یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۴:۱۳ - ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۲۲۳۷۹
محیط زیست و گردشگری

انتقال آب از سد کمال‌خان دهن‌کجی به ایران است

سیستــان در آستـانـه مهاجرت بزرگ به خاطر سیاست تروریست‌های طالبان | تغییر مسیر آب هیرمند در عرف بین‌الملل «جنایت جنگی» است

گروه تروریستی طالبان,خشکسالی سیستان

«امروز روز خوب سیستان است»، این شاه‌بیت هشدار و سخنرانی حجت میان‌آبادی، پژوهشگر حوزه آب با عنوان «ابعاد سياسي، امنيتي و هويتي هيدروپلیتيک حوضه آبريز فرامرزی هيرمند» بود که در ۱۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲ در اولین کنفـرانس ملی پژوهش‌های مهندسی آب در دانشگاه زابل ایراد شد.

او در این همایش گفت: «سال ۹۶ یک هشدار جدی دادم، در این سال در همین دانشگاه عرض کردم که دوستان عزیز سیستانی می‌دانم شرایط شما خیلی شرایط بدی است اما الان روزهای خوش سیستان است. آن زمان ازسوی برخی دوستان نقد جدی شدم که آقای دکتر میان‌آبادی شما اصلا می‌‌دانید ما اینجا چه می‌کشیم که می‌گویید روزهای خوش‌تان است. گفتم بله. شاید همه را درک نکنم ولی اتفاقاتی در سیستان در حال افتادن است که سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و سال‌های بعد آن می‌گویید آیا می‌شود به شرایط سال ۹۶ یا ۹۸ برگردیم!

حدود شش سال فرصت را در حوزه‌های مختلف هیدروپلیتیکی از دست داده‌ایم. امروز آمده‌ام تلخ‌تر صحبت کنم. دوستان از اثرات کمال‌خان و اتفاقاتی که می‌افتد آگاهم‌، اما با کمال‌تاسف بگذارید یک جمله تلخ بگویم: امروز روز خوب سیستان است. یا از الان فکری به حال فرصت‌های شش‌ساله‌ای که از دست داده‌ایم می‌کنیم و یک واکاوی انجام می‌دهیم یا خدای‌ناکرده سال ۱۴۰۵ می‌گوییم کاش شرایط‌مان مثل اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲ باشد. فرصت‌ها بسیار محدود، تهدیدات بسیار جدی‌ و چالش‌ها و سوءبرنامه‌ها در نوع خود بسیار مخرب‌اند.»

 دو هفته پس از برگزاری این کنفرانس ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری در حاشیه افتتاح پروژه‌های صنعت آب و برق سیستان و بلوچستان به حاکمان اخطار داد تا حق‌آبه مردم سیستان و بلوچستان را بدهند. او با اشاره به اینکه اجازه نمی‌دهد حق مردم تضییع شود، گفت: «حرف من را جدی بگیرید تا بعداً گلایه نکنید.» طالبان به‌سرعت بیانیه‌ای در پاسخ به این هشدار صادر کردند که خلاصه آن چنین بود: «به معاهده ۱۳۵۱ هیرمند پایبندیم، اما در کمال‌خان آبی نیست.»

محتوا و لحن این بیانیه واکنش‌های زیادی را هم بین متخصصان و رسانه‌ها در پی داشت که خلف گفته مقامات امارت اسلامی را ثابت می‌کرد. بااین‌حال اگر مسئله سیستان را در ابعادی کلان‌تر در نظر بگیریم که حق‌آبه بخشی از آن باشد، چه کارهایی باید در این استان انجام می‌‌شد که مغفول مانده یا مورد بی‌توجهی قرار گرفته است؟ آیا دهه‌ها خشکسالی در سیستان که مهاجرت‌های بزرگ به استان‌های مختلف به‌ویژه گلستان را در پی داشته و باعث شده ۲۵درصد جمعیت این استان را سیستان و بلوچستانی‌ها تشکیل دهند، باعث شده سبد معیشتی مردم به‌واسطه برخی برنامه‌ریزی‌ها متنوع‌تر شود؟

برنامه‌های بلندمدت

 کامران داوری، استاد دانشگاه فردوسی مشهد معتقد است گرچه ما در بخش‌های دیگر کشور با چالش حق‌آبه مشابه سیستان مواجه نیستیم اما در اغلب مناطق توسعه‌های فراتر از حدود مجاز را داشته‌ایم: «کشاورزی گسترده در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ در کشور شکل گرفت و پس از آن با رشد شهرنشینی و صنعت مواجه بودیم، همین مقوله‌ها ضرورت برداشت متناسب از منابع آبی برای پایایی شرایط را در کشورمان ضروری کرده است.»

به‌گفته این استاد دانشگاه فردوسی در مناطقی که برداشت‌ها از آب سطحی انجام می‌شود و نمونه آن سیستان است، ما اجازه داریم فقط ۴۰درصد از آب تجدیدپذیر را برای تاب‌آوری برداشت کنیم تا بتوانیم به شرایط پایدار برسیم: «برای اینکه اقتصاد این مناطق صدمه نبیند، باید آرام‌آرام به سمت فعالیت‌هایی گرایش پیدا کنیم که کم‌آب‌بر هستند‌. های‌تک، ترانزیت کالا و معدن که مصرف آب کمتر و ارزش‌افزوده بیشتری دارند ازجمله این موارد به‌شمار می‌آیند.»

«فعالیت به سمت فعالیت‌های کم‌آب‌بر، نافی پیگیری حقوق مردم ایران و سیستان نیست.» داوری دراین‌باره می‌گوید: «ما معاهدات و قراردادهایی داریم که مکانیزم مشخصی دارند و دو کشور باید به آن متعهد باشند. در عین حال باید بپذیریم که پیگیری حقوق ایران، دریچه‌های کوتاه‌مدتی را برای ما باز کرده و باعث کاهش فشار بر مردم می‌شود ولی در کنار آن باید برنامه‌های بلندمدت از همین الان استارت بخورد تا در یکی، دو دهه آینده آثار خوب آن مشخص شود.»

او درباره پروژه راه‌‌‌آهن چابهار به میلک که تاکنون اجرایی نشده است و به گفته کارشناسان می‌توانست برگ برنده ایران در مذاکرات با طرف‌های افغان باشد هم می‌گوید: «ما دو شکل از رابطه را داریم که یکی رقابتی و دیگر دشمنی است. پیروزشدن در یک رابطه رقابتی به آن معناست که به‌اندازه کافی امتیاز داشته باشیم که آن را در اختیار طرف مقابل قرار دهیم‌، اما بتوانیم آن را هم به‌راحتی سلب کنیم و باعث صدمه‌خوردن طرف مقابل شویم. ما امیدوار بودیم احداث این راه‌آهن و مجموعه‌ای از اقدامات دیگر در کشور انجام می‌شد. به‌عنوان مثال می‌‌توانستیم صنایع داخلی افغانستان را به خود وابسته کرده و برق آنها را تامین کنیم،‌ هرچند امیدواریم دوستان ما از همین امروز به‌دنبال چنین برنامه‌هایی باشند.»

سیستان بدون کشاورزی آری،‌ بدون هامون نه

از نگاه محمدتقی رخشانی، مدیر روزنامه زاهدان، سیستان یک برکه آب یا یک کپه خاک نیست؛ سیستان بخشی از هویت ملی و خاستگاه اساطیر ایران است که برای کشورمان جایگاه ویژه‌ای دارد. او به «هم‌میهن» می‌گوید: «پیوند سیستان و ایران، وثیق و تعیین‌کننده است. درنتیجه وقتی درباره سیستان صحبت می‌کنیم، مقوله‌ای فراتر از اقتصاد و معیشت را باید مدنظر قرار دهیم.»

آیا ما نباید بپذیریم که سیستان دیگر انبار غله ایران نخواهد بود و بارگذاری کشاورزی و به‌تبع آن وابستگی به آب را در این منطقه کاهش دهیم؟ رخشانی پاسخ می‌دهد: «سیستان بدون کشاورزی قابل تصور است اما بدون تالاب و دریاچه نه! زمانی که دریاچه خشک باشد به‌واسطه بادهای ۱۲۰روزه چنان طوفان و ریزگردهایی در آسمان منطقه داریم که اساسا امکان زندگی و تنفس را از بین می‌برد. با این بادها، هوایی نیست که مردم زندگی کنند، حال چه معیشت‌شان کشاورزی باشد،‌ چه دامداری و چه درگیر فعالیت خدماتی باشند.»

شرایطی که سیستان دارد،‌ حق‌آبه هامون را ضروری،‌ حیاتی و اساسی کرده است. هرچند به گفته مدیر روزنامه زاهدان ضرورتی برای تاکید بر کشاورزی‌، دامپروری و صیادی وجود ندارد: «سیستان را می‌شود با صنعت، تجارت و گردشگری به‌شکل کاملا مدرن اداره کرد. ۱۸ تا ۲۰میلیون افغان در سیستان بزرگ در افغانستان زندگی می‌کنند. آنها تا قندهار‌، رخج و... به همه‌چیز تولیدات ایران نیاز دارند. همین موضوع سبب می‌شود هرچه ما تولید کنیم،‌ آنها خریداری کنند. اگر منطقه آزاد را براساس تجارت صادراتی تعریف کنیم برای هر کارخانه‌ای می‌صرفد در سیستان شعبه داشته باشد زیرا مشمول معافیت گمرکی و مالیاتی صادرات و واردات می‌شود. حال می‌تواند این کارخانه محصول غذایی باشد یا هر چیز دیگری از شیر مرغ گرفته تا جان آدمیزاد. ازاین‌رو همچنان که کارشناسان بارها مطرح کرده‌اند، باید مبنای اقتصاد در سیستان، تجارت و صنعت باشد.»

«سیستان، بهشت باستان‌شناسان است». رخشانی می‌گوید که سیستان می‌تواند دارای جایگاهی ویژه برای گردشگری داخلی و خارجی باشد: «توسعه این صنعت سبز در این منطقه می‌تواند بخش عمده‌ای از اقتصاد سیستان را متحول و فعال کند. با این پتانسیل‌ها می‌توان به سیستان بدون کشاورزی و صیادی فکر کرد.»

این فعال حوزه رسانه در سیستان معتقد است، باید به‌دنبال برنامه‌های مشترک با افغانستان بود. ترانزیت یکی از این ابزارها به‌گفته رخشانی است که می‌توان از آن به‌عنوان راهکاری برای حفاظت از حق‌آبه بهره گرفت: «چند سال پیش اشرف غنی عنوان کرد اگر آب اضافه می‌‌خواهید، در مقابل باید نفت بدهید. ما می‌‌توانیم ۲۰۰میلیون مترمکعب آب ازطریق سد کجکی بخریم اما آن را منوط به تامین حق‌آبه هیرمند کنیم. بنابراین در عین اینکه این ۲۰۰میلیون مترمکعب را برای شرب زابل و زاهدان و روستاهای زابل استفاده می‌کنیم،‌ قادر خواهیم بود حق‌آبه هامون را نیز تامین کنیم. علاوه‌برآن، کل برقی که سد کجکی می‌تواند تولید کند ۵۰مگاوات است که الان ۳۰مگاوات می‌دهد که معادل یک مزرعه تولید برق بادی یا خورشیدی است. اگر ما این برق را در سیستان تامین کرده و آن را به قندهار، زرنج و غزنین بدهیم آنگاه کلید برق دست ماست و در صورت ایجاد مشکل بر سر حق‌آبه و آب می‌توانیم از این ابزار بهره بگیریم.»

او اشتراک فرهنگی و زبانی را فرصتی می‌داند که تاکنون کمتر به آن توجه شده است: «تا قندهار، مردم ساکن در این کشور سیستانی هستند و با آنها که حرف بزنید گویی در زابل هستید. ما می‌‌توانیم پروژه‌های مشترک تعریف کنیم به‌این‌معنا که کشاورزی در آن‌سوی مرز با آب‌وخاک و نیروی انسانی ساکنان افغانستان داشته باشیم و در مقابل کود‌، ماشین‌آلات،‌ خرید تضمینی و فرآوری را ما در ایران به‌عهده بگیریم و کارخانه‌هایی را در سیستان تاسیس کنیم. این امر برای ساکنان هر دوسوی مرز سود دارد. راه‌های اقتصادی برد- برد زیادی وجود دارد که ما و افغانستان به تخاصم نرسیم اما اگر به یک موقعیت ناگزیر رسیدیم، برای حفظ سرزمین خود باید از امکانات دیگر هم

استفاده کنیم.»

تجارت به‌جای کشاورزی

حلیمه پیری، هیئت‌علمی گروه آب دانشگاه زابل هم معتقد است که در موضوع حق‌آبه باید همه جوانب را در نظر داشت. او در گفت‌وگو با «هم‌میهن» می‌گوید: «ما باید برآوردی از میزان بارندگی‌های افغانستان داشته باشیم، به فکر منابع آبی خود باشیم و درعین‌حال حق‌آبه خود را پیگیری کنیم.»

او با اشاره به بحث‌هایی که درباره انتقال آب از عمان به سیستان وجود دارد،‌ می‌گوید: «گرچه این انتقال از لحاظ محیط‌زیستی صحیح نیست اما درعین‌حال یکی از گزینه‌های روز مسئولان است. علاوه بر آن باید در نظر گرفت حتی اگر ما امروز بتوانیم با زور و فشار حق‌آبه را بگیریم، این مقوله را باید به‌شکل کلان مدنظر قرار دهیم.»

به گفته این استاد دانشگاه، معیشت مردم سیستان به کشاورزی و دامداری گره خورده و به‌شکل سنتی انجام می‌شود: «با انجام فعالیت‌های فرهنگی باید کشاورزی را از حالت سنتی خارج کرده و در کنار آن معیشت‌های مکمل و جایگزین کشاورزی و دامپروری را مدنظر قرار دهیم. طرح رزاق (طرح ساماندهی سوخت یا طرح رزاق اینگونه است که به‌ازای هر ۷ خانوار، کارتی در نظر گرفته شده است تا در نقاط مشخص، سوخت‌های جمع‌آوری شده به پایانه میلک منتقل شود و درآمد حاصل‌شده بین خانوارها تقسیم شود) به‌شکل کلان نمی‌تواند کاربردی باشد. در سیستان ما باید کارخانه‌هایی برای اشتغال مردم داشته باشیم تا براساس پتانسیلی که داریم با تولید محصولات، آنها را صادر کرده و به‌این‌ترتیب درآمدزایی برای منطقه داشته باشیم.»

نتقال آب از سد کمال‌خان دهن‌کجی به ایران است/ تغییر مسیر آب هیرمند در عرف بین‌الملل «جنایت جنگی» است

به صورت طبیعی آب از هیرمند وارد هامون می‌‌شود و از هامون هر زمان که سرریز کند در انتها وارد گود زره می‌شود. الان افغانستان یک کانال از سد کمال‌خان زده و دیگر اجازه نمی‌دهد این مسیر طبیعی هیرمند طی شود. این کار در عرف بین‌الملل در حد جنایت جنگی است.

گروه تروریستی طالبان,خشکسالی سیستان

بعد از اظهارنظرهای سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، درباره تحقق نیافتن حقآبه ایران از افغانستان، طالبان واکنش‌های تند و گاه تمسخرآمیزی در این خصوص از خود نشان دادند؛ اما شاید مهم‌تر از پاسخ‌های سیاسی دو طرف به یکدیگر، جنبه محیط‌زیستی این ماجرا باشد. اینکه چرا با وجود بحرانی شدن شرایط آبی در سیستان و بلوچستان و گذشت این همه وقت، هنوز چاره‌ای اساسی برای آن اندیشیده نشده است. چه شده که الان و در این شرایط به جای پیشبرد امور از طریق دیپلماسی و محیط‌زیست کار به بگومگوی سیاسی کشیده است.

در همین زمینه اعتمادآنلاین گفت‌وگویی با محمد درویش، فعال محیط‌زیست، انجام داده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

*موضوع اصلی که در ماجرای حقآبه ایران از افغانستان در میان اخبار و واکنش‌های سیاسی گم شد این است که از نظر محیط‌زیستی باید به این موضوع چگونه نگاه کرد. اصلاً طالبان در این خصوص چه کاری انجام می‌دهد و ماجرا چیست؟

اگر آنجا با یک دولت منطقی و خردمندی روبه‌رو بودیم، آن دولت متوجه این موضوع بود که اگر وضعیت‌ ایران در سیستان تثبیت شود و چشمه‌های توضیح گرد و خاک را مهار کند، این تاب‌آوری دوباره هامون به نفع خود دولت افغانستان هم خواهد بود.

*مواردی وجود دارد که این منفعت را برای افغانستان به همراه داشته باشد؟

مشکلات امنیتی را کم می‌کند و میزان گرد و غبار را کاهش می‌دهد. همچنین از درآمدهایی که در منطقه به دست می‌آید هر دو کشور می‌توانند ذی‌نفع باشند. مشکلات مربوط به قاچاق، فقر و تهدیدهای امنیتی کاهش پیدا می‌کرد. یکسری منافع وجود دارد که از روز روشن‌تر است و برای کسی که واقعاً به منافع سرزمینش اهمیت می‌دهد، مهم است. در دولت طالبان ظاهراً چیزی به عنوان وزیر محیط‌زیست تعریف نشده و درکی در این حوزه وجود ندارد.

طالبان آب را از بند کمال‌خان به سمت گود زره منحرف می‌کنند. چیزی حدود یک میلیارد متر مکعب در این چند ماه به گود زره منحرف شده است، اما حاضر نشده‌اند حتی یک لیتر آب را در اختیار هامون قرار دهند. این در حالی است که ایران بزرگ‌ترین شریک تجاری افغانستان است و اگر بخواهیم منطقی به ماجرا نگاه کنیم، آنها باید هوای شریک تجاری خود را داشته باشند وگرنه چند کشور در جهان وجود دارد که بخواهند با طالبان کار کنند و در آن کشور نمایندگی داشته باشند؟ ایران واقعاً خوب با طالبان کنار می‌آید. اما به نظر می‌رسد طالبان حتی منافع خودش هم برایش اهمیت ندارد.

در چنین شرایطی به نظر من این نوع کری خواندن‌ها به نفع حکومتی است که خودش بر همین نوع شعارهای پوپولیستی سوار است. من تهدید رئیس‌جمهور ایران را درست نمی‌دانم و به نظرم به جای چنین تهدیدهایی بهتر است از اهرم‌هایی که ایران در اختیار دارد استفاده کند. وقتی به آنها گوشزد شود که ایران بزرگ‌ترین شریک تجاری افغانستان است آنها این زبان را بهتر می‌فهمند. این آن جایی است که باید رویَش کار کنیم. در مجامع بین‌المللی ما یک عهدنامه داریم و افغانستان موظف است سالانه ۸۰۰ میلیارد متر مکعب آب در اختیار ایران قرار دهد. این نکته می‌تواند یک کانون فشار باشد؛ حداقل قبل از هر اقدام دیگری همه این راه‌های دیپلماتیک را رفته‌ایم و به سازمان ملل تاکید کرده‌ایم که افغانستان حق ما را گرفته و نمی‌گذارد آب به ایران برسد. در واقع بستر لازم را برای درگیری‌ها و اینکه جامعه جهانی حق را به ایران بدهد فراهم کرده‌ایم.

در درازمدت می‌توان با سیاست هم با آنها صحبت کرد. به هر حال ایران الان مشغول راه‌اندازی نیروگاه بادی و کار گذاشتن توربین‌های بادی در مرز افغانستان است تا بتواند از بادهای ۱۲۰روزه استفاده کند. اگر بخواهیم منطقی به ماجرا نگاه کنیم، اولین مشتری خارجی این برق کشور افغانستان است؛ یعنی ما می‌توانیم به افغانستان برق بفروشیم و افغانستان در ازای آن به ما آب بفروشد. در این صورت هم مشکل آب شرب مردم زابل حل خواهد شد و هم به سمت احیای تالاب هامون می‌رویم. زمانی که تالاب هامون احیا شود، یعنی کاهش گرد و غبار، و وقتی گرد و غبار کاهش پیدا کند، دردسرهای توربین‌های بادی بر اثر گرد و غبار کمتر می‌شود، پرنده‌ها بازمی‌گردند و حاصلخیزی خاک، درآمد صیادی و سرمایه‌گذاری در حوزه گردشگری افزایش می‌یابد. از منافع این شرایط هم هر دو طرف می‌توانند بهره‌مند شوند.

گروه تروریستی طالبان,خشکسالی سیستان

*دولت تا به حال این نکات را به دولت طالبان منتقل کرده است؟

قرار بود آقای سلاجقه به کابل برود و این صحبت‌ها را مطرح کند. نمی‌دانم چرا این سفر انجام نشد، این موضوع هم مشخص نیست. متاسفانه دولتی‌ها خیلی در این باره شفاف صحبت نمی‌کنند.

*به طور کلی به نظر می‌آید در این باره ابتدا رئیس محیط‌زیست باید اظهارنظر کند و کار را پیش ببرد و نهایتاً اگر همه راه‌ها به بن‌بست خورد، رئیس‌جمهور و دیگران وارد ماجرا شوند.

به نظرم سازمان محیط‌زیست ما اعتماد به نفس لازم را برای موضع‌گیری‌های مستقل و مقتدرانه، نه در اختلافات داخلی و نه در موقعیت‌های بین‌المللی، ندارد. یعنی سازمان محیط‌زیست نه در مورد طرح‌های بلندپروازانه دولت ترکیه روی رودخانه ارس صحبت می‌کند و نه در مورد افغانستان. این می‌تواند به تضعیف بیشتر سازمان محیط‌زیست منجر شود. فکر می‌کنم یکی از دلایل این روند و اتفاقات هم این است که شاید اصلاً دولت به علی سلاجقه اجازه نمی‌دهد در این حوزه‌ها وارد شود.

*اینکه از منافع دو طرف صحبت کردید، به نظرتان این منافع برای دولت طالبان آن‌قدر اهمیت دارد و دندانگیر است که با مباحث دیپلماسی، قوانین بین‌الملل و حتی منافع ملی بخواهد در این داستان کوتاه بیاید و حقآبه را بدهد؟

ببینید، یک بخش ماجرا به درک دولت طالبان برمی‌گردد، وگرنه ایران در حال حاضر مهم‌ترین کشوری است که با افغانستان مبادلات تجاری انجام می‌دهد. بیش از سه میلیون نفر از شهروندان افغانستان در ایران زندگی می‌کنند و این از نظر منطق دو دوتا چهارتا یعنی باید خیلی هوای ایران را داشته باشد.

گروه تروریستی طالبان,خشکسالی سیستان

ایران در حال حاضر تنها کشوری است که ایجاد نمایندگی دفتر طالبان در تهران را تضمین کرده و هیات طالبان آمده و از نمایشگاه بین‌المللی کتاب دیدن کرده، افغانستان به شدت نیازمند این است که جامعه جهانی او را بپذیرد و ایران از اولین کشورهایی است که در این مسیر حرکت می‌کند. خیلی باید ایران را حمایت کند اما شگفت‌آور اینجاست که با همه این اوصاف، رئیس‌جمهور ایران را هم مسخره می‌کند. آن ژنرال افغانستانی یک دبه آب دستش می‌گیرد و می‌گوید این سهم آب ایران است.

*گود زره که از آن یاد کردید و در حال حاضر اضافه آب را از سد کمال‌خان به آنجا منحرف می‌کنند چه منافعی برای افغانستان دارد که حاضر شده آب را به آنجا بفرستد اما حقآبه ایران را ندهد؟ چون شاید منافع ملی‌ای در این زمینه وجود دارد که از آن بی‌خبریم؟

این کار هیچ منفعتی برای افغانستان ندارد. در حال دهن‌کجی به ایران هستند. می‌دانید شبیه چه کاری است؟ شبیه این است که طرف پول خود را به آتش می‌کشد تا دزد نیاید آن را ببرد. یا پدر از دست فرزندان خود ناراضی است و برای اینکه پولش به فرزندانش نرسد آن را می‌بخشد. چنین حالتی دارد و منفعتی برای آنها ندارد.

در واقع مسیر طبیعی این آب به این شکل است که آب از هیرمند وارد هامون می‌‌شود و از هامون هر زمان که سرریز کند، در انتها وارد گود زره می‌شود. الان افغانستان یک کانال از سد کمال‌خان زده و دیگر اجازه نمی‌دهد این مسیر طبیعی هیرمند طی شود. مسیر آب را با این روش تغییر داده که این کار در عرف بین‌الملل در حد جنایت جنگی است. 

  • 14
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش