به گزارش شفقنا ، مهاجرت پدیده ای است که از دیرباز بر بسیاری از کشورها سایه انداخته و به دلایل مختلف مردم را مجبور به ترک سرزمین های خود نموده است و زیان های جبران ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و انسانی به را بر جوامع وارد کرده. اگر چه این پدیده برای تمامی جوامع یک امری رایج است و هیچ کشوری از جمله ایران از آن در امان نیست، بطوریکه مرکز تحقیقات پیو در تازه ترین گزارش خود درباره مهاجرت در کشورهای مختلف جهان به بررسی این موضوع پرداخته است. در این میان آمار مربوط به مهاجرت در ایران و بالعکس در فاصله سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۳ مورد ارزیابی قرار گرفته که حاکی از آن است در حال حاضر بیش از ۱ میلیون و ۶۰ هزار ایرانی در خارج از کشور زندگی می کنند که در این میان آمریکا با پذیرش ۳۹۰ هزار نفر مقصد اول مهاجران ایرانی طی دو دهه اخیر محسوب می شده و بعد از آن کشورهایی نظیر؛ آلمان، کانادا، انگلیس، سوئد، استرالیا، هلند، فرانسه، ترکیه و … قرار دارند.
زندگی بیش از دو و نیم میلیون افغانستانی در ایران
اما نکته قابل توجه در خصوص مهاجرت این است که این پدیده طی سال های اخیر با نام کشور افغانستان و مردم آن عجین شده است و افغانستان یکی از کشورهایی به شمار می رود که بالاترین آمار مهاجران را به خود اختصاص داده است و در این میان ایران مقصد اول مهاجران افغانستانی به شمار می رود.
بر اساس آمار وزارت امور مهاجرین کشورافغانستان که در سال ۱۳۹۶ منتشر شد بیش از دو میلیون افغانی در ایران زندگی می کنند که بیش از نیمی از آنها بدون پاسپورت و بصورت غیرقانونی وارد کشور شده اند، این در حالی است که وزارت کشور ایران اعلام کرده است که بیش از دو میلیون ۵۰۰ هزار افغانی در کشور ما زندگی می کنند.
نقطه شروع مهاجرت
در ایران بیشترین مهاجرت افغانها در سال های ابتدایی جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد. امام خمینی در یکی از سخنرانیهای خود با استقبال از مهاجرت افغانها گفتند: “آوارههایی که از افغانستان الان در ایران هستند و مشکلات زیادی دارند… البته ملت خیلی کمک میکند در همه این امور، لکن اینطور نیست که کمک ملت کافی باشد… دولت است که متکفل این امور است و مسئول این امور است… و همینطور مهمانهایی که داریم، خوب افغانستانی هستند، مسلمان هستند یا فرض کنید که عراقی هستند یا بیچارهها را از خانههایشان دور کردند، مالشان را بردند، خودشان را فرستادند اینجا، خوب باید چه کرد با اینها؟ نباید اینها را پذیرایی کرد؟ ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند، ما باید از آنها پذیرایی کنیم. خدمت کنیم به آنها و این دولت است که دارد این کارها را میکند”.
بنیانگذار انقلاب اسلامی، بسیج و سپاه پاسداران را مکلف کرد تا با افغانهای مهاجر همکاری کنند بنابراین به تدریج حدود سه میلیون افغان وارد ایران شدند.دلیل مهاجرت افغان ها به ایران بر کسی پوشیده نیست نبود امنیت، جنگ، خشونت، فقر، بیکاری و…… از مهم ترین دلایل مهاجرت افغان ها به شمار می رود و وجود اشتراکات فرهنگی، قومی، دینی، زبانی و جغرافیایی نیز موجب شده است آنها ایران را به عنوان مقصد اول خود برای ورود برای مهاجرت انتخاب کنند.
سهم ۱۰ درصدی افغانستانی ها در بازار کار ایران
اگر چه کارگران افغانستانی با جمعیت ۲ میلیونی حدود ۱۰ درصد بازار کار در ایران را در دست دارد و حضور کارگران افغانستانی در ایران اعتراض بسیاری از کارگران ایرانی را برانگیخته و اعتراضها و تظاهراتهای متعددی برای مقابله با اشتغال اتباع بیگانه را موجب شده است.
