رشد جمعیت کشور چندسالی است که وضعیت مناسبی ندارد و متخصصان در ارتباط با کاهش محسوس آن هشدار میدهند. به اعتقاد آنان کشور بهگونهای نگرانکننده به سوی سالخوردگی و کاهش جمعیتجوان و مولد پیش میرود. نگرانیها از کاهش موالید در کشور سیاستهای افزایش جمعیت را در پی داشته تا از این طریق بتوان راهکار معقول و مطمئنی برای افزایش میزان جمعیت کشور یافت.
شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس و عضو هیاتعلمی دانشگاهتهران در گفتوگو با «آرمان» با اشاره به میزان قابلقبول ازدواج در کشور میگوید: «یکی از مهمترین موانع ازدواج وسواس فکری افراد است، اما خوشبختانه افراد همچنان علاقهمند به ازدواج هستند و در نهایت در صورت خودسازی و یافتن فرد موردنظر خود ازدواج میکنند. افزایش میزان باروری و رشد جمعیت نیز در گروه باروری متولدان دهه ۶۰ است.»
نسبت جمعیتی زنان و مردان در ایران را چگونه میبینید؟ آیا میتوان این نسبت را عاملی برای کاهش میزان ازدواج قلمداد کرد؟
در حال حاضر ۱۰۰ زن در مقابل ۱۰۳ مرد در کشور وجود دارند. این تعداد، تعداد کل زنان و مردان هستند و از نوزاد دختر یکروزه تا زن ۱۰۰ساله را شامل میشوند. اما اگر ملاک را تعداد زنان و مردان در آستانه ازدواج یا در سن ازدواج بدانیم، این آمار متفاوت میشود. تعداد زنان مجرد ۱۵ تا ۳۹ساله و در دوران سن ازدواج حدود پنجمیلیون و تعداد مردانمجرد ۲۰ تا ۴۴ساله حدود هشتمیلیون هستند. درواقع درحال حاضر مردانمجرد در سنازدواج حدود سهمیلیون بیشتر از تعداد زنان هستند.
باتوجه به آمار و اطلاعات درحالحاضر تعداد خانوارهای تکنفره زن سرپرست بیشتر از تعداد خانوارهای مرد سرپرست هستند. آیا میتوان این آمار را دلیلی برای کاهش میزان ازدواج در جامعه دانست؟
این موضوع مقولهای کاملا متفاوت است. هر خانوار عبارتند از گروهی که با هم زندگی میکنند و اگر تنها باشند تکزیست هستند. در مرحله دوم باید پرسید دلیل زندگی تنهای فرد چیست، بهعنوان مثال یک پیرزن که شوهر خود را از دست داده، به اجبار تنها زندگی میکند. بسیاری از این افراد تکزیست بهدلیل فوت شوهر یا طلاق بیوه میشوند. عدهای از زنان و مردان نیز بهدلیل مهاجرت از خانواده خود جدا میشوند و تنها زندگی میکنند.
برخی دیگر نیز به هر علت از خانواده خود جدا میشوند و به زندگی در محیطخانواده علاقهمند نیستند؛ این افراد به مهاجرت دست نزدهاند، در شهر محلسکونت خانواده زندگی میکنند و غالبا مجرد هستند. بنابراین شیوههای تکزیستی متفاوت است و افراد بهدلیل فوت همسر، طلاق، مهاجرت، تاخیر به ازدواج و... به تکزیستی رو میآورند.بنابراین این موضوع را بهتنهایی نمیتوان عاملی برای کاهش میزان ازدواج در جامعه دانست.
آیادرصد تعداد افراد هرگز ازدواجنکرده نگرانکننده است؟
نکته قابلتوجه طیف سنی افراد هرگز ازدواجنکرده است. تعداد افرادی که هرگز ازدواج نکردهاند، حدود ۶۰۰هزار نفر است. در حال حاضر حداکثر سن ازدواج را ۳۹ سال در نظر گرفتهایم و این آمار مربوط به افرادی است که این سن را رد کرده، اما هرگز ازدواج نکردهاند، اما در مواردی افراد بعد از ۳۹ سال ازدواج میکنند. بنابراین نیازمند شاخص دیگری نیز هستیم و آن شاخص میزان زنان و مردان همسردار ۵۰ساله است.
در حال حاضر از کل تعداد زنان و مردان ۵۰ساله حدود ۹۶درصد آنها ازدواج کردهاند و تنها چهاردرصد از آنها مجرد هستند. بنابراین با احتساب آنها تعداد افراد هرگزازدواجنکرده نگرانکننده نیست. نکته حائزاهمیت بیشتر بودن احتمال مجرد ماندن متولدان دهه ۶۰ نسبت به سایر گروههای سنی است که به پنجدرصد میرسد، اما متعاقب آن دوباره کم میشود.
به احتمال بیشتر تجرد در متولدان دهه ۶۰ اشاره کردید. چرا میزان تجرد در افراد متولد دهه ۶۰ اندکی بیشتر است؟
دختران ازدواجکرده بهطور متوسط پنج سال از مردان کوچکتر هستند، بنابراین متولدان دهه ۶۰ باید با دهه ۵۰ پیمان زناشویی میبستند که تعداد این مردان از تعداد زنان دهه ۶۰ کمتر است، بنابراین برخی از متولدان دهه ۶۰ همچنان مجرد باقی ماندهاند.
باتوجه به میزان موالید و مرگومیر کنونی در کشور، میزان رشد جمعیت را در سالهای گذشته چگونه میبینید؟
رشد جمعیت کشور از دهه ۶۰ به بعد کاهنده بوده است. بهعنوان مثال رشد جمعیت در دهه ۶۰ ۹۱/۳درصد بوده که به ۹۶/۱ و ۶۱/۱درصد رسیده است. در آخرین سرشماری در سال ۹۵، این آمار به ۲۴/۱درصد رسیده و باروری در جامعه کاهش داشته است.
تعداد دفعات باروری در دهه ۶۰ هفت فرزند بوده و اکنون به زیر دو فرزند رسیده است. اگر همچنان شاهد کاهش رشد جمعیت باشیم، در این صورت تا ۳۰ سال دیگر جمعیت ایران به رشد منفی میرسد و کاهش جمعیت محسوس و افزایش جمعیت سالخورده خواهیم داشت.
بنابراین همچنان امیدوارید که در آینده شاهد کاهش میزان رشد جمعیت نباشیم؟
بله. سیاستهای رشد جمعیتی که در حال حاضر اتخاذ شده، ممکن است ورق را به سمت افزایش رشد جمعیت برگرداند. احتمال کنونی افزایش میزان باروری باتوجه به باروری متولدان دهه ۶۰ است، اما با رسیدن سن ازدواج دهه ۷۰ دوباره شاهد کاهش میزان باروری خواهیم بود.
در صورت ثابتماندن میزان باروری قطعا در آینده به رشد منفی جمعیت خواهیم رسید. بنابراین باید سیاستهایی را برای افزایش میزان باروری در کشور اتخاذ کنیم تا سن ازدواج کاهش و میزانباروری افزایش پیدا کند. در این صورت رشد منفی جمعیت به تاخیر میافتد.
آیا میتوان گفت که متولدان دهه ۶۰ به فکر باروری افتاده و شاهد افزایش میزان رشد جمعیت هستیم؟
بله. متولدان دهه ۶۰ همچنان در سن باروری هستند، بنابراین اگر تعداد فرزندان خود را افزایش دهند یا برای اولین بار پدرومادر شوند، میتوان میزانجمعیت را افزایش داد. در صورت تاهل متولدان دهه ۶۰ نیز شاهد افزایش میزانباروری در میان آنها هستیم.
یکی از دلایل کاهش ازدواج، انتخاب راههای جایگزین زندگیمشترک مانند ازدواج سفید یا همخانگی است، آیا این موضوع را میتوان دلیلی برای کاهش میزان ازدواج دانست؟
این موارد بیشتر سبب تاخیر در ازدواج میشوند، اما افراد بالاخره ازدواج خواهند کرد. آمار ازدواج ۹۷درصد از زنان ۵۰ساله نشان از علاقه افراد به ازدواج دارد. تاخیر در ازدواج افراد ناشی از افزایش میزان تحصیلات، مشکلات اشتغال، اوقات فراغت و استفاده از راههای جایگزین ازدواج است.
اما افراد بهویژه زنان بهرغم وجود روشهای جایگزین ازدواج همچنان به ازدواج علاقهمندند و ازدواج برای آنها امری حتمی است. تاخیر در ازدواج و باروری ۱۰۰درصد بر میزان باروری تاثیرگذار است. استفاده از روشهای جایگزین ازدواج برای افراد مقطعی است و در صورت وجود شرایط ازدواج قطعا این کار را خواهند کرد.
به عنوان یک جمعیت شناس، تاثیر سرمایه و امید اجتماعی را بر میزان ازدواج چگونه ارزیابی میکنید؟
درباره اثر مثبت یا منفی سرمایه و امیداجتماعی بر میزان ازدواج به قطعیت نمیتوان پاسخ داد، اما قاعدتا اثر مثبتی دارند. سرمایهاجتماعی بر ازدواجهای اندیشیدهشده قطعا اثرگذار است. جمعیتشناسان به افزایش میزان ازدواج بهرغم شکست در آن معتقد نیستند و ازدواجسالم را توصیه میکنند.
بنابراین اگر افراد دو سال دیرتر ازدواج کنند، اما ازدواج سالم داشته باشند، بهتر از آن است که زود ازدواج کرده و طلاق بگیرند. افراد در صورت ازدواج زودهنگام به خودسازی نپرداخته و امکانات مالی و موقعیت اجتماعی مناسب ندارند.
البته این مشکلات تمام افراد زودازدواجکرده نیست؛ بسیاری از آنها انسانهای موفقی میشوند، اما ۱۰درصد از آنها نیز با همسر خود همفکری نداشته و طلاق میگیرند. تعداد فرزندان خانوادهها باید از دو فرزند بیشتر باشد، اما اگر فرد جای ۲۰سالگی در ۲۵ سال ازدواج کند بلامانع است. سن معقول زایمان زنان قطعا زیر ۳۵ سال است، مادر ۳۵ساله نابارور است یا سخت زایمان میکند.
به نظر شما تاثیر دلایل فردی بر میزان ازدواج چگونه است؟
وسعت جامعه مشکلآفرین است. بهعنوان مثال خرید کفش در یک شهر کوچک راحتتر از خرید کفش در راسته کفشفروشان تهران است. در صورت تعدد موارد ازدواج گستره انتخاب فرد و وسواسفکری او بیشتر میشود.وسواسفکری یکی از دلایل میزان کاهش ازدواج است، اما در هر صورت شاهد میزان قابلقبولی از ازدواج در جامعه هستیم.
آرزوضیایی
- 11
- 6
علی
۱۳۹۸/۱۱/۱۰ - ۲۲:۳۷
Permalink