وقتی هر مسئلهای درباره زنان مطرح میشود عموم مردم ناخودآگاه به یاد مطالبه ورود زنان به ورزشگاهها میافتند؛ مسئلهای که در چند سال گذشته به صدر اخبار مربوط به زنان آمده است. بحثی که بیشتر از یک مطالبه مدنی و اجتماعی و یک حق برای زنان، به موضوعی برای کشمکشهای سیاسی بین دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا تبدیل شده است؛ البته اصولگرایان معتدل در میان حامیان بحث ورود زنان به ورزشگاه جای دارند. درباره سیاسیشدن مطالبه ورود زنان به ورزشگاه و دیگر مطالبات آنها، با دکتر پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، گفتوگو کردیم. در ادامه مشروح این مصاحبه را از نظر میگذرانید.
در خبرها آمده است شما همراه جمعی از زنان اصلاحطلب مجلس اخیرا با مراجع دیداری داشتهاید و بحثهایی درباره مطالبات زنان شکل گرفته است. در این دیدارها چه گذشت؟
در دیدار با مراجع، بیشتر بحثهای کلی را مطرح کردهایم و بحث بیشتر بر سر این بود که روحانیت بهعنوان گروه مرجع و تاثیرگذار نقش بسیار مهمی هم دارد و اعتقاد ما بر این بود که خود ما نیز بهعنوان فراکسیون زنان باید رابط بین مردم و روحانیت باشیم.
بحثهای ما بیشتر بر این محورها میچرخید و بهصورت جدی وارد مصادیق نشدیم؛ زیرا قرار بر این شد که اگر میخواهیم وارد این مصادیق شویم نامه بنویسیم، طرح سوال کنیم و استفتائات مراجع را بگیریم. بحثها بیشتر درباره موارد کلی بود و اینکه نسل جوان مأیوس است، متاسفانه اعتماد اجتماعی در جامعه از بین رفته و فاصله اجتماعی افزایش یافته است. ما بیشتر بحثهای کلی را در این رابطه مطرح و از ارشادات علمای عظام استفاده کردیم.
در این بین، کدامیک از مراجع بیش از همه از ایجاد چنین ارتباطی استقبال کردند؟
همه مراجع راهنماییها و ارشادات لازم را به ما دادند؛ برای مثال، دفتر آیتالله صانعی و آیتالله گرامی خبر این دیدار را منعکس کردند. بقیه مراجع هم بهصورت کلی استقبال کردند، اما این موضوع خیلی منعکس نشد.
برخی از فعالان سیاسی ازجمله برخی فعالان سیاسی اصولگرا اعتقاد دارند مطالبه ورود به ورزشگاه برای این مطرح شده که مطالبات اصلی زنان از اولویت خارج شود. نظر شما دراینباره چیست؟
بستگی دارد که مطالبات اصلی جامعه زنان را چگونه تعریف کنیم؛ زیرا این اولویتها به کار کارشناسی زیادی نیاز دارد و از سوی دیگر، سلایق متفاوت است. وقتی هم که سلیقهها و ایدهها متفاوت است، یک نفر ممکن است اولویت را در یک موضوع ببیند و دیگری، به موضوع دیگری اولویت بدهد، اما من اعتقاد دارم باید همزمان در حوزههای متفاوت ورود پیدا کرد؛ یعنی اینکه ما در حال حاضر، طرح بیمه زنان خانهدار را با بیش از سه فرزند تصویب کرده و بودجهای نیز برای آن گرفتهایم و برای اولینبار است که توانستهایم آن را در خود برنامه بگنجانیم.
آیا این طرح برای زنان خانهدار ما مسئله اصلی نیست؟ آیا طرح توانمندسازی زنان سرپرست خانوار که ۱۵ هزار میلیارد بودجه برای آن گرفتهایم و آنجا نیز مطرح شده است، اولویت نیست؟ اگر ما تلاش نمیکردیم آیا اصلا این طرح در برنامه گنجانده میشد؟ خود من پارسال همه اینها را پیگیری کردم و بعد نیز در صحن توانستیم به تصویب برسانیم. از سوی دیگر، ما توانستهایم برای مطالبات طبقات فرودست کاری کرده و آنها را در قانون محقق کنیم، اما طرحهایی مثل افزایش سن ازدواج را که بهدنبال آن هستیم، آیا مطالبه مهمی نیست؟ ما با کودکهمسری مخالف هستیم.
مطالبه ورود به ورزشگاه نیز مطالبه نسل جوان ماست و طرح این موضوع در کنار دیگر مطالبات هیچ مشکلی ندارد و تداخلی ایجاد نمیکند. من واقعا این حرف را متوجه نمیشوم که اولویت نیست. همانقدر که آن طرحها مثل طرح کاهش طلاق، طرح کاهش آسیبهای اجتماعی، طرح مشاورههای ازدواج برای ما مهم است، این مطالبه نیز اهمیت دارد. دوستانی که نقد دارند قانون برنامه ششم توسعه را بخوانند؛ همه اینها در برنامه ششم توسعه بهصورت مجزا طی سه ماده برای زنان آمده است.
بهصورتکلی عده زیادی معتقدند مطالبه ورود زنان به ورزشگاه به یک مطالبه سیاسی تبدیل شده است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
بله متاسفانه، این بحث را قبول دارم. متاسفانه طرح مطالبات زنان بیش از آنکه جنبه اجتماعی داشته باشد جنبه سیاسی پیدا کرده است و در حال حاضر، شاید اگر این مسئله از سوی سلحشوری اصلاحطلب مطرح نمیشد موردحمایت منتقدان قرار میگرفت یا طرح افزایش سن ازدواج و مخالفت با کودکهمسری را که ما مطرح میکنیم، اگر خود اصولگرایان مطرح میکردند شاید تا این حد با آن مخالفت نمیشد.
متعجبم در این دوران، کسانی که با ما در بحث کودکهمسری مخالفت میکنند، آیا خود راضی میشوند که فرزندشان در ۹ یا ۱۰سالگی ازدواج کند؟ اینها مسائلی است که ذهن ما را درگیر کرده است. من در دانشگاه دین و ادیان قم و همینطور شورای فرهنگی- اجتماعی خواهش کردم که بیایید و نگاه سیاسی جناحی را کنار بگذاریم و به زن بهمثابه زن نگاه کنیم و به مسائل آنها بپردازیم. این نگاه به زنان مشکل ما شده است.
با توجه به اینکه این مسئله به موضوعی سیاسی بدل شده و خانم اصلانی، رئیس بسیج جامعه زنان، نیز اشاره کردهاند که بعد از فتوای آیتالله مکارمشیرازی این بحث باید تمام شود؛ شما ادامه پرداختن به این مطالبه را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما احترام زیادی برای مراجع قائل هستیم و نظر حضرات برای ما بسیار مهم است، اما باید توجه کرد مراجع ما نظرات متفاوتی دارند. همه مراجع فتوای یکسان ندارند. آقای مکارم برای مقلدان خود فتوای مسلم دارند و مقلدان ایشان طبعا نباید در ورزشگاهها حضور پیدا کنند، اما اینکه خانم اصلانی این فتوا را به کل تعمیم دادند؛ به نظر من، باید درباره آن تأمل و مداقه شود. این مطالبه از سوی ما نبوده، بلکه سالهاست که مطرح است.
اگر به خاطر داشته باشید، جعفر پناهی در اینباره فیلمی ساخته بود که نشان میدهد این بحث حداقل به ۱۲ سال پیش برمیگردد. من معتقدم ما اگر بتوانیم فضایی ایجاد کنیم که مردان و زنان متمایز و بدون اختلاط بتوانند به تماشای ورزش بنشینند هم در سطح جهانی و جامعه بینالمللی مورد قضاوتها قرار نمیگیریم و هم در داخل کسانی که این مطالبه را دارند به خواسته خود میرسند و به هر ترتیب نامناسبی به ورزشگاه نمیروند.
هرچه منع شود، طالب بیشتری پیدا میکند. این مطالبه کاملا بدیهی و بحقی است. من بسیار دلگیر میشوم وقتی میبینم خود ما زنان یکدیگر را محروم میکنیم. شاید گروهی دوست دارند با همسر خود به ورزشگاه بروند. ما به سینما و تئاتر میرویم، در روستاها زنان و مردان با هم کشتی میبینند. اگر نگاه سیاسی نبود، مسئله این چنین حاد نمیشد. ما نباید به دلایلی که بهراحتی قابل حل است اعتماد جوانانمان را از دست بدهیم.
اکنون یکونیم میلیون نفر در آستانه مهاجرت هستند و حدود هفت میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند، یعنی مجموعا بهاندازه یک کشور نسبتا پرجمعیت ما ایرانی در خارج از کشور داریم و واقعا این موضع باید برای همه مسئولان مایه تاسف باشد. یکی از مهمترین دغدغههای ذهنی من همین بحث مهاجرت نخبگان و نیروی متخصص ماست.
شما بهعنوان رئیس فراکسیون زنان مجلس که جایگاه سیاسی مشخصی هم دارید، برای اینکه مسائل زنان اعم از ورود به ورزشگاه و غیره، از جنجالهای سیاسی دور بماند چه اقداماتی انجام دادهاید؟
من به شخصه بسیج و شورای فرهنگی و اجتماعی زنان را که از نهادهای تاثیرگذار هستند، دعوت کردم و با هم گفتوگو کردیم. دیروز هم پیرو دعوتی که ما از آنها کردیم، متقابلا فراکسیون زنان مجلس را دعوت کردند و ما در جلسه حاضر شدیم. پاورپوینتهایی که در آن جلسه نشان داده میشد و مباحثی که صورت میگرفت بهگونهای بود که ازدواج کودکان را جایز میشمردند و میگفتند ما اصلا حق ورود به این مسئله را نداریم.
درست است که نوع نگاه متفاوت است، اما من همیشه میگویم کسانی که از این مباحث دفاع میکنند هم حاضر نیستند آن را برای فرزندانشان اجرا کنند. یکی از دلایل مخالفت این دوستان است که شما با این کار باعث میشوید جمعیت کم شود و این طرح از جانب بیگانگان برای کاهش جمعیت وارده شده است. خواهش میکنم از کسانی که دغدغه افزایش جمعیت را دارند به این موضوع توجه کنند که سن ازدواج جوانان بالا رفته و برای این مشکل راهحل ارائه کنند.
کودکهمسران طبق آمار ۴۰ هزار نفر هستند و این رقم در برابر جامعه میلیونی که ازدواج نمیکنند، عددی نیست.پس بهجای تاکید روی ازدواج کودکان این طرح را پیگیری کنند که جوانان چگونه به تجرد قطعی نرسند. ما الان دو حالت متفاوت در کشورمان داریم؛ یک حالت مسئله ازدواج کودکان است و دیگری ازدواجنکردن جوانان و بالارفتن سن ازدواج. کسانی که دغدغه افزایش جمعیت را دارند بیایند اول مسئله ازدواج کودکانی را که حتی گاهی فروخته میشوند، با بچه به خانواده برمیگردند و مشکلات دیگر، حل کنیم و در کنار آن، برای مسئله بالارفتن سن ازدواج هم تدبیری بیندیشیم.
مهرداد محمدی
- 11
- 2