امیرحسین میراسماعیلی- با انتخاب محمدعلی نجفی به عنوان شهردار جدید تهران، امپراتوری محمدباقر قالیباف سرانجام پس از ۱۲ سال پایان یافت و حالا فرصت مناسبی است تا نگاهی به عملکرد و آثار به جا مانده از مدیریت طولانی او بر پایتخت ایران داشته باشیم. غیر از رسانههای وابسته به شهرداری تهران و نهادهای خاص، رویکرد تمام رسانههای مستقل و آزاد در سالهای اخیر نگاهی انتقادی و پرسشگر از قالیباف بوده است؛
سوالاتی که هر بار از سوی سردار مشهدی بیپاسخ مانده و هیچ دادگاه و محکمهای نیز در تمام این سالها او را برای پاسخگویی به این شبهات دعوت نکرده است. استخدامهای بیضابطه در شهرداری و مترو، تراکمفروشیهای غیرقانونی، بدهی چند هزار میلیاردی، نابودی بسیاری از باغات و فضاهای سبز، فاجعه پلاسکو و همچنین پرونده معروف املاک نجومی از برجستهترین نقاط ضعف عملکرد کاندیدای دائم انتخابات ریاست جمهوری است و او در شرایطی صندلی مدیریت خود در خیابان بهشت را واگذار کرده که دقیقا مشخص نیست مردم پایتخت با چه هزینهای باید تاوان اشتباهات و تخلفاتش را بدهند و اصلا آیا تهران میتواند مجددا به شهری مطلوب برای زندگی تبدیل شود؟
بسیاری از منتقدان شهردار سابق تهران معتقدند او در تمام این سالها از منصبش به عنوان پلی برای رسیدن به ریاست جمهوری استفاده کرده و سه بار کاندیداتوریاش در سالهای ۸۴، ۹۲ و ۹۶ نیز موید میل عجیبش برای رسیدن به قدرتی بیشتر است. برای نمونه در طول مذاکرات فشرده محمدجواد ظریف و تیمش با شش قدرت دنیا که در نهایت به توافق برجام ختم شد، بسیاری از بیلبوردهای شهرداری تهران به تخریب تیم مذاکرهکننده اختصاص یافت تا افکار عمومی را نسبت به حسن روحانی و دولتش ناامید کند.
سهشنبهشب هفته گذشته و در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو سیما، تریبونی یکطرفه به قالیباف داده شد تا بتواند از عملکرد ۱۲ سالهاش دفاع کند اما در میان دفاعیات او هم برخی صحبتهای متناقض و نگرانکننده بیان شد تا بیشتر برای آینده شهر تهران نگران باشیم. او پس از تعریف و تمجید از عملکردش در مدیریت مترو تهران گفت: «مجموع بدهی شهرداری ۱۵ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان است که تمام این مبلغ را به اشخاص و شرکتهای غیردولتی بدهکاریم. هیچگونه بدهیای به دولت نداریم و ۱۹ هزار میلیارد تومان نیز از دولت طلب داریم که اگر این پول به حساب شهرداری واریز شود، آنگاه تقریبا چهار هزار میلیارد تومان به سرمایههای شهرداری اضافه خواهد شد.»
او در حالی از طلب ۱۹ هزار میلیارد تومانی از دولت میگوید که وزارت امور اقتصادی و دارایی رسما اعلام کرده که نهتنها دولت به شهرداری تهران بدهی ندارد بلکه ۳۲۳۰ میلیارد تومان هم از شهرداری طلبکار است. سخنان محمدمهدی تندگویان، نایب رییس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر قبلی را هم بشنوید: «این یک واقعیت است که شهرداری تهران پروژههایی نیمهکاره دارد که باید تکمیل شود.
بر همین اساس اعلام میکنم مجموع بدهی شهرداری تهران با جمع پروژههای باقیمانده بیش از ۴۵ هزار میلیارد تومان است!» حال با این اوصاف که دولت خودش را بدهکار نمیداند و عضو شورای شهر نیز بدهی واقعی شهرداری را ۴۵ هزار میلیارد تومان اعلام کرده، شهردار بعدی چگونه میتواند این میزان بدهی را پرداخت کند؟
او در ادامه آن برنامه و در پاسخ به سوال مجری درباره ماجرای املاک نجومی تصریح کرد: «کل املاکی که شهرداری تهران در ۱۲ سال گذشته بر اساس مصوبه شورای شهر فروخته، حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان است اما در این مدت ۲۲ هزار میلیارد تومان املاک برای شهرداری خریداری شده است.»
با فرض صحت ادعای محمدباقر قالیباف و افزایش داراییهای شهرداری، ربط این ماجرا با تخلف بیش از دو هزار میلیارد تومانی شهرداری در تخفیفهای نجومی به اعضای شورای شهر و افرادی خاص چیست و چرا قالیباف هیچ اشارهای به نتیجه تحقیقات قوه قضاییه و اثبات تخلفاتش نکرد؟ پروندهای که توسط یاشار سلطانی و با همکاری احمد حکیمیپور افشا شد و به زندانی شدن یاشار سلطانی انجامید اما پس از گذشت ماهها و با دعوت قالیباف از احمد توکلی برای بررسی دقیق پرونده، مشخص شد تخلفات بیشماری رخ داده و توکلی با وجود رفاقت دیرینهاش با قالیباف، چند روز قبل هم برای دفاع از یاشار سلطانی و اثبات بیگناهیاش در دادگاه حاضر شد.
املاک نجومی و انکار همیشگی قالیباف
سال گذشته بود که سایت معمارینیوز به مدیرمسوولی یاشار سلطانی، متن نامه سازمان بازرسی کل کشور را منتشر کرد که در آن نام و میزان تخفیف ارائهشده توسط شهرداری تهران به دهها نفر و چندین تعاونی خاص افشا شد. تخلفات منتشرشده شامل واگذاری و فروش املاک و اراضی با کاربری مسکونی، تجاری، اداری و خدماتی با بیش از صد هزار مترمربع به مدیران، معاونان، اعضای شورا و تعدادی از افراد حقیقی بوده است. در این افشاگری همچنین تاکید شد که در نتیجه اعمال تخفیفهای ۵۰ درصدی و ارزیابی غیرواقعی املاک برای واگذاری به افرادی خارج از شهرداری به قیمت میانگین هر مترمربع دومیلیون تومان، بیش از دوهزار و ۲۰۰ میلیارد تومان از اموال عمومی مردم به حراج گذاشته شده است.
بد نیست صحبتهای شهردار جدید تهران را نیز مدنظر قرار دهیم. محمدعلی نجفی میگوید: «هیچ یکپارچگی اطلاعاتی در شهرداری تهران وجود ندارد و رقم مطالبات شهرداری به ویژه در حوزه وصول چکها مشخص نیست و از آشفتگی بسیاری برخوردار است. همچنین وزارت امور اقتصادی و دارایی عقیده دارد که دولت بیش از سه هزار میلیارد تومان از شهرداری طلبکار است. امروز شهرداری تهران در حالی یک انتشارات بزرگ به راه انداخته که انتشاراتهای داخلی رو به ورشکستگی هستند. در کجای دنیا شهرداری یک روزنامه سراسری کاملا سیاسی دارد؟
البته این گفته من به این معنا نیست که همین فردا همشهری را تعطیل خواهم کرد اما مقرر است که ما به شهر خدمت کنیم نه اینکه مردم خدمتگزار ما باشند. مدیریت ۱۲ سال گذشته را قطعا درست نمیدانم چرا که آمرانه بوده و از اشکالات اساسی برخوردار است. آوردن مدیران از بیرون مجموعه شهرداری تهران آن هم تنها از یک یا دو دستگاه کار درستی نبوده و رویکردهای انسانی در مدیریت قالیباف به هیچ عنوان مورد قبول نبوده و شهر ما انسانمحور نیست.»
تراکمفروشی تهران را به شهری سنگین تبدیل کرد
تراکمفروشیهای عجیب جناب شهردار نیز یکی از حاشیههای پررنگ پرونده او بوده است و در چند سال اخیر کار به جایی رسید که در کمتر کوچههای تنگ و باریکی شاهد برجهای بیش از شش طبقه نباشیم. شهرداری که با شعار مدرن کردن زندگی مردم پا پیش گذاشت اما حالا خروجیاش غیب شدن آسمان برای بسیاری از تهرانیها ست.
حسن روحانی، رییسجمهور ایران سال قبل در همایشی با همین عنوان و در انتقاد مستقیم از شیوه مدیریتی قالیباف گفته بود: «درآمدهای شهری ما اگر خدای ناکرده از منابع نادرست تامین شود و بنا باشد تا یک شهردار با فروختن فضاهای عمومی متعلق به مردم درآمد کسب کند، از لحاظ قانونی، فرهنگی و دینی مرتکب تخلفی نابخشودنی شده و حتما باید با او برخورد شود. هدیه دادن تراکمی عظیم به سرمایهداری که میتواند همه خانههای یک محله را تحت تاثیر قرار دهد و تماشای آسمان را برای هزاران نفر سخت کند، آیا صحیح است؟ باغات شهر را نابود میکنند و به جایش برجهایی بیقواره میسازند و سپس چند نهال درخت میکارند تا کارشان را توجیه کنند. آیا این اتفاق به نفع مردم است؟ بدترین درآمد برای شهرداری، فروختن حقوق مردم و نابودی فضای سالم شهرهاست. همانطور که حق نداریم تا ساختمانهای قدیمی و متعلق به میراث فرهنگی را ویران کنیم، حق قطع درختان را نداریم و شهرداران به جای کسب درآمد نامشروع به فکر درآمدی سالم باشند.»