نقش موثر در دوران جنگ
دولت ایران نیز محدودیتهای متعددی از جمله ممنوعیت بهکارگیری کارگران خارجی در دستگاههای دولتی و عمومی غیردولتی را تعیین کرده و از تمامی دستگاههای دولتی، عمومی غیردولتی، شرکتها و پیمانکاران آنها خواسته که کارگران مورد نیاز خود را تنها از نیروی کار ایرانی تأمین کنند و مجازاتهای متعددی از جمله حبس و جزای نقدی را برای کارفرمایان متخلف تعیین کردهاست.اما نمیتوان نقش افغانها را در سازندگی ایران در دوران جنگ و پس از جنگ نادیده گرفت. تعدادی از همین افغانها در جهبه جنگ مقابل عراقیها برای دفاع از ایران به شهادت رسیدند. در زمانی که ایران به علت جنگ با عراق دچار بحران نیروی کار بود بخش زیادی از افغانها در اموری مانند کشاورزی، دامداری و ساخت و ساز بهعنوان نیروی کار ارزان قیمت مشغول به کار شدند و به تدریج ایران تنها خانه برخی از مردم مهاجر افغان شد.
اکنون نیز بیش از ۳۰ سال است که از مهاجرت تعدادی از خانوادههای افغان به ایران میگذرد. ولی قوانین، همچنان سخت گیرانه و زندگی مهاجران در ایران بسیار دشوار است. خانوادههایی که در دهه های ۵۰ و ۶۰ دروازههای ایران را به روی خود باز دیدند و زندگی در افغانستان را رها و به ایران مهاجرت کردند، در ایران صاحب فرزند شدند و ساختار فکری و شیوه زندگی فرزندانشان را با قوانین ایران پرورش دادند. اما هنوز پس از گذشت سه دهه از حقوق کامل شهروندی، آموزش رایگان، بیمه تامین اجتماعی، احترام و امنیت برخوردار نیستند.
نگاه هایی که افغانستانی ها را آزار می دهد
«جمعه» یکی از مهاجران افغانستانی ساکن تهران است که از سال ۹۳ کشورش را به مقصد ایران ترک کرده و در این مدت زندگی با فراز و نشیبی را سپری کرده است. بطوریکه زندگی او می تواند نمونه ای از وضعیت جامعه مهاجران افغان در کشور باشد متاسفانه باید گفت در کشور ما به دلایل مختلف و به رغم سال ها میزبانی و پناه دادن به افغانستانی ها نوعی نگاه منفی نسبت به این مهاجران وجود دارد و نگاه قالبی و توهین آمیز برخی مردم در جامعه بیش از هر چیزی این مهاجران را آزار می دهد.
وقتی وارد ایران شد ۱۷ سالش بود نوجوانی که کار، غربت، فقر، نداری و مشکلات برایش ناآشنا نبود از همان بچگی که چشمش رو باز کرد و به خودش آمد دید تنها است و نه تنها تکیه گاهی ندارد بلکه باید تکیه گاه یک خانواده باشد، او خیلی زود فهمید که باید از همان کودکی مرد شود، مردی که بار یک خانواده را به دوش می کشد به همین دلیل از ۵ سالگی یعنی از همان دورانی که توانست اطرافش را بشناسد و زبان باز کند به جای بازی های کودکان و نشستن پشت نیمکت درس و کلاس، کار کرد حالا هم که در ۲۱ سال از زندگیش را سپری کرده است و به قول خودش “به اندازه یک مرد ۴۰ ساله تجربه دارد” سختی کشیده است شاید هم هیچ وقت طعم راحتی را نچشیده تا بداند راحتی چیست و چگونه است.
لیبلی به نام ” افغانی”
اینها مختصری از زندگی مهاجری رنج دیده ای است که با تصور ساختن زندگی بهتر از سال ۹۳ وارد ایران شده است، او در خصوص علت ترک کشورش و ورودش به ایران به خبرنگار شفقنا زندگی می گوید: حدود۴ سال وقتی که فقط ۱۷ سالم بود با کوله باری از امید و ساختن آینده بهتر از کشور جنگ زده وارد ایران شدم بگذریم که قبل از آن در ۱۵ سالگی چند ماهی را در بندرعباس کار کردم، اما از وقتی به ایران آمدم از همان ماه های اول دنبال کار گشتم پذیرفته بودم که حق انتخاب شغل را ندارم وهر کاری که درآمدش نیازهایم را برطرف می کرد را می پذیرفتم.
برای همین قید خوشی، تفریح و رفیق بازی را زدم و به عنوان کارگر ساختمانی در حاشیه های کرج کار کردم، ناسپاسی نمی کنم در این مدت توانستم در ایران کار کنم درآمد داشته باشم دوستان خوبی پیدا کنم اما خوب به هر حال هر چی هم گفته باشم باز هم مهاجر و مهم تر از آن افغانی هستم و یک افغانی در ایران هر چه قدر هم کاسب و بی شیله پیله باشد باز هم لیبلی به عنوان ” افغانی” را با خود به همراه دارد.
سختی های زندگی یک مهاجر
جمعه که دل پری از برخی نگاه ها و رفتار های بعضی مردم ایران به مهاجران افغانستانی دارد در پاسخ به سوالم که می پرسد علت مهاجرت به ایران چی بود؟ می گوید: از وقتی خودم را شناختم پدرم را ندیدم یعنی مادرم می گوید پدرم وقتی من ۶ ماهه بود از دنیا رفت و من به همراه یک خواهر و چهار برادر که ( همه ازدواج کرده و خانواده تشکیل دادند) بدون پدر، بزرگ شدیم و به همین دلیل هر کدام از ما یادگرفتیم باید گوشه ای از مخارج زندگی را تامین کنیم و من از ۵ سالگی کار دستفروشی را شروع کردم تا چشمم را باز کردم دیدم ۱۷ سالم شده و من هنوز در به در یک لقمه نان برای خود و خانواده ام هستم.
او ادامه می دهد: من ابتدای ورودم به ایران پاسپورت با مجوز یکساله داشتم می توانستم از امکانات تحصیل این کشور استفاده کنم به همین دلیل بعد از پیدا کردن شغل به چندین اماکنی که افغان ها تشکیل داده بودند مراجعه کردم اما چون این اماکن ها در محلات مسکونی دایر بود از نظارت یا دخالت نیروی پلیس و مداخلات برخی مردم دور نبود بنابراین بعد از چند ماه قید درس و سواد را زدم و ترجیح دادم همان فرصت را به کار کردن اختصاص بدهم الان هم که حدود سه سالی پاسپورتم را تمدید نکردم از امکانات رفاهی، تحصیل و غیره محروم هستم بطوریکه نمی توانم در بانک حسابی به اسم خودم داشته باشم و اگر دوستان ایرانی نبودند مشخص نبود چه سرنوشت در انتظارمان بود.
امنیت در کشور بیگانه چیزی از نگرانی ما کم نمی کند
جمعه می گوید: متاسفانه در کشورم من تنها کودکی نیستم که کار می کردم، مردم جنگ زده افغانستان به دلیل نداشتن امکانات تحصیلات و مشکلات مالی مجبور به مهاجرت می شوند و وقتی هم که از کشورمان دور می شویم شاید سایه امنیت بر سرمان بود اما با این وجود این مسئله چیزی از نگرانی ها و دلهره های ما کم نمی کرد چرا که خانواده، خانه و دوستان ما در افغانستان بودند و آنها زندگی و اصالت ما را تشکیل می دهند چگونه می شود شب را راحت سر بر بالش گذاشت وقتی از خانواده ات و پاره تنت دور بمانی.
جمعه در خصوص برخورد مردم ایران با او می گوید: من همواره معتقد هستم همه جا مردمان خوب و مردمانی بعضا بد وجود دارد نمی شود بطور مطلق کشوری را بد یا خوب توصیف کرد مطمئنا اگر خوبی کنید خوبی نیز خواهید دید اما این یک بیان کلی است من اگر چه آدم بدشانسی بودم اما تنها شانسی که در زندگی داشتم این بوده که با انسان های مومن و بااخلاق مواجه شدم به همین خاطر در ایران آزار و اذیت نشدم همانطور که گفتم من در این کشور توانستم کار داشته باشم پول پس انداز کنم اما واقعیت را هم نمی توانم انکار کنم که مهاجر بودن با مشکلاتی مواجه می شود مخصوصا اگر آن مهاجر از کشور جنگ زده ای مثل افغانستان باشد. بنابراین تبعیض همیشه در هر کشوری وجود داشته است.
افغانستانی ها در ایران بهای حضور خودشان را پرداخت می کنند
او ادامه می دهد: کاش می شد عمل تبعیض را فقط با یک کلمه تبعیض بیان کرد و به سادگی گذشت. مردمی که به امید شعار اسلام مرز ندارد، اسلام تبعیض ندارد و اسلام دین برادری و برابری است رهسپار یک کشور اسلامی می شود بنابراین انتظار ندارد بعضا مورد نابرابری و نابرادری قرار بگیرند و به تافته جدا بافته تبدیل شوند. متاسفانه گاهی برخورد کارفرمایان در ایران با نیروهای افغان ناعادلانه است و ما به جرم افغان بودن عادت کرده ایم بیشتر کار کنیم ولی کمتر پول بگیریم یا بعد از تصفیه حقوق کارگران ایرانی حق خود را دریافت کنیم. بنابراین باید گفت افغانستانی ها در ایران سربار نیستند و بهای حضور خودشان را پرداخت می کنند.
همسرم چشم به راه من است
جمعه که قبل از مهاجرت به ایران یعنی در سن ۱۷ سالگی در کشور خودش ازدواج می کند در خصوص معاشرت با خانواده های ایرانی می گوید: همه انگشتان دست مثل هم نیستند در ایران هم خانواده های هستند که دوستان و هموطنان ما با آنها معاشرت دارند و این خانواده ها در بیشتر مواقع با آنها هم دردی می کنند اما من ازدواج کردم همسرم در افغانستان چشم به راه من است من در ایران تنها هستم و به همین دلیل نمی توانم با خانواده ها معاشرت داشته باشم و تصمیم دارم اگر وضعیت مالی و اقتصادی خوبی داشته باشم به کشورم برگردم و در آنجا در حوزه ساخت و ساز سرمایه گذاری کنم.
به گزارش شفقنا زندگی، همه کشورها با توجه به جمعیت و وضعیت عمومی اقتصادی و گاهی سیاسی قوانین بعضاً سخت گیرانه یا برابر با دیگر شهروندان آن کشور برای مهاجران وضع می کنند، این قوانین در ایران که اکثر مهاجران آن از افغانستان هستند متفاوت است. اگر چه بدون اعمال قوانین سخت گیرانه نمی شود ورود مهاجران از کشورهایی که با خشونت و جنگ دست و پنجه نرم می کنند را کنترل کرد، اما آنچه که تاکید می شود احترام، حفظ عزت و حرمت مهاجران است چرا که این قوانین نیست که مهاجران افغان را آزار می دهد باید بپذیریم که در کنار همه مهمان نوازی ها و همدلی های مرد خوب کشورمان، برخورد برخی مردم ما با افغانستانی های مهاجر با سوءظن و شاید همراه با نگاه نژادپرستانه است. تا جایی که برخی مهاجران افغان زندگی در ایران را روزهایی دشوار و طاقتفرسا میدانند و رفتار شماری از میزبانانشان را انسانی توصیف نمیکنند. بنابراین وقت آن رسیده که همه ما به مهاجران افغانی نگاهی راهبردی تر داشته و آنان را سرمایه هایی بدانیم که روزی به کشور خودشان بازگشته و موجب گسترش دوستی ها و مهروورزی ها ی دو ملت خواهند شد. برخی افراد کم توجه نیز باید نگاه های قالبی و تعصب گرایانه را نسبت به مهاجران افغانستانی کنار بگذارند و بدون هتک حرمت، بی احترامی و تحقیر در کنار آنها به سازندگی کشور بیندیشند.
- 16
- 4