تهران در شامگاه جمعه برای چندمین بار در سالهای اخیر لرزید. زلزلهای که نسبت به زلزلههای گذشته قدرت بیشتری داشت و زنگ خطر را برای آینده این شهر به صدا درآورد. مرکز این زمین لرزه دماوند بود و به همین دلیل برخی از کارشناسان فعال شدن آتشفشان دماوند را به زلزله اخیر تهران نسبت میدهند. این در حالی است که برخی وقوع زلزله در تهران را دورهای میدانند و معتقدند گسلهای تهران هر چند سال فعال میشوند که ممکن است این فعال شدن خود را به شکل زمین لرزههای مهیب با تلفات زیاد نشان بدهد. به نظر میرسد وقوع زلزلههای بزرگ در تهران بیش از همیشه رنگ و بوی جدی به خود گرفته و اگر مسئولان از امروز به فکر چارهاندیشی نباشند احتمال رخ دادن یکی از فجایع بشری در شهر تهران وجود دارد.
به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با پرفسور پرویز کردوانی چهره ماندگار علم جغرافیای ایران گفتوگو کرده است. پرفسور کردوانی معتقد است: «بنده معتقدم وقوع زلزله در تهران قطعی است و نباید تصورات خوشبینانه از این ماجرا داشت و بلکه باید واقعیتها را در نظر گرفت. به همین دلیل از همین امروز باید تدابیر و اقدامات لازم در این باره اندیشیده شود. کسانی که فکر میکنند در صورت وقوع زلزله در تهران مردم میتوانند در پارکها زندگی کنند سخت در اشتباهاند. باید از این امروز به این موضوع فکر کرد که ساخت و سازهای تهران را کجا و چگونه بسازند که زلزله آنها را خراب نکند.
بدون شک در صورت وقوع زلزله در تهران این شهر نابود خواهد شد و تلفات بسیار زیادی خواهد داشت. در صورت وقوع زلزله ساخت و سازهایی که در ارتفاعات تهران وجود دارد روی ساختمانهای دیگر فرو خواهد ریخت و از سوی دیگر لولههای گاز و آب شکسته خواهد شد و یک فاجعه انسانی و شهری رخ خواهد داد». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
ديدگاه شما درباره زلزله اخير تهران چيست؟ اين زلزله به چه ميزان ميتواند براي مردم تهران خطرناک باشد؟
ايران از جمله کشورهايي در جهان است که در معرض بلاياي مختلف طبيعي مانند سيل، خشکسالي و زلزله قرار گرفته است. اين در حالي است که در شرايط کنوني نيز با بيماري کرونا درگير است. نکته مهم اينکه از وقوع بلاياي طبيعي نميتوان جلوگيري کرد اما ميتوان اقداماتي انجام داد که خسارتهاي ناشي از بلاياي طبيعي کاهش پيدا کند و يا حتي از بين برود. در تهران گسلهاي زيادي وجود دارد. يکي از اين گسلها در شمال تهران و در اطراف لواسانات است؛ گسل ديگر در شهر ري و ديگري بين دو اتوبان شهيد همت و حکيم قرار دارد. بنده در سال۱۳۶۳ کتابي به نام منابع و مسائل آب در ايران نوشتم.
در آن زمان براي مسئولان، مناطقي را که زلزلهخيز است، مشخص کردم. منطقه زلزلهخيز تهران از منطقه سفيدرود در گيلان آغاز ميشود و تا شاهرود ادامه پيدا ميکند. در اين منطقه شرايط به شکلي است که هر پنجاه سال يک زلزله با قدرت هفت ريشتر رخ ميدهد. زلزلهاي که قدرت نابودکنندهاي دارد و همه چيز را خراب خواهد کرد. به همين دليل تهران در منطقه زلزلهخيز قرار گرفته است. در همه جهان در مناطق زلزلهخيز ساخت و سازها را در مناطق پست انجام ميدهند نه اينکه در ارتفاعات ساختمانسازي کنند. متأسفانه اين اتفاق در تهران رخ داده و ما شاهد هستيم که در ارتفاعات تهران ساخت و سازهاي زيادي صورت گرفته است. ابتدا قرار بود در ارتفاعات تهران محدوديت ساخت تا ارتفاع هشتصد متري باشد، اما بدون توجه به اين مساله بسيار مهم ساختوسازها از آن ارتفاع عبور کرده است. مهمتر اينکه ساختوسازها تنها به شکل منزل نبوده و دانشگاه، بيمارستان و حتي هتل هم ساخته شده است. ژاپن يکي از کشورهاي زلزلهخيز جهان است که زلزلههاي زيادي در اين کشور رخ ميدهد. با اين وجود در اين کشور زلزله خسارتهاي زيادي به بار نميآورد.
