به گزارش شهرند، «هیرکان» پس از رهاسازیاش فقط ٣٥روز زنده مانده است؛ این خبر سرانجام تأیید شد. هیرکان، تولهپلنگ مادهای بود که مرداد ٩٣ به همراه «ورکان» (پلنگ نر) پیدا شد. او را دوم شهریور پارسال در پارک گلستان رها کردند تا اینکه خرداد امسال معلوم شد که خیلی وقت پیش مرده است.
از آخرین خبرها درباره مرگ هیرکان، مدیران محیطزیستی استان گلستان مدام درباره روزهای زندگی هیرکان پس از آزادی عدد دادند، تأیید و تکذیب کردند اما بالاخره پس از هفتهها انتظار، دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیطزیست بهطور رسمی اعلام کرد که این پلنگ ٣٥روز پس از رهاسازی در پارک ملی گلستان، در درگیری با حیوانی دیگر جان داده است.
دراین میان، پنهانکاری یکی از معاونان درباره مرگ هیرکان باعث شد سازمان حفاظت محیطزیست هم دیر از سرنوشت او باخبر شود. مدیرکل دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیطزیست در اظهارنظر تازهای گفته که اعلامنشدن مرگ هیرکان به بهانه نگرانی از احتمال تحویل «ورکان» به باغوحش بوده و حالا سرنوشت «ورکان» نامشخص است و بنا شده کمیته ارزیابی و رهاسازی گونههای شاخص درباره آن تصمیم بگیرد.
مرتضی فرید، مدیرکل دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیطزیست گفته است: «اگرچه اظهارات غیرواقع معاون اداره کل و اعلامنکردن مرگ پلنگ بهگونهای که عنوان شده، برای پیشگیری از ورود افراد سودجو در زمینه خریدوفروش گونههای حیاتوحش و نگرانی او از احتمال جلوگیری از رهاسازی پلنگ نر بوده است، اما بی توجهی افراد مربوطه به ضوابط اداری ازجمله اطلاعندادن به هنگام تلف شدن پلنگ با هر توجیهی که باشد، مراتب مطابق قوانین و ضوابط دستگاههای دولتی و سازمانها در کمیته مربوطه مورد بررسی و اقدام قرار میگیرد.» با وجود این گفتهها اما هنوز بعضی منتقدان در انتظار واکنش جدی سازمان حفاظت محیطزیست نسبت به خاطیان پنهانکاری مرگ پلنگ مادهاند و میگویند؛ اظهارنظر تازه چندان گویای تنبیه خاطیان نیست.
قصه رهایی هیرکان
تابستان سال ۹۳ بود که دو توله پلنگ نر و ماده داخل کارتنی پشت درِ اداره محیطزیست شهرستان کردکوی استان گلستان پیدا شدند. معلوم نشد چه کسی دو پلنگ دوماهه را سر راه گذاشته و آنها را اصلا از کجا آورده است اما هرچه بود، سرنوشت دو حیوان که به طریقی از زیستگاهشان جدا شده بودند، به کلی عوض شد.
یکیشان هیرکان و دیگری ورکان نام گرفت و هر دو، بدون مادر اما با مراقبت بسیار جان گرفتند و بزرگ شدند و تصمیم این شد که رها شوند اما هیرکان برای زندگی در طبیعت آمادهتر بود. او دوم شهریور پارسال رهاسازی شد اما فقط ٣٥روز دوام آورد و کشتهشدنش پس از نزدیک به یکسال خبری شد. این اتفاق باعث شد بسیاری از منتقدان که این حیوانات را برای رهاسازی آماده نمیدانستند، بیش از پیش نگران شوند. رهاسازی اینگونه برای نخستینبار اتفاق میافتاد و اولین تجربه ایران بود و حالا حتی پس از مرگ هیرکان هم مدیرکل دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیطزیست از این اتفاق با عنوان یک «موفقیت» یاد میکند.
ماجرای مرگ هیرکان چه بود؟
خبر کشتهشدن هیرکان را اسماعیل مهاجر، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان گلستان ١٠ خرداد تأیید کرد. او در نشستی خبری گفت: «علت مرگ این حیوان از دو حالت خارج نیست؛ یا بعد از رهاسازی توسط شکارچیان انسانی کشته شده یا در جنگ بر سر قلمرو با حیوانات دیگر.» جزییات بیشتری پس از این گفته نشد و هرچه بود، گمانهزنی آدمهای مختلف بود.
اما دیروز پس از انتظاری طولانی فرید، مدیرکل دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیطزیست ماجرای کشتهشدن هیرکان را شرح داد. این اطلاعات با بررسی سامانهای که سیگنالهای ارسالی ردیابهای ماهوارهای توسط آن تجزیه و تحلیل میشد، مشخص شده است: هیرکان که پس از هماهنگیهای اولیه و نصب ردیاب ماهوارهای در تاریخ ٢ شهریورماه ١٣٩٥ در پارک ملی گلستان رهاسازی شده بود تا تاریخ ٦ مهرماه ١٣٩٥ یعنی ٣٥روز پس از رهاسازی زنده بوده و اظهارات بعدی مبنی بر زندهبودن هیرکان صحیح و مطابق با واقعیت نبوده است.
براساس توضیح فرید، پس از غیرعادیشدن وضع سیگنال ردیاب ماهوارهای، چهارنفر از افراد مرتبط با موضوع یعنی مجتبی حسینی، معاون اداره کل، فرزاد اکبرنژاد، کارشناس حیاتوحش اداره کل، سیاوش روشنیان، مسئول نگهداری و حمیدرضا نجاری، سرپرست معاونت پارک ملی گلستان با مراجعه به منطقه، با لاشه متلاشیشده پلنگ ماده رهاسازیشده مواجه شدند. آنها پس از مشاهده لاشه، ردیاب را در همان محل زیر یک درخت قرار داده و باقیمانده لاشه را در داخل کیسه پلاستیکی به محل اداره پارک ملی گلستان میبرند و برای بررسی DNA در داخل فریزر قرار میدهند.
مدیرکل دفتر بازرسی درباره اینکه طبق اظهارات افراد حاضر در محل، سمت راست سر پلنگ تلف شده، آثار پارگی وجود داشته که حاکی از درگیری پلنگ تلفشده با یک گونه قویتر بوده است، گفت: «بقایای میش شکارشدهای در معده پلنگ وجود داشته که نشاندهنده توانایی جانور در شکار طعمه بوده است.»
پلنگ رهاسازیشده به گفته فرید، پس از اینکه به مدت ٣٥روز در طبیعت دوام آورده، موفق به شکار و تداوم زندگی خود شده است: «او نهایتا توسط گونه رقیب و قویتر و احتمالا به دلیل اختلاف بر سر قلمرو از بین رفته است».
پاسخ به شایعات
مدیرکل دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیطزیست ادعاهای طرحشده درمورد جابهجایی ردیاب ماهوارهای را رد کرد و گفت: «اینکه عنوان شده چندین ماه ردیاب در پارک ملی گلستان چرخیده، صحت ندارد. بررسی سامانه مربوطه و اطلاعات موجود در آن حاکی از آن است که ردیاب از تاریخ ٢٨ سپتامبر ٢٠١٦ برابر با ٦ مهر ١٣٩٥ ثابت بوده و جابهجایی در سامانه ثبت نشده است.»
ادعای دیگری که پس از مرگ هیرکان مطرح شد، حمایت مالی از مراکز بینالمللی چون IUCN بود، اما فرید این موضوع را هم رد کرد: «هیچگونه اعتباری از طرف این مراکز به اداره کل و سازمان حفاظت محیطزیست اختصاص داده نشده و در بررسیهای به عمل آمده نیز مستندی در این زمینه مشاهده نشد. ضمن آنکه اصولا بهرهگیری از کمکهای بینالمللی، سازوکار و فرآیند مشخص خود را داشته و این ادعا نشان از بیاطلاعی از روندهاست.»
پنهانکاری از ترس سودجویان
او البته در دفاع از اظهارات غیرواقع معاون اداره کل محیطزیست گلستان و پنهانکردن موضوع مرگ، توضیح داد که این اتفاق برای پیشگیری از افراد سودجو در زمینه خریدوفروش گونههای حیاتوحش بوده است. اظهارنظر درباره سودجویان و کسانی که پس از پیداشدن هیرکان و ورکان برای این دو دندان تیز کرده بودند، درست است اما انتظار میرود سازمان حفاظت محیطزیست بهعنوان نهاد بالادستی واکنش جدیتری نسبت به خاطیان نشان دهد. بهخصوص که حالا موضوع مرگ هیرکان، سوژه حمله مخالفان دولت به معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست شده است.
مدیرکل دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیطزیست درباره اتفاق رخداده همچنین گفت: «این تصمیم شخصی معاون اداره و کتمان موضوع از طرف سایر افراد و اعلامنکردن آن به معاونت مربوطه یا دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیطزیست اقدامی اشتباه بوده و سازمان بهطور قطع و بیاغماض با اینگونه رفتارها مخالفت داشته و به هیچوجه دستوری از سوی سازمان به استانها در این زمینهها صادر نمیشود.»
تصمیم درباره سرنوشت «ورکان»
پس از این ماجرا حالا بنا شده «کمیته ارزیابی و رهاسازی گونههای شاخص و حایز اهمیت حیاتوحش» در مورد دومین پلنگ، یعنی ورکان تصمیم بگیرد.
مدیرکل دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیطزیست با بیان اینکه آمادهسازی مکان دیگر و انتقال تولهپلنگها از سوی اداره محیطزیست گلستان مشکلات و ملاحظات خود را داشت، گفت: «اداره کل حفاظت محیطزیست گلستان از ابتدا بنا را بر تحویلندادن تولهپلنگها به باغوحشها گذاشت و گزینه رهاسازی آنها را با نصب ردیاب در نظر گرفت و بنابراین با وجود مشکلات نگهداری، تلاش شد با نوع رژیم غذایی و عدم رویارویی با انسان، پلنگها را برای رهاسازی آماده کنند.»
براساس توضیح او، مسئولیت نگهداری تولهپلنگها در ابتدا به فردی به نام مسعود شکیبا و سپس به سیاوش روشنیان به دلیل فعالیتهای تجربی و سابقه همکاری او در زمینه مراقبت و نگهداری حیاتوحش با اداره کل و نیز بهعنوان کارشناس اداره نظارت بر حیاتوحش واگذار شد و البته برای نگهداری و تغذیه آنها از مشاوره صاحبنظران استفاده شد.
فرید تأکید کرد که برای سازمان حفاظت محیطزیست، اصل رهاسازی گونههای حیاتوحش به منظور بازگشت به طبیعت در مقایسه با گزینه تحویل حیاتوحش به مراکز مجاز و جداسازی از چرخه طبیعت که به مرگ اکولوژیک آنها منتج میشود، ارجحیت دارد و تحویل به باغوحشها آخرین گزینه است.»
- 16
- 4