جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۸:۰۷ - ۲۳ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۶۲۸۱
شهری و روستایی

فرماندار سرپل ذهاب: گور دسته جمعی نداریم

کبر سنجابی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,شهر و روستا
کانکس به همه زلزله زده ها تعلق نمی‌گیرد موافق حضور دانش‌آموزان در کلاس‌های چادری نیستم

 هجدهم اسفند‌ سال قبل که «اکبر سنجابی»، فرماندار سرپل ذهاب کرمانشاه شد، هیچ‌وقت تصورش را نمی‌کرد که کمتر از ٩ماه دیگر، بزرگترین زلزله سال ٢٠١٧ را در دوره فعالیتش تجربه خواهد کرد؛ زلزله‌ای که جمعیت ٨٦‌هزار نفری سرپل ذهاب، از شهر گرفته تا دورافتاده‌ترین روستاها را هراسان ، خیلی‌ها را بی‌خانه و خیلی‌های دیگر را مصدوم و قربانی کرد.

 

یکشنبه‌شب، بیست‌ویکم آبان، زلزله ٧,٣ ریشتری، مصیبت‌های زیادی بر سر ساکنان مناطق زلزله‌زده کرمانشاه آورد و حالا«سنجابی» یک‌ماه پس از زلزله ناگفته‌هایی از زلزله را بازگو می‌کند و برای ماجرای توزیع اقلام امدادی در روزهای اول و تعداد کشته‌ها و مصدوم‌ها، تا داستان گورهای دسته‌جمعی و معضل کانکس‌ها پاسخ دارد.

 

سه‌ساعت باید منتظر ماند تا بازدید فرماندار سرپل ذهاب از روستاهای زلزله‌زده تمام شود و او با کفش‌های خاک‌گرفته و موهایی به هم‌ریخته از راه برسد و در توجیه تاخیرش به خبرنگار اعزامی شهروند بگوید: «فرماندار سرپل ذهاب، در این شرایط قاعدتا نباید سرش خلوت باشد.»

 

 

 یک‌ماه از زلزله کرمانشاه می‌گذرد، در این مدت چقدر از انتظارات برآورده شده است؟

اجازه بدهید از شب اول حادثه برای شما بگویم. ما قبل از زلزله اصلی، یک زلزله ٤,٥ ریشتری داشتیم که خدا را شکر، همان زلزله باعث شد تا بیشتر شهروندان از خانه بیرون بروند، ٢٠دقیقه گذشت تا زلزله اصلی رخ داد. شاید یکی از اصلی‌ترین دلایلی که ما تلفات کمی در این زلزله داشتیم، همان زلزله اول بود، در غیراین صورت حجم قربانیان زلزله، اگر از زلزله بم بیشتر نبود، کمتر هم نمی‌شد.

 

٥دقیقه بعد از زلزله در شهر دوری زدم، دیدم که اطراف مسکن مهر، جمعیت زیادی جمع شده‌اند، شاید دو‌هزار نفر. همان‌جا متوجه شدم که لوله اصلی گاز شکسته و حجم زیادی گاز درحال خارج‌شدن است. با رئیس شرکت گاز تماس گرفتم و آنها سریع گاز شهر را قطع کردند. همین هم شد تا ما در شهر هیچ‌گونه انفجاری نداشته باشیم. سری هم به بیمارستان شهر زدم که بشدت آسیب‌دیده بود و بیماران بیرون از بیمارستان جمع شده بودند.

 

وضع خیلی بدی بود. با ارتش تماس گرفتیم و از آنها درخواست کمک کردیم تا امنیت بیمارستان تأمین شود و مصدومان زلزله، به پادگان ابوذر منتقل شوند. ارتش هم بلافاصله وارد کار شد و آسایشگاه را برای انتقال مصدومان تخلیه کرد. در این میان تعدادی از آمبولانس‌های قزوین از مرز مهران درحال برگشت بودند که به آنها دستور داده شد تا به سرپل ذهاب بیایند.

