیب، لازم است اين برنامهها مورد بازنگري قرار گيرد و در اين زمينه بايد تعجيل کرد.
قانونمند كردن و پيگيري رويههاي قانوني در تهران دومين اقدامي است كه شهرداري بايد در دستور كار قرار دهد. مدت زيادي است كه فروش اقسام مقررات و رویه شدن تخلفات قانوني در شهر تهران رواج يافته است و حال بايد اين رويهها كنار گذاشته شود.
سومين موضوع، بحث مديريت هزينه و پرداخت دیون قبلی در كنار توجه به درآمدهاي پايدار شهر تهران است.چون حسب شواهد، درحال حاضر براي تامين هزينههاي جاري تهران نيز دچار مسأله هستيم و لازم است در كنار بحث درآمدها، مقوله مهم مديريت هزينه نيز اتفاق بيفتد و در تخصيصها هم اولويتهايی که منجر به توسعه پایدار شهر میشود در نظر گرفته شود.
بحث بازسازی رابطه مدیریت شهری و سهامداران اداره شهر چهارمین موضوع است. در این حوزه به نظر میرسد شکاف عمیقی در رابطه مدیریت شهری و شهروندان از یکسو و در رابطه مدیریت شهری و متخصصان حوزههای موثر در مدیریت شهر شکل گرفته است. بازسازی این رابطه، شکلگیری شهرداری شفاف و بدون فساد و توجه به سرمایه اجتماعی تهران از این جهت دارای اهمیت است.
مفاهمه با دولتمردان و همچنين پیوند عمیق و شفاف با شهروندان از ديگري مسائلي است كه بايد به آن توجه شود، چرا كه در سالهاي گذشته سطح اعتماد عمومي به شورا و شهرداري تهران كاهش يافت و سرمايههاي اجتماعي تهران ناديده گرفته شد، بنابراين بايد به صورت جدي آشتي صورت گيرد و با استفاده از نخبگان مديريت شهري فضاي مفاهمه با گروههاي دخيل در مسائل تهران ايجاد شود.
بهویژه پرداختن به مسائل اجتماعي و فرهنگي، تنزل زيستپذيري و پايداري، بیتوجهی به رونق و شكوفايي شهر تهران كه در سالهاي اخير بسیاری را از زندگی یا سرمایهگذاری در تهران نااميد كرده است، مطرح است و بايد براي آن راه حلي پيدا كرد.
واکنشها به انتخاب نجفی بهعنوان شهردار پایتخت
امید به شکلگیری مثلث شهرداری، شورا و فرمانداری
واکنشها به انتخاب «محمدعلی نجفی» بهعنوان شهردار آینده پایتخت اگر چه ابتدا جنبه تشریفاتی و تبریکهای رسمی داشت اما هرچه از لحظه این انتخاب و تصمیم اعضای شورای پنجم شهر تهران، زمان بیشتری گذشت، رنگوبوی واکنشها به سمت اشاره به سختی کار و همچنین پیشنهادات برای اداره بهتر شهری که ۱۱درصد جمعیت کشور را در خود جای داده، تغییر جهت دادند.
بسیاری از اعضای شورای چهارم شهر تهران از آمادگی خود برای همکاری با شهردار آینده سخن گفتند و اعضای شورای پنجم هم از لزوم همراهی و هماهنگی شهرداری با شورا تا پایان چهارسال پیشرو سخن گفتند، اما در این بین، اشاره به رابطه تاریک شهرداری و دولتها در ١٢سال گذشته و تأکید بر لزوم همراهی و همکاری دولت و شهرداری، در بسیاری از پیشنهادات تکرار شد. «سیدحسین هاشمی»، استاندار تهران در واکنش خود به دیوار بتنی میان شهرداری و استانداری اشاره کرد و توضیح داد: «روزی که بهعنوان استاندار تهران منصوب شدم، تلاش کردم دیوار بتنی میان روابط شهرداری تهران و استانداری را بردارم؛ چراکه همه قصد داریم به مردم خدمت کنیم و این دیوارکشیها معنا ندارد.
در راستای برداشتن این دیوار بتنی سه ملاقات با شهردار داشتم و تحکیم روابط را پیگیری کردم اما وقتی مشاهده کردم آن چیزی که میخواهیم محقق نمیشود را رها کردم، البته این به این معنا نبود که ارتباط قطع شود. معاونان استانداری ارتباط داشتند اما آنچه که میخواستیم صرفا در ارتباطها نبود.» هاشمی اما به همکاری در دوره نجفی امیدوار است: «در دوره جدید برای کاهش معضلات شهر تهران مثلث شهرداری، شورا و فرمانداری با یک ارتباط موثر و همافزا شکل بگیرد.
شرایط موجود نشانگر آن است که این تعامل و همکاری حتما ایجاد خواهد شد؛ لذا شاهد آرامش بیشتر شهر خواهیم بود و میتوان کارهای مهم را آغاز کرد. امیدواریم در دوره جدید خلأهایی که داشتیم را پر کنیم و شاهد هیچ خطکشی نباشیم و شهروندان هم به شورا و شهرداری کمک کنند که انجام کارها تسهیل شود، چراکه قطعا توسعه با مشارکت مردم محقق خواهد شد.»
اعضای منتخب مردم تهران برای شورای پنجم هم پس از انتخاب نجفی، از کار سخت پیشروی او سخن گفتند.دراینباره، «افشین حبیبزاده» به ایسنا گفت: «به نظرم دکتر نجفی کار بسیار سختی را پیشرو خواهد داشت که میتوان در سرفصل کلی آن را تنظیم کرد. یک بخش از فعالیتهای پیشروی نجفی به داخل شهرداری بازمیگردد و آن هم انتظام ساختاری درون شهرداری است که آن را میتوان یکی از کارهای مهم دانست.
البته نجفی در برنامهای که به شورای شهر ارایه کرد، بهطور مفصل به این موضوع پرداخته که نشاندهنده ضرورت ایجاد تغییرات و اصلاحات در درون شهرداری است.» حبیبزاده از نیاز تهران به تغییر رویکرد در مدیریت شهری و تمرکز در روح حاکم بر شهر هم سخن گفت: «حال شهر تهران بد است و باید شهردار جدید تهران برای این موضوع چارهای بیندیشد.»
نجفی که در نخستین سخن خود پس از انتخاب بهعنوان شهرداری، از تلاشاش برای روسفیدی در مقابل مردم تهران سخن گفته بود، کمتر از دوهفته تا آغاز نخستین جلسه رسمی شورای پنجم و عهدهدار شدن مسئولیت فرصت دارد. به نظر میآید این موج تبریکها و تشریفات در روزهای آینده به واکنشهایی جدیتر تغییر خواهند کرد که بسته به عملکرد تیم مدیریت نجفی، ممکن است در حمایت از او و شورای امید باشد یا اینکه زمینه را برای ستایش طرفداران «محمدباقر قالیباف» از عملکرد شهردار ۱۲ساله پایتخت فراهم کند.
نجفی؛ از سلسبیل تا بهشت
مردی ٦٥ساله که گفته؛ شهرداری تهران آخرین مسئولیت و مدیریت او در جمهوری اسلامی است و پس از پایان این دوره خود را بازنشسته خواهد کرد؛ «محمدعلی نجفی» متولد دی ۱۳۳۰ در سلسبیل تهران است. پدرش یک ارتشی خراسانی بود و مادرش تهرانی است. او اگرچه کارنامهای بسیار روشن از دوران مدرسه و دانشگاه خود به جای گذاشت اما آنطور که خودش میگوید؛ «هیچگاه یک شاگرد منزوی و درسخوان به معنی مصطلح منفی میان دانشآموزان» محسوب نمیشد.
رتبه اول امتحانات نهایی سال ششم دبستانهای تهران و رتبه دوم دبیرستانهای ایران، رتبه اول کنکور ورودی دانشگاه صنعتی شریف و رتبه اول مسابقات ریاضی دانشجویان سراسر کشور به خوبی وضع تحصیلی و دوره نوجوانی شهردار آینده تهران را نشان میدهد.
نجفی در ١٩سالگی دانشجوی رشته مهندسی متالورژی دانشگاه صنعتی شریف یا آریامهر دوران پهلوی شد اما در همان سال اول دانشگاه متوجه علاقه اصلیاش یعنی ریاضی و همزمان جذب فعالیتهای دانشجویی شد تا دو ترم تحصیلی را به واسطه این انتخابها از دست بدهد؛ تغییر رشته یک ترم او را عقب انداخت و خودش هم در اعتراض به سرکوب دانشجویان یک ترم دیگر حاضر به حضور در کلاسهای درس نشد.
«وقتی نیروهای سرکوب دنبال ما میکردند، دانشجویان شعار میدادند؛ «مرگ بر شاه فاشیست» و گاردیها هم درحالی که ما را تعقیب میکردند، فریاد میزدند: «درود بر شاه فاشیست»؛ نجفی درکنار این فعالیتهای سیاسی، در دیگر برنامههای فرهنگی و ورزشی دانشگاه هم فعال بود تا اینکه در ٢٣سالگی با امتیاز و معدلی کمنظیر دانشگاه شریف را به مقصد امآیتی آمریکا ترک کند.
او در دوسال اول تحصیل در آمریکا، تمام نمراتش A+ بود و در پایان سال دوم تحصیل در امتحان ورودی دوره دکترای قبول شد و از تابستان ١٣٥٥ کار تحقیق روی تز دکترایش را زیرنظر یکی از معروفترین ریاضیدانهای دنیا به نام پروفسور «کاستانت» آغاز کرد. بازداشت یکی از خواهران نجفی در تابستان ۵۵، که عضو گروههای مبارز و انقلابی بود، پای محمدعلی را برای دلداریدان به مادر به تهران کشاند تا در این سفر کوتاه با دختری دانشجو از یک خانواده اصفهانی آشنا شود و خیلی زود با هم ازدواج کند؛ ازدواجی که حاصل آن دختری است به نام زهرا.
نجفی اواخر شهریور ۵۵، بار دیگر عازم آمریکا شد اما شور روزهای انقلاب ایران سراسر دنیا را فراگرفته بود. او دبیر تشکیلات انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در شرق آمریکا شد و با نماینده آیتالله طالقانی در داخل کشور و همچنین دکتر چمران ارتباط نزدیک داشت و در اولین روزهای پیروزی انقلاب بیآنکه از تز دکترایش دفاع کند، وارد ایران شد.
او در ایران هم تا مدتها مشاور شهید چمران بود و درنهایت با هماهنگی با استاد دکترایش، تصمیم گرفت به دانشگاه صنعتی اصفهان برود و خود را برای دفاع از پایاننامهاش آماده کند اما این دفاع و دریافت مدرک دکترای هیچوقت برای نجفی محقق نشد: «درست روزی که از تهران عازم اصفهان بودم، از رادیوی خودرو شنیدم که دانشجویان پیرو خط امام، سفارت آمریکا را اشغال کردهاند.»
ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان آغاز دوران کاری و مدیریتی محمدعلی نجفی در جمهوری اسلامی بود و در تابستان ۶۰ هم از سوی شهید باهنر بهعنوان گزینه پیشنهادی وزارت فرهنگ و آموزش عالی به مجلس معرفی شد. نجفی آن سال و پس از آن در دولتهای مختلف برای کسب رأیاعتماد نمایندگان به مجلس رفت ولی نتایج این رفتنها همیشه مانند سال ۶۰ با اعتماد نمایندگان همراه نبود.
او تا سال ۶۳ و در دوران نخستوزیری مهدویکنی و موسوی در وزارت فرهنگ و آموزش عالی باقی ماند و در طول همین مدت، دانشگاهها بازگشایی شدند. سال ۶۳ اما مجلس دوم به بعضی از اعضای کابینه میرحسین موسوی رأیاعتماد نداد که نجفی هم در این سال وزارت فرهنگ و آموزش عالی را رها کرد.
موسوی بار دیگر و در شهریورماه ٦٧، نجفی را برای احراز مسئولیت وزارت آموزش و پرورش به مجلس سوم فرستاد که اینبار و پس از بحثهای داغ با همراهی نمایندگان همراه شد و دوران کاریاش در رأس وزارتخانه آموزش و پرورش آغاز شد و در دو دولت هاشمیرفسنجانی و تا مردادماه ١٣٧٦ ادامه پیدا کرد.
برآمدن جریان اصلاحات در سال ۷۶ به معنای پایان دوران مدیریت نجفی باتجربه و حالا میانسال نبود و همزمان با تشکیل کابینه سیدمحمد خاتمی، بهعنوان معاون ایشان و رئیس سازمان برنامه و بودجه انتخاب شد. سال ۷۹ و با ادغام سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی، نجفی از این مسئولیت کنارهگیری کرد و به تعبیر خود «مجددا به گوشه دنج و آرام دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی شریف پناه برد.»
در سالهای بعد و تا پایان دولت دوم اصلاحات، نجفی مشاور رئیسجمهوری و وزیر صنایع بود؛ اگرچه وقتش بیشتر در دانشگاه شریف سپری میشد. سال ۹۲ مردم ایران با رأی خود گزینه اعتدال و «حسن روحانی» را انتخاب کردند و روحانی هم اعتماد به سابقه و مدیریت نجفی را با پیشنهاد و انتصابهای متفاوت نشان داد؛ در نخستین گام نجفی بار دیگر بهعنوان گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش به مجلس معرفی شد که در جلسه پرحاشیه و تنها با اختلاف یک رأی، نمایندگان اصولگرای مجلس وزارت مجدد را از او گرفتند.
درنهایت نجفی و با اصرار رئیسجمهوری و معاونت اول او، مدیریت سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری را برعهده گرفت و در بهمن ۱۳۹۲ «به علت بروز برخی مشکلات جسمی و با تجویز پزشکان»، از این مسئولیت کنارهگیری کرد؛ هرچند که در سال ۱۳۹۳ و پس از استیضاح فرجیدانا، برای مدت سهماه سرپرستی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را هم برعهده داشت.
فردی که در سالهای گذشته تلاش میکرد مسئولیتی را قبول نکند و قرارگرفتنش در رأس هر سازمان و وزارتخانهای نتیجه اصرار و فشار بزرگان جریان فکریاش یعنی اصلاحات و اعتدال بود. خرداد امسال و پس از گمانهزنیها درباره گزینههای شهرداری، از علاقهاش به این منصب سخن گفت.
در روزهای بعد، این حدسوگمانها جنبه جدیتر به خود گرفت و درنهایت ۱۹مرداد با رأی غیررسمی ٢١ عضو شورای پنجم شهر تهران و درحالی که رقبایش همه برای همگرایی از کاندیداتوری انصراف داده بودند، ریاضیدادن ۶۵ساله و بنیانگذار حزب کارگزاران سازندگی بهعنوان شهردار پایتخت انتخاب شد تا در اوایل شهریور به صورت رسمی کلیددار بهشت شود.
گمانه زني ها براي تیم شهرداری جدید
بعد از تمام شدن حاشيه هاي انتخاب شهردار تهران حالا نوبت به گمانه زني معاونان شهردار رسيده است كه البته از چند ماه قبل در جريان است.
تقريبا از همان زمان كه ليست اميد منتشر شد و بسياري از اصلاحطلبان از حضور در آن جا ماندند رايزني ها هم براي ورود به زنجيره مديران شهرداري هم شروع شد. شنيده ها از ديدارهاي پي در پي با رئيس دولت اصلاحات خبر مي داد اما خبر رسمي در كار نبود. اما از ميان تمام شنيده ها و گفته ها شايد بشود به يكي از آنها استناد كرد:« مرعشي اتاق فكر نجفي مي شود.»
جمله اي كه اولين بار در صحبت هاي حسين مرعشي آمد؛ كسي كه اصلاح طلبان علاقه زيادي داشتند كه يكي از گزينههاي جدي شهرداري تهران باشد اما خود چندان علاقهاي نداشت و چند بار هم گفته بود كه شهردار نمي شود. او در نهايت جزو گزينه ها آمد اما يك رأي از نجفي كم داشت. او باز هم گفت كه اگر نجفي برنامه نداشت وارد اين عرصه مي شد.
بعد هم روز بررسي برنامه هاي گزينه هاي شهرداري تهران رسيد و رفت تا از برنامه خود دفاع كند اما در نهايت كنار كشيد و همان جا شايعات دوباره پا گرفت:« مرعشي مشاور عالي يا قائم مقام شهردار خواهد شد.» اما جز اين شايعات ديگري هم هست؛ مثل وقتي كه محمد حقاني، عضو شوراي چهارم بعد از آن تماس تلفني معروف از كانديداتوري شوراي پنجم انصراف داد و چند هفته بعد در صحن شورا وقتي اسماعيل دوستي با محمد حقاني درگير شد، دوستي اين جمله را به حقاني گفت:« تو اين كارها را مي كني چون مي خواهي قائم مقام شهردار بشوي.» كه البته اين حرف ها از طرف محمد حقاني تكذيب شد.
با وجود اين حالا احتمال حضور او در معاونت خدمات شهري كم نيست چرا كه سابقه حضور در اين معاونت را در دوره كرباسچيان هم دارد. ولي ا.. شجاع پوريان، عضو شوراي چهارم شهر تهران كسياستکه براي حوزه فرهنگي و اجتماعي شهرداري مطرح است و البته اسماعيل دولتي هم خودش گفته كه به شهرداري راه خواهد يافت اما حضور او در ليست نجفي بعيد است.
فاطمه دانشور هم يكي از زناني است كه رئيس دولت اصلاحات نظر مثبتي بر او دارد و حضور او در حوزه زنان يا آسيب اجتماعي دور از انتظار نيست. محمد مهدي تندگويان، برخي شهرداران دوره غلامحسين كرباسچي و مرتضي الويري گزينه هاي ديگري هستند كه در اين مدت مطرح شده اند.
نیره خادمی، محمد باقرزاده
- 16
- 6