محمدجواد حقشناس، عضو شورای شهر تهران در مورد شانس برخی چهرهها برای ورود به فهرست نهایی انتخاب شهردار تهران، گفت: به نظر میرسد با توجه به اقبالی که اعضای شورا به هفتنفری که قبلاً معرفی شدند، نشان دادند این بار هم برخی از آنها به لیست هفت نفره نهایی برسند. برای آقای افشانی و بیطرف و خانم کولایی شانس زیادی قائلم.»
سخنگوی شورای شهر اعلام کرده که تا ۲۳ اردیبهشتماه، تکلیف شهرداری تهران روشن میشود. این یعنی شورای شهر تهران یک برنامه ۲۵ روزه برای انتخاب شهردار در نظر گرفته است که با توجه به تجربیات قبلی، زمان زیادی به نظر نمیرسد. به همین دلیل هم گمانهزنیها در مورد گزینههای احتمالی شهرداری تهران، قوت میگیرد. در این بین اسمهای زیادی دیده میشود اما محمدجواد حقشناس، عضو شورای شهر تهران شانس افرادی که در دوره قبلی انتخاب شهردار با اقبال اعضای شورای شهر مواجه شده بودند، بیشتر میداند، چهرههایی مانند محمدعلی افشانی، حبیبالله بیطرف و الهه کولایی. حرفهای حقشناس در مورد شانس محسن هاشمی و محمدرضا عارف برای به عهده گرفتن شهرداری تهران هم جالب است.
شما جزو کسانی بودید که در صحن شورای شهر، موافق با استعفای آقای نجفی سخنرانی کردید، از طرفی قبلاً بارها از ایشان حمایت کرده بودید.
سهشنبه آخر سال، یعنی چهارشنبهسوری بود که خبر استعفای آقای نجفی را شنیدم. آقای هاشمی رئیس شورای شهر هم در روز چهارشنبه جلسهای غیررسمی برگزار کردند که این موضوع را مطرح کنند. طبیعتاً من استعفای آقای نجفی را به ضرر شهر میدانستم و آن را از نظر شخصی هم یک فرصت سوزی برای آقای نجفی قلمداد میکردم برای همین هم به ایشان پیغام دادم و گفتم که اگر بخواهم یک مشورت به شما بدهم میگویم که این کار را نکنید. به ایشان گفتم که بالاتر از سیاهی که رنگی نیست اما بههرحال ایشان به بیماریشان استناد کردند و بر استعفا تأکید داشتند. دلیلی که بسیاری از مردم آن را باور نکردند.
بنابراین تأکید میکنم که من با استعفا موافق نبودم و فکر میکردم که میشود در مسیر دیگری حرکت کرد. در نهایت قرار شد که تصمیمگیری در مورد استعفا به بعد از تعطیلات موکول شود حتی یک سری صحبتهایی هم شد که فعلاً موضوع استعفا اعلام نشود اما شد و دیدیم که این مسئله واقعاً به شهر شوک وارد کرد، خود اعضا هم از این موضوع که آقای شهردار بدون مشورت و صحبت با اعضا ناگهان استعفا دادهاند بهتزده و دلخور بودند.
خلاصه اینکه در جلسه هماندیشی اعضای شورای شهر بعد از تعطیلات نوروز، اعضا به این نتیجه رسیدند که با استعفا مخالفت شود. در جلسه رسمی هم که مطرح شد ۱۳ نفر در مخالفت با استعفا صحبت کردند و من تنها کسی بودم که بهعنوان موافق ثبتنام کرد. آنجا استدلالم این بود که مجموعاً و روی هم رفته ۲۷ میلیون رأی پشت انتخاب اعضای شورای شهر است. فاصله بین آخرین نفر لیست اصلاحات تا اولین نفر لیست رقیب ۵۰۰ هزار نفر بوده است. همه اینها تأکیدی است بر اینکه مدیریت شهر هم باید همسو با همین رأی انتخاب شود. آقای نجفی بر اساس این نگاه انتخاب شوند و واقعاً هم در طول هفت ماه عملکرد خوبی داشتند اما بههرحال ایشان نمیخواهند دیگر به این مسئولیت ادامه دهند و باید هرچه سریعتر فکری کرد. با تمام این حرفها اعضای شورای شهر صلاح دیدند که به استعفای ایشان رأی منفی بدهند اما آقای نجفی باز هم تأکید کردند و بر رفتن اصرار داشتند و این اصرار نتیجه داد.
حمایت اعضای شورای شهر از شهردار و رأی منفی به استعفای نجفی چقدر سیاسی بود و چقدر به عملکرد او مربوط میشد؟
به هر حال آقای نجفی فرد باتجربه ای بود. کسی بود که مسئولیت سازمان برنامهوبودجه را داشت و متأسفانه ما در شهرداری با مشکلات مالی بیشتر از هر چیزی روبهرو بودیم. وقتی ما شورای شهر را تحویل گرفتیم من از معاون اداری و مالی سرپرست وقت پرسیدم که وضعیت خزانه به چه صورت است، گفت نزدیک به هشتاد میلیارد در خزانه موجود است. درحالیکه شهرداری باید ۶۰۰ میلیارد تومان حقوق میداد. از طرفی قائممقام شهرداری تهران که بهنوعی شهردار در سایه بود، به دلیل تخلفات مالی دستگیر شده بود و صحبت از رقمهای خیلی کلان در پرونده او شنیده میشد. مدیران زیادی که سابقه درخشانی هم داشتند اما بعداً به دلایل مختلف وارد مسیر غلطی شده بودند. آقای نجفی شهر را با این وضعیت و با ۶۰ هزار میلیارد بدهی تحویل گرفت و نهتنها در پرداخت هزینههای جاری به مشکل نخورد بلکه ۳ هزار میلیارد از بدهیها را هم در همین مدت پرداخت کرد. مسئولیت شهرداری با تمام مدیریتهای دولتی دیگر متفاوت است.
تمام مدیریتهای دولتی، مدیریت هزینه هستند یعنی یک بودجهای وجود دارد و مدیران بر اساس آن بودجه، مجموعه تحت نظرشان را مدیریت میکنند اما در شهرداری تهران هم باید مدیریت درآمد داشت و هم مدیریت هزینه. در واقع شهردار باید هم درآمد به دست بیاورد و هم برای هزینه کردن آن درآمد برنامه داشته باشد. آقای نجفی در کنار اینها باید بدهیهای قبلی را هم کمکم میپرداخت. ما دیدیم که در این زمینه موفق بودند. از طرفی یکی از مهمترین اقداماتی که انجام شد، توقف شهرفروشی بود. هولوگرام فروشی عملاً شهر را به یک باتلاق تبدیل میکرد و توقف این روند و در کنار آن مدیریت درآمدها، واقعاً کار مهمی بود که آقای نجفی از پس آنها برآمد.
حرفهای دادستان چقدر در استعفای مجدد نجفی تأثیر گذاشت؟
بعید میدانم که مؤثر بوده باشد اما همانطور که در توئیتی اعلام کردم موضعگیری ایشان نه با تدبیر همخوانی داشت و نه با وظایف ذاتی ایشان. خوشبختانه موضعگیریهای خوبی هم شد و حتی نایبرئیس مجلس نسبت به حرفهای دادستان کل کشور واکنش نشان داد و آن را خارج از عرف و قانون و وظایف دادستان تلقی کردند
سراغ گزینههای احتمال شهرداری برویم. الآن فهرستهای زیادی منتشر و اسمهای زیادی شنیده میشود. این گمانهزنیها چقدر درست است؟
ما زمانی که وارد شورای شهر شدیم سه ماه برای انتخاب شهردار فرصت داشتیم. ابتدا به این نتیجه رسیدیم که باید درباره شاخصها و فرآیند انتخاب شهردار به یک جمعبندی برسیم. در مورد شاخصها مسائلی چون سابقه مدیریت مربوط، تحصیلات مناسب، پاک دست، سابقه فسادستیزی، تجربه موفق مدیریتی و... تعیین شد و در مورد فرآیند هم قرار بر این شد که هر کدام از اعضای شورا سه نفر را معرفی کنند و از بین آنها هفت نفر انتخاب شوند و از آنها بخواهیم که برنامه ارائه کنند.
بعد از اینکه اعضای شورای شهر برنامهها را بررسی کردند دو نفر به صحن بیایند و بین آنها رأی گیری شود. در مرحله اول یک لیست ۲۳ نفره به دست آمد و بعد هم هفت نفر انتخاب شدند. آقای نجفی نفر اول این لیست، آقای مرعشی نفر دوم، خانم کولایی نفر سوم، آقای افشانی نفر چهارم، آقای بیطرف نفر پنجم، آقای شریعتمداری نفر ششم و آقای مهرعلیزاده نفر هفتم شدند. از این هفت نفر آقای نجفی، افشانی، مهرعلیزاده و خانم کولایی برنامه دادند و آقای مرعشی هم به صورت شفاهی برنامهشان را اعلام کردند بقیه هم برنامه ندادند. بعدتر هم خانم کولایی و آقای مرعشی انصراف دادند و در نهایت تمام اعضای شورای شهر به آقای نجفی رأی دادند.
این بار هم شاخصها همان شاخصهای قبلی هستند فقط این بار توان اجرایی و کار میدانی در سطح شهر هم به آنها اضافهشده است. فرآیند هم تقریباً همان است با این تفاوت که این بار اعضای شورای شهر در مرحله اول ۵ نفر را معرفی میکنند. به نظر میرسد با توجه به اقبالی که اعضا به هفتنفری که قبلاً معرفی شدند، نشان دادند این بار هم برخی از آنها به لیست هفت نفره نهایی برسند. درست است که باز هم سه ماه برای انتخاب شهردار وقت داریم اما تصمیم اعضا بر این است که هرچه سریعتر تکلیف شهر روشن شود برای همین، یکشنبه پیش رو اعضا گزینههایشان را معرفی میکنند.
پس شما حضور هفت نفر نهایی دور قبل را محتمل میدانید، البته غیر از آقای نجفی.
خب این را هم باید در نظر گرفت که بعضی از افراد آن فهرست به دولت پیوستهاند و با توجه به تأکید آقای روحانی مبنی بر اینکه اعضای کابینه به کاری غیر از وظایفشان نپردازند، برخی از اسامی بیرون میروند مانند آقای شریعتمداری و مهرعلیزاده، پس شانس خانم کولایی و آقای افشانی را بیشتر میدانم چون توانستند در دوره قبل هم بهخوبی از مراحل بالا بیایند و برنامه مکتوب هم داده بودند.
آقای محسن هاشمی چطور؟ بالاخره ایشان یکی از گزینههایی هستند که از همان ابتدا مطرح بودند و این روزها هم در صدر گمانهزنیها قرار دارند.
بله ایشان هم مطرحشدهاند. شورا مصوبهای داشته که میگوید هیچکدام از اعضای شورای شهر تا پایان مسئولیت چهار سالهشان از شورا خارج نشوند. در واقع هدف از این تصمیم، عدم تکرار تجربههای قبلی مخصوصاً در شورای اول بود. اینکه عدهای با رأی مردم روی کار بیایند و بعد به زعم خودشان سمت مناسبتری پیدا کنند و از شورا بروند میتواند به شاکله شورا ضربه بزند اما آقای هاشمی همواره مطرح بودهاند. برخیها هم بهشدت از شهردار شدن ایشان اعلام حمایت کرده و موضعگیری کردهاند، مثلاً آقای کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران اعلام کردند که میثاقنامه وحی منزل نیست و میشود آن را نادیده گرفت یا آقای عطریانفر، اوایل اسفندماه سال گذشته وقتی که هنوز هیچ صحبتی درباره استعفای آقای نجفی مطرح نبود، ایشان را محترمانه نقد کرده بودند و پیشبینی کرده بودند که اگر آقای نجفی آماده باشد، آقای هاشمی میتواند مسئولیت شهرداری را قبول کند. این حرف شخص من را شگفتزده کرد و برایم عجیب بود اما بههرحال این حرفها باعث میشود که گمانهزنیهایی صورت بگیرد.
در نهایت این اعضای شورای شهر و شخص آقای هاشمی هستند که میتوانند در این زمینه تصمیم بگیرند. صحبت از چهرههای دیگری هم شده است. مثلاً آقای عبدالله نوری یا آقای عارف مطرح شدهاند اما این حرفها نشانه تمایل خودشان نیست. بعید میدانم آقای عبدالله نوری خیلی مایل به قبول کردن این مسئولیت باشند.
آقای عارف چطور؟ به نظر میرسد ایشان چندان هم ناراضی نباشند.
در مورد ایشان هم تا جایی که من پرسوجو کردهام هیچ اظهار تمایلی وجود ندارد. بعید است که مطرحشدن نام ایشان با خواست خودشان همراه بوده باشد. در این میان چهرههای اجرایی دیگری هم معرفی میشوند مانند شهرداران کلانشهرهای دیگر یا معاونان شهرداری تهران. تا جایی که میدانم تماسهایی با برخی مدیران مناطق شهرداری و معاونان آقای نجفی گرفتهشده مثل معاون شهرسازی آقای حناچی و یا خود آقای حسینی مکارم سرپرست کنونی شهرداری تهران. برخیها هم ممکن است از دولت اجازه بگیرند و اعلام آمادگی کنند.
مانند آقای افشانی؟
بله ایشان هم با توجه به اقبالی که در دوره قبل دیدهاند میتوانند وارد مرحله آخر شوند. خانم کولایی هم شانس زیادی برای ورود به فهرست نهایی دارند. به هر حال شورای شهر ۶ نفر عضو خانم دارد و اینها میخواهند نام زنان مطرح شود. از طرفی شش عضو جوان هم داریم که ترجیح میدهند چهرههای جوان دیده شوند و حتی اگر قرار است از نسل اول انقلاب کسی مسئولیت شهر را به عهده بگیرد، از افراد جوانتر این نسل باشد یا کسی بین نسل اول و دوم باشد. من فکر میکنم که از آن هفت گزینه قبلی حضور آقای بیطرف و آقای افشانی خیلی محتمل است.
در مورد شهردار زن چطور؟ آیا حضور زنان در فهرست نهایی نمایشی خواهد بود؟
حضور کسی نمایشی نخواهد بود، ما رویکردمان در مدیریت شهری این بوده که باید زنان حضور پررنگتری داشته باشند. از آقای نجفی هم خواسته شد که این موضوع را در نظر بگیرد. ایشان هم قول دادند که برای زنان در عرصه مدیریت شهری یک سهمیه ۳۰ درصدی در نظر بگیرند. وقتی خانمها در ردههای مدیری کلی، معاونی و شهرداری مناطق قرار بگیرند و ما شاهد قوت گرفتن توان مسئولیتی و افزایش تجربه آنها باشیم، حضور زنان در نقش شهردار تهران هم اصلاً دور از انتظار نخواهد بود.
- 16
- 3