 

هوانیروز هم بالگردهایش را آورد، نزدیک به ٢٩ بالگرد، مصدومان را به بیمارستان‌های تهران و کرمانشاه منتقل کردند. همین هم شد تا عصر روز دوشنبه، یک روز پس از زلزله، تمام مصدومان به بیمارستان‌ها منتقل شوند. همان‌شب شورای تأمین در حیاط فرمانداری تشکیل شد، ارتش و سپاه و نیروی انتظامی وارد کار شدند و شهر را به سه قسمت کردند. حضور این نیروها سبب شد تا ما در شب اول زلزله، از یک بانک سرقت نداشته باشیم.

 

  سرپل ذهاب چند بانک دارد؟

٩ بانک دارد که هیچ گزارشی از سرقت در آن شب نداشتیم.

 

  در روزهای دیگر چطور؟ چون اعلام کردند از خانه زلزله‌زده‌ها سرقت‌هایی شده است.

ما در شب اول حادثه هیچ سرقتی نداشتیم، نه مغازه، نه منزل و نه بانک، اما مابقی روزها، مثل همه شهرها، سرقت‌هایی داشتیم. برای ما شب اول خیلی مهم بود؛ چراکه در آن شرایط اتفاقاتی از این دست زیاد رخ می‌دهد و سرپل بشدت آشفته بود.

 

 

 از ساعت‌های اول بعد از زلزله تقسیم کار به چه صورت بود؟ یعنی مثلا در زمینه اقلام امدادی، چه نهادی متولی شد؟

ما ساعت ٧ صبح، کمیته بحران استان را تشکیل دادیم و قرار شد صفر تا ١٠٠ تمام اقلام امدادی داخل شهر را ارتش و صفر تا ١٠٠ توزیع اقلام امدادی را سپاه پاسداران در روستاها عهده‌دار شوند. در همان جلسه مقرر شد تا توزیع چادر و اقلام، به ارتش و سپاه سپرده شود، چراکه آنها نیروی مستقر زیادی در منطقه داشتند.

 

بنابراین تمام اقلام امدادی، چه کمک مردمی و چه دولتی، باید تحویل این نیروها می‌شد تا آنها را توزیع کنند. البته قطعا این کار کم‌وکسری‌هایی داشت، اما تمام مدیران بحران‌‌دیده که به شهر ما آمدند، عملکرد ما را به نسبت وسعت حادثه و مقایسه آن با حوادث مشابه، خوب ارزیابی کردند، می‌گویند؛ نمره قبولی گرفتید اما به نظرم نمره قبولی را مردم گرفتند، نه فرماندار.

 

 

 منظورتان مردمی هستند که کمک کردند یا زلزله‌زده‌ها؟

منظورم ساکنان شهر است. اینها بیشترین همراهی و صبوری را در این زمینه داشتند. درست است که در فضای مجازی بعضی از رفتارها پررنگ شد، اما آن رفتار مربوط به‌ درصد بسیار کمی از ساکنان بود. مابقی شهرنشین‌ها و روستانشین‌ها همراهی خاصی داشتند. واقعا مردم ما خیلی صبور هستند، آنها پیش از این تجربه هشت‌سال جنگ را داشتند. یک نکته‌ای که وجود دارد این است که برخلاف خیلی از شهرها، جمعیت هیچ شهرستانی بعد از جنگ، دو تا سه‌برابر نشد، جز سرپل ذهاب. اینها مردمی هستند که می‌خواهند در سرزمین مادری‌شان بمانند. این علاقه منجر می‌شود تا این‌جا زودتر ساخته شود.

 

 

 الان جمعیت سرپل ذهاب چقدر شده است؟

٨٦‌هزار نفر.

 

 درست است، یک نکته‌ای که درباره زلزله وجود دارد این است که مردم می‌گویند آمار کشته‌ها خیلی بیشتر از آماری است که از سوی پزشکی قانونی اعلام می‌شود. یعنی بیشتر از ٦٢٠نفر است. حتی برخی می‌گویند، به دو‌هزار نفر هم می‌رسد اما مسئولان نمی‌خواهنداعلام کنند.

