به گزارش رویداد۲۴، شاید اعضای اولین شورای شهر تهران هرگز گمان نمیکردند که روزی جایگاه نهادی که برای شکلگیری آن زحمت کشیدهاند و قرار است آنها را در موضوع تصمیمگیری بهتر برای شهر یاری دهد با تصمیم شهرداری تهران در دوران تصدی قالیباف مبنی بر ایجاد تشکلی به نام سرای محلات، تنزل یابد و و شفافیت و عملکرد آن با آلوده شدن به مسائل و ابهامهای مالی، در برخی زوایا، تحت تاثیر قرار گیرد و نهادی که با ماهیت مردمی برای کمک به رفع معضلات شهر و شهروندان ایجاد شد اندک اندک به سوی تغییر ماهیت و ساختار و تبدیل شدن به بخشی از مجموعه شهرداری سوق پیدا کند.
حسین ایمانی جاجرمی رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران میگوید: زمانی که قالیباف شهردار تهران شد، معاونت اجتماعی شهرداری تهران تشکیلات مدیریت محله یا سرای محله را تشکیل داد و افرادی مانند نماینده بسیج، نماینده ائمه جمعه، نماینده آموزش و پرورش، نماینده سمنها و نماینده هیاتهای مذهبی را به صورت انتصابی در این تشکیلات به کار گمارده و در کنار شورایارها که منتخب مردم محله بودند قرار داد و هیات امنای محله تشکیل شد.
او با بیان اینکه این اقدام شهرداری کار شورایاریها را تحت تاثیر قرار داد، ادامه میدهد: این نهاد به جای اینکه به وظایف خود عمل کند، کارش شد سرایداری یا محلهداری، یعنی در واقع شروع به اداره سرای محله کرد و دغدغهاش این شد که چگونه از سرای محله درآمدزایی کرده یا هزینههای آن را تامین کند و به بخشی از بروکراسی شهرداری تهران تبدیل شد، در نیتجه به هدفی که شورای اول داشت نرسیدند و وقت کمتری را به انجام کارهای اجتماعی اختصاص دادند.
اعضای شورای شهر تهران، همگی ونک به بالا نشین هستند
این جامعهشناس شهری با اشاره به نامناسب بودن سیستم فعلی شورای شهر به این دلیل که مردم تهران را نمایندگی نمیکند، خاطرنشان میکند: با بررسی ترکیب شورای شهر فعلی یا شوراهای شهر گذشته تهران متوجه میشویم که اعضای آن عموما متعلق به مناطق ونک به بالا بوده وعموما هم افراد سیاسی هستند، یعنی این افراد کنشگر محلهای و اجتماعی نبوده و عمدتا اهداف سیاسی را دنبال میکنند، لذا ممکن است دغدغه شهری و اجتماعی نداشته باشند که این موضوع به شورای شهری که باید دغدغه آن مسائل شهری باشد، لطمه میزند.
وی با بیان اینکه سیستم فعلی شورای شهر ناقص و کهنه است و قطعا شورایاری هم در چنین سیستمی نمیتواند موفق باشد، عنوان میکند: برای از بین بردن این نقاط ضعف باید سیستمی ۳ لایه ایجاد شود، شامل شورای محله، شورای مناطق تهران و شورای شهر و اگر مساله را در چارچوب تهران بزرگ ببینیم، میتوانیم سطح چهارمی هم تحت عنوان شورای منطقه شهری تهران تشکیل دهیم که میتواند از کرج، اسلامشهر و رودهن هم عضو داشته باشد.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه ورود شورایاریها به سرای محله اشتباه بود، عنوان میکند: نباید شورایاری به مساله حساب و کتاب و مسائل مالی ورود و مدیریت سرای محلات ورود میکرد، زیرا این نهاد میتواند در نهایت یک نهاد سیاستگذار و برنامهریزی محلهای باشد و به عنوان سطح اندیشهای مدیریت محله عمل کند نه سطح اجرایی.
او تصریح میکند: تشکیلات مدیریت محله که شهرداری تهران ایجاد کرد، پای شورایاریها هم به موضوع کشیده شد و بخشی از فساد در شورایاریها نیز شکل گرفت.
جاجرمی با بیان اینکه سرای محلات بخشی از امکانات شهرداری است و شهرداری بر اساس وظایف خود ساختمانی برای فعالیت اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفت و نظامنامهای نیز برای آن تدوین کرد، اضافه میکند: البته، چون شهرداری نوعی حکومت محلی است، میتوانست این کار را بکند، اما واقعیت این است که نباید این اهداف خود را از طریق شورایاری دنبال میکرد.
وی تصریح میکند: شهرداری با این اقدام سطح شورایاری را از اقدام در خصوص سیاستگذاری و اندیشه ورزی به سطح سرای محلهداری و اجارهداری کاهش داده است، اقدامی که باعث بروز مشکل و اختلاف میان اعضای شورایاری بر سرمسائل مختلف از جمله دعوا بر سر دبیری شورایاری شده و و گاهی نیز زمینه را برای رانتخواری فراهم کرده است به نحوی که میتوان گفت: امروز شورایاری از حالت کارداوطلبانه خارج شده است.
به گزارش رویداد۲۴، اگر چه تاسیس شورایاریها برای آگاهیرسانی به اعضای شورای شهر در خصوص مشکلات شهر آنهم محله به محله فکری بدیع بود که میتوانست به نوعی صدای مردم محلات باشد، اما شرکت برخی از اعضای آن در بازی قدرت وسیاست، و در مواردی سوءاستفاده از آن به عنوان محلی برای رسیدن به منافع جناحی یا شخصی باعث شد که اعتماد مردم و فعالان شهری به این نهاد متزلزل شود.
تصدیگری مالی، تهدیدی برای شورایاریها
رحمت الله حافظی عضو پیشین شورای شهر تهران و از منتقدان شهردار سابق تهران، درباره وجود شائبههای مختلف در شورایاریها با بیان اینکه قانونگذار نهاد شوراها را برای اداره جامعه توسط مردم تاسیس و ظرفیتهای لازم را نیز پیشبینی کرده، میگوید: برای رسیدن نهاد شورا به بلوغ نیاز به گذشت زمان بوده و طبیعی است دراین دوره گذار شورایاریها با مشکلاتی نیز مواجه شوند، اما وجود انحراف و خطا در برخی شورایاریها را نیز نباید نادیده گرفت.
وی میافزاید: به عنوان مثال در شهر تهران با جمعیت بیش از ۸ میلیون نفر انتظار نداریم تمام ۲۱ عضور شورا ازمسائل و مشکلات گوشه گوشه شهر اطلاع داشته باشند و شورایاریها به واسطه زندگی در محلهها میتوانند از مشکلات مردم باخبر شده و طی جلسات منظم و برنامهریزی شده این مشکلات را به اطلاع اعضای شورای شهر برسانند و براساس اولویت موضوعات، بازدیدهای میدانی از محلات را در کنار اعضای شورای محلات داشته باشند، و در نهایت از شهرداران رفع نواقص را مطالبه کنند.
او همچنین از مردم میخواهد که بیش از گذشته به اهمیت و حساسیت انتخاب خود واقف شوند و با دقت در انتخاب افراد ذیصلاح و مورد اعماد، به نقش آفرینی شوراهای شهر و شورایاریها کمک کنند. طبیعی است که مراحل گذر هستیم و در این دوره مشکلاتی را شاهد باشیم.
شورایاری، نهادی که نمیخواهد مردمی بماند!
اما جدا از مفاسد ناشی از تصدیگری مالی و اداری توسط شورایاریها، آنچه این نهاد را به چالش میکشد، تمایل شورایاریها به تبدیل شدن به بخشی از بدنه شهرداری است که در حقیقت تغییر ماهیت این نهاد را به دنبال دارد، موضوعی که محمد سالاری رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران آن را یک آفت دانسته و گفته اساساً امتیاز و نقطه قوت نهاد مدنی این است که مدنی باقی بمانند و بیتردید این تمایل حداکثری نهاد شورایاریها برای اینکه جزئی از ساختار شهرداری شده و به موضوعات مالی و تصدی گریهای ورود کنند، در حقیقت انحراف جدی نهاد شورایاریها است.
وی یکی از علل علاقه شورایاریها برای زیرمجموعه شهرداری شدن را نتیجه وضعیت نابسامان اشتغال در کشور ارزیابی کرده و مراجعه بیش از ۹۰ اعضای شورای شهر را به به نمایندگان مجلس و مسئولین برای اشتغال را گواهی براین مدعی خوانده است.
رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران گفته قطعاً با زیر مجموعه مدیریت شهری شدن شورایاریها تنها شاهد گسترش دامنه و بدنه مدیریت شهری و گسترش تعداد نیروهای شهرداری تهران خواهیم بود، از سوی دیگر هرچه که نهاد شورایاریها به شهرداریها نزدیک شوند به همان میزان در ایفای نقش نظارتی خود کوتاه آمده و کنشگری و مطالبهگری که انتظار جامعه است، پایین میآید، لذا تمایل به زیرمجموعه شهرداری شدن برای نهاد شورایاریها بسیار خطرناک است و قطعاً این ساختار باید اصلاح شود.
اما اینکه چرا شورایاری که با چنان اشتیاقی ایجاد شد، امروز رو به افول رفته و دیگر چندان هم نمیتوان این نهاد را پشتیبان مردم شهر دانست سوالی است که ابراهیم علیپور عضو چهار دوره شورایاری و پژوهشگر اجتماعی در حوزه شورایاریها درباره آن میگوید: اینکه آیا شورایاریها تغییر ساختار یافتهاند نیاز به چند پژوهش دارد، اما وقتی چنین برداشتی نسبت به شورایاریها ایجاد شده قطعا نشان از یک بیماری و مشکل دارد.
اعضای شورای شهر تعریفی دقیق از شورایاری ندارند
علیپور عضو چهار دوره شورایاری با بیان اینکه شورایاری سازمانی اجتماعی - محلی بوده و با ۲۰ سال سابقه فعالیت در تهران به اندازه کافی برای دفاع از خود مدرک دارد، اما مانند همه سازمانها میتواند دچار آسیبهایی شود، ادامه میدهد: شورایاری تنها گروه اجتماعی است که در تهران دارای ساختار و سازمان است و با ۳ هزار و ۵۲۰ عضو بزرگترین گروه محلی در ایران است که در ۴ دوره فعالیت میکند، این ویژگی گروههای سیاسی را به طمع میاندازد تا برای دستیابی به اهداف خود از این ظرفیت استفاده کنند، در واقع از آن جاییکه یک بار هم مسیر از بهشت تا پاستور با موفقیت طی شد، این گمان ایجاد شد که بازهم میشود این مسیر را طی کرد.
مسئول سایت تخصصی شورایاری با اشاره به اینکه در ۳ دوره اول شورایاریها بسیار موفق عمل کردند، اما در دوره چهارم با قرار گرفتن سرای محله در کنار شورایاری و شکلگیری هیات امنای محلات جایگاه شورایاریها متزلزل شد، خاطرنشان میکند: توجیه آنها که این موضوع را مطرح کردند آن بود که میخواهیم دایره مشارکت را در تهران گستردهتر کنیم، اما واقعیت این بود که این طرح ناشی از طمع نسبت به شورایاریها بوده و موضوع دایره مشارکت تنها یک شعار بود، متاسفانه در آن زمان شورای شهر هم در مقام دفاع از شورایاریها برنیامد که باعث آسیب به شورایاری شد.
وی تصریح میکند با آغاز به کار شورای شهر پنجم نگاه بدبینانه نسبت به شورایاریها بسیار شدید شده و زمینهساز بایکوت شدن شورایاریها طی ۲ سال گذشته شد، به بیان دیگر شورای پنجم شورایاریها را تضعیف کردند، به عنوان مثال گزارشدهی شورایاری در صحن شورا تعطیل شد، ارتباط شورایاریها با اعضای شورای شهر تعطیل شد، بازدیدهای میدانی اعضای شورای شهر در کنار شورایاران از محلات لغو شد، دست شورایاریها از مناطق کوتاه شد، بحث سرای محلات بیشتر مد نظر قرار گرفت و شورایاری چهارم به ویژه از اواسط فعالیت خود نتوانستند انتظارات مردم را برآورده کنند و طی ۲ سال گذشته این نهاد از انجام وظایف خود بازماند، اصلاح اساسنامه شورایاریها نیز محدودیتهایی تازهای را پیشروی شورایاری قرار داد و ما معتقدیم که این محدودیتها شورایاریها را در دوره بعدی تضعیف کرده و چه بسا استقلال شورایاریها را نیز تحتالشعاع خود قرار دهد.
به اعتقاد وی علت نگاه بدبینانه شورای شهر پنجم آن بود که اعضای این شورا، شورایاریها را از اردوگاه اصولگراها میدانستند و در مواردی هم بر این باور بودند که شورایارها یا اینکه از سلامت مالی برخوردار نبوده و سوءاستفادهگر هستند و برچسبی بر شورایاریها زدند که پاک کردن آن سخت است.
علیپور مهمترین انتقاد نسبت به شورایاریها را ضعیف بودن ارتباط شورایاریها با مردم برشمرده و عنوان میکند: شورایاریها به جای اینکه یار مردم باشند به سمت یار شورا یا شهرداری بودن حرکت کردهاند، البته شاید این توجیه را دارند که میخواهند مشکلات مردم و محله را حل کنند، اما آنچه که در واقعیت رخ میدهد آن است که این موضوع تولید آسیب کرده و از یک سو اعتبار شورایاریها را نزد مردم از بین میبرد و از سوی دیگر عملا وقتی شورایاریها از مردم دور میشوند از نیازها و خواستهها مردم هم دور میشوند.
شورایاریها از مردم فاصله گرفتند
وی علت فاصله ایجاد شده میان شورایاریها و مردم را عدم آشنایی شورایارها با با کارهای انجمنی و شورایی و عدم آموزش به آنها دانسته و میافزاید: مشکل دیگر آن است که شورایاریها نیز نتوانستند ارتباط مناسبی میان خود برقرار کنند و بلد نبودند از رسانه به نحو درست استفاده کنند، اگر از بسیاری از شورایاران بپرسید که طی این مدت چه کردید بلد نیستند که به این سوال پاسخ دهند که این موضوع آنها را در مظان اتهام قرار میدهد آنها نمیدانند که گزارشنویسی و مستندسازی به چه صورت است، لذا دچار روزمرگی شدند.
این پژوشگر اجتماعی میگوید: همه تا زمان انتخابات شورایاری تلاش میکنند، اما نه خود شورایاریها و نه ستاد شورایاریها و نه شهرداری و شورای شهر هیچیک به دنبال توانمند کردن این نهاد نبودند.
وی معضل دیگر شورایاریها و تزلزل ایجاد شده در آن را عدم وجود تعریف واحد از شورایاری در میان اعضای شورای شهر و شهرداری در تمامی دورهها دانسته و میگوید:این موضوع مانع از حرکت این نهاد در ریل صحیح شده است، از سوی دیگر همه میخواهند از شورایاریها بهره ببرند، به صورتی که این نهاد مانند فضای بیدفاع شهری شده است، و به جای داشتن ماهیت و تاثیرگذاری تبدیل به نهادی تاثیرپذیر شده و به جای تصمیمگیری برایش تصمیم گرفته میشود.
وی اضافه میکند: ۴ ساله بودن مدت شورای شهر باعث شده که به رغم ثابت بودن اساسنامه و روند فعالیت شورایاریها، با تغییر در ترکیب اعضای شورا نگاه شورا به شورایاری نیز تغییرکند، موضوعی که باعث سردرگمی شورایاریها شده است لذا سعی میکنند به جای عمل به اصول، خود را به افراد احزاب نزدیک کنند تا سرپا بمانند.
عضو شورای شهر در ۴ دوره گذشته تاکید میکند: باید شرایط به گونهای باشد که با تغییر شورای شهر نگاه به شورایاری تغییر نکند، اما چنین نیست چنانکه با روی کارآمدن شورای پنجم طی ۲ سال اخیر بسیاری از فعالیتهای شورایاریها تعطیل شده و این نهاد در ضعیفترین حالت خود قرار گرفته است.
به گزارش رویداد۲۴، با گذشت تقریبا دو دهه از فعالیت شورایاری محلات و فراز و نشیبی که این شورا پشت سر گذاشته، تا کنون هیچگونه ارزیابی و آسیبشناسی دقیقی از عملکرد و تاثیرگذاری این نهاد مدنی صورت نگرفته است، در نتیجه هنوز مشخص نیست که دقیقا چه عامل یا عواملی باعث شده که اعضای آن به خروج از حالت مدنی و مردمی و تبدیل شدن به بخشی از نهادی عمومی-حاکمیتی به نام شهرداری تمایل پیدا کرده و قصد دست کشیدن از نقش مشورتی خود برای شورای شهر و مطالبهگری حقوق هم محلهایهای خود را داشته باشند.
ریشهیابی دقیق این مساله و انجام پژوهش در این حوزه امری ضروری است تا اگر نیاز به تدوین و تصویب مقرراتی جدید نسبت به تعیین حدود و ثغور فعالیتهای اعضای شوریاریها لازم است، این مهم انجام شود و قوانینی نیز بر کوتاه شدن دست، سیاسیون و احزاب از این نهاد وضع شود، همچنین به تدریج زمان آن رسیده تا با به وضعیت شورایاریها و خط سیر آن طی ۲۰ سال گذشته نگاهی دقیق شده تا در صورت ناکارآمدی این نهاد که باید همچنان مردمی باقی بماند، نسبت به سرنوشت نهایی آن در جهت جلوگیری از هزینهتراشی برای شهروندان، تصمیمگیریهای لازم صورت گیرد.
شادی مکی
- 10
- 5