رحمت‌الله حافظي روز گذشته شايد در آخرين تذکرهاي خود به شهرداري تهران از تخليه حساب‌هاي سازمان بازنشستگي و نامشخص‌بودن تکليف ٢٨ ميليارد تومان داخل اين حساب‌ها خبر داد و خواستار توضيح و شفافيت در اين زمينه شد. رئيس کميسيون سلامت، محيط زيست و خدمات شهري شوراي شهر تهران با تأکيد بر اینکه سازمان بازنشستگي شهرداري در سال‌هاي گذشته بدون دريافت مجوز از شهرداري، چند حساب بانکي افتتاح کرده است،
گفت که اين حساب‌ها در بانک تجارت شعبه رودکي تهران افتتاح شده و به‌تازگي موجودي اين حساب‌ها تخليه شده اما مجدد به حساب سازمان بازنشستگي واريز نشده است. او موجودي اين حساب‌ها را بر حسب اطلاعات غيررسمي حدود ٢٨ميليارد تومان اعلام کرد و گفت: شماره حساب اول ٣٢٨٥٠٣٨١٩، حساب دوم ٣٢٥٠٣٦٨٩، حساب سوم ١٥١٧٧٤١٧٢ و حساب چهارم ١٥١٧٢١٧٦١ بانک تجارت شعبه رودکي به نام سازمان بازنشستگي شهرداري است و حالا از آقاي شهردار مي‌خواهم مجوز افتتاح اين حساب‌ها و پرينت ورودي و خروجي اين حساب‌ها را به شورا ارائه دهد.
او در ادامه به مکاتبه شهردار تهران با رئيس شوراي شهر در تاريخ سوم تيرماه امسال به استناد تفاهم‌نامه يکپارچه‌سازي فرايند حسابرسي اشاره کرد و در ادامه گفت: ١٩ آبان ٩٤ بين شهردار تهران و رئيس شوراي شهر تهران براي يکپارچه‌سازي حسابرسي، تفاهم‌نامه‌اي مبادله مي‌شود که حدود ٤٠ روز بعد و پس از مطلع‌شدن اعضاي شورا از محتواي آن، اين تفاهم‌نامه با ٢٠ امضاي اعضاي شورا مورد اعتراض واقع مي‌شود
زيرا اين تفاهم‌نامه باعث مي‌شود جنبه نظارتي شورا که در قانون، صراحتا يکي از کارويژه‌هاي اختصاصي شوراست، مخدوش شود. در ادامه هم مهندس چمران متن تفاهم‌نامه را در صحن به رأي گذاشته و نهايتا اين تفاهم‌نامه ابطال می‌شود. حافظي تأکيد دارد که باوجود اين مخالفت و ابطال، در مکاتبات اخير آقاي شهردار با رئيس شورا به اين تفاهم‌نامه استناد شده است.
اين تذکر، توضيح نه‌چندان کامل معاون هميشه حاضر شهردار تهران در جلسات شورا را به همراه داشت و ناصر اماني گفت: شماره حساب‌ها ١٠ سال قبل افتتاح شده؛ چراکه اين سازمان آيين‌نامه مالي جداگانه‌اي دارد و از هيئت‌مديره اين مجموعه دستور مي‌گيرد. درباره برداشت‌ها هم من پرسيدم، گفتند که ممکن است برخي اين حساب‌ها را با حساب شهرداري اشتباه بگيرند و از اين حساب برداشت کنند و به اين دليل فعلا آن حساب‌ها را خالي کرده‌اند.
معاون شهردار درباره اينکه چه کساني و چه مرجعي ممکن است از اين حساب‌ها برداشت کند توضيحي نداد. حافظي از اين توضيح قانع نشد و نامه‌اي را از مدير بازرسي سازمان بازنشستگي که در آن اعلام کرده بود ١٢ ميليارد از حساب‌هاي اين سازمان برداشته شده و اطلاعات کافي درباره اين حساب‌ها وجود ندارد، قرائت و تأکيد کرد که اين پاسخ‌ها، پاسخ اصلي نيست.
مهدي چمران، رئيس شوراي شهر تهران هم در حمايت و تأييد حافظي دو بار از معاون شهردار تهران پرسيد که اين پول جابه‌جاشده کجا رفته است که معاون شهردار جوابي نداشت و گفت «نمي‌دانم». چمران هم تأکيد کرد که اگرچه داشتن حساب يا اخذ مجوز آن ممکن است مشکلي نداشته باشد اما بايد براي اين جابه‌جايي پول از حساب سازمان بازنشستگي شهرداري تهران به شکلي شفاف توضيح داده شود.
در نهايت هم قرار بر اين شد که معاون شهردار توضيحات مربوط به اين جابه‌جايي ٢٨ ميليارد توماني را در جلسه بعدي ارائه کند.