 

اصلا منطقی پشت این ماجرا که نمی‌خواهیم اعلام کنیم، وجود ندارد. چه دلیلی دارد که ما آمار کشته‌ها را اعلام نکنیم؟ مگر ما عامل کشتن این افراد بودیم؟ این یک حادثه طبیعی بود. در زلزله بم آمار چند‌هزار کشته را گفتند، چه اتفاقی افتاد؟ اعلام آمار کشته‌ها دال بر ضعف یا قوت یک حکومت نیست. نه مزیتی دارد و نه عیبی که نخواهیم اعلام کنیم.

 بله، اما گفته می‌شود که خیلی از قربانیان در روستاها، به‌طور مستقیم از سوی اهالی دفن شده‌اند، بدون این‌که گواهی فوت برایشان صادر شود، اینها در آمارها حساب نشده‌اند که اگر بشوند، تعداد کشته‌ها زیاد می‌شود.

آماری که ما از دهیار و شورای روستا گرفتیم، دقیق‌ترین آمار است، اما مسأله‌ای که وجود دارد این است که پزشکی قانونی بخشی از آمار قربانیان را از بهورزها گرفته، که به نظر من کار اشتباهی کرد، اما ما از دهیار و شورای روستاها با نام و نشان آمار را گرفتیم که به نظر من تعداد کشته‌ها چیزی که اعلام می‌شود نیست و حتی کمتر از آن است.

 

 یعنی این‌که می‌گویند نزدیک به ‌هزارنفر در این زلزله کشته شده‌اند را رد می‌کنید؟

بله، با شجاعت رد می‌کنم. به ‌هرحال بعد از زلزله هیجاناتی وجود دارد و شاید عده‌ای دنبال سوء‌استفاده‌های خودشان هستند که آمار را بالاتر اعلام می‌کنند. ما دلیلی برای پنهان‌کاری نداریم.

 

 از بعد از حادثه در روستاهای کوییک، خبری در ارتباط با دفن‌های دسته‌جمعی منتشر شد و اخیرا هم ویدیویی منتشر شده که در آن از وجود گورهای دسته‌جمعی خبر می‌دهند.

 

ماجرا چیست؟

ببینید، گور دسته‌جمعی وجود ندارد. ماموستای روستای کوییک یا همان امام جماعتشان، بهورز و دهیار هم هست، بعد از زلزله به دلیل بالابودن تعداد کشته‌ها که حدود ١٠٥نفر بوده‌اند، دیگر نتوانسته‌اند ١٠٥ قبر بِکَنند، به همین دلیل با بیل مکانیکی آن منطقه را حفر می‌کنند، قطعات خانوادگی ایجاد می‌کنند، میان قطعات را با بلوک جدا می‌کنند، اجساد را داخل قبر می‌گذارند و خاکشان می‌کنند. اهالی آن روستاها، تابع فقه شافعی هستند و براساس آداب و رسوم خودشان مراسم خاکسپاری را برپا می‌کنند.

 

 

هیچ مشکلی هم با این موضوع ندارند. آقای آزادی که ماموستای کوییک‌هاست، به ما این اطلاعات را داد و حتی گفت که برای آنها نماز هم اقامه شده است. ٣٦ نفر از دفن‌شده‌ها از اقوام درجه دو و سه خود ماموستا بودند. اگر ایراد داشت این‌طور دفن نمی‌شدند. این‌که می‌گویند گور دسته‌جمعی اشتباه است، این اصطلاح برای جنایت‌ها استفاده می‌شود که اجساد روی هم قرار می‌گیرند.

 

 

 درست است من به منطقه رفتم و قبرستان را هم دیدم اما خود اهالی می‌گویند که آن شب کسی برای ثبت فوت این افراد حاضر نشده و اجساد بدون جواز دفن شده‌اند؟

در همان محل و حتی قبل از دفن، پزشک ما در محل بوده و برای قربانیان گواهی صادر کرده است؛ مشخصات هر جسد هم کنارش ثبت و از سوی نیروهای پاسگاه صورتجلسه شده است؛ یعنی در زمان دفن هم پاسگاه حضور داشته، هم پزشک و هم ماموستا که دهیار هم هست.