مسئولان ما نيز بايد درباره شرايط زلزله در ژاپن تحقيق کنند که چرا در کشوري مانند ژاپن که زلزلههاي پرقدرتي رخ ميدهد خسارتهاي زيادي به وجود نميآيد. در ايران تنها در هنگام ساخت اتاقها تيرآهنها را به صورت ضربدري نصب و عنوان ميکنند اين کار براي مقابله با زلزله است. در حالي که اينگونه اقدامات جوابگوي وضعيت زلزله در تهران و ايران نيست.
آيا زلزله تهران به آتشفشان دماوند ارتباط دارد؟ طرح اين موضوع به چه ميزان سنديت علمي دارد؟
بنده فکر نميکنم زلزله تهران به آتشفشان دماوند ارتباط داشته باشد. آتشفشان دماوند مانند سهند فعال نيست. در سهند حتي چشمههاي آب گرم نيز وجود ندارد. اين در حالي است که در سبلان چشمههاي آب گرم وجود دارد و تا دو هزار و هفتصد متر زمين را کندهاند تا از «ژئو ترمال» يعني گرماي زمين استفاده کنند. در نتيجه آتشفشان دماوند فعال نيست که بتوان زلزله تهران را به آن نسبت داد.
منشأ زلزله تهران گسل مشاء است که تا شمال کشيده شده و تا شميرانات نيز امتداد پيدا ميکند. به همين دليل خيال مسئولان بايد از وضعيت آتشفشان دماوند راحت باشد. با اين وجود نبايد اجازه ساخت و سازهاي بيرويه به خصوص در ارتفاعات تهران داده شود و از سوي ديگر ساختمانها بيمه زلزله شوند. شهرداري تهران عنوان ميکند به دليل اينکه هزينه مديريت شهر تهران زياد است ناچار به تراکم فروشي است. وزارت نيرو نيز از اين رويکرد حمايت ميکند. دليل اين اقدام وزارت نيرو نيز اين است که اگر يک ساختمان يک طبقه باشد يک انشعاب ميگيرد اما اگر بيست طبقه باشد بيست انشعاب ميگيرد آنهم با قيمتهاي هنگفتي اين اتفاق رخ ميدهد. در نتيجه مسئولان مربوطه بيش از آنکه به فکر جان و سلامت مردم باشند به دنبال درآمد بيشتر هستند. گسلها هر لحظه ممکن است فعال شود و اين احتمال بسيار قوي است که گسلهاي تهران فعال شود.
بسياري از چشمهها که جاري شده به دليل وجود گسلها بوده است. ما دو نوع آب داريم؛ آب عميق و آب ژرف. آبهاي عميق در عمق هفتصدمتري زمين قرار دارد در حالي که آبهاي ژرف در عمق هزار و پانصد متري زمين قرار دارند. به همين دليل اگر قرار است از اين آبها استفاده شود بايد در محلهاي گسل اين اتفاق رخ بدهد. اگر در محلهاي گسل اين اتفاق رخ ندهد آبها يا شور هستند و يا مانند مناطق نفتي خواهند بود. به همين دليل گسلها فوايد زيادي دارند هر چند ممکن است ضررهايي نيز داشته باشند.
آيا زلزلهها به صورت دورهاي اتفاق ميافتند؟ به عنوان مثال صد و هفتاد و چهار سال پيش براساس گسل مشاء يک زلزله بزرگ در تهران رخ داده که تلفات زيادي به همراه داشته است. آيا پيشبينيهايي که درباره دورههاي زماني زلزلهها صورت ميگيرد واقعيت دارد؟
خير؛ نميتوان بر اين اساس درباره زلزلهها پيشداوري کرد. به عنوان مثال در سال۱۳۳۹ يک زلزله لارستان لار را نابود کرد و پس از مدتي زلزله بزرگي در بوئينزهرا رخ داد. زلزله هر چند سال يک بار در ايران رخ ميدهد و گاهي تا يک يا دو ماه نيز طول ميکشد. در برخي مناطق که زلزلهخيز است و مردم با هراس زلزله مواجهاند، حتي با لباس استحمام ميکنند که به محض وقوع زلزله از منزل خارج شوند. البته قدرت زلزله در مناطق مختلف متفاوت است و از يک يا دو ريشتر شروع ميشود و به عددهاي بالاتري ميرسد.
