سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۰۸:۴۸ - ۲۷ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۴۲۵۵
شهری و روستایی

پشت پرده‌های استعفای نجفی در گفتگو با غلامعی رجايی

برنامه برج ميلاد، يک سناريوی از پيش طراحی شده بود

غلامعی رجايی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,شهر و روستا

مي‌گويد برنامه برج ميلاد، يک سناريوي از پيش طراحي‌شده بود که فرد مزبور هم شناسايي شده است. اين صحبت‌هاي غلامعي رجايي، مشاور رسانه‌اي محمدعلي نجفي، شهردار مستعفي تهران است که در يکي، دو ماه پاياني از عمر شهرداري نجفي، به مجموعه نيروهاي او اضافه شده بود. با رجايي درباره پشت پرده‌هاي استعفاي نجفي صحبت کرديم. رجايي نیز تأكيد دارد بحث بيماري نجفي علت اصلي استعفاي او نبود. ضبط را خاموش کردم، درباره علت‌العلل استعفاي نجفي صريح‌تر صحبت کرد که امکان انعکاس آن وجود نداشت. ماحصل اين گفت‌وگو را در پي مي‌خوانيد:

 

 درباره استعفاي آقاي نجفي دو نظر وجود داشت؛ يک نظر که بر بيماري او پافشاري دارد و نظر ديگري که علاوه بر بيماري، فشارها را دليل استعفا مي‌داند. لطفا بفرماييد فشارها از چه زماني آغاز شد؟

در جمع‌بندي‌ای که از استعفاي ايشان مطرح شده، اين دو نظر ديده مي‌شود. البته نظر سومي هم وجود دارد مبني بر اينکه شورا با ماندن ايشان موافق نبود که از نظر من، بيشتر شبيه يک لطيفه بود؛ چراکه شورا با اجماع کامل به ايشان رأي داد و تصور مي‌کنم هرکسي شهردار آينده بشود، چنين رأيي را با اين اجماع به دست نخواهد آورد. اما نظر دوم؛ يعني بيماري، درکنار فشارها به ايشان نظر درستي است؛ چراکه اگر به خاطر بياوريد، در استعلامي که در ابتداي معرفي ايشان صورت گرفت، در نهايت با دخالت وزارت کشور، اين مهم انجام شد؛ يعني از ابتدا مقاومت‌هايي وجود داشت که آقاي نجفي شهردار نشود.

 

خود ايشان نیز در اين چند روز از عوامل مشدد صحبت کردند. البته آقاي نجفي در بيان بيماري خود کاملا صادقانه رفتار کرد. حتي بحث ادامه درمان او در خارج از کشور مطرح است که با يکي، دو کشور نیز رايزني کرده‌اند. خود ايشان هم گفت به من گفته شده خارج از کشور با عوارض کمتري مي‌توانند جراحي را انجام دهند. اما در داخل هم مواردي را به ايشان معرفي کرده‌اند. من گفتم پس بايد زودتر بستري شويد که ايشان گفت ارديبهشت دنبال بستري‌شدن مي‌رود. 

 

بنابراين بيماري ايشان بهانه نيست، اما همه ماجرا هم اين نيست. عواملي دخيل بود که از قبل از آمدن ايشان، اين عوامل مطرح بودند. به نظر من، جريان اصلاح‌طلب بعد از پيروزي ٢١ بر هيچ در انتخابات شوراها، تحليل درستي انجام نداد و نتوانست ارزيابي درستي از اين مطلب داشته باشد که مخالفت‌هايي که با آمدن نجفي مي‌شود، در نهايت منتج به نتيجه خواهد شد. درواقع غرور و سرخوشي پيروزي ٢١ –هيچ، شورا را به اين نتيجه رسانده بود که هرکسي را که انتخاب کنند، او مي‌تواند به کار خود ادامه دهد. با اين حال، نجفي در هفت‌ماهه عملکرد خود، کارنامه پذیرفته‌شده‌ای ارائه داد و شورا هم از او راضي بود و بودجه شهرداري را به نحوي که آقاي نجفي مي‌خواست، تصويب کرد. 