 

 

 اما اهالی حرف‌های دیگری می‌زنند.

منبع ما ماموستای روستاست. او آمار را به ما داده. ما هم نمی‌توانیم دنبال مچ‌گیری باشیم. وقتی خودشان با صراحت این را می‌گویند و حتی مصاحبه می‌کنند، ما دیگر نمی‌توانیم کاری کنیم.

 

 قرار نیست نبش قبری شود؟

نه اصلا؛ کاملا مشخص است که در هر قبر چه کسی دفن شده اما وقتی یک حادثه رخ می‌دهد فرد تحت‌ تأثیر مصیبت وارد‌شده، ممکن است از الفاظی استفاده کند که از آن برداشت‌های مختلفی شود. به ‌هر حال معانی واژه‌ها در گویش‌های مختلف متفاوت است. آن کسی هم که آن ویدیو را تهیه و منتشر کرده، کار قشنگی نکرده است.

 

 

 در کنار این موضوع، در میان مردم مسائلی از قبیل مشاهده‌شدن نوری قبل از زلزله مطرح است، با این‌که در این‌باره توضیح‌هایی داده شده اما مردم همچنان معتقدند که این نور را دیده‌اند و اعلام می‌کنند که زلزله‌ای در کار نبوده است.

ببینید در زمان زلزله چند اتفاق افتاد. یکی این‌که دکل فشار قوی ورودی شهر با زمین‌لرزه افتاد که خودش نور شدیدی ایجاد کرد؛ دستگاه‌های برقی اصلی شهر منفجر شدند و آن هم نوری از خود خارج کرد، در کنار همه اینها هم در حاشیه یکی از کوه‌ها، بخشی از زمین شکافته شد و تعدادی از درختان سوختند. آن‌جا هم نوری منتشر شد. در این مدت زمین‌شناسان زیادی به منطقه آمدند اما هیچ‌کدامشان با شک درباره زلزله حرف نزدند.

 

 یعنی قبل از زلزله نوری در آسمان مشاهده نشده است؟

قبل از زلزله نبود؛ همزمان با آن بود.

 

 حالا بعد از گذشت یک ماه، آخرین آمار از مصدومان  چقدر است؟

٣‌هزار و ٧٠٠ نفر مصدوم داریم که تعدادی از آنها در بیمارستان جانشان را از دست دادند.

 

 الان مشکلی از نظر امنیت برای زلزله‌زده‌ها وجود ندارد؟

نه؛ نسبت به وضعیتی که داشتیم، امنیتمان خوب بود.

 

 با زلزله‌زده‌ها که صحبت می‌شود، بیشترشان از نبود یا کمبود سرویس‌های بهداشتی و حمام و قطعی برق و سیستم‌های گرمایشی گلایه دارند. این مشکلات کی قرار است تمام شود؟

در ارتباط با برق، ما تمام تلاشمان را کرده‌ایم که قطعی نداشته باشیم، به اداره برق هم تذکر داده‌ایم، به ‌هر حال برای مردم خیلی سخت است که داخل چادر باشند و با هیتر برقی گرم شوند و در عین حال برقشان هم قطع شود. با وزارت نیرو مذاکره کرده‌ایم تا برق پس از قطعی به‌سرعت وصل شود.

 

 الان خیلی از چادرها، هر شب دچار قطعی برق می‌شوند.

بله؛ اما همه شهر این‌طور نیست، برخی از محلات به این شکل هستند. هر محله‌ای که فشار بیشتری بر رویش باشد، با این مشکل مواجه می‌شود. البته گاهی مردم خودشان هم رعایت نمی‌کنند و داخل چادر از دو هیتر برقی استفاده می‌کنند. قرار است سیستم برق شهر تقویت شود. البته ما حالا نگران تابستان هستیم، چرا که در تابستان به کولر گازی احتیاج داریم.

