چند روز قبل در خبرها آمده بود که دولت ترکیه روی جذب ٥٠میلیون گردشگر و به دست آوردن درآمدی معادل ٣٥میلیارد دلار برای سال ٢٠١٩ حساب باز کرده است. حالا بگذریم از کشوری چون فرانسه که جذب سالانه ٩٠میلیون گردشگر با درآمدی در حدود ٧٠میلیارد دلار از این راه را در کارنامه خود دارد، یا اسپانیایی که در سال ٢٠١٨ از حدود ٧٠میلیون گردشگر پذیرایی کرده است. با این اعداد و ارقام صحبت از رونق گردشگری در ایران تنها یک شوخی کسلکننده به نظر میرسد اما چرا باید یکی از پتانسیلهای اصلی و عمده این صنعت، تا این اندازه در شناساندن قابلیتهای خود و جلب اعتماد توریستهای دیگر کشورهای جهان با مشکل مواجه باشد؟ اعداد و ارقام از درآمد ١٣٠٠میلیارد دلاری صنعت گردشگری در جهان خبر میدهند و کشورهایی چون فرانسه، ایالات متحده، اسپانیا، چین، ایتالیا، ترکیه، آلمان، انگلستان، روسیه، مکزیک، هنگکنگ، مالزی، استرالیا، تایلند و یونان ١٥ کشور نخست جهان به لحاظ کسب درآمد از صنعت گردشگری به شمار میروند. برای جایدادن ایران در این فهرست چه باید کرد؟
ذکر کمبودها یا تکرار مکررات
ایران در اکثر آمارها بالاترین رتبهها را به لحاظ داشتن نقاط دیدنی و توریستی داراست اما همین ایران در جدول رتبهبندی کشورها به لحاظ خدماتدهی به توریستها جایی آن پایینها را به خود اختصاص داده است! اگر بخواهیم با خودمان صادق باشیم، تنها نتیجهای که باید بگیریم این است که اصولا خیلی مانده تا مسئولان ما در مقوله توریسم و جذب گردشگر نگاهی چون مسئولان کشور همسایه یعنی ترکیه (فرانسه و اسپانیا پیشکش) به ماجرا داشته باشند. برشمردن مشکلاتی که بر سر راه صنعت توریسم کشور قرار دارد، مجالی فراختر و تعداد صفحاتی فراوانتر میطلبد. این میان به قدری از کمبود یا به عبارت بهتر نبود زیرساختهای مناسب صحبت به میان رفته است که هرگونه اشاره به آن فقط تکرار مکررات به نظر میرسد. بهواقع تا کی باید روی کمبود هتل، ضعف سیستم حملونقل بینشهری، مشکل سرویسهای بهداشتی، کیفیت پایین مراکز رفاهی بینراهی، معرفی و تبلیغ نامناسب جاذبههای گردشگری و... انگشت گذاشته و بیآنکه حرکتی در جهت بهبود اوضاع انجام دهیم، فقط به ذکر مصیبت بپردازیم.
کسب اعتماد گردشگران جوان
در عکسهایی که اخیرا از حضور توریستهای خارجی در اصفهان بهعنوان گل سرسبد جاذبههای گردشگری ایران منتشر شده است، یک نکته به شکلی گل درشت توی چشم میزند و آن همانا رِنج سنی این گردشگران خوشذوق و ایران دوست است. شاید بهواقع نتوان حتی یک زن یا مرد ٤٠ساله را در این عکسها پیدا کرد و این نشان میدهد گردشگران جوان اروپایی یا آمریکایی که قطعا تعداد افزونتری نسبت به توریستهای میانسال دارند، هنوز در انتخاب ایران بهعنوان مقصد گردشگری خود دچار شک و شبهه هستند. درک همین یک نکته و تلاش برای یافتن راهحلی عملی جهت کسب اعتماد جوانان دیگر کشورها برای سفر به ایران را شاید بتوان قدمی بلند در رشد و ارتقای صنعت گردشگری ایران تلقی کرد. اما، آیا در میان متولیان صنعت گردشگری کشور مردِ میدانی هست؟
- 9
- 1