بیش از ۷۰ روز از زلزله ۳/۷ دهم ریشتری کرمانشاه، سرپل ذهاب و ازگله میگذرد و با وجود کمکهای انسان دوستانه شهروندان از همان ساعات اولیه به مردم زلزلهزده غرب کشورمان، هنوز خانوارهایی هستند که به گفته فرهاد تجری، نماینده قصرشیرین، گیلانغرب و سرپل ذهاب در مجلس، با وجود شب های سرد زمستانی و باد و باران شدید در خودروهای شخصی یا چادرهای مسافرتی عاریهای میخوابند.
بنا به اظهارات بسیاری از مسئولان منطقه و نمایندگان این حوزه انتخابیه، طی چند روز گذشته بادهای شدید این مناطق، چادرهای زنان و کودکان زیادی را برده و بازهم بی سرپناه شدهاند. حتی به دلیل استفاده غیراستاندارد از کابلهای برق و لوازم گرمایشی نامناسب در چادرها و استفاده از نفت سفید در این روزهای سرد زمستانی، چادرهای زیادی دچار حریق شدهاند و ساکنان آن جان خود را از دست دادهاند.
نکته قابل توجه؛ هجوم سلبریتیها و مردم مناطق دیگر برای کمک به زلزلهزدگان در روزهای اولیه زلزله بود که هر کدام به دلیل عدم اعتماد به مسئولان کامیونی برداشته و برای رساندن کمکهای شخصی و مردمی به دل جاده میزدند و ساعتها در ترافیک میماندند تا این کمکها را به دست مردم برسانند.
درحالی که با گذشت ۷۰ روز و رسیدن فصل سرما، تب کمکهای انسان دوستانه فروکش کرده و کمتر کسی است که از مردم زلزلهزده گرفتار در سرمای زمستانی غرب کشور سراغی بگیرد. فرهاد تجری، عضو مجمع نمایندگان استان کرمانشاه در گفتوگو با «ابتکار» شیوه کمکرسانی بنیاد مسکن به عنوان متولی رسیدگی به زلزله اخیر این منطقه را بسیار ضعیف و سوال برانگیز توصیف کرد و گفت: «مردم زیادی در این سرمای زمستانی هنوز در چادر زندگی می کنند و از داشتن کانکس محرومند.»
تجری همچنین گفت که بنیاد مسکن با کاغذبازی و بوروکراسی اداری مانع پیشرفت کار برای تصویب طرح جامع شهری شده است و به عنوان ارزیاب و متولی رسیدگی به مناطق زلزله زده، در ارزیابی و تعیین میزان خسارت اولیه به منازل مسکونی مردم خساست به خرج داده است. او گفت که این بنیاد با کارشناسی غیر واقعی از میزان خسارت های وارده مانع از تصویب واقعی اعتبارات دولت در این باره شده است و از دولت خواست که در این باره اصلاحیهای انجام دهد. در ادامه، گفتوگوی کامل فرهاد تجری، نماینده دور هشتم و دهم مردم قصرشیرین، گیلانغرب، سرپل ذهاب در خانه ملت با «ابتکار» را میخوانیم.
درباره آخرین وضعیت مناطق زلزلهزده کرمانشاه توضیح دهید و بگویید چه اقداماتی درباره کمک به مردم این مناطق صورت گرفته است؟
بنیاد مسکن به عنوان متولی امر، تقسیمبندی خاصی را برای رسیدگی به وضعیت مناطق زلزلهزده غرب کشور انجام داده است و این تقسیم بندی در ۵ طبقه تنظیم شده است. تخریبی نوع ۱ تخریبی نوع ۲ و تعمیری نوع ۱ و ۲ و ۳ بنابراین در حال حاضر فقط به تخریبی نوع یک کانکس تعلق گرفته است و به سایر تخریبیها و تعمیریها کانکس ندادهاند. در حالی که مسکنهایی که واقعا از زلزله آسیب دیدهاند و قابلیت اسکان ندارند، باید مقاومسازی شوند و با زلزله ۳و۷ دهم ریشتری به این شدت تخریب شدهاند و مردم صدمه زیادی در این میان دیدهاند.
آنها نگران و مضطرب هستند و حتی در مدارسی که صدمهای ندیدهاند دانش آموزان از ترس و وحشت جرات رفتن زیر سقف آنها را ندارند. همچنین اگر زمین آرامش پیدا میکرد شاید مردم از نظر روانی میتوانستند آمادگی پیدا کنند ولی با وجود پس لرزههای ۴ و ۵ ریشتری در این مناطق، امکان رفتن زیر سقفهایی که الان تخریب شدهاند و در حال ریختن هستند، وجود ندارد و این باعث شده مردم همچنان در چادر زندگی کنند.
البته نکته تاسف بار اینکه در سرپل ذهاب و حتی در گیلانغرب هنوز برخی مردم چادر ندارند و در ماشین میخوابند و مجبورند در چادرهای مسافرتی بخوابند. این کوتاهی بنیاد مسکن و سازمان هلال احمر کشور است و متاسفانه هرچه میگوییم، توجه نمیکنند و مسیر خودشان را میروند.
همچنین در برآورد خسارتها و واگذاری کانکسها کوتاهیهای زیادی صورت گرفته است و با نیازمندی منطقه خیلی واقعی برخورد نمیشود و تصمیمات به روز و میدانی و گرهگشایی برای مردم نیست. حالا با وجود خدمات زیادی که در حوزه بهداشت و برق و آب و خدمات این چنینی صورت گرفته است، در مقایسه با آنها سایر موارد خدماتی مناسب نبوده است.
البته در خدماترسانی برای ارسال کانکسهای سرویس بهداشتی و حمام هنوز مردم با مشکلات زیادی مواجه هستند و در این حوزه هم رضایت خاطری در مردم وجود ندارد.
بله. برای ارسال سرویسهای بهداشتی هم بنیاد مسکن متولی است و کوتاهیهایی انجام شده است و نارضایتی زیادی در همه حوزهها در بین مردم وجود دارد و مشکلات در بین مردم هنوز به قوت خودش باقی است.
درباره تقسیمبندی و درجهبندیهایی که بنیاد مسکن در تخریب و تعمیر منازل مسکونی در زلزله انجام داده است و تنها به موارد تخریبی درجه یک کانکس تعلق گرفته است، قابل قبول و منطقی نیست ومردم زیادی که منازل مسکونی خود را از دست داده اند در این سرمای زمستانی هنوز در چادر مستقرند و کانکس ندارند. دلیل این کوتاهیها چیست؟
درجهبندی خسارتها و برآوردهای آنها غلط بوده است و بنیاد مسکن روز اول به عنوان کارشناس، صاحبنظر و ارزیاب میزان خسارتها که بر اساس آن باید دولت اعتبارات را تصویب میکرد، خساست به خرج داد و در حق مردم کم لطفی کرد و میزان واحدهای صدمه دیده و تخریبی را کم براورد کرد و این باعث شد مصوبه دولت جوابگوی آسیبهای وارد شده نباشد و نیاز به اصلاحیه دولت دارد.
امیدواریم دولتمردان این همت را بگمارند. بنیاد مسکن نه تنها در این حوزه کوتاهی کرده است، بلکه مناطق ما تخریب شده زمان جنگ تحمیلی است و اینکه تا این میزان مسکن این مناطق دچار تخریب و آسیب و صدمه شوند ناشی از قصورهای گذشته بنیاد مسکن است. سوال اینجاست چرا ساختمانی که بنیاد مسکن ناظر به ساخت آن بوده است باید با زلزله ای ۷ ریشتری تا این اندازه تخریب و غیر قابل استفاده و سکونت شود؟
ولی متاسفانه جوابگو نیستند و افرادی را وارد میدان کردهاند و برای رسیدگی به مشکلات مردم زلزلهزده سیستم بروکراسی پیچیده ایجاد کردهاند و برای واگذاری کانکسها هم مردم با مشکلاتی مواجه شده اند. امیدواریم گوش شنوایی باشد تا به مشکلات مردم رسیدگی کند تا ذرهای از غم و درد مردم زلزلهزده غرب کشور التیام بخشد.
مردم این مناطق از هرنظر تحت فشار شدید هستند و حتی ویدیویی در فضای مجازی منتشر شد که پدری از شدت فشار و مشکلات قصد آتشزدن و سوزاندن خانواده و کودکان خود را داشت. ضمن اینکه شنیده شده است چندین چادر طی چند روز گذشته آتش گرفته است و چادر برخی از هموطنانمان را باد برده است. آیا پیگیر حل مشکلات مردم این مناطق به طور جدی بودهاید؟
بله. متاسفانه این اخبار صحت دارد و باد و باران شدیدی در مناطق زلزلهزده وجود دارد و مشکلات زیادی برای مردم این مناطق ایجاد کرده است. ما هم در این مدت بارها مسئله را مطرح و پیگیری کردهایم. بارها در این باره مصاحبه کردهایم و استاندار نیز اعلام نیاز کرده است. مشکلات به دولت منعکس شده است، ولی متاسفانه متولی امر که بنیاد مسکن است اصلا در این باره جدی نیست و به اصطلاح «ککش هم نمیگزد»! و نه هلال احمر و نه بنیاد مسکن که بانی رسیدگی به وضعیت مردم این مناطق هستند، کاری جدی انجام نمیدهند.
یعنی هیچ ابزاری برای اعمال فشار بر بنیاد مسکن در این باره وجود ندارد؟
هیچ ابزار نظارتی که مجلس بتواند به طور فوری روی آنها اعمال کند در این باره وجود ندارد. مگر اینکه تحقیق و تفحص یا اقداماتی از این دست در آینده انجام دهیم وگر نه در این مقطع نه وزیری هست که بتوانیم استیضاحش کنیم و نه هیچ راهکار قانونی دیگری داریم و عدم نظارت مجلس بر برخی دستگاهها همین مواقع خودش را نشان می دهد.سوال اصلی اینجاست که اصلا چرا بنیاد مسکن متولی این امر شده است و همه امورات به آن سپرده شده است و پاسخگوی نیازهای ضروری مردم و منطقه نیست؟ این مهمترین سوال است که باید به آن پاسخ داده شود.
حتی کمکهایی هم که مردم ارسال کرده بودند در این مقطع بحرانی در اختیار مردم زلزلهزده قرار نگرفته است و چرا هیچ برنامهریزی خاصی در این مدت نشده است و مردم تا این حد با مشکلات مواجه هستند؟
بخشی از کمکهای مردمی را توزیع کردهاند و در اختیار مردم قرار دادهاند ولی نحوه توزیع آن جای سوال و بحث دارد.
بخشی از پولها و کمکهای ارسالی در اختیار اشخاص است و هنوز آن پولها و کمکها هم به مردم داده نشده است. در این باره چه باید کرد؟
در حال حاضر هم هلال احمر پولهایی را در اختیار دارد و هنوز نسبت به این پولها تعیین تکلیف نشده است و لازم است این کمکها وارد چرخه زندگی مردم زلزلهزده شود. مردم کمک کننده با نیت فوریت و اضطرار شرایط مردم زلزلهزده این پولها را کمک کردهاند. در روزهای اول زلزله شخصیتهای ورزشی و فرهنگی در تلویزیون درباره شرایط بد مردم این مناطق اظهار نگرانی کردند و از وضعیت بد نداشتن کانکس و شرایط نامساعد زندگی آنها صحبت کردند و کمکهای مردمی را جمع کردند ولی هنوز با گذشت بیش از ۷۰ روز از وقوع زلزله غرب کشور مردم در همان شرایط بد و بدون کانکس و حتی برخی بدون حتی یک چادر زندگی می کنند.
نمی دانم آن کمکها و پولهایی که از طرف مردم پرداخت شد کجا رفت و کی قرار است هزینه شود و کی قرار است به داد این مردم برسد!
این نشان میدهد گاهی احساسی با موارد رفتار میکنیم و این احساسیگری به نفع مردم نیست. ما به هلال احمر هم انتقاد داریم و سیستم مدیریتی هلال احمر را ناکارآمد میدانیم . ولی هلال احمر دستگاهی است که میتوانیم نظارتهایی بر آن داشته باشیم و مسئولیتهایی از آن بخواهیم. دستگاههای نظارتی و دولتی هم وظیفه دارند. همچنین قدردان شخصیتهای ملی مطرح شده و زحمات و خدمات و جلب توجه و حساسیت مردم زلزلهزده هستیم و امیدواریم امانتهایی که جمع کردهاند را هر چه زودتر در اختیار مردم قرار دهند.
متاسفانه طی ۷۰ روزی که از این حادثه تلخ می گذرد و بارها نسبت به این موضوع تذکراتی داده شده است ولی هنوز کمبودها و مشکلات بسیار زیادی در این میان وجود دارد. نکته اینجاست که مثلا اگر دشمنان یا رسانههای مخالف نظام در این باره حرفی بزنند ابرو در هم میکشیم که چرا به این موضوع پرداختهاند. بفرمایید چرا قبل از اینکه کسی از شرایط موجود سواستفاده کند به داد مردم این مناطق نمیرسید؟
البته زمانی هست که نیاز واقعی است مثل شرایط فعلی منطقه غرب کشور که مشخص است مردم مشکل اسکان و سرویس بهداشتی دارند و تاخیرهایی در کار بوده است ولی در کنارش هم خدمات ارزشمندی وجود داشته است.
گاهی اوقات هم برخی افراد سیاه نمایی می کنند یا رفتاری انجام میدهد که وهن مردم منطقه است و با خدماتی که انجام شده است همخوانی ندارد. این بخش از موضوع جای سوال دارد. در برخی مواقع البته برخی مسئولین کارهایی بیش از وظیفه خود انجام دادهاند ولی منکر این موضوع نیستم که کوتاهیهایی در حق مردم زلزلهزده شده است و بعد از ۷۰ روز تغییر چندانی نکرده است.
به دلیل بروکراسی هنوز طرح جامع شهر به تصویب نرسیده است و با وجودی که استاندار و فرماندار و شهردار منطقه و من به عنوان نماینده مردم در مجلس این موضوع را همگی پیگیری کردهایم، ولی هنوز اندر خم پیچهای اداری هستیم. البته فعلا درخواست و نامهها به وزارت راه رسیده است. امیدواریم وزارت راه سریعتر بتواند این طرح را تصویب کند. توجه دارید که بیش از ۷۰ روز است از زلزله غرب کشور میگذرد و هنوز نمی توانیم مجوز بازسازی را به یک واحد در شهر بدهیم تا نوسازی را شروع کند. بنابراین به نظرم باید این بوروکراسی اداری و کاغذبازیها کم شود تا زودتر بتوانیم به داد مردم زلزلهزده این مناطق برسیم.
معصومه معظمی
- 13
- 5