ميهمان آخرين افطاري نهاد رياستجمهوري، فعالان حوزه زنان بودند. در سرتاسر سالن، از نمايندگان مردم در مجلس و شورا تا فعالان جوان و استخوانخردکردهاي حضور داشتند که براي رسيدن به راهي براي حضور زنان تلاش کرده بودند.
حسن روحاني، بعد از حضور پشت تريبون و اشاره به فعاليتهاي زنان و توانمنديهاي زنان در عرصههاي مختلف جملهاي را گفت که در روزهاي اخير، آنهايي که مخالف حضور زنان در پستهاي مديريت کلان هستند، روي آن تأکيد ميکنند، او گفت:
«امروز زنان نسبت به سرنوشت خود، حساس هستند و بهخوبي تلاش ميکنند، اما براي حضور در ردههاي مديريتي، بايد تلاش بيشتري کرد. مشخص است خانمي را که در ردههاي مديريتي نبوده، نميتوان يک مرتبه در رده بالايي از مديريت قرار داد، بلکه بايد قدمبهقدم گام برداشت».
نردبانهاي بيپله
در تمامي اين سالها حرفها حول عدم توانمندي زنان ميچرخد. زنان نميتوانند قاضي بشوند؛ چون با احساسشان تصميم ميگيرند، اگر زن وزير و وکيل بشود؛ پس تکليف بچهها چه ميشود. زنان به دليل طبع لطيفشان بهتر است براي جلوگيري از هرگونه شبهه شرعي، در خانه بمانند و اما جمله سنگينتر شايد اين باشد: زنان بلد نيستند!
سؤالي که در اين ميان بايد از دستگاههاي اجرائي پرسيد، واضح و صريح و روشن است؛ به زنان کي ياد داديد و در تمام اين سالها اصلا خواستيد که زنان ياد بگيرند؟
نگاه جنسيتزده به مسئله زنان در تمام اين سالها باعث شده در لايههاي زيرين، اعتمادبهنفس آنها به کمترين شکل ممکن برسد. آنها هيچوقت موفقيتهايشان در بوق و کرنا نميشود، موفقيتي هم اگر وجود دارد، در زير نگاه مردانه هميشه گم شده است.
آذر منصوري، فعال سياسي اصلاحطلب، در گفتوگو با «شرق» در پاسخ به اين سؤال که آيا ميشود زناني را نام برد که براي تصدي در پستهاي مهم تربيت شده باشند، ميگويد: «در جواب اين سؤال که آيا زنان ما براي وزارت تربيت شدهاند، بايد پاسخ بدهيم که آيا مردان ما براي اين مسئله تربيت شدهاند؟
اين همان حکايت آسانسور و نردبان است. من در صفحه توييترم نيز نوشتم که گفته ميشود زنان براي اينکه در مقدرات سياسي دخالت کنند، بايد مراحل ارتقا را پلهپله طي کنند، اما مشکل اينجاست که براي زنان نردباني جلوی پايشان گذاشتهاند که اصلا پله ندارد و مردان با آسانسور بالا ميروند.
مشکلي که وجود دارد اين است که با اينکه بر حضور زنان در مقدرات اصلي و سياسي مملکت تأکيد ميشود و حضور آنها يک ضرورت در اظهارنظرها قلمداد ميشود، اما مشکل اصلي که در کشور ما وجود دارد، فقدان يک راهبرد مؤثر براي ايجاد فرصتهاي برابر براي زنان در همه زمينههايي است که در شاخصهاي مرتبط با توسعه معنا پيدا ميکند، تا زماني که از اين راهبرد استفاده نشود،
ما همچنان با چالش شکاف جنسيتي در کشور در همه حوزهها مواجه هستيم نه فقط در جايگاههاي مديريتي و حضور زنان در بخش تصميمسازي کلان کشور، بلکه در ديگر شاخصهاي توسعه همچنان با اين شکاف جنسيتي مواجه خواهيم بود».
وي تصريح کرد: «مسئله آن راهبردي است که برگرفته از ضرورت باشد، اينکه کشورهاي ديگر چه مسيري را پيمودهاند که رئيسجمهوري که در ديگر کشورها انتخاب ميشود، خود را ملزم ميداند که ٥٠ درصد از کابينهاش زنان باشند، چه ضرورتي آن رئيس دولت را مجاب کرده که اين اتفاق در کشور بيفتد؟ ضرورت حضور زنان صرفا در اظهارنظرها و در طرح ديدگاهها نبايد مطرح شود، اين ضرورت وقتي جنبه عيني به خود ميگيرد که ما براي تحقق اين ضرورت، يک راهبرد و استراتژي داشته باشيم.
خلأ اين استراتژي در سپهر سياسي ما بهخوبي احساس ميشود و هم در برنامههاي توسعهاي، این فقدان و راهبرد را مشاهده ميکنيم. ما در برنامههاي توسعه به اين شکاف جنسيتي واقف بوديم و آن را در برنامه هم ميديديم اما در برنامه ششم، حضور شهيندخت مولاوردي به عنوان معاون رئيسجمهوري در امور زنان و خانواده باعث شد که تا حدودي از اين راهبرد استفاده شود. اما نکتهاي که بايد به آن توجه کنيم اين است که بخشي از اين راهبرد،
اعمال تبعيض مثبت براي زنان است، با توجه به اينکه ضرورت حضور زنان پذيرفته شده و از اين تبعيض مثبت ميبايست براي ايجاد فرصتهاي برابر براي زنان استفاده شود؛ چون اين يک الزام براي پيشرفت کشور محسوب ميشود و بنا به همين الزام، اگر پذيرفتهايم که بايد فرصتهاي برابر براي زنان ايجاد شود، بايد به اين الزام، يعني ايجاد تبعيض مثبت قائل شويم. براي همين هم ما تأکيد داريم که بايد به زنان سهميه در انتخابات تخصيص داده شود، چون پلهاي براي زنان وجود ندارد که بتوانند از آن بالا بروند و قدمبهقدم ارتقا پيدا کنند».
عضو حزب اتحاد تصريح کرد: «مسئله دوم اين است که به هر ترتيب در انتخابات ٢٩ ارديبهشت، بيش از ٥٠ درصد رأيدهندگان زنان بودند و اتفاقا وقتي آرای آقاي روحاني را بررسي ميکنيم، متوجه ميشويم اقبالي که زنان نشان دادهاند چشمگير بوده و شنيدهها حاکي از آن است که بيش از ٥١ درصد از آراي روحاني متعلق به زنان است.
با اين آمار مطالبهاي که وجود دارد، اين است که دولت هم به لحاظ باور به اين استراتژي و هم باور به دادن پيام به افکار عمومي و اين ٥٠ درصد جمعيت کشور دست به يک اقدام جسورانه در اين مسئله بزند. خوشبختانه تابوي حضور زنان در مجلس و هيئتدولت و وزيران شکسته شده و به نظر نميرسد منعي وجود داشته باشد.
اتفاقا يکي از وزراي موفق در قياس با وزراي ديگر احمدينژاد، خانم دستجردي بودند که البته با آن وضعيت کنار گذاشته شدند؛ بنابراين اين اعتماد را به زنان داشته باشيم که چنانچه مسئوليتي بر عهده آنها گذاشته شود آنها از حداکثر توانشان برای ايفاي اين مسئوليت استفاده میکنند.
نکته ديگر اين است که وقتي زني در مسئوليتي قرار ميگيرد، آن مرجعي که بايد عملکرد وي را بررسي کند و به او نمره بدهد، باز همان مرجعي است که نسبت به زنان و مديريت آنان بياعتناست و عموما بازخواستي که از زنان ميشود از مردان در حوزههاي مديريتي نميشود».
زنان پيشروي مردان
سهيلا جلودارزاده، نماينده مجلس شوراي اسلامي، نيز به «شرق» ميگويد: «هر پديده اجتماعياي شروعي دارد، هرروز ايدهاي مطرح ميشود و تا زماني که اجرائي شود و شايستگي اجرائيشدن را داشته باشد جرياني را ايجاد ميکند تا به منصه ظهور برسد. مسئله مشارکت زنان در اجتماع در طول سالها و قرون متمادي پديدهاي بوده که زماني اوج ميگرفته و زماني دوران افول داشته است.
زنان به دليل نقشي که طبيعت براي آنها مشخص کرده، مسئوليتهاي متفاوتي داشتهاند و بنا بر افکار حاکم بر جامعه، زماني اين نقش پررنگتر و زماني کمرنگتر ميشده و ميزان مشارکت آنان افزايش يا کاهش پيدا ميکرده است و در سرزمينهاي مختلف هم بنا بر عوامل برهمزننده امنيت و شرايط اقليمي باز شرايط زنان متفاوت بوده است».
وي تصريح کرد: «اگر بياييم سال ٥٧ را بهعنوان سال شروع انقلاب اسلامي در نظر بگيريم و تفاوت نگرش به زن در جامعه قبل و بعد از انقلاب را در نظر بگيريم، زنان در پيروزي انقلاب اسلامي به دليل نوع نگرش امام خميني(ره) نقش مؤثري داشتند.
چون امام فرمودند زنان محله چهارمردان قم رهبران اين انقلاب هستند و در شرايطي که قشر متعصبين جامعه مخالف حضور زنان در جامعه بود و به خاطر دارم که در زمان عبور از جلو منزل آيتالله طالقاني ميخواستيم حرکت روزهاي تاسوعا و عاشورا را شروع کنيم، عدهاي ميگفتند زنان شعار ندهند و ساکت باشند و بعد يک روحاني انقلابي بالاي ماشين رفت و داخل بلندگو گفت مثلا خانمها همه با هم شعار بدهند چه ميشود؟
اين نگرش امام بود که زنان را در مجامع مختلف انقلاب ميديد. در نوفللوشاتو ميبينيم وقتي دختران دانشجو اعتراض ميکنند که ما چرا بايد پشت مردان نماز بخوانيم، حضرت امام ميفرمايند در صف کنار بايستيد. امام زنان را مشارکت ميدادند و ميفرمودند زنان بايد در مقدرات اساسي مملکت دخالت کنند و توانست نسلي از زنان فعال را در ايران تربيت کند».
جلودارزاده در پايان خاطرنشان کرد: «متأسفانه مسئله رقابت در پستهاي سياسي و اجتماعي به قدري شديد است و مردان زيادي كه براي رسيدن به اين پستها رقابت ميکنند، نتوانستند اين نگرش امام را در رفتارهاي خودشان رعايت کنند و به کمک افکار متحجرانه اين قضيه در طول ٣٠ سال گذشته تبديل به سنت شد.
همزمان با آن مبارزات زنان براي رسيدن به حقوق خود شروع شد. ما زنان زيادي را داشتيم که در بخشهاي مديريتي جامعه و نهادهاي دولتي فعاليت و شايستگيهاي مقدماتي را بيش از مردان کسب ميکنند. آمارهاي قبولي و فارغالتحصيلان دانشگاهها و ميزان تحصيلات آنها مهر تأييدي بر اين ماجراست، ولي وقتي وارد عرصه عمل ميشويم ميبينيم زنان ديده نميشوند.
مخصوصا در دولتهايي ديدهايم اين مسئله را به شيوههاي نرم اجرائي ميکردند و اين مسئله حتي ميتواند به نوع رابطه زن و مرد در خانواده بازگردد و نوع تربيتي که اقشار مذهبي دارند. زنان زيادي براي پذيرش پستهاي مديريتي وجود دارند، ولي ديده نميشوند؛ مثلا در مجلس ما خانمهاي بسيار شايستهاي را براي حضور داشتهايم، ولي بنا بر دلايلي مثل نبود احزاب، افکار حاکم بر گزينش مقدماتي نمايندگان و... آنها از حضور بازماندهاند و زناني وارد مجلس ميشوند که شايد حرکات خيلي مؤثري را نداشته باشند.
در مورد دولت هم به همين شکل است، در طول چهار سال گذشته معاونت امور زنان رياستجمهوري و زناني که در بدنه دولت بودند تلاش کردهاند اين شرايط را تغيير بدهند. در بعضي از وزارتخانهها وزرا نگاه مثبتي به زنان فعال داشتند و به آنها امکان رشد دادهاند؛
مثلا مهمترين معاونت وزارتخانهايمان در وزارت نفت، زن بوده است که اقدام بسيار شايستهاي بوده، در دولت قبلي يک زن وزير بهداشت شد که با آن شرايط از کار برکنار شد و جزء وزراي موفق محسوب ميشد. ما زنان زيادي را داريم که ميتوانند در بحث وزارت، از وزراي پيشنهادي بسيار موفقتر عمل كنند و فقط نياز به ديدهشدن دارند».
در تمام سالهايي که هيچکس از بودن مردان در پستهاي مهم سياسي و اجتماعي خم به ابرو نميآورد، زنان در تلاش براي گرفتن کوچکترين حقوق خود؛ مثل گرفتن شغلي در شأن تحصيلاتشان جنگيدهاند. طبيعتا زنان زيادي وجود دارند که ميتوانند مديران لايقي باشند، اما چشمهايي تصميم دارند روي آنها بسته بمانند.
در سالهاي گذشته به حضور زنان در پستهاي فرمانداري نيز اعتراضات زيادي شده است. حال فرصت زيادي تا اعلام کابينه دولت دوازدهم باقي نمانده است. بايد ديد سهم زنان از وزارتخانهها چقدر است. ظريفي ميگفت وزارتخانه پيشکش، آيا وقت آن نرسيده که حداقل استاندارهاي زن را به استانداريها بفرستيم؟
شهرزاد همتي
- 17
- 6