بر اساس اين گزارش، رحمت‌الله حافظي در آخرين روزهاي شوراي شهر تهران، آخرين نطق پيش از دستور خود را ارائه و اعلام کرد که همه تلاش‌ها، بحث‌ها و گفت‌وگوها در چهار سال گذشته در راستاي انجام مأموريت‌ها و براي انجام وظايف نمايندگي و براي حفظ صرفه و صلاح شهروندان بود و هيچ زاويه‌اي با اشخاص نداشته‌ايم و تندي کلام و تذکراتمان ناشي از تلخي و تندي آسيب‌هاي شهري که شهروندان و موکلينمان را تهديد مي‌کرده و ناشي
از احساس سنگيني مسئوليت نمايندگي بوده است. او درعين‌حال پوزش خود را از ناراحتي‌هاي احتمالي في‌مابين همکاران شورا بيان کرد و گفت: اميدوارم کدورت‌هاي احتمالي را از ذهن و دل پاک كرده و اين منش را تنها و تنها در ايفاي بخشي از وظايف نمايندگي تلقي کنند. او درعين‌حال تأکيد کرد که در چهار سال گذشته آنچه در توان داشته براي ايفاي وظايف تعريف‌شده به كار گرفته و با اين وجود به خاطر کوتاهي‌ها و قصور احتمالي از تمامي شهروندان عذرخواهي کرد. او در نطق خود به بررسي توفيق يا عدم توفيق شوراها در چهار دوره اخير پرداخت و گفت: موضوع مغفول‌مانده و مورد تأکيد، بُعد نظارتي شوراست،
اگر در دوره گذشته در مقررات‌گذاري توفيق نسبي داشته‌ايم، در حوزه نظارتي خصوصا در دو حوزه مالي و شهرسازي توجه بيشتر لازم است؛ البته در ساير حوزه‌ها نيز مشکلاتي داشته‌ايم ولي نظارت بر اين دو حوزه مهم‌تر تلقي مي‌شود. اين نکته به معناي عدم تلاش کميسيون‌هاي تخصصي نبوده ولي به واسطه استراتژي‌هاي ناهمگون در ساختار اجرائي، اين دو حوزه نياز به نظارت و بازنگري جدي دارند. سازمان بازنشستگی شهرداری تهران یکی از مجموعه‌های در حاشیه؛ اما پرحاشیه شهرداری تهران بوده است که در سال‌های اخیر شورای شهر تلاش زیادی برای ایجاد سازوکار مالی شفاف برای آن داشته است؛
اما اینکه چقدر تابه‌حال موفق بوده، باید مورد اذعان اعضای شورا قرار گیرد. علی‌الحساب باید گفت این مجموعه نقاط ابهام زیادی دارد که از‌جمله محسن سرخو در شهریور سال گذشته در تذکری به شهردار تهران گفت: در سال ۱۳۹۲ کمیسیون تهاتر، فروش و اداره املاک و مستغلات شهرداری تهران به تصویب رسید و تعاونی مسکن کارکنان شهرداری تهران تأیید شد.
زمینی به مساحت بیش از پنج‌هزار مترمربع واقع در محله «ازگل» در منطقه یک تهران در اختیار تعاونی مسکن سازمان بازنشستگی شهرداری تهران قرار گرفت که ارزش آن در ابتدا ۳۰ میلیارد تومان برآورد شد. رئیس کمیته حمل‌ونقل شورای شهر افزود: با تصویب ارائه تخفیف ۵۰درصدی ارزش این ملک به ۱۵ میلیارد تومان رسید و سرانجام قرار شد که این ملک در اختیار کارکنان شهرداری تهران قرار بگیرد.
چمران: به شامات می‌روم
شرق: بیشتر مردم مهدی چمران را به‌واسطه برادر شهیدش و در ادامه با ریاست بر شورای شهر تهران می‌شناسند. به‌این‌ترتیب اینکه او جانشین فرمانده ستاد جنگ‌های نامنظم (مصطفی چمران) بوده و زمانی رئیس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده و و برخی از مسئولیت‌های فرهنگی و اجرائی ديگري داشته، چندان در ذهن عموم مردم نیست. چمران پس از ١٢ سال ریاست بر شورای پایتخت این روزها زیاد مخاطب این سؤال قرار می‌گیرد که بعد از شورا چه خواهد کرد؟ او در دوره پنجم سرلیست اصولگرایان بود اما لیست اصولگرایان، منتخب مردم تهران نبود و حدود ٦٥٠ هزار رأی او در عین بی‌سابقه‌بودن بین آرايی که در این سال‌ها کسب کرده است، در مقابل رأی نفرات بالاتر اختلاف زیادی داشت و او تبدیل به اولین علی‌البدل شورای پنجم شد. «شرق» روز گذشته در همین رابطه از او پرسید:
پس از شورا چه برنامه‌ای داريد؟
برنامه که برای خودمان است اما برنامه دارم.
یعنی به دانشگاه می‌روید؟
دانشگاه که هستم ولی شاید ایران نباشم.
کجا می‌روید؟
شامات.
چطور و کی می‌روید؟
این را دیگر نمی‌گویم، امنیتی است. هنوز برنامه‌ها جور نشده است. بالاخره ما چریک بوده‌ایم و می‌توانیم آنجا هم برنامه‌ریزی کنیم. البته ما قبلا هم رفته‌ایم و آمده‌ایم و کسی خبردار نشده است.
یعنی این بار هم می‌روید و صدایش در‌نمی‌آید؟
نمی‌گذاریم صدایش در‌بیاید. حتی در روزهای آخر جنگ ٣٣روزه لبنان آنجا بودم و درست در بنت‌جبیر بودم؛ جایی که اسرائیلی‌ها هنوز تانک و جنازه‌هایشان را نبرده بودند و آتش‌سوختگی‌شان می‌آمد.
پس اینجا هم می‌روید در خط مقدم؟
حالا باید ببینیم.
معصومه اصغري
- 11
- 1