 

با اين حال، با مشكلاتي نیز مواجه بود که ايشان بعد از دو، سه ماه دست خود را به نشانه اينکه ديگر منابع مالي و ريالي ندارد، بالا برد. مثل همان مشکلي که قرار بود براي دولت روحاني اتفاق بيفتد. مرحوم هاشمي به من گفت استراتژي اين جريان اين است که روحاني در شش‌ماهه اول دولت خود، دستش را به نشانه تسليم بالا ببرد. اما روحاني نه‌تنها تسليم نشد، بلکه دور بعد هم پيروز ميدان شد. همان‌طوري که نجفي به عوامل مشدد اشاره کرد، من نیز تأييد مي‌کنم؛ اما نظر ديگري دارم؛ ايشان مي‌گويد بيماري علت اصلي استعفاست؛ اما من و دوستان ديگري که از نزديک با ايشان در ارتباط هستيم، برخلاف ايشان که بنا بر ملاحظاتي گفتند بيماري اصل است، معتقدیم اثر عوامل مشدد از جهاتي نه‌تنها کمتر نبوده که شايد بيشتر بوده باشد. 

 

 منظور شما اين است كه وضعيت بيماري تا اين اندازه حاد نبود که آقاي نجفي بخواهد به‌سرعت کنار برود و دنبال برنامه‌هاي بستري‌شدن باشد؛ يعني اگر بحث عوامل مشدد پيش نمي‌آمد، ايشان با وجود بيماري به کار خود ادامه مي‌داد؟

شايد ايشان مي‌توانست... . ايشان در صحبتي که در جلسه علني شوراي شهر داشتند و همين‌طور نامه دومي که نوشتند، همين‌جا بگويم که نامه دوم به معناي دومين استعفا نبود، بلکه تأكيد بر استعفاي اول بود؛ به اين معني که از شورا خواسته بود تا استعفا را بپذيرند. من اينجا هرگونه رابطه بين استعفاي ايشان و صحبت‌هاي دادستان کل کشور را رد مي‌کنم. اصلا شورا کاري به دادستاني نداشته است که حالا بخواهد جا بخورد و اين سخن دادستاني را اولتيماتوم در نظر بگيرد.

 

يا مثلا آقاي نجفي ملاحظه‌اي داشته باشد که بخواهد با صحبت‌هاي دادستاني، دوباره استعفا بدهد؛ چنين موضوعي مطرح نبوده است. قبل از عيد که من با ايشان در تماس بودم و يک بار هم حدودا يک ساعت با هم صحبت کرديم، ايشان مصمم بود فرمان شهرداري را به فرد ديگري واگذار کند. به ايشان توصيه کردم بيماري را علت عمده بيان نکند و بگويد در آينده حرف‌هاي خود را اگر بشود، خواهم زد. 

 

 چه چيزي باعث شد فشارها تا اين اندازه تشديد شود که کار بخواهد به استعفا کشيده شود؟ فشارها از چه زماني شروع شد؛ چون يکي، دو ماه قبل از استعفا، اقاي نجفي اعلام کرده بود در برابر فشارها ايستادگي خواهد کرد. در واقع شدت فشارها تا کجا پيش رفت که آقاي نجفي را مجبور به استعفا کرد؟

من از بهمن به ايشان ملحق شدم. نگاه من به اين قضيه اين است که فقط بحث استعفاي نجفي مطرح نيست، حتي بحث اصلاح‌طلبان هم مطرح نيست. يک جريان سياسي شکستي خورده و ‌دنبال ترميم خود از طريق تضعيف و تخريب جريان پيروز است. بحث آقاي نجفي، بحث دوم است و موضوع اول، تضعيف جريان اصلاح‌طلب است؛ تا جايي که به مردم القا کنند ديگر نبايد به اين جريان رأي داد. اين در حالي است که دست اصلاح‌طلبان در شوراي شهر هم پر است، به‌ويژه با تخلفاتي که ازدوره قبل شهرداري به دست آورده‌اند. فرض کنيد دوهزارو ٧٠٠ نفر کارت نمي‌زدند اما حقوق دريافت مي‌کردند. يا يک فردي شناسايي شده که سه سال حقوق مي‌گرفته اما سر کار نمي‌آمده است.

 

همچنين تعدادي شناسايي شده‌‌اند که اينها گواهي پايان خدمت ندارند و با برگه معافيت از تحصيل مشغول به کار هستند. در حالي که اين معافيت صرفا براي مردودنشدن است تا فرد بتواند ادامه تحصيل دهد و او را براي خدمت سربازي اعزام نکنند، نه اينکه کار نکند. اخيرا گزارشي بود که يکي از سازمان‌هاي تابعه شهرداري که نام آن را نمي‌برم، ٥٠ ميليون تومان حقوق دريافت مي‌کرده است. در حالي که شهرداران هم يک‌سوم اين عدد حقوق نمي‌گرفتند.

 

اصلاح‌طلبان خواستند با اين وضعيت به سمت مبارزه با غول فساد بروند و کارهايي هم در اين زمينه انجام دادند. البته براي مبارزه با فساد راهي طولاني داريم. به‌ويژه در مورد شهرداري ضمن احترامي که براي همه کارکنان آن قائل هستم اما به دليل حجم بالاي تبادل پولي، امکان فساد هم افزايش مي‌يابد و به نظرم قوه قضائيه بايد نه تنها اين ١٢ پرونده را مورد بررسي قرار دهد، بلکه بايد يک تا دو شعبه را به بررسي فساد در شهرداري اختصاص دهد.

 

نبايد فراموش کنيم که در ماجراي احضار شهردار، بايد اين سؤال را طرح کنم که چرا وقتي احضاريه پنج روز زمان داشته، ساعت ١٠ و نيم شب به در منزل آقاي نجفي مي‌روند. 

 

 احضاريه پنج روز فرصت داشته است، ولي همان روزي که صادر شده، به در منزل آقاي نجفي برده‌اند؟!

بله. آقاي نجفي در جلسه شورا گفت که حتي همسر من ترسيده بود و من خودم رفتم احضاريه را گرفتم. حتي تعجب کردم که چرا در منزل آورده‌اند، مي‌توانستند صبح به شهرداري بياورند. 

 

  دقيقا چه برخوردي داشته‌اند؟

خودش توضيح داده است. آقاي نجفي گفته که بازپرس به شهردار گفته که بازداشتش مي‌کند، او هم گفته خب، بازداشت کنيد! بعد ظاهرا آقاي قطبي، معاون دادستان گفته است که حالا ايشان يک کفيل هم بياورد، قبول است.الان هم پرونده ظاهرا مفتوح است... . 

 

 پرونده با چه عنوان اتهامي مفتوح است؟

دادستان گفته است که با عنوان ترويج فساد و فحشا اين پرونده مطرح است. در حالي که روح آقاي نجفي هم از اين موضوع خبر نداشت. من مطلع هستم. مسئول برنامه که مسئول بانوان شهرداري است هم گفت که من دقيقه نود متوجه شدم، به من هم جزئيات را نگفتند و فقط اطلاع دادند که چند کودک گل‌افشاني مي‌کنند. اين را هرکسي متوجه شود، خب مي‌گويد ايرادي ندارد. اين دقيقا سناريو بوده است. فيلم را از زاويه‌اي گرفتند که اين کودکان نقش پررنگي داشته باشند. 

 

 يعني يک برنامه از پيش تعيين‌شده بوده است؟

قطعا سناريو بوده است. اينکه کسي از آن مراسم فيلم‌برداري کند و بعد هم افرادي که کار هنري کرده‌اند، گفته‌‌اند که اصل ماجرا، آن گروه کُر بوده است، اما در فيلم، رقص کودکان برجسته شده است. بنابراين قطعا اين موضوع سناريو بوده و فرد موردنظر هم شناسايي شده است. 

 

 با فرد مزبور صحبت شده يا احيانا برخوردي صورت گرفته؟

من اين را پيگيري نکردم. اما اسم فرد مشخص است و روشن شده که کجا نشسته و از چه زاويه‌اي فيلم را گرفته است. حتي تصوير اين فرد موجود است. سناريويي بود که شهردار را به حاشيه ببرد. شايد هم آقاي نجفي اين ماجرا را پيامي تلقي کرده باشد. اما من با شناختي که از روحيه نجفي دارم، مي‌دانم احضار خود را پيام تلقي نکرده است.

 

 اما تصور و تلقي ما اين بود که ماجراي احضار، نشانه‌اي بر نخواستن ايشان است؟

بله. نشانه نوعي حساسيت و نخواستن بود. ولي دليل استعفا نبود. 

 

 در اين فاصله که آقاي نجفي يک گزارش صدروزه از عملکرد شهرداري قبل ارائه کرد و از طرف ديگر موضوع ارجاع پرونده به قوه قضائيه مطرح شد، آيا پالسي دريافت کرده بود که ماجرا را ادامه ندهد؟

خير. من هم چنين چيزي را نشنيدم. به هر حال ايشان عدم موافقت‌هايي را با شروع و ادامه کار خود احساس مي‌کرد، مبني بر اينکه بعضي جاها ممکن بود با ادامه کار ايشان موافق نباشند و او را نپذيرند، ولي اين موضوع را دليل رفتن، تلقي نمي‌کرد. يعني در اين نپذيرفتن‌ها، نهي جدي نمي‌ديد. 