استخدامهای بیضابطه و غیرقانونی
محمدعلی نجفی در برابر چندهزار استخدام غیرقانونی در شهرداری تهران چگونه تصمیم خواهد گرفت؟ تخلفی عظیم که توسط رحمتالله حافظی، عضو شورای شهر تهران افشا شد: «سازمان بازرسی کل کشور در گزارش ۹۳ صفحهای خود در مورد شرکت بهرهبرداری مترو تهران نسبت به جذب ۴۲۰۰ نفر نیروی مازاد طی سالهای ۹۱ و ۹۲ اعلام تخلف کرده است.
پرسنلی که تعداد آنها ۸۲ درصد افزایش داشته و میزان حقوق و اضافه کاری آنها از حدود چهار میلیارد تومان در سال ۹۰ به حدود ۱۵ میلیارد تومان در سال ۹۲رسیده، یعنی معادل ۲۷۵ درصد افزایش یافته و سرانه حقوق پرسنل این شرکت وابسته به مترو تهران نیز بین ۹ تا ۱۱ میلیون تومان است. ۴۰۰ نفر از پرسنل جذب شده توسط این شرکت بالای ۴۰ سال سن دارند که مدرک تحصیلی ۵۰ درصد این افراد زیر دیپلم بوده و ۳۰ درصد افراد زیر پنجم ابتدایی یا بیسواد هستند. نکته مهم دیگر هم اینکه ۳۰۰ نفر از نیروهای شرکت بهرهبرداری مترو منتسب به افرادی خاص هستند که در گزارش سازمان بازرسی کل کشور با ذکر نام از آنها یاد شده است.»
حافظی در آن جلسه شورای شهر و در مجادله کلامی با رییس شورا که مثل همیشه از قالیباف دفاع میکرد، از چندین مداح و مقامات لشکری و کشوری نیز نام میبرد که توانستهاند اقوام و آشنایان خود را بدون طی پروسه رسمی در مترو تهران استخدام کنند.
ولیالله شجاعپوریان دیگر عضو شورای شهر تهران هم درباره همین موضوع میگوید: «آقای قالیباف ۱۲ سال مدیریت شهری تهران را در اختیار داشته و با یک بررسی ساده متوجه میشویم که در طول این سالها تعداد پرسنل شهرداری از زیر ۲۵ هزار نفر در سال ۸۲ به بالای ۶۵ هزار نفر در سال ۹۶ رسیده است یعنی حداقل ۴۰ هزار نفر در طول این ۱۳ سال جذب شدهاند اما جز دو مورد آزمون استخدامی برای تبدیل وضعیت نیروهای داخلی، هیچ مکانیسم شفاف و آزمونی برای جذب نیروهای جدید در شهرداری تهران تعریف نشده است.
بخش زیادی از این ۴۰ هزار نفر با توصیه و سفارش و بدون ضابطه جذب شهرداری شدهاند و متاسفانه روال اداری شهرداری بیش از آنکه منطبق بر اصول شایستهسالاری و تخصص باشد، منطبق بر روابط بوده است. شهردار بعدی تهران شرایط سختی را پیشرو دارد و واقعیت آن است که شهرداری تهران با انبوه مطالبات و دیون و پروژههای نیمهکاره و معضلات متعددی روبهرو خواهد بود. بخش زیادی از بودجه شهرداری صرف هزینههای جاری و حقوق و دستمزد پرسنل میشود و بسیاری از شرکتها و موسسات اقماری شهرداری بدون هیچ سازوکار روشنی در حوزههای مختلف مشغول به فعالیت هستند.»
در اتفاقی غمانگیز ویرانی پلاسکو نیز گوشهای دیگر از کیفیت مدیریت جهادی آقای شهردار هویدا شد. اینکه کوچکترین نظارتی از سوی شهرداری روی ساختمانی تجاری با قدمت بیش از ۵۰ سال وجود نداشت و همین نکته موجب آتش گرفتن و در نهایت کشته شدن ۲۲ نفر از هموطنانمان شد. همچنین امکانات بسیار ابتدایی سازمان آتشنشانی تهران هم ضعف دیگری از مدیران شهرداری تهران را آشکار کرد، مخصوصا آنجایی که یکی از اعضای شورای تهران اعلام کرد که در صورت تجهیز تمام آتشنشانان به یک بیسیم ساده میشد قبل از فروپاشی پلاسکو
آنان را باخبر کرد تا از آن خارج شوند. در گزارش کمیته مستقل بررسی دلیل وقوع پلاسکو، بیشترین تقصیر متوجه شهرداری تهران شد و قالیباف نیز خود در مصاحبهای اعلام کرد که سازمان تحت مدیریتش بارها به مالک این مجتمع اخطارهای لازم را داده و به دلیل اینکه علاقهای به بیکار شدن چندصد نفرشاغل پلاسکو را نداشته، از پلمب کردنش جلوگیری کرده است! حال سوال این است که چه زمانی باید به این اقرار او در تمکین نکردن از قانون که نتیجهاش کشته شدن ۱۶ آتشنشان و ۶ شهروند بود، توجه شود و او برابر قانون محاکمه شود.
در نهایت دوران حکمرانی محمدباقر قالیباف در پایتخت ۱۴ میلیونی ایران به پایان رسید اما با این آثار بهجا مانده از او چه باید کرد؟ شهری که مردمانش در میان هجمهای عجیب از دود و آهن به زندگی ادامه میدهند و در انتظار یک منجی برای رهایی از این وضعیت هستند. امیدواریم محمدعلی نجفی دیگر برنامهای برای حملات گازانبری به دستفروشهای بیپناه نداشته باشد و با همکاری و تعامل با دولت بتواند شغلی مناسب و دائمی برای آنها مهیا کند.
امیدواریم توسعه شهر تهران زین پس انسانمحور باشد و قشر ضعیف جامعه دیگر زیر چرخهای برنامههای مدرنیزه کردن تهران له نشوند. امیدواریم عقلانیت و انساندوستی سرلوحه برنامههای محمدعلی نجفی و شورای شهر جدید قرار گیرد.
محمدعلی نجفی از بزرگان اصلاحات و وزیر سابق آموزشوپرورش که در دولت یازدهم نیز مشاور روحانی بود، درحالی روز پنجشنبه ۱۹ مرداد ۹۶ به سمت شهردار تهران برگزیده شد که اتفاقات عجیب و نامناسبی طی انتخاب او از سوی شورای شهر پنجم رقم خورد. از دو سه هفته قبل که هشت نفر به عنوان نامزدهای نهایی شهردار تهران در رسانهها مطرح شدند و کمکم برخی از آنان انصرف دادند، در نهایت قرار شد پنجشنبه گزینه نهایی برای شهردار تهران از میان چهار نامزد باقی مانده محمدعلی نجفی، حسین مرعشی، الهه کولایی و محسن مهرعلیزاده انتخاب شود.
بر این اساس روزهای چهارشنبه و پنجشنبه به ارائه برنامه کاندیداها در حضور خبرنگاران اختصاص پیدا کرد تا پس از آن رایگیری صورت گیرد. بماند که رایگیری و مرحله اصلی آن شورای شیشهای که مدنظر اعضای شورای پنجم است، محقق نشد و بدون حضور خبرنگاران صورت گرفت و بررسی آن در این مقال نمیگنجد اما موضوع مهم آنجاست که به چه دلیل وقت و انرژی این همه رسانه و هزینه بالا برای ارائه برنامه کاندیداها صرف شود که نهتنها در نکاتی به هم شباهت داشت!
بلکه همان لحظات اعلام برنامه ناگهان مرعشی میگوید مرا در رایگیری شرکت ندهید و آقای مهرعلیزاده هم قصد انصراف دارد؟ خب اگر قرار بود انتخاب و اشتراک همه اعضای شورا روی آقای نجفی باشد و پروسه رایگیری وجود نداشته باشد و همه نامزدها انصراف دهند تا بدون رایگیری نجفی شهردار تهران شود، چه نیازی به شنیدن برنامهها و طرح سوالات اعضا و وارد کردن امثال کولایی در این پروسه بود؟ اتفاقی که روز پنجشنبه رخ داد، به نمایشی صوری برای ارائه دموکراسی انتخاب شهردار تبدیل شد. در اینکه حضور نجفی در شهرداری تهران امری بسیار مثبت است
تردیدی وجود ندارد اما نحوه انتخاب وی به نوعی به بازی با رسانهنگاران و مردم تبدیل شد طوری که حجت نظری پس از انتخاب نجفی به عنوان شهردار در توئیتر خود عنوان کرد موافق این رویه برای انتخاب نبوده است و این نشان میدهد گویا بین اعضای شورا هم اختلاف نظرهایی در این خصوص ایجاد شده است. با این اوصاف فعلا مهم حضور نجفی در شهرداری تهران است و میراث تلخی که از قالیباف برای او باقیمانده. باید منتظر ماند و دید عملکرد نجفی چه خواهد بود.
- 11
- 3