در روزهای اخیر خبر استخدام آموزش و پرورش منتشر شده که در آن بسیاری از رشتهها در دفترچه آزمون استخدامی آورده شدهاند، اما رشته زمینشناسی در بین آنها دیده نمیشود. این در حالی است که زمینشناسی و علوم زمین از جمله رشتههایی است که فقط معدن و صنایع معدنی را شامل نمیشود؛ بلکه تمام منابع انرژی حاصل از سوختهای فسیلی، منابع آب و بیلان آنها در سطح کشور و محیطزیست و همه را دربر میگیرد. با توجه به اینکه در بین رشتههای مورد درخواست این وزارتخانه، رشته زمینشناسی دیده نمیشود، کارشناسان اظهار نگرانی کردهاند. معلوم نیست حذف این رشته عمدی بوده یا سهوی؛ اما به هر حال انتظار میرود که این مساله از سوی مسوولان مربوطه هر چه سریعتر حل شود و رشته زمینشناسی به لیست استخدام آموزش پرورش اضافه شود.
در این خصوص رییس انجمن زمینشناسی ایران با بیان اینکه این موضوع احتمالا سهوی است، به «جهانصنعت» گفت: حذف رشته زمینشناسی از بین استخدامیهای آموزش و پرورش خبر تاسفباری است، زیرا که زمینشناسی یکی از مهمترین شاخههای علوم پایه بوده که حداقل ۴۰ درصد درآمد ناخالص ملی کشور به طور مستقیم و غیرمستقیم با این رشته مرتبط هستند.
منصور قربانی به عنوان مثال گفت: تولید و اکتشاف تمام منابع ارزی نظیر نفت، گاز، زغالسنگ، تولید و اکتشاف تمام مواد معدنی فلزی و غیرفلزی، مصالح ساختمانی و صنایع وابسته از جمله سیمان و سرامیک با این رشته در ارتباط است. بنابراین اهمیت زمینشناسی بیش از پیش پررنگ میشود.
رییس انجمن زمینشناسی ایران ادامه داد: همچنین منابع آب و مسائل مرتبط مانند احداث سدها و تعیین محل آنها، دبی رودخانهها، سیلابها، موضوعات مربوط به تغییر اقلیم، دریاچهها و تالابها و مخاطرات طبیعی نظیر زلزله، فرونشست، ساخت سازههای بزرگ نظیر تونلها، بزرگراهها و ساختمانهای بزرگ همه نیاز به مطالعات زمینشناسی دارد.
قربانی با اشاره به اهمیت آموزش در سالهای اولیه تحصیل دانشآموزان گفت: در صورتی که آموزش زمینشناسی از دبستان آغاز نشود، در مراحل بعدی آموزش یعنی دبیرستان و دانشگاهها، اهمیت این حوزه نمیتواند پررنگ شود. چراکه این رشته جدا از آنچه گفته شد، برای عموم نیز مفید است و باید عموم مردم از آن اطلاع داشته باشند. به طور مثال نیاز به هوای پاک، رعایت مسائل زیستمحیطی، حمایت از منابع طبیعی همه زمانی عمومی میشود و مورد قبول خواهد بود که در آموزش دبستان مورد توجه قرار گیرد.
رییس انجمن زمینشناسی ایران با بیان اینکه انتظار است مسوولان به این حوزه توجه کنند، گفت: امیدواریم این تصمیم اشتباه باشد و انجمن زمینشناسی که در این روزها با انبوهی از تقاضا روبهرو بوده از سوی مسوولان نیز مورد توجه قرار گیرد. انتظار میرود وزارت آموزشوپرورش و سازمان استخدامی کشوری به این موضوع توجه کنند و استخدام در سطح آموزش ابتدایی دوباره در لیست رشتههای مورد آزمون مورد توجه قرار گیرد. او تاکید کرد: انجمن زمینشناسی آمادگی دارد برای هرگونه مشورت یا سوءتفاهمی که باعث این اشتباه شده، با وزارت آموزشوپرورش و سازمان امور استخدامی همکاری لازم را به عمل آورد.
معدنکاری در ایران
تولیدات معدنی و تامین منابع خام صنایع وابسته به معدن از عوامل توسعه پایدار کشور است. موقعیت زمینشناسی ایران و واقع شدن آن بر روی کمربند کوهزایی آلپ-هیمالیا و همچنین برونزد واحدهای سنگی در برهههای مختلف زمانی از پرکامبرین تاکنون و نیز پشت سرگذاشتن چندین فاز ماگمایی-دگرگونی و حوضههای متنوع رسوبی باعث شده که کشور ایران از کشورهای پرپتانسیل مواد معدنی و منابع انرژی محسوب شود.
در حال حاضر در ایران با اقتصاد کنونی (شرایط تحریم و…) حدود ۶۸ نوع ماده معدنی در حال بهرهبرداری است. همچنین تاکنون ۱۰۵۰۰ کانسار و نشانه معدنی در کشور شناخته شده که نیمی از آنها هماکنون فعال هستند، که ذخایر برآوردشده آنها بیش از ۵۵ میلیارد تن است (به جز مصالح ساختمانی). از دیدگاه تنوع مواد معدنی و تنوع ساختارهای زمینشناسی با اینکه کشور ایران حدود یک درصد جمعیت جهان را دارد و همچنین حدود یک درصد وسعت دنیا (خشکیها) را نیز شامل میشود، از این نظر کشوری بینظیر است.
در ایران تاکنون حدود ۱۶۵ میلیارد بشکه نفت قابل استخراج، ۳۶ تریلیون مترمکعب گاز، بیش از یک میلیارد تن زغالسنگ، بیش از ۵/۴ میلیارد تن سنگآهن، بیش از ۵ میلیارد تن کانسنگ مس با محتوای بیش از ۳ میلیون تن مس، و ۲۰۰ میلیون تن کانسنگ سرب و روی و نزدیک به ۵۰۰ تن طلا اکتشاف شده است.
واقعیت این است که در چهار دهه گذشته هیچ معدن بزرگی (مس، آهن، سرب و روی) در کشور اکتشاف نشده است و ذخایر بزرگ و پرعیار نیز در حال اتمام هستند. به عنوان مثال از ذخیره ۴۰۰ میلیون تنی معدن چادرملو کمتر از ۵۰ میلیون تن باقی مانده است و از ذخیره ۲۲۰ میلیون تنی سنگآهن چغارت کمتر از ۳۰ میلیون تن باقی مانده است. ذخیره بزرگترین و پرعیارترین معدن سرب و روی خاورمیانه یعنی معدن انگوران در حال اتمام است. این در حالی است که با توجه به معیارهای زمینشناسی و ویژگیهای تشکیل مواد معدنی همچون آهن، مس، سرب و روی و طلا ذخایر عمدهای باید در کشور وجود داشته باشد که هنوز اکتشاف نشده است. در حقیقت آنچه ما تاکنون برداشت کرده و در حال برداشت آن هستیم حاصل اکتشاف پیشینیان و اکتشافات سطحی و کمهزینه است. در حال حاضر در بحث اکتشاف نیاز اساسی این است که اکتشافات سطحی فقط به بخش خصوصی واگذار شود و دولت با یک برنامه منسجم به اکتشافات ژرف بپردازد تا اکتشافات از مرحله ابتدایی خارج شود. در زیر به صورت خلاصه به برخی از مسائل مربوط به اکتشافات معدنی اشاره میشود.
– از ۱۰۵۰۰ کانسار شناختهشده نیمی از آنها غیرفعال هستند و این نشاندهنده این موضوع است که اکتشافات و سرمایهگذاری در بخش معدن بسیار ضعیف بوده است.
– از ۱۰۵۰۰ کانسار شناختهشده فقط حدود ۱۶ معدن در کلاس جهانی هستند (۵ معدن آهن، ۳ معدن مس، ۳ معدن سرب و روی، ۲ معدن طلا، ۱ معدن زغالسنگ، ۲ معدن کرومیت)
– میانگین عمق اکتشافات معدنی در کشور حدود یک متر است (نسبت حفاریهای انجامشده به وسعت کشور) در صورتی که میانگین جهانی ۷۹ متر است. این میانگین در آمریکای شمالی ۲۲۴ متر، اروپای غربی ۱۵۲، کانادا ۱۲۹ و آفریقا ۵۷ متر است.
– این آمارها، عمق حفاری، تعداد معادن فعال نسبت به کل کانسارهای شناختهشده و تعداد معادن بزرگ در کلاس جهانی یک واقعیت را نشان میدهد و آن این است که اکتشافات منابع معدنی در ایران در مرحله ابتدایی است و این در حالی است که مرتب گفته میشود ایران یک کشور معدنی است.