 

 جلسه آخري که با ايشان داشتيد، چه زماني بود؟

شنبه هفته گذشته بود. ما از چند طرح بازديد کرديم و موقع بازگشت با خودروي ايشان بازگشتيم. در راه با هم صحبت کرديم که من ايشان را مصمم ديدم، بعد از جلسه‌اي که بيست‌وچهارم اسفند داشتيم که ايشان نامه استعفا را به محسن هاشمي داده بودند. درواقع استعفاي ايشان دو مرحله بود. اول يک نامه سه‌صفحه‌اي نوشتند و به محسن هاشمي دادند. من با آقاي هاشمي همان موقع وقت ملاقات داشتم و خبر را اين‌گونه متوجه شدم. بعد هم به دفتر خودم بازگشتم. بعد از آن دستيار آقاي نجفي، نزد من آمد و نامه سه‌صفحه‌اي را فرستاد تا من هم ببينم.

 

من نامه را خواندم و گفتم نظرم اين است که فعلا اين نامه را منتشر نکنيم. بعد هم از آقاي نجفي خواهش کردم که آن نامه را پس بگيرد و مطلب مختصري را به جاي آن بنويسد. آقاي نجفي خواست تا من متن مورد نظر را بنويسم.من به ايشان گفتم که بهتر است به بيماري هم اشاره نکنيد و بگوييد که شايد در آينده توضيحاتي بدهم. 

 

  همان متني بود که به عنوان متن استعفا منتشر شد؟

خير. متني که در جلسه شورا خوانده شد، همان متني بود که من خدمت ايشان داده بودم و چند جمله‌اي هم به آن اضافه کردند و خواندند. 

 

  فحواي آن سه صفحه چه بود؟

آن سه صفحه يک‌سري مسائل بود که در رابطه با فساد مطرح کرده بود، اشاره‌اي هم به موضوع بيماري خود داشت و از عزم خود براي ادامه کار گفته بود، همچنين از شورا و همراهی اعضاي آن تشکر کرده بود. اما آقاي نجفي ذخيره‌اي بود که تمام شد. در شورا هم قاعدتا ديگر چنين اجماعي درباره شهردار صورت نخواهد گرفت. من اين احتمال را مي‌دهم که کساني که سناريوي حذف نجفي را برنامه‌ريزي کردند، برنامه‌هايي براي شورا داشته باشند.البته اهل پيش‌گويي نيستم. اما وحدت شورا حتما مورد هدف رقيب است و آسيب خواهد ديد. 

 

  آقاي تاجرنيا در توييتي بعضي از ژنرال‌هاي سياسي را مسبب اين اتفاقات اخير شوراي شهر تهران دانسته بود. هم از زماني که بحث شهردارشدن نجفي مطرح شد و اقناعي که از طرف اين ژنرال‌ها صورت گرفت که هر ٢١ نفر شورا به آقاي نجفي رأي مي‌دهند. هم در استعفادادن آقاي نجفي که اين چند نفر اصرار کردند و هم اينکه اينها شورا را قانع کردند که اين استعفا را بپذيرد. اين موضوع چقدر سنديت و صحت دارد؟

کسي آقاي نجفي را وادار به استعفا نکرد. شرايطي باعث شد که ايشان استعفا دهد و اگر بخواهد در آينده توضيح خواهد داد که قطعا آن شرايط آينده نزديکي نيست. ولي من تأييد مي‌کنم که در جريان اصلاحات متأسفانه کساني بودند که خيلي زود نغمه رفتن ايشان را سر دادند و اين ساز را کوک کردند. در حرف‌هايشان هم پيداست. 

 

 چه کساني بودند آقاي رجايي؟

اجازه دهيد من اسم نبرم. 

 

  منظور شما جريان کارگزاران است؟

بله بخشي از کارگزاران. 

 

  فقط بخشي از کارگزاران يا از جريان‌هاي ديگر هم بودند؟

به نظر مي‌رسد از جريان‌هاي ديگر هم بودند. 

 

  مثلا اتحاد ملت؟

خير. از اتحاد ملت چيزي نشنيدم، ولي احزاب ديگر اصلاح‌طلب بدشان نمي‌آمد که اين اتفاق البته نه با اين سرعت بيفتد. البته اين موضوع را تأييد نمي‌کنم که اين مسائل در رفتن آقاي نجفي مؤثر باشند. کدورت‌هايي ممکن است در ذهن‌ها باشد ولي اينکه اين مسائل منجر به استعفا شود، غلط است. عوامل مشدد، علت اصلي استعفا بود. 

 

 بعد از جلسه استعفا چه شد؟

از جلسه شورا که بيرون آمديم، يک جلسه بين معاونان و مشاوران برگزار شد که از مشاوران هم فقط من بودم. يک ساعت و خرده‌اي به طول انجاميد و ايشان نظرات ما را گرفت. حتي خود من گفتم اين شورا الان توپ را در زمين شما انداخت؛ ايشان تأييد کردند. بعد گفتم شما معالجه کنيد بعد هم ديگر نياييد و بگوييد نمي‌توانم. اين به واقعيت نزديک‌تر بود که برود عمل کند و بگويد امکان بازگشت ندارد. آقاي نجفي ترجيح داد اين مسئله را به اين شکل به شورا منعکس کند که با پزشکم مشورت کرده‌ام و امکان ادامه‌دادن برايم ميسر نيست. اين را هم براي شما بگويم که ايشان حداقل با سه پزشک مشورت کردند. آن روزي هم که آن سه صفحه را فرستاد، نسخه يکي از اين پزشک‌ها را براي من فرستاده بود. 

 

  پزشکشان کيست؟

پزشک مشخصي نيست، ولي آقاي حسيني نامي بود. با سه پزشک صحبت کرده بود، اما براي نوشتن نامه دوم با پزشکي که بيشتر قبولش داشته، مشورت کرده است. 

 

  فکر مي‌کنيد فشارها از جانب  چه کسانی مطرح شد. علت آن، فوکوس‌کردن آقاي نجفي روي فسادهايي بود که اتفاق افتاده بود يا موارد ديگري هم مطرح بود؟

نه ارتباطي به پرونده‌ها ندارد. ماجراي فشارآوردن از جانب رقيبي است که شکست خورده است. رقبا دنبال اين بودند و از قبل هم گفته بودند. اين نشان مي‌دهد که برنامه‌اي بوده که ايشان خسته شود. قاعدتا ممکن بود دست روي نقاطي بگذارند که آنها را به نتيجه برساند و رساند. 

 

  مثلا اينکه مواردي از زندگي ايشان را به حالت تهديد بخواهند... 

من نمي‌دانم ولي قاعدتا نتيجه گرفتند و اين را بايد اذعان کرد. در اين قضيه هم کشور و هم مردم باختند و حتي رقيب که فکر مي‌کند ايشان را حذف کرده و نجفي را به يک مهره سوخته تبديل کرده، اشتباه مي‌کند، چون گرفتن چنين نيروهايي از نظام به نفع هيچ‌کس نيست. تصور من اين است که حذف نجفي از مسند شهرداري تهران حتما در انتخابات آتي شوراي تهران و آمار رأي مردم اثر خواهد گذاشت، چون مردم شورايي انتخاب کردند و آن شورا شهرداري انتخاب کرد که مردم شاهد حذفش بودند. خواهند گفت که به هر کسي رأي بدهيم، شانسي براي خدمت ندارد، پس چه بهتر که رأي ندهيم. 

 

  با توجه به اينکه شما در اين سيستم بوديد و احتمالا اين چند روز هم در جریان صحبت‌ها و نظرها بودید، فکر مي‌کنيد گزينه‌هاي پيشنهادي چه کساني هستند؟

مي‌توانم بگويم گزينه‌ها از چند جهت مي‌تواند مطرح باشد؛ يعني فردي را از داخل شهرداري انتخاب کنند، مثل آقاي حناچي که سرپرستي ايشان جدي بود. من خودم شنبه از آقاي نجفي پرسيدم حالا شما مي‌خواهيد برويد، چه کسي مدنظر شماست براي سرپرستي؟ گفتند حناچي. اما مطرح‌کردن جهانگيري و عارف، خنده‌دار است. در حدي که من مي‌دانم حرف‌هاي درستي نيست و من نشنيدم که با آقاي عارف صحبتي شده باشد و مي‌دانم که شورا به اين سمت نخواهد رفت. من پيشنهاد يکي از وزرا را به صورت خصوصي با آقاي هاشمي مطرح کردم که ايشان تأملي کرد. همچنين از نظر من تيپي مثل محمد فروزنده که بسيار فرد پخته و عاقلي است، مي‌تواند مطرح باشد. 

 

  فکر مي‌کنيد در آينده نزديک که نه، اما ممکن است روزي بخواهند درباره اصل ماجرا صحبت کنند؟

اين آقاي نجفي که من در اين چند ماه همکاري ديدم، نخواهد گفت و صلاح هم نيست. حتي در جلسه شورا گفتند که پذيرفتن استعفا هزينه دارد، آقاي نجفي گفتند که شما بپذيريد و هرچه هست به گردن من بيندازيد و هزينه‌اش را من مي‌دهم، همه را به پاي من بنويسيد. 

 

مرجان توحيدي

 

 

sharghdaily.ir
  • 19
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش