فرصت اندکی بود و سوالات بسیار. به صورتی کاملا اتفاقی در فرودگاه مهرآباد با نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران رودررو میشویم و مجالی کوتاه تا چند سوال با موضوع بحرانهای طبیعی چندوقتاخیر بپرسیم؛ از کرمانشاه گرفته تا کرمان و البرز و دیگر جاها.
در یکی ـ دو ماه اخیر اتفاقات زیادی رخ داد و مدیریت بحران برنامههایی را در این مدت عملیاتی کرد. در یک بررسی و جمع بندی از وضعیت مدیریت بحران، در مناطق زلزله زده چه در غرب کشور و چه در البرز و کرمان در چه وضعیتی هستیم؟
پس از زلزله ۲۱ آبان در کرمانشاه تا به امروز حوادث مختلفی در کشور داشتیم و در اقصی نقاط کشور نیز زلزلههایی رخ داد که زلزله در کرمان و البرز مهمترین آنها به شمار میرفت. زلزلههای مختلف در مناطق گوناگون اتفاق افتاد که در کرمانشاه گستردهتر بود. زلزلهای ۳/۷ دهم ریشتری با ۷ هزار و ۸۱۷ مجروح و ۶۲۰ جان باخته تحت تاثیر ۱۹۳۰ روستا و ۷شهرستان. پس از نجات که کار پر اهمیتی است، از دقایق اول کار ما آغاز شد و علیرغم
اینکه ۹ ساعت را در شب گذراندیم تقریبا میتوان گفت ساعت ۳ عصر روز بعد ما هیچ فردی زیر آوار نداشتیم و مشغول امداد رسانی بودیم. با توجه به اینکه بیمارستان سر پل ذهاب هم به دلیل زلزله از سرویس خارج شده بود، انتقال مصدومان به کرمانشاه، تهران، همدان و کرج کاری عظیم بود که در کوتاه ترین زمان ممکن انجام شد. یک نکته مهم در مورد نگاهی که به ستاد مدیریت بحران کشور است باید در نظر گرفت؛ این سازمان ۹۰ نفره است و سازمانی هماهنگ کننده، هدایت کننده، نظارت کننده وحمایت کننده است. به نوعی رئیس ستاد در سطوح حادثه ملی میباشیم. شورای عالی مدیریت کشور به ریاست رئیس جمهور است و اگر پایینتر باشد خود وزیر و من و بقیه دستگاههای مدیریت بحران از کف تا صدر میباشد. وقتی مردم تلاش خود را آغاز میکنند تلاش میشود که سطح آگاهی را ارتقا دهیم وقتی در میدان مقابله قرار میگیریم تلاش مردم دقیقا همان مدیریت بحران محسوب میشود تا همه عوامل اجرایی، نظامی و مسئولینی که در این چرخه قرار میگیرند به وظایف خود عمل کنند.
منظورتان این است که ترجیحا به مدیریت بحرانی نگاه سازمانی نداشته باشیم؟
فرض کنیم سازمانی ۹۰ نفره بخواهد حادثه کرمانشاه را کامل پوشش دهد.
پس عوامل زیادی دخیل هستند؟
همه عوامل اجرایی از ابتدا تا انتها در مدیریت بحران دخیل هستند. وقتی تقسیم کار انجام شد کار بزرگی صورت گرفت. پیام رهبری نیز اثر گذار بود. ملت حماسهای در کمک رسانی آفریدند بعد امداد و کمکهای مردمی و هلال احمر که ۹۵ هزار چادر توزیع شد و ۵۰ هزار دفترچه امدادی و آذوقه چند روزه و یک ماهه از طریق هلال احمر در اختیارشان قرار گرفت. امداد و بحث اسکان موقت به شدت انجام شد و در حدود ۷ هزار کانکس در آن جا مستقر شد. با در نظر گرفتن تمهیدات لازم، بازسازی شروع شده و بر آنیم با کمک و مشارکت مردم در کوتاه ترین زمان بازسازی را انجام دهیم. در اساس کار زلزله که مهمترین حادثه کشور است باید پیشگیری داشته باشیم. در کرمان نیز خوشبختانه به دلیل نوسازی و مقاوم سازی که در سال ۸۴ در پی زلزله زرند انجام شده بود، باعث شد که جانباخته نداشته باشیم و تعداد قلیلی مصدوم و زخمی که بیشتر برای فرار از محل که آن هم ۵۱ نفر بوده را در پی داشتیم. پس نشان میدهد اگر در ساخت و ساز کار شود و نظارت مهم و اساسی وجود داشته باشد قطعا صدمات نیز اندک خواهد بود. بپذیریم که نباید بیمارستان نوساز از سرویس خارج شود. اینها نشان میدهد کم کاری و کم لطفی کردهایم.
جایگاه قانونی مدیریت بحران در ساختوسازها چیست؟
نظارت مستقیم که امکان ندارد. به طور کلی باید همه ساختمانها را نظارت کنیم! در این جا نظام مهندسی و شهرسازی شهرداریها و مسکن و شهرسازی مسئولیت دارند. ما دائما اینها را دنبال میکنیم تا نظارتها را صحیح انجام دهند. از طریق نظام مهندسی و وزارت راه و شهرسازی و شهرداریها این مطالبات را مستمر دنبال میکنیم. اما خودمان نمیتوانیم به طور مستقیم ورود پیدا کنیم وقتی دستگاههای متولیوجود دارند.
ولی حساستر دنبال میکنید؟
ما از ابتدا حساسیت داشتیم و اعتقاد داریم دانش در اختیار است و از این علم باید استفاده کنیم. بسیاری از کشورها علیرغم اینکه مشکلات بیشتر و زلزلههای بیشتری دارند مانند ژاپن، خود را ایمن کردهاند ما نیز میتوانیم
خودمان را ایمن کنیم. وقتی آئین نامه حمورابی موجود و در دسترس است، در مورد ساخت و ساز که برای ۴ هزار و ۵۰۰ سال قبل است نشان از این مهم وجود دارد که این تفکر ریشه در همه اعصار و زمانها دارد و نه فقط در زمان فعلی. در همان آئین نامه آمده اگر معماری، ساختمانی را سست بنا کند و فرو ریزد و کسی جان خود را از دست بدهد باید معمار را اعدام کنند. وقتی در ساخت و ساز چنین آئین نامه تاریخی وجود دارد و با این همه علم و دانش نباید این گونه باشد؛ یک جای کار میلنگد. شاید دقت لازم را نداریم و به خودمان ظلم میکنیم.
از همان اوایل برخوردهای احساسی و انتقادهای عجیب و غریبی مشخصا از مدیریت بحران داشتیم حالا که زمان گذشته است تصور میکنید مدیریت بحران در زلزله کرمانشاه هرآنچه باید انجام میداد را تحقق بخشید؟
دقیقا همین طور است! مدیریت بحران در کوتاه ترین زمان وظایف خود را انجام داد از تخلیه منازل و از زیر آوار در آوردن
مجروحان تا اسکان موقت. از همان ابتدا که با حضور وزیر کشور در جلسهای ارزیابی شد و وسعت حادثه مشخص گردید و همه امکانات کشور بسیج شد. یک کار بزرگی انجام گرفت همواره کار نواقص دارد و باید تلاش کنیم درس عبرتی باشد و نواقص و آسیبها را شناسایی کنیم و رفع نماییم و تبدیل به برنامه و دستورالعمل کنیم. اگر بخواهیم انتقاد کنیم همیشه وقت هست باید انتقاد همراه با راهکار باشد.
مثلا در همان زمان پیشنهاد شد مانند زمان جنگ زلزله زدهها را در شهرهای مختلف اسکان دهید در حالی که زمان جنگ انتهایش مشخص نبود این جا ۱۵ ثانیه مناطقی لرزید و تمام شد. ثانیا خودشان را آوردیم، احشام را به کجا ببریم و زارعت و زندگی و اشتغالشان را؟ همه تلاش ما این است که زندگی را دوباره به آن جا برگردانیم و حیات ببخشیم؛ در این راستا در تلاشیم. برخی میگویند این افراد را به ورزشگاهها ببرید در حالی که گاهی منازل سالم است اما رعب و وحشت وجود دارد بسیاری از حرفها و انتقادات احساسی است ولی ما باید به آن پاسخ دهیم و پاسخگو نیز هستیم.
- 16
- 4