 

 شما پیش از این انتقادهای زیادی از روند ساخت‌وساز و آواربرداری در منطقه داشتید، الان وضع به چه صورت است؟

بله، در پی انتقادات ما، استاندار هم تذکر جدی به بنیاد مسکن داد. گلایه ما از کندبودن روند ساخت‌وساز بود. دوستان در بنیاد مسکن اعتقاد دارند که کار باید با دقت انجام شود، ما می‌گوییم اکیپ‌ها را بیشتر کنند تا زودتر به نتیجه برسیم. موضوع اصلی این است که از خرداد به بعد، گرمای این‌منطقه شروع می‌شود، در فصل گرما ساخت‌وساز سخت است و زندگی در کانکس و اسکان موقت خیلی سخت می‌شود. من نگران گرمای تابستان هستم تا سرمای زمستان. دغدغه من تابستان است.

 

قرار است همه چادرها با کانکس‌هاجایگزین شود؟

خیر. کانکس تنها به افرادی تعلق می‌گیرد که منزل مسکونی‌شان تخریبی از نوع یک باشد. یعنی خانه‌هایی که کاملا تخریب شده و باید از نو ساخته شوند. ما در شهر حدود ٥‌هزار واحد مسکونی داریم که کاملا تخریب شده‌اند، مابقی افراد باید به خانه‌هایشان برگردند.

 

قرار است خانه‌های تعمیری از نوع دو و سه که حدود ٤‌هزار و ٣٠٠ واحد هستند، زودتر تعمیر شوند و پول به حساب مردم واریز شود تا تعمیرات انجام شود. این کار شروع شده اما سرعتش خیلی کند است. بنیاد مسکن وعده داده تا سرعت را زیاد کند. اگر پس‌لرزه‌ها تمام شود و مردم اطمینان کنند تا به زیر سقف برگردند، پیش‌بینی می‌کنیم به ‌زودی بیش از ٤‌هزار چادر از سطح شهر جمع شود.

 

  چند ‌درصد از منازل سالم هستند؟

حدود ٢٠درصد، اما مردم به دلیل پس‌لرزه‌هایی که وجود دارد، هنوز جرأت برگشت به خانه‌ها را ندارند.

 با توضیح‌هایی که دادید، همه از چادر به کانکس نقل‌مکان نمی‌کنند، اما مردم خودشان بشدت دنبال کانکس هستند.

بله، اما فقط به مالکانی که خانه‌هایشان کاملا تخریب شده، کانکس تعلق می‌گیرد، آنهایی که مستأجر هستند کانکس نمی‌گیرند، قرار است به آنها پولی داده شود تا خانه اجاره کنند، پول بیشتر به درد این افراد می‌خورد.

 

 یعنی چقدر؟

٥‌میلیون تومان. این پول به جای کانکس به آنهاداده می‌شود.

 

 با این پول می‌توانند جایی را اجاره کنند؟

پیشنهاد من این بود که ما ٥‌میلیون تومان را به این افراد بدهیم، دو‌میلیون تومان هم برای معیشت و ١٠‌میلیون تومان هم وام قرض‌الحسنه در اختیارشان قرار دهیم، روی هم می‌شود ١٧‌میلیون تومان. از آن طرف هم به مالکان گفتیم تا زمانی که پول ودیعه مستأجر را به او برنگردانند، به آنها نامه معرفی به بانک داده نمی‌شود.

 

 این پول از کی قرار است پرداخت شود؟

پیشنهاد من این بود که به‌ زودی این کار انجام شود، اما بنیاد مسکن اعلام کرده از هفته آینده این پول را می‌دهد.

 

 آن ٥‌میلیون تومان همان مبلغ بلاعوضی است که قرار است به زلزله‌زده‌ها پرداخت شود؟

نه آن بلاعوض سر جای خودش است. اگر کسی مالک باشد و خانه‌اش به‌طور کامل تخریب شده باشد، به او هم ٦‌میلیون تومان و هم کانکس تعلق می‌گیرد.

 

 در ارتباط با موضوع کانکس‌ها، گفته می‌شود که برخی ارگان‌ها جلوی توزیع کانکس‌های اهدایی مردم را می‌گیرند. برخی می‌گویند که اگر کانکس بدهند، دیگر آن ٥‌میلیون تومانداده نمی‌شود.

