منتقدان از جنگلتراشی میهراسند، از تهدید خزر که وضع شکنندهای دارد و از همه تبعات محیطزیستی، اجتماعی و اقتصادی و سیاسیِ احتمالی که با انتقال آب بینحوزهای آشکار میشود. با همه مناقشات برای انتقال آب دریای خزر به سمنان اما این طرح، درحال به سرانجام رسیدن است. یکسال پیش یعنی چهار دهه پس از نخستین پیشنهادها برای انتقال آب از شمال کشور، رئیسجمهوری درباره انتقال آب خزر به سمنان، حجت را بر همه تمام کرد. سازمان حفاظت محیطزیست که در دورههای گذشته مقابل این طرح ایستاده بود، درحال ارزیابی محیطزیستی این طرح جنجالی است و برای اجرایش شرط گذاشته. عیسی کلانتری، معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، بهمن سال گذشته به ایسنا گفته بود با انتقال آب به منظور تامین آب برای مصارف کشاورزی مخالف است و فقط برای تامین آب شرب مجوز میدهد. او فروردین امسال هم به باشگاه خبرنگاران جوان گفت که با انتقال آب خزر به سمنان مشروط بر اینکه برای مصرف کشاورزی و صنعتی نباشد، مخالفتی ندارد.
مسعود تجریشی، معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست میگوید بهزودی ابهامات طرح رفع خواهد شد و وزارت نیرو بهعنوان مجری باید انتقال آب به سمنان را توجیه کند. تا قبل از این اگرچه حرف از جنگلتراشی و تهدید زیست بوم خزر بود، اما حالا او به شهروندآنلاین میگوید به شرط تخریبنکردن جنگل و انتقال آبشیرینکنها، انتقال آب خزر به سمنان مانع جدی دیگری نخواهد داشت.
آقای تجریشی ارزیابیهای تازه از طرح انتقال آب خزر به سمنان چه نتایجی داشته؟ قرار است چه میزان پاکتراشی جنگل اتفاق بیفتد؟
در جلسات مختلفی که با مشاوران وزارت نیرو برگزار شد، به آنها گوشزد کردیم برای هیچ مسیر جدیدی مجوز نخواهیم داد. ما تقریبا سه مجوز برای خطوط انتقال نفت و گاز دادهایم، اما مدام گفتهایم طرحهای جدید باید در همان مسیر قبلی که تخریبهایی اتفاق افتاده، پیاده شود، یعنی تخریب جدیدی قرار نیست انجام شود. بعضی از این خطوط، قدیمی شده و نشت زیادی دارد و برای محیطزیست بهتر است که بهروز شوند، اما چه برای گاز و چه برای نفت و آب در شمال، مسیر جدیدی تعریف نمیشود. تاکید میکنم در تمام مجوزهای انتقال نفت و گاز و آب که طرح انتقال خزر هم جزیی از آن میشود، هیچ مسیر جدیدی قبول نکردهایم. گفتهایم فقط در همان کریدور اجازه کار میدهیم. من خیلی نگرانی روی مسأله جنگل ندارم. درحال حاضر هم گروهی همراه با متقاضی (وزارت نیرو) درحال بازدید از منطقه هستند. مسیرهای پیشنهادی منطبق بر مسیرهای قدیمی است.
ایستگاههای پمپاژ و آبشیرینکنها چطور؟
گمانم سه یا چهار ایستگاه پمپاژ در این طرح در نظر گرفته شده که باید انتقال بدهند، اما هنوز بهطور نهایی مشخص نشده که قرار است این ایستگاهها در مبدا باشند یا مقصد. اگر بخواهند در مقصد این کار را کنند، باید دو برابر آب را انتقال دهند، بنابراین حجمش زیاد میشود.
اگر در مبدا بخواهند این کار را کنند، باید آب بیشتری بگیرند، نمک را جدا کنند و دوباره برگردانند به دریا؛ با این روش تقریبا مصرف انرژیشان به نصف میرسد. با توجه به این موضوع مجریان دنبال این هستند تا آنجایی که ممکن است ایستگاههای پمپاژ در جاهایی قرار بگیرد که قبلا ایستگاههای دیگری وجود داشته.
در این مورد نگرانی ما فقط اثری است که میتواند بر دریا داشته باشد. از مشاور طرح خواستهایم بررسی کند که در چه عمق و فاصلهای از ساحل این اقدام قرار است صورت گیرد، تا اثرات شوری پخش شود. شرط دیگری که تعیین شده این است که به جای قرارگیری آبشیرینکنها در مبدا، در مقصد تعبیه شوند. شرکت توسعه منابع آب ایران به این تکنولوژی دست پیدا کرده؛ با رقیق شدن شورآبه تبعات زیستمحیطی کمتری خواهیم داشت.
اما پیش از این، از طرف سازمان با اطمینان از این صحبت شده بود که این طرح خطری برای دریای خزر ندارد. گزارشهای ارزیابی در این خصوص مربوط به چه زمانی است؟
این بررسی در گذشته انجام شده، مثل طرحهای بیشمار دیگری که مشاوره آنها انجام و مشمول زمان شده است. مشاوره این طرح سال ۹۲ تا اردیبهشت ۹۵ گزارش شده و سازمان محیطزیست آن را قبول یا رد نکرده بود؛ ۲۰ جلد گزارش در اینباره، همینطور رها شده بود. کاری که ما انجام دادیم بازنگری همین گزارشها بود. سوالات اساسی را از آنها بیرون کشیدیم؛ بررسی مسائل اجتماعی و اقتصادی در مبدأ و مقصد، بررسی اینکه آب در کجا، به چه صورت و در چه عمقی برداشت شده و چطور و کجا شیرین میشود و مواردی از این دست. همه اینها مورد مطالعه قرار گرفت و حالا در مرحله نخست بررسی است و دوباره بررسی میشود، چون از آن زمان تا الان دریا مقداری عقبنشینی داشته و علاوهبراین، همه این مطالعات نیاز به جمعبندی دارد. انتظار من این است که بهزودی جمعبندی انجام شود.
به نظر شما گزارش قدیمی درباره بررسی تبعات زیستمحیطی برای اکوسیستم خزر قانعکننده بود؟
گزارش مطالعات سال ۹۵ نواقصی داشته و به همین دلیل کارگروهی دنبال پاسخ به این سوالات، درحال مطالعه است: اینکه آب از کجا و چگونه برداشت میشود، نمک در چه عمق، فاصله و به چه صورتی باید به دریا بازگردد که تاثیری بر خصوصیات بیولوژیکی، فیزیکی و شیمیایی دریا نداشته باشد. نتایج مطالعاتی که در سال ۹۵ اعلام شده بود، قدرت پاسخگویی به این سوالات را نداشت، چون گزارشهای موجود فقط به شوری توجه کرده و میگفت این طرح کمتر از ۱۰درصد شوری را تغییر میدهد.
اما سوال ما این بود که انتقال آب بهطور دقیق بر جانوران و اکوسیستم منطقه چه تاثیری خواهد گذاشت.
آنها باید این تاثیرات را روشن کنند، تا مطمئن شویم که اثری بر دریا نخواهد داشت و نحوه برگشت نمک هم بدون آثار زیستمحیطی است. وزارت نیرو میگوید ما همان گزارش قبلی را داریم، اما حرف ما این است که با گزارش سال ۹۵ فقط شوری توجیه شده. برای ما هم آثار بیولوژیکی مهم است، هم آثار فیزیکی. درخواست کردهایم که به این سوالات پاسخ بدهند. به یک توافق اولیه هم درباره مکان برداشت رسیدهایم. با توجه به نتایج مدلسازی، سازمان محیط زیست مکان بهتری را پیشنهاد کرد که بهتر از پیشنهاد مشاور طرح است و تبعات زیستمحیطی کمتری نسبت به محل قبلی دارد. این محل جدید، جایی است که پنج، ششبار جابهجا و بالاخره نهایی شد. درواقع از چهار کارگروهی که باید به ما گزارش میدادند، این یکی از ابعادی است که هنوز بر ما روشن نشده است. انتظار داریم که وزارت نیرو سوالات سازمان را بهصورت مکتوب به ما پاسخ دهد.
قرار بود اواخر تیرماه کارگروه اجتماعی گزارشش را اعلام کند. این گزارش به نتیجه رسید؟
یکی از مهمترین مسائل ابعاد اجتماعی این است که در مسیر انتقال، روستاهایی هست که خودشان مشکل آب دارند. توافق شده است که این روستاها و مسیر هم مشکلات آب را حل کنند. نمیدانم مسأله حادی در اینباره وجود دارد یا نه، چون آب از دریا تأمین میشود و کلا در کشور ما ابعاد اجتماعی زمانی پررنگتر است که با موردی مثل انتقال آب خوزستان به اصفهان روبهرو باشیم. در این منطقه مسائل اجتماعی حاد است، چون منبع آب جدی وجود ندارد. اما درباره انتقال آب خزر به سمنان، صحبت از دریاست. حجمی که قرار است برداشت شود، عدد بسیاربسیار ناچیزی است.
و در مبدأ مشکل محیط زیستی هم اتفاق نمیافتد؟
این را باید کارگروه تابلوی منابع و مصارف که مسئولیتش با وزارت نیروست، اعلام میکرد. آنها باید تمامی اقدامات در رابطه با مدیریت مصرف و کاهش تقاضا را پاسخ میدادند و با اطمینان میگفتند آبی که از مبدأ برداشته میشود، برای مبدأ مشکلی ایجاد نمیکند. یعنی مبدأ به آن آب که از دریا گرفته میشود، وابسته نیست و این مسأله بهطور اتوماتیک رفع شده است. در گزارش ارزیابی، این کارگروه باید نشان میداد که تمام مسائل زیستمحیطی پاسخ داده میشود؛ بر این مبنا که آنها برای پاسخگویی به نیاز مقصد، هیچ راهی جز انتقال آب از آن ندارند. وزارت نیرو بهعنوان متولی آب در کشور گزارش داده آنها برای صنعت به ۱۵۰میلیون متر مکعب آب نیاز دارند.
اما آقای کلانتری گفته بودند به انتقال آب برای مصرف صنعت مجوز نمیدهند. آیا واقعا سمنان به این آب احتیاج دارد؟ وزارت نیرو به این ضرورت جواب داده؟ آیا توجیه اقتصادی دارد؟
مسأله اینجاست که اگر قرار باشد آب دریای خزر با این وضع اقتصادی انتقال پیدا کند، امکان ندارد که کمتر از ۲۰-۲۵هزار تومان در متر مکعب دربیاید؛ این خیلی گران است. با آبی به این قیمت نمیشود کشاورزی کرد. از آنطرف هم صنعت پول شرب آن را میدهد، یعنی حتی دولت هم پولش را نمیتواند بدهد. چون الان میگویند در حد ۵۰میلیون متر مکعب نیاز آبی شرب داریم. درواقع وزارت نیرو باید به اندازه ۲۰۰میلیون متر مکعب آب انتقال بدهد و ۱۵۰میلیون آن را بفروشد- چون دولت هم نمیتواند از پس هزینه آن بربیاید- تا پول این ۵۰میلیون متر مکعب را دربیاورد. این عدد خیلی بالایی است.
برداشت من این است که صنایع اگر بخواهند از این آب استفاده کنند، باید در مصرف آبشان بسیار صرفهجویی و از تکنولوژیهای بسیار پیشرفتهای استفاده کنند. وقتی این قیمتها را با هم مقایسه کنند، ممکن است درنهایت هم به این جمعبندی برسند که گرفتن آب کشاورزی و صرفهجویی برایشان بهتر است. از طرف دیگر، این پروژهای نیست که دولت بتواند تمام هزینههای آن را تأمین کند. از ابتدا هم قرار بوده که یک سرمایهگذار برای تأمین منابع آن وجود داشته باشد. ولی نکتهای که وجود دارد این است که اگر قرار باشد سمنان در آینده توسعهای داشته باشد، به آب احتیاج دارد. بدون آب، بسیاری از کارخانهها و صنایع مستقر در آن منطقه تقریبا نمیتوانند توسعه پیدا کنند.
اما اینکه چقدر آب احتیاج دارند و با چه قیمتی برایشان توجیه اقتصادی دارد، باید صبر کنیم تا مجوزها صادر شود. ما این مجوزها را برای دو سال میدهیم. اگر در این مدت نتوانند از آن استفاده کنند، دوباره برمیگردند تا طرحشان بازنگری شود.
اگر ما با این نگاه پیش برویم که محیط زیست را مهم بدانیم، هزینه تمامشده به سمتی میرود که عاقبت حجم کمتری از آب را انتقال بدهند. ما کشوری هستیم که عمده فعالیتهایمان در مرکز کشور است و آب در حاشیه آن قرار دارد. نمیتوانیم چشممان را ببندیم و بگوییم انتقال آب نباید انجام شود. اگر آب را انتقال ندهیم، در فلات کشور، مثل اصفهان و یزد، برداشت آبهای زیرزمینی تا جایی شدت میگیرد که دیگر آبی باقی نماند. ما باید حسابشده و با مدیریت و در نظر گرفتن منافع اقتصادی برای صنعت و محیط زیست به یک تعادل برسیم؛ یعنی به جواب این سوال برسیم که چقدر آب را از کجا برداریم که کمترین تبعات را داشته باشد. در جنوب همین الگو دقیقا پیاده شده؛ یعنی به جای اینکه هر کسی بیاید از هر نقطهای که خواست آبشیرینکن بگیرد، نقاطی را برای آبشیرینکن مشخص کردهایم. وقتی این محدودیتها باشد، اقتصاد خودش مانع از این میشود که آب با حجم زیاد در فواصل طولانی برود.
بنابراین از نظر سازمان محیط زیست، تبعات محیط زیستی جدیای مطرح نیست؟
از نگاه من این پروژه به لحاظ زیستمحیطی مشکل جدی ندارد. خیلیها ممکن است با هر طرح محیط زیستی مخالفت داشته باشند. ولی تا امروز آنچه در گزارشها مطرح شده، مشکل جدی و حادی را نشان نمیدهد. ما دو دریا داریم، نمیتوانیم از مزیتهای آنها استفاده نکنیم. چون وزارت نیرو اعلام کرده که برای تأمین آب مقصد هیچ راهی ندارد. ما گزارشها را ارزیابی میکنیم اما نیاز را وزارت نیرو باید اعلام کند. ما ابعاد مسأله را مشخص کردهایم. سوالهای محیط زیستی را درآوردهایم و در حال حاضر گروهی سه روز است که همراه با نمایندگان معاونت محیط زیست طبیعی مسیر انتقال آب را پایش میکنند. نمیخواهیم هیچ سرمایهگذاری در کشور بلاتکلیف بماند، بلکه هدفمان تعیین تکلیف است. به لحاظ زمانی درخواست کردهایم که ظرف یک ماه گزارشهای نهایی به ما داده شود.
شما برای مجریان طرح شرط و شروط گذاشتهاید، اما آیا ضمانت اجرایی وجود دارد؟ وزارت نیرو زیر بار این پیششرطها میرود؟
مجوز ندادن به مسیر جدید انتقال و انتقال آبشیرینکنها به مقصد تنها دو تا از پیششرطهای اصلی ماست. ما شرطهای زیادی تعیین کردهایم. اینها الزاماتی است که حتی برای احداث یک پتروشیمی کوچک هم مطرح میشود، اما درباره اطمینان از اجرای این شروط، از اجراکنندگان طرح، تعهد محضری میگیریم. ما دستورالعمل میدهیم و آنها گزارشی میدهند و حین ساخت و بهرهبرداری تعهد میدهند. علاوه بر این، باید بررسی کنند که طرحشان بعد از اجرا چه اثرات محیط زیستی داشته و راهکارهای پیشگیرانه پیاده کنند. بههرحال، هر پروژهای تبعاتی دارد اما باید بگویند چطور آثار را به حداقل میرسانند. در کنار این، سیستم مدیریت پایش سازمان محیط زیست بعد از گرفتن تعهدات، پایش میکند و اگر طبق تعهدات نباشد، تذکر میدهند و درنهایت مجری را به قوه قضائیه میفرستند. موارد مشابهی بود که سازمان شکایت کرده است و کار را تعطیل کردهاند. به هرحال، ابزار قانونی برای کسب اطمینان از اجرای تعهدات وجود دارد.
- 16
- 3