در برخي مناطق قدرت زلزله پس از مدتي روي هم جمع ميشود و به يکباره زلزله بزرگي به قدرت هفت ريشتر يا بيشتر رخ ميدهد که خسارتهاي زيادي به بار ميآورد. خسارتهاي زلزله در شهرها و روستاها و زمينهاي کشاورزي نيز متفاوت است. در شهرها علاوه براينکه زلزله خسارتهاي زيرساختي به همراه ميآورد تلفات انساني نيز وجود دارد. اين در حالي است که در زمينهاي کشاورزي و روستاها تلفات انساني کمتر است ما قناتها به عنوان منبع درآمد مردم آسيب ميبينند. به همين دليل نيز مسئولان در هنگام وقوع زلزله بايد به فکر منبع درآمد روستائيان و کشاورزان باشند. اگر منبع درآمد روستائيان پس از زلزله فراهم نشود زندگي روستائيان با چالشهاي جدي مواجه ميشود که يکي از مهمترين آنها مهاجرت به شهرهاست.
گسلهاي تهران به چه ميزان خطرناک هستند و احتمال فعال شدن دارند؟
در ايران موسسه ژئو فيزيک وجود دارد و همه گسلهاي تهران شناسايي شده است. به همين دليل ميتوان درباره اين گسلها تدبير لازم را انجام داد. شهرداري تهران با توجه به گسلهاي موجود نبايد پروانه ساخت و ساز صادر کند که متأسفانه پروانه صادر ميکند. چرا بايد اقداماتي انجام داد که در صورت وقوع بلاياي طبيعي ميزان تلفات انساني و زيرساختي افزايش پيدا کند. شهرداري تهران نبايد بدون بررسي پيامدهاي زمين شناختي و جغرافيايي مجوز ساخت مسکن صادر کند. حتي اگر چنين تصميمي نيز در گذشته گرفته شده بايد ساخت و سازها را خراب کنند. اغلب ساخت و سازهايي که در ارتفاعات تهران انجام شده در صورت وقوع زلزله خطرناک هستند و خسارتها را افزايش ميدهند. به همين دليل نيز بايد اين ساخت و سازها را تخريب کرد تا به مردم شهر آسيب نرسد.
از سوي ديگر بايد رويکرد کشوري مانند ژاپن را مورد بررسي قرار داد که چرا هنگامي که در اين کشور زلزلههاي بزرگ رخ ميدهد ساختمانها فرو نميريزند و بلکه معلق ميشوند. به همين دليل نيز ميزان خسارتهاي ناشي از زلزله در اين کشور بسيار پائين است. ما بايد گروههاي تحقيقاتي به ژاپن بفرستيم تا از نزديک با عملکرد مسئولان اين کشور در مقابل زلزله آشنا شوند. در شرايط کنوني تهران ديگر جاي ساخت و ساز ندارد. يعني همه مورد استفاده قرار گرفته است. در نتيجه اگر قرار است ساخت وسازي در تهران صورت بگيرد بايد با توجه به رويکردي که در کشورژاپن صورت ميگيرد اين اتفاق بيفتد. در ارتفاعات نيز نبايد ساخت و ساز جديدي انجام بشود.
امروز در بسياري از محلههاي بالاي شهر تهران کوهها قابل مشاهده نيست. دليلش نيز اين است که ساخت و سازها بهاندازهاي زياد است که چنين اجازهاي را به مردم ساکن در محلههاي بالاشهر نميدهد. در گذشته ما در زمينه حفر چاه مشکل داشتيم اما با تحقيقاتي که در اين زمينه در کشورهاي ديگر صورت گرفت، امروز به مرحلهاي رسيدهايم که به خوبي در کشور چاه حفر ميکنيم. نوع گسل و زمان فعال شدن آن در ايران قابل شناسايي است. به همين دليل مسئولان ميتوانند با توجه به اطلاعاتي که در اين زمينه دارند از خسارتهاي زياد زلزله احتمالي در تهران جلوگيري کنند.
در صورت وقوع زلزله در تهران اين شهر دچار چه وضعيتي خواهد شد؟ ميزان خسارتها در اين شهر را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
در صورت وقوع زلزله در تهران اتفاقات بسيار ناگواري براي اين شهر رخ خواهد داد که از تصور خارج است. بنده معتقدم وقوع زلزله در تهران قطعي است و نبايد تصورات خوشبينانه داشت، بلکه بايد واقعيتها را در نظر گرفت. به همين دليل از همين امروز بايد تدابير و اقدامات لازم در اين باره انديشيده شود. کساني که فکر ميکنند در صورت وقوع زلزله در تهران مردم ميتوانند در پارکها زندگي کنند سخت در اشتباه هستند.
بايد از اين امروز به اين موضوع فکر کرد که ساخت و سازهاي تهران را کجا و چگونه بسازند که زلزله آنها را خراب نکند. بدون شک در صورت وقوع زلزله در تهران اين شهر نابود خواهد شد و تلفات بسيار زيادي خواهد داشت. در صورت وقوع زلزله ساخت و سازهايي که در ارتفاعات تهران وجود دارد روي ساختمانهاي ديگر فرو خواهد ريخت و از سوي ديگر لولههاي گاز و آب شکسته خواهد شد و يک فاجعه انساني و شهري رخ خواهد داد. تهران مانند يک شهر کوچک و روستا نيست که پس از زلزله چند ساختمان کاهگلي فرو بريزد و بتوان پس از مدتي آن ساختمانها را از نو ساخت. خسارتها در تهران بهاندازهاي زياد و گسترده خواهد بود که بازسازي آنها سالها طول خواهد کشيد.
چرا با وجود هشدارهايي که در اين زمينه داده ميشود، اقدامات موثري صورت نميگيرد؟
متأسفانه کسي به هشدارها گوش نميدهد و همچنان همان رويکرد گذشته دنبال ميشود. در دو سال گذشته سيل در ايران خسارتهاي زيادي به بار آورده است. وقوع اين سيلها نيز به دليل گرم شدن زمين بوده و نه تغييرات اقليمي. با اين وجود هنوز هيچ اقدام اساسي و موثري براي کاهش خطرات سيل در کشور رخ نداده است. در سالهاي گذشته کشور گرفتار خشکسالي بود و حتي در برخي مناطق اصفهان، تا مرز نابودي اقليم نيز رسيد. گرم شدن کره زمين سبب بينظمي در بارندگيها ميشود.
به عنوان مثال در شرايط کنوني که فصل بهار است، در برخي مناطق کشور برف ميبارد و يا در استان يزد که ممکن است در طول سال شصت ميليمتر بارندگي داشته باشد به يکباره و در طول بيست و چهار ساعت صد ميليمتر باران ميبارد. وزارت نيرو عنوان ميکند رودخانهها را لايروبي کرده تا آسيبهاي سيل کاهش پيدا کند. هر چند تا حدودي اين اتفاق رخ داده، اما سيل همچنان در ايران خرابيهاي زيادي به بار ميآورد. از سوي ديگر سدها را تا حدود سي تا چهل درصد خالي کردهاند تا در صورت بارندگيهاي زياد سدها سرريز نکند و سبب خرابي و ويراني نشود، اما خالي کردن سدها مشکلي را حل نخواهد کرد. اقدام صحيح اين است که بايد رويکردي در پيش گرفته شود که سيل به هيچ عنوان راه نيفتد. بارندگي نعمت بزرگي است و بايد قدر اين نعمت را دانست.
لرزه تهران، نشانه فعال شدن آتشفشان دماوند بود؟
زلزله بامداد جمعه در گسل مشاء واقع در دماوند که طبق آخرين بررسيهاي انجام شده، مشخص گرديد که ۹/۴ ريشتر بوده است، اين شايعه را در ميان مردم رواج داد که ممکن است آتشفشان دماوند دوباره فعال شده باشد و کاربران شبکههاي اجتماعي به طنز به يکديگر ميگفتند که بعد از کرونا و زلزله، نوبت انفجار آتشفشان دماوند است! در پاسخ به اين اظهارنظر اعلام ميکنم آتشفشان دماوند سالهاست که فعال شده، اما در وضعيت انفجاري قرار ندارد، بنابراين محدوده فعاليت آتشفشان دماوند به چشمههاي آب گرم، فوران بخار از زمين و فعاليتهاي گرمايشي منتهي ميشود.