– اکتشافات معدنی نیاز به اطلاعات پایه زمینشناسی دارد و یکی از مهمترین اطلاعات پایه نقشههای زمینشناسی منطقهای مورد نظر از دید اکتشافی است. تاکنون تمام نقشههای زمینشناسی ۲۵۰۰۰۰/۱ و ۹۰ درصد نقشههای زمینشناسی ۱۰۰۰۰۰/۱ کشور توسط سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور و همچنین مدیریت ملی شرکت نفت ایران تهیه شده است. همچنین نقشههای زمینشناسی ۵۰۰۰۰۰/۱ توسط مرکز پژوهشی زمینشناسی پارس آرینزمین تهیه شده است. در حال حاضر نقشههای زمینشناسی بزرگمقیاستر (۵۰۰۰۰/۱) مورد نیاز است که تهیه آن در دستور کار سازمان زمینشناسی قرار دارد که باید بودجه لازم برای این کار در اختیار سازمان زمینشناسی قرار گیرد. در یک برنامه ۱۰ ساله میتوان نقشههای ۵۰۰۰۰/۱ مناطق اولویتدار را تهیه کرد.
– از دیدگاه اکتشاف مواد معدنی، مطالعه آبهای ژرف و پنهان در زیر آبرفتها و بحران مربوط به آنها، مسائل مربوط به زلزله و بیلان آبها در کشور باید طرح جامع مطالعات زمینشناسی کواترنر در دستور کار سازمان زمینشناسی قرار گیرد.
– اکتشافات فلزی: اکتشاف فلزاتی همچون مس، آهن، سرب و روی، طلا، کروم باید به طور منظم و با دیدگاه اکتشافات ژرف در دستور کار وزارت صمت و به خصوص ایمیدرو و سازمان زمینشناسی به طور مشترک و همکاری با هم مورد توجه قرار گیرد. در مورد ذخایر مس پورفیری مطالعات میتواند در منطقه کرمان، آذربایجان و سیستانوبلوچستان مورد توجه قرار گیرد. در مورد ذخایر آهن منطقه بافق، گلگهر، شمال غرب ایران و در مورد ذخایر سرب و روی ابتدا افقهای پرکامبرین- تریاس و کرتاسه زیرین مورد اولویت قرار گیرند. باید اکتشافات ژئوفیزیکی نسبتا متراکم در مناطق اولویتدار انجام شود. هماکنون حدود ۲۴ درصد مناطق اولویتدار مورد اکتشاف ژئوفیزیک قرار گرفته است که این اکتشافات باید برای تمام مناطق اولویتدار تکمیل شود. در صورت پاسخ مثبت روشهای ژئوفیزیکی اقدامات حفاری ژرف در پی آن انجام گیرد.
درمورد اکتشاف طلا هماکنون ذخایر قطعی برای معدن طلای زرشوران و معدن داشکسن هر یک حدود ۱۰۰ تن طلا برآورد شده است که اکتشاف طلای معدن زرشوران میتواند تا ۲۰۰ تن افزایش یابد. اگر سایر کانسارهای شناختهشده و اندیسهای طلا در کشور چنانچه مورد اکتشاف و بهرهبرداری اصولی قرار گیرند، ایران میتواند حداقل سالانه ۲۵ تن طلا برداشت کند. باید استراتژی اکتشاف و بهرهبردای طلا در کشور برای تولید سالانه ۲۵ تن طلا برنامهریزی شود و این در حالی است که هماکنون تولید طلا در ایران با آمارهای پراکنده حدود ۵ تن است (آمار رسمی حدود ۲ تن).
ایران توانمند در کرومیت
ایران با توجه به ویژگیهای زمینشناسی و پیکرهای اولترامافیک میتواند یکی از تولیدکنندگان و صادرکنندگان کرومیت در دنیا باشد. هرچند که هماکنون نیز تولیدکننده و صادرکننده کرومیت است. اما در ایران بیش از ۲۰۰ کانسار کرومیت با بیش از ۲۰ میلیون تن ذخیره وجود دارد. چنانچه اکتشافات منظم و هدایتشده و کاملا علمی برای کرومیت در ایران صورت گیرد ایران میتواند سالانه حدود یک میلیون تن کرومیت تولید کند. با توجه به فرآوری ساده کرومیت و همچنین با نظر به اینکه هماکنون کارخانههای فروکروم در کشور وجود دارد ایران باید به سمت تولید و صادرات فروکروم برود.
اکتشافات غیرفلزی
هرچند که برخی از مواد غیرفلزی هماکنون از کشورهای دیگر وارد کشور میشود، ولی به طور عمده کشور توانایی تولید داخلی و صادرات این مواد معدنی غیرفلزی را دارد. به طوری که ایران میتواند صادرکننده اصلی باریت، خاکهای صنعتی، مواد نسوز، سلستین و… باشد. اکتشافات این مواد معدنی باید کاملا در دست بخش خصوصی قرار گیرد هرچند که در حال حاضر نیز همین گونه است، ولی دولت نباید هیچگونه مواد معدنی غیرفلزی را در اختیار داشته باشد و تنها باید نقش نظارتی داشته باشد.
صنایع نسوز کشور نیاز به نوسازی دارند و برای تامین مواد اولیه مورد نیاز آن باید منیزیتهای کمعیار مورد فرآوری قرار گیرند. هماکنون شرکت نسوز ایران فعالیتهای مناسبی در این راستا انجام داده است. همچنین از دولومیتها برای تهیه منیزیت میتوان استفاده کرد. برای جبران ذخایر منیزیت باید بخشی از تولید این ماده معدنی به شمال غرب کشور در منطقه ماکو منتقل شود.
در مورد مصالح ساختمانی، ایران میتواند به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان مصالح ساختمانی از جمله سنگهای نما و تزیینی (که از نظر تنوع بینظیر است) باشد. همچنین ایران میتواند به عنوان بزرگترین صادرکننده گچ در دنیا محسوب شود. با توجه به مسائل زمینشناسی ایران، این دو مصالح ساختمانی یعنی سنگهای نما-تزیینی و گچ میتوانند جزو ثروتهای تمامنشدنی کشور محسوب شوند.
اکتشافات معدنی و صنایع معدنی نیاز به یک استراتژی و توسعه پایدار دارد (هر چند در دولت نهم یک استراتژی برای معادن و اکتشاف تعریف شد که بیش از ۱۰۰۰ صفحه بود که بزرگترین مشکل آن حجم زیاد این گزارش بود، چون عملا غیرقابل اجرا و هدف آن نامعلوم بود).
بنابر آمارهای بانک مرکزی سهم منابع معدنی از درآمد ناخالص ملی از سال ۱۳۳۸ تا سال ۱۳۸۰ حدود ۱ درصد ذکر شده است و از آن پس افزایش تدریجی داشته است و هماکنون در حدود ۵/۵ درصد ذکر میشود. این در حالی است که علوم زمین شامل مواد معدنی، صنایع معدنی، منابع انرژیهای تجدیدناپذیر، خاک، آب و مخاطرات (بودجهای که برای حوادثی همچون سیل، زلزله، خشکسالی و به طور کلی مخاطرات و مسائل اجتماعی وابسته به آن، مسائل زیستمحیطی و حفظ ثروت ملی در نظر گرفته میشود تا حدود ۷ درصد از درآمد ناخالص کشور است) میشود.
واقعیت این است که باید معدن و صنایع معدنی همچون شرکت مس، شرکت فولاد، صنایع سیمان و مصالح ساختمانی، صنایع کاشی و سرامیک و چینیآلات با تولیدات معدنی با هم در نظر گرفته شوند و یک استراتژی بر پایه معدن و صنایع معدنی با میزان سهم ۱۰ درصدی از درآمد ناخالص ملی در آن دیده شود و سپس راهکارهای لازم برای رسیدن این میزان به ۱۵ درصد مورد مطالعه و برنامهریزی قرار گیرد. همچنین برای سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی سهمی یک درصدی در نظر گرفته شده و برای آن یک استراتژی تعریف شود. موضوعی که هماکنون در شرکت ایمیدرو و نهاد ریاستجمهوری در حال بررسی است.
زمینشناسی و علوم زمین فقط معدن و صنایع معدنی را شامل نمیشود؛ بلکه تمام منابع انرژی حاصل از سوختهای فسیلی، مخاطرات (سیلاب، زلزله، خشکسالی و…)، منابع آب و بیلان آنها در سطح کشور، محیطزیست و تولیدات کشاورزی به طور مستقیم و غیرمستقیم به علوم زمین وابسته هستند.
درباره نقش علوم زمین در درآمد ناخالص ملی باید گفت که سهم منابع معدنی ۵/۵ درصد، مخاطرات (شامل سیل، زلزله، خشکسالی و…) ۷ درصد، کشاورزی ۱۵ درصد و منابع انرژیهای تجدیدناپذیر (نفت و گاز) در شرایط غیرتحریم ۳۵ درصد از درآمد ناخالص کشور را به خود اختصاص میدهند. بنابراین زمینشناسی و معدن و علوم وابسته به آن بیش از ۶۰ درصد از درآمد ناخالص کشور را به خود اختصاص میدهد. از این رو لازم است علاوه بر تعیین استراتژی معدنی و اکتشاف یک استراتژی برای علوم زمین با محوریت سازمان زمینشناسی به عنوان بازوی اجرایی تعریف کرد. از این رو زمینشناسی باید در کشور مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
منیر حضوری
- 17
- 2