این برای اولین بار نیست که آماری از سهم گردشگری در تولید اشتغال در جهان منتشر میشود و ما را به این فکر وا میدارد که سهم گردشگری از ایجاد اشتغال -مهمترین چالش چندین ساله ایران- چقدر است؟
دنیای امروز معتقد است که گردشگری راهی برای ایجاد اشتغال ارزان با حداقل سرمایهگذاری به شمار میآید، راهی که پتانسیل مطلوبی برای رونق اقتصادی و افزایش درآمد ناخالص ملی دارد. شاید از همین رو است که کشورهای توسعه یافته بیش از ۵۰ درصد از مشکلات اشتغال خود را از طریق صنعت گردشگری حل و فصل میکنند. طبق آخرین اظهارات علیاصغر مونسان، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که آماری جهانی از سهم گردشگری در ایجاد اشتغال ارائه کرده، در سال ۲۰۱۶ میلادی، بیش از ۱۰۸ میلیون شغل مستقیم و سه برابر آن یعنی ۳۲۴ میلیون شغل به صورت غیرمستقیم از طریق صنعت گردشگری ایجاد شده است. به عبارت دیگر به ازای هر ۱۱ شغل یک شغل در دنیا به گردشگری مرتبط است.
پس سود اقتصادی این صنعت معادل ۱۵۰۰ دلار به ازای هر گردشگر است، گردشگرانی که طبق آمارهای جهانی در سال ۲۰۱۶ شمارشان به یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر رسیده است. حال سوال اینجا سهم ایران از این بازار پر رونق ایجاد اشتغال از طریق گردشگری چیست؟
شاید برای پاسخ به این سوال ابتدا باید سهم ایران از صنعت گردشگری را بررسی کرد. طبق آمارهایی که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از میزان گردشگری ورودی به کشور ارائه داده، هم اکنون حدود پنج میلیون گردشگر ورودی به کشور داریم که براساس برنامه ششم توسعه باید تعداد گردشگران ورودی تا سال ۱۴۰۴ به حدود ۲۰ میلیون نفر یعنی ۴ میلیون شغل برسد. هدفی که تا رسیدن به آن ۱۵ میلیون نفر گردشگر فاصله است و کمتر از ۸ سال زمان باقی. با این حال اما آیا این هدف محقق میشود؟
اگرچه که باید گفت براساس آنچه محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت بیان کرده که ایران هر ساله نیاز به ۹۵۰ هزار شغل دارد و تا ۸ سال دیگر یعنی ما نیازمند ۷ میلیون و ۶ شغل هستیم، حتی در صورت تحقق وعده ایجاد ۴ میلیون شغل توسط گردشگری تا ۸ سال دیگر، ایران باز هم به ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار شغل نیاز دارد که البته گردشگری وظیفه حل تمامی مشکلات اشتغال کشور را ندارد با این حال باید گفت در نظر گرفتن هدف ایجاد ۴ میلیون شغل توسط گردشگری تا ۸ سال آینده در حالی است که رتبه ایران در بین ۱۴۱ کشور جهان، ۹۷ و در میان ۱۶ کشور خاورمیانه و شمال آفریقا ۱۲ است.
براساس گزارش شورای جهانی سفر و گردشگری، سهم کل گردشگری ایران در اشتغالزایی طی سال گذشته ۵،۶ درصد از کل اشتغال یعنی یک میلیون و ۳۹۸ هزار و ۵۰۰ شغل بوده که انتظار میرود در سال ۲۰۲۶ (۱۴۰۵)، تعداد یک میلیون و ۹۶۷ هزار شغل، یعنی ۶،۱ درصد از کل اشتغال را تحت پوشش قرار دهد. براساس آمار سازمان گردشگری، در سال ۱۳۹۵ حدود ۵ میلیون و پانزده هزار نفر، وارد ایران شدهاند و بالغ بر ۷ میلیون نفر به خارج از کشور سفر کردهاند. متوسط هزینه هر گردشگر ورودی به ایران ۱۷۱۰ دلار است که با وجود رشد صنعت توریسم و گردشگری طی چند سال اخیر، شمار گردشگران خارجی، کمتر از ۴‚۰ درصد شمار گردشگران در جهان بوده است.
همچنین در آمد ایران از توریسم و گردشگری از ۵‚۰ درصد کل درآمد جهانی توریسم و گردشگری بیشتر نیست. براساس پیش بینی شورای جهانی سفر و گردشگری (WTTC)، چنانچه ایران در سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶)، پذیرای ۱۰ میلیون گردشگر خارجی باشد، مشارکت سفر و گردشگری در آن به حدود ۲ میلیون شغل خواهد رسید. با این حال تا به امروز آمارهایی که از سوی مسئولان گزارش میشود همان رقم ۵ میلیون گردشگری ورودی را نشان میدهد که با پیشبینی شورای جهانی سفر و گردشگری ۵ میلیون گردشگر فاصله دارد. با این تفاسیر گرچه ۸ سال تا پایان برنامه باقی است اما این سوال مطرح است که آیا میتوان به تحقق این برنامه با شرایط کنونی در گردشگری خوشبین بود؟
محمد امیرزاده، نایب رئیس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی تهران در گفتوگو با «ابتکار» در این باره میگوید: روزگاری در کلاس درسی معلمی تعریف اکسیژن میکرد، شاگرد بلند شد و گفت که احسنت بر اکسیژن. این حکایت هم مصداق گردشگری در ایران است. ما هم باید به گردشگری احسنت بگوییم. در حقیقت گردشگری میتواند ایجاد اشتغال کند و تمام قشرهای جامعه یعنی سرمایهداریهای خرد و متوسط را تقویت کند و از آژانس هواپیمایی تا تاکسیها، از رستورانهای سر راهی تا هتلهای لوکس را از مزایای خود بهرهمند کند اما سوال اصلی این است که چطور باید این اتفاق بیفتد؟ او ادامه میدهد: گردشگری مزایای بسیاری دارد و تجربه تازهای نیست که ما از آن آمار میدهیم. سالهای سال است که این آمارها داده میشود.
اما جذب گردشگر صورت مسئله مشترک جهانی دارد و راه حل مشترک میتواند این صورت مسئله را حل کند، همان راه حلی که کشورهای جهان سالهاست آن را پیدا کرده و براساس آن عمل کردهاند. مسئولان صحبت میکنند و راهحلهایی ارائه میدهند اما نتوانستهاند به جایی برسند، حتی از گردشگری برای داروی آرامکننده روح و روان جامعه نیز استفاده نکردهاند. چرا امروز آمار مصرف داروی افسردگی در ایران بالا است؟ چون ما برای روح و روان جامعه فکر نکردهایم و به این نیندیشدهایم که گردشگری آسان میتواند روح و روان جامعه را صیقل دهد و آرام کند، گردشگری داخلی در ایران گران تمام میشود.
امیرزاده با اشاره به افزایش گردشگری به نسبت سالهای پیش و میزان استفاده از ظرفیتهای آن میگوید: گردشگری انواع گوناگون دارد، از گردشگری مذهبی تا گردشگری پزشکی. بنابراین ما باید توامان برای همه انواع گردشگری برنامه داشته باشیم و زمینه فعالیت را برای آنها فراهم کنیم. ما نباید چرخ را از ابتدا اختراع کنیم، بلکه باید همان مسیری را برویم که گردشگری در دنیا رفته است، با این تفاوت که آن را به فرهنگ خودمان نزدیک کنیم. ما نمیتوانیم از همه مردم جهان بخواهیم مثل ما فکر کنند و مثل ما باشند. باید طور عمل کنیم که گردشگران جهان از گردشگری در ایران لذت ببرند و احساس امنیت کنند، امکانات بین راهی باید افزایش پیدا کند. نایب رئیس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی تهران با بیان اینکه زیر ساختها جذب گردشگری باید در ایران فراهم شود، میگوید:
ما باید گردشگری را عمومی کنیم. وقتی سیاستگذاریها برای این صنعت پشت درهای بسته انجام میشود و افراد برای خودنمایی خود از گردشگری سخن میگویند نمیتوان از گردشگری انتظار خاصی داشت. او میگوید: توجه به خواستها و نیازها گردشگر اولین کاری است که باید برای ایجاد اشتغال در گردشگری انجام داد. راهی که کشورهای دیگر رفتهاند این است که نیازها و خواستههای گردشگرانشان را شناسایی کردهاند و برای آرامش بخشی به آنها فکر، کار و نیروی انسانی تربیت کردهاند. در صورتی که ما هنوز به هیچ کدام از آنها نیندیشیدهایم. گرچه گردشگران با خاطرات خوب از ایران میروند اما ما باید برای گردشگری و استفاده اقتصادی از ظرفیتهایش برنامهریزی داشته باشیم. تک ستاره آسمان گردشگری نباشیم، بلکه آسمان گردشگری ما پر ستاره باشد.
زهرا داستانی
- 9
- 2