در مطالعات ژئوفيزيکي که چند ماه پيش انجام داديم مشخص شد که فعاليتهاي آتشفشان دماوند، برروي گسل مشاء تاثيرگذار است يا فعاليت اين گسل ميتواند برروي فعال شدن گسلهاي منطقه تاثيرگذار باشد، منتها اين امر بدان معنا نيست که فعاليت گسل مشاء، همانطور که موجب زمين لرزه شد، به دليل فعاليت انفجاري بودن آتشفشان باشد.
منطقهاي که کوه دماوند در آن واقع شده، منطقهاي زلزلهخيز است و گسل مشاء (بهعنوان گسل فعال و خطرناک تهران) در اين منطقه قرار دارد، اما آتشفشان به عنوان يک عامل تحريک کننده (اضافه بر وضعيت موجود پوسته زمين) همچنان فعال است و همين امر موجب ميشود که ريتمهاي طبيعي پوسته گاهي تغيير کند و چهبسا زمينلرزهاي که بامداد جمعه رخ داد، ممکن است تحت تاثير فعاليت آتشفشان دماوند رخ داده باشد.
در مطالعهاي که در سالهاي ۸۶ و ۹۶ در پژوهشگاه زلزلهشناسي با همکاري دانشگاه استراسبورگ فرانسه در محيط پيرامون آتشفشان دماوند انجام داديم، مشخص شد که اين آتشفشان تغييرات دمايي بالايي داشته و در شهريور ۹۷ که سيلابي در منطقه گزنک به راه افتاد، يکي از احتمالات وقوع آن سيلاب، گرمتر شدن پوسته در اثر فعل و انفعال دمايي بوده که پيرامون محيط دماوند رخ ميدهد و باعث آب شدن لايههايي از يخ منطقه شده و به شکل سيلاب به روستاهاي همجوار خسارت وارد کرد.
با اين توضيحات قصد دارم به خوانندگان اين سطور اعلام کنم که ما در رابطه با آتشفشان دماوند با يک مجموعه فعال روبهرو هستيم و اين مجموعه فعال ميتواند با عوارضي همچون تحريک گسلها همراه باشد و باعث زمينلرزههاي آينده نيز بشود. اما اگر فردي هم اين موضوع را تاييد کند که به دليل فعال شدن آتشفشان، زمينلرزه رخ داده يا اصلا آتشفشان در زلزله بيتاثير بوده، سخني قطعي نيست و زماني ميتوان اين عوامل را با احتمال بيشتر تاييد يا تکذيب کرد که رصد و پايش دقيقتري مبتني بر شواهد پيرامون آتشفشان، اتفاق بيفتد.
تاکنون پايش برخطي در اين رابطه رخ نداده و همين امر موجب ميشود به جرات بگوييم که همه صحبتها برحسب حدس و گمان است. از سوي ديگر هيچ بعيد نيست که ما در روزهاي آينده شاهد زمينلرزهاي ديگري در استان تهران باشيم و شايد زمينلرزه اخير موجب شده باشد که مانند يک ضربه چکش، يک قطعه بزرگِ قفل شده روي گسل مشاء را به حرکت در آورده باشد، يا اينکه موجب تحريک گسل مجاور (گسل شمال تهران) شده باشد که در لواسانات و روستاي کلان به همديگر ميرسند. پس احتمال زلزلههاي ديگري در اين مقياس ريشتر يا بزرگتر وجود دارد و بايد مردم تهران آمادگي کامل را براي خطرات احتمالي داشته باشند.
با قطعيت نميتوانيم بگوييم زلزله بامداد جمعه اصلي بوده يا پيشلرزه و نميتوانيم بگوييم اتفاق بزرگتري رخ نميدهد، اما با توجه به اينکه برآورد شده در سال ۱۸۳۰ ميلادي زلزله تاريخي با بزرگاي هفت ريشتر روي اين گسل رخ داده، هميشه اين احتمال هست که زلزلهاي بزرگتر از هفت ريشتر هم روي آن رخ بدهد.
- 24
- 2