 

 

واقعیت این است که اگر ما بگذاریم هر کسی یک کانکس بیاورد و هر جا که بخواهد نصب کند، نظم شهری به هم می‌ریزد. اگر بخواهیم به‌طور بی‌رویه به همه کانکس بدهیم، این‌جا تبدیل به شهری پر از کانکس می‌شود. الان ١٨‌هزار چادر در شهر برپاست، اگر جای اینها را کانکس بگیرد، دیگر جایی برای ساخت‌وساز باقی نمی‌ماند، منطقی هم پشت آن نیست.

 

 

 تکلیف مدرسه‌ها چه می‌شود؟ دیده شده که دانش‌آموزان به دلیل تخریب مدارس در کانکس‌ها و بعضا در چادر درس می‌خوانند. حتی تصاویری از نیمکت‌های آنها در فضای باز منتشر شده است.

من صراحتا اعلام کردم که موافق حضور دانش‌آموزان در کلاس‌های چادری نیستم، استاندار هم در جلسه دو روز پیش قول دادند که ١٥٠ کانکس در حوزه شهری و روستایی در اختیار آموزش و پرورش قرار گیرد و دیگر کلاسی در چادر برپا نشود.

 

 الان مهمترین نگرانی که در ارتباط با زلزله‌زده‌ها وجود دارد، چیست؟

بزرگترین دغدغه مردم، بحث اسکان موقت و کانکس است، اما بزرگترین دغدغه من به‌عنوان فرماندار، اسکان دایم این افراد است که هرچه زودتر انجام شود. این کانکس‌ها در گرمای تابستان جوابگوی زندگی نیست و اگر ساخت‌وسازها به نتیجه قابل قبولی نرسد، ما دچار مشکل می‌شویم.

 

 برای ساخت‌وسازها چقدر برآورد مالی شده است؟

در شهر سرپل ذهاب ١٢‌هزار واحد مسکونی به‌طور کامل تخریب شده‌اند و در کل شهرستان ٢٧‌هزار واحد مسکونی آسیب دیده است. هنوز آماری از میزان خسارت وارده، به دست نیامده است.

 

  ١٥٠ کانکس در حوزه شهری و روستایی در اختیار آموزش و پرورش قرار می گیرد.

 

  ١٨ هزار چادر در شهرستان سر پل ذهاب برپاست.

 

 ١٢ هزار واحد مسکونی در داخل شهر و روستاها به طور کامل تخریب شده است.

 

 نمی شود هر کسی بیاید و کانکسی نصب کند، کانکس ها تنها به کسانی تعلقمی گیرد که خانه شان صد درصد تخریب شده باشد.

 

  بزرگترین دغدغه، اسکان دائم زلزله زده هاست.

 

موافق حضور دانش آموزان در کلاس های چادری نیستم.

 

در جلسه کمیته بحران استان مقرر شد تا توزیع اقلام امدادی در شهر به ارتش و در روستاها به سپاه سپرده شود، تمام کمک های امدادی دولتی یا مردمی باید از طریق این دو ارگان توزیع می شد.

 

اجساد قربانیان روستاهای کوییک با حضور پزشک، نیروهای پاسگاه و ماموستای آنها دفن شدند، برای همه آنها گواهی فوت صادر شده است.

 

اگر زلزله ٤,٥ ریشتری اول نبود، تعداد تلفات کمتر از زلزله بم نمی شد، مردم با زلزله اول، از خانه ها خارج شده بودند.

 

کشته شدن نزدیک به هزار نفر در زلزله را با شجاعت رد می کنم، برخی دنبالسوء استفاده های خودشان هستند، دلیلی برای پنهان کاری نداریم.

 

نوری که مردم در زمان زلزله دیدند، ناشی از انفجار دکل فشار قوی بوده است،هیچ یک از زمین شناسان با شک درباره زلزله حرفی نزده اند.

 

 

 

  • 16
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش