اگرچه منطقه خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری در گذشته دچار ناپایداری و خطر شده است. شاید تعجب کنید، ولی دیدگاههایی که خطرناکتر از جنگ نیز هست، درمنطقه وجود دارد و باید به آنها نیز پرداخت. پدیدههایی که یکی ازعوارض آن جنگ خواهد بود.
این پدیده ریشه درتضادی دارد که میان فناوری و تفاهم منطقهای ایجاد شده است. چگونه؟ تاریخ تمدن بشر از بینالنهرین و اطراف رودخانههای دیگر چون نیل در شمال آفریقا آغاز شده است. درگذشته چیزی به نام مرزهای ملی وجود نداشت. حکومتها و امپراتوریهایی بودند که با مجموعهای از ملل و اقوام گوناگون اداره میشدند. همه امور نیز بر مدار طبیعت میگردید.
هزاران سال است که دو رودخانه دجله و فرات که از کوهستانهای ترکیه سرچشمه میگیرند و با عبور از صدها کیلومتر درنهایت وارد شمال عراق و نیز شمال سوریه میشوند و پس از عبور فرات از سوریه این دو رودخانه در جنوب عراق به یکدیگر میرسند و درنهایت از طریق شط و جنوبغربی ایران وارد خلیجفارس میشوند. تمدن جهانی و به قول ویل دورانت گهواره تمدن بشر درمیان این دو رود شکل گرفت و تمدنهای گوناگونی را ایجاد کرد.
درگذشته نه مرزی میان جنوب این منطقه با مناطق شمالی بود و اگر هم مرزی بود، دخل و تصرف بشر درعبور این دو رودخانه مهم که سرچشمه حیات دراین منطقه است، دراختیار بشر نبود و آن را طبیعت تنظیم میکرد، ولی با پیداشدن فناوریهای بزرگ، بشر به جای ساختن اهرام مصر، رو به سوی سدسازی آورد. نخستین نمونه آن سد بزرگ آسوان بود که روی نیل بسته شد، ولی چون اراضی زیردست نیل نیز دراختیار مصر بود، حساسیت چندانی به وجود نیامد.
سپس دولت سوریه سد فرات و چند سد دیگر را به روی رودخانه فرات ساخت که موجب اختلاف شدید میان سوریه در زمان حافظ اسد و صدام حسین در عراق شد، ولی این تازه اول ماجرا بود، زیرا ترکیه برنامههای بزرگ سدسازی خود را روی این دو رودخانه آغاز کرد که ابتدا سد آتاتورک روی رودخانه فرات احداث شد. برای پیداکردن درکی از اندازه این سد کافی است که گفته شود بزرگترین سد ایران، سد کرخه است؛ ظرفیت آن هفتمیلیارد مترمکعب است، درحالی که سد آتاتورک هفت برابر سد کرخه ظرفیت دارد!
اکنون نیز سد ایلیسو را روی دجله میسازد که کنترل کامل بر آب دو رودخانه دجله و فرات از طریق این دو سد بزرگ درکنار دهها سد متوسط و کوچک دیگر دراختیار ترکیه قرار میگیرد و آنان همانطور که گفتهاند، میخواهند کاری کنند که قیمت یک بشکه آب از یک بشکه نفت بیشتر شود!! ولی مسأله فقط کنترل این منابع نیست، بلکه مسأله اصلی تغییرات بزرگ زیستمحیطی است که در اثر این کنترل آب درمنطقه به وجود میآید، زیرا با جلوگیری نسبی و کاهش ورود آب، دجله و فرات اگر سیستم جنوب عراق دچار مشکل شود، هورهای منطقه خشک خواهند شد و نهتنها شاهد تغییرات جغرافیایی و آب و هوایی و جمعیتی خواهیم بود، بلکه ریزگردها نیز منطقه را درخواهند نوردید.
به دلیل همین مسأله است که معاهدات و مقررات بینالمللی درصدد هستند که مانع از بروز چنین مشکلاتی شوند و حق دولتها را برای ایجاد تغییرات طبیعی دراین اندازهها را مانع شوند، ولی فقط با اتکا به مسأله معاهدات نمیتوان مشکلات را حل کرد. تغییرات از این دست، کل منطقه را دچار بحرانهای عمیق میکند. بحرانهایی که به مراتب از جنگ بدتر است، زیرا جنگ دیر یا زود تمام میشود، ولی اینگونه تغییرات اثرات و پیامدهای بلندمدت دارند. فراموش نباید کرد که سدهای مذکور به جز عوارض مرتبط با کاهش آب و خشکشدن برخی از مناطق، عوارض امنیتی بسیار بزرگ نیز دارد. درهمین چهارسال گذشته بارها مطرح شد که داعش میتواند سد فرات را منفجر کند که دراین صورت مناطق زیر سد را آب میبرد.
این خطرات برای سدهای آتاتورک و سد ایلیسو، بهمراتب جدیتر است. نه فقط دراین چارچوب، بلکه خطرات ناشی از زلزله یا مشکلات فنی نیز میتواند کلیت منطقه را تهدید کند؛ از اینرو به نظر میرسد که درکنار مسائل جاری و سیاسی ناشی ازچالشهای سیاسی و امنیتی منطقه، باید به موضوع سیاستهای مهار و کنترل آب درترکیه نیز پرداخت. هرچند این اقدام ترکیه درمهار آبهای دجله و فرات بهطور مستقیم تأثیر زیادی بر منابع آبی ایران ندارد، ولی بهطور غیرمستقیم بر امنیت ایران درجنوب و تغییرات اکوسیستمی ایران تأثیرگذار است. این توجه میتواند هم از زاویه حقوق بینالملل انجام شود و هم میتواند از زاویه بازگرداندن صلح و آرامش به منطقه و گفتوگوهای دو یا چند جانبه انجام گردد.
- 19
- 3