معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده معتقد است وقتی دولتها به آزادی بیان، سیاست ورزی آزادانه، رعایت آزادیهای تصریح شده در قانون اساسی اعتقاد دارند. بهتبع آن فضا برای طرح مسائل باز میشود.
«معصومه ابتکار» نام شناخته شدهای در بین سیاستمداران ایرانی است. این نام از همان ابتدای سال ۱۳۵۷ که وارد هیئت دولت انقلاب اسلامی شد تا امروز برای مردم ایران باقی مانده است. هرچند تصویر او بهعنوان سخنگوی گروگانگیران در بحران تسخیر سفارت آمریکا معروف است اما این فعال سیاسی و جز حضور در شورای شهر تهران با ریاستش در سازمان محیطزیست در دولت های محمد خاتمی و حسن روحانی، بیشک یکی از مهرههای تاثیرگذار در دورههای گوناگون به شمار میآید.
اما ابتکار این روزها به عنوان معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور مشغول به فعالیت است و در این مدت زمان کم اقدامات متفاوتی در حوزه زنان و خانواده ایجاد کرده است. لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت، لایحه حمایت از حقوق کودکان و برقراری گفتوگوی ملی خانواده و بین نسلی ازجمله اقدامات مهمی است که در این معاونت اجرا شده است. البته فعالیتهای مهم دیگری ازجمله اجرای طرح ۳۰ درصدی مدیریت زنان در دولت، ارائه تسهیلات برای کارآفرینی و اشتغال بانوان ازجمله خبرهای امیدوارکنندهای است که معاون رئیسجمهور به آن اشاره کرد.
معصومه ابتکار معتقد است، خبرهای خوبی در کنار مشکلات وجود دارد که باید آنها را هم دید تا فقط از یک زاویه به جامعه نگاه نشود. البته او منکر مشکلات نیست و اعتقاد دارد زنان با چالشهای بسیاری روبرو هستند که باید بهمرورزمان کمکم حل شود. اما اکنون شاهد اتفاقات معناداری در حوزه زنان هستیم. اینکه برای طرح دیدگاهها، انتقادات، مشکلات و سخنان نسل جوان، فضای تازهای ایجادشده است. چون برای ما روح و جان جوانان و فرزندانمان بسیار مهمتر از ظواهر است.
سال گذشته شاهد اتفاقات تازهای در حوزه زنان بودیم و آنان بیشتر در صدر اخبار دیدیم. میتوان سال ۹۶ را سال زنان ایرانی بنامیم؟
زنان همیشه در صدر اخبار هستند. اکنون در دنیا میبینیم که از تحولات و فعالیتهای مربوط به زنان بسیار گفته میشود. البته شاید طرح مسئله زنان و موضوعات پیرامون آن تلاشهایی است تا عقبماندگیها جبران شود و وضعیت زنان بهبود یابد. اما کنار آن، زنان ایرانی در جامعه خود تحولات خیلی زیادی داشته و دارند و سالهای بعداز انقلاب پیشرفتهای خوبی به نام خود زدهاند. البته ما هنوز کاستی، عقبماندگی و چالشهای زیادی داریم.
هیچکس نمیخواهد آن را انکار کند. من حتی در صحبتهای بینالمللیام هم این موضوع را میگویم. چون ما نباید و نمیتوانیم مشکلات، کمبودها و کاستیها را انکار کنیم. ولی از سویی این دلیلی نیست که فکر کنیم پیشرفت نکردهایم یا عقبماندگی شدید داریم. ما نگاهمان باید نسبت به مسائل متعادل باشد. چراکه در بسیاری از زمینهها زنان ایرانی پیشرفت کردهاند و در برخی از زمینهها هم واقعا نیاز به کار و پیشرفت است. بههرحال امیدواریم به وضعیت متعادل و عدالت جنسیتی برسیم.
سال ۹۶ برای زنان مباحثی چون ورود به ورزشگاه، حجاب اجباری، حضور در عرصههای مدیریت و... به عنوان مطالبات زنان بیشتر از سالهای پیش مطرح شد. چرا این مسائل تا این حد در سال گذشته برجسته شد؟
ببینید وقتی دولتها به اجرای کامل و دقیق قانون اساسی، آزادی بیان، سیاست ورزی آزادانه در چارچوب قانون اساسی، رعایت آزادیهای تصریح شده در قانون اساسی اعتقاد دارند. بهتبع آن فضا برای طرح مسائل باز میشود و دیگر شکل امنیتی ندارد. آقای دکتر روحانی با این رویکرد و این سیاست که یک فضای سالمی در جامعه ایران به وجود بیاید برای طرح دیدگاهها، انتقادات، مشکلات، سخنان نسل جوان، فرصت و امید برای بهبود شرایط فضای تازهای ایجاد کردند.
نسل جوان مطالبات داشتند که وقتی آقای دکتر روحانی رئیسجمهور شدند وعدهها و شعارهایی برای این مطالبات دادند که اکنون برای رسیدن به آن هم بسیار تلاش میکنند. همین موضوع نیز فرصتی برای طرح موضوعات فراهم کرد. واقعاً مطالبات مردم و زنان ما در دولت آقای روحانی بیشتر طرح شده است و به دنبال آن هم چالشهای بسیاری پیش آمد. این چالشها هم فرصت مناسبی فراهم کرد تا مشکلات دیده و شنیده شوند.
یعنی شما اعتراضات را مثبت ارزیابی میکنید؟
الان ما نباید وارد مثبت یا منفی بودن و یا حق و ناحق بودن مطالبات شویم. حرف من این است که گفتوگو را باید به رسمیت بشناسیم. یعنی اینکه صدای نسل جوان را بشنویم و اجازه دهیم سؤال کند، بپرسد که اصلا این ارزشها برای چیست؟
بسیاری معتقدند که اعتراض به حجاب اجباری فقط برای برداشتن روسری نیست بلکه همه حقوحقوق نادیده گرفتهشده زنان در سالهای گذشته است که بهصورت اعتراض دختران انقلاب سر باز کرده! شما نیز چنین فکر میکنید؟
بله، من فکر میکنم ما در شنیدن صدای فرزندانمان از داخل خانواده تا سطح جامعه مشکل داریم. صدا و حرف نسل جوان و بچههایمان را در خانواده کمتر میشنویم. یعنی فرصت گفتوگو در خانوادههای ما بهشدت کاهش پیدا کرده است. برای همین هم فکر میکنیم یکی از راهکارها حل مشکلات موجود گفتوگوی ملی خانواده است که معاونت زنان و خانواده آن را اجرا کرده است. چون این خلأ و فقدان گفتوگو و نشنیدن صدا و مطالبات نسل جوان او از همه در خانواده دیده میشود و سپس به مدرسه، دانشگاه، به جامعه میآید.
درصورتیکه نکته بسیار مهمی است که به نسل جوان فرصت دهیم تا حرفهایش را بزند و سؤالهایش را بپرسد. دهه هفتادیها دوره انقلاب را ندیدهاند، تجربه زیستی از انقلاب و سالهای جنگ ندارند. به همین دلیل نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که آنها هم به ارزشهای ابتدای سالهای انقلاب فکر کنند و بدون چالش بخواهند همان خطمشی را پیاده کنند. بههرحال آنها متعلق به یک دوران دیگر و یک نسل دیگر هستند. البته من هم اعتقاد دارم که یک اصل در همه اعصار بشر وجود دارد که بر اساس آن بشر مطالبات خود را بازگو میکند.
یعنی مواردی است که با زمان تغییر نمیکند. هرچند ممکن است برداشت، تفسیر از نوع آن با اقتضائات زمان تغییر کند ولی حتما کلیت همان است. بخشی از آرمانهای انقلاب مانند استقلال آزادی جمهوری اسلامی، شالوده ارزشهای متعالی بشریت داشت. فکر نمیکنم هیچ نسلی بخواهد بحث استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی به مفهوم متعالی، را زیر سؤال ببرد.
اینکه بگوید نه ما آزادی یا استقلال نمیخواهیم یا با مفهوم آن به این شکل مشکل داریم. این مطالبات عمدتا به دلیل نوع برخورد در شیوه و روشها بود است. بسیاری مواقع ما با دختران جوانمان برخوردهای نامناسب داشتیم. برای ما روح و جان جوانان و فرزندانمان بسیار مهمتر از ظواهر هست. اصلا ظاهرشان انعکاسی از روح، جان، فکر، اندیشه و جایگاهشان است. نمیتوان به این مسائل بیتوجه بود و فقط روی لباس و پوشش متمرکز شویم.
مسئله همین است که حقوق زنان رعایت نمیشود و از طرفی توقع و انتظارات وجود دارد!
بله. اصلاً حجاب فلسفهای است که از رفتار و اخلاق شروع میشود. در جامعه نمیتوان دختر در فضای عمومی خیابانها به خاطر رفتار زشت متلک یا رفتارهایی که خارج از چارچوب برخی آقایان انجام میدهند، احساس امنیت نکند و هیچکس به این اعتراض رسمی نکند. سپس از سویی فقط به پوشش خانمها ایراد گرفت. حجاب یک نظام جامع است و مهمترین مطلب از نگاه شروع میشود. اتفاقا اسلام نیز اول حجاب را از مردان شروع میکند و میگوید مردان نگاهشان را بیفکنند. زیرا نگاه یعنی چشمچرانی کردن. از سویی نگاه بد یک نوع خشونت علیه زنان محسوب میشود. زنان مداوم در معرض نگاه، الفاظ و رفتارهای بد هستند.
برای همین احساس میکند با او یک رفتار خشن میشود و انسانیت و شرافتش زیر سؤال میرود. بهنوعی میخواهم بگویم حجاب یک چارچوب رفتاری برای زن و مرد است که هر دو باید به آن عمل کنند. چون قرآن کریم بعد از تذکر به مردان به زنان نیز میفرماید که شما نیز چشمانتان را بیفکنید و سپس میگوید برای اینکه اذیت نشوید و جایگاه و شخصیت واقعی خودتان معرفی شود پوششی در چارچوب رعایت کنید. بهنوعی قرآن کریم کمپین «می تو» را پیشبینی میکرد. امروز مهمترین شعار و مطالبات روز جهانی زن در «می تو» عدم سوءاستفاده جنسی در جامعه و محل کار است. صدای این کمپین از دنیای آزاد است نه از طرف مسلمانان. این کمپین در غرب و کشورهای توسعهیافته شکل گرفته است.
چراکه این موارد آنقدر زیاد و گسترده بوده که بالاخره عدهای جرات کردند صدایشان را در آمریکا و علیه افراد بزرگی که سوءاستفاده جنسی کرده بودند، فریاد کنند. چون در هالیوود محل کار، شرکتهای بزرگ و دولت افراد مشهور و محبوب جامعه این درد را سرکوب میکردند و اصلا اجازه نمیدادند دربارهاش صحبت شود. بنابراین اینطور که نیست که تصور کنیم نداشتن آزادی فقط مختص اسلام و ایران است بلکه از دولتهای غربی از قرونوسطی تا امروز در قرن بیست و یکم وجود دارد. یعنی مسئله آزادی بیان در کشورهایی که آرمانی و لیبرال فکر میکنند دیده میشود.
اکنون در چند ماه اخیر یعنی تا سال ۲۰۱۷ فرصتهایی پیش آمد که صداهای به گوش نرسیده را نشان دهد تا همه به آن توجه کنند. منظورم از همه این گفتهها این است که اکنون در ایران ما هم به موضوع فرهنگ روابط سالم بین زن و مرد نیاز داریم.
به نوعی مسئله اصلی برای زنان اکنون تحقق عدالت جنسیتی است. درسته؟
دقیقا. مدتی پیش در دانشگاهی سخنرانی داشتم. بین دانشجویان گفتم همانطور که حجاب یک چالش است، چشمچرانی هم یک مسئله است. دختران همه دست زدند، اما پسران نه! گفتم چرا شما دست نزدید؟ شما همدست بزنید. چون این داستان برای همه ماست و همه انسانها حرمت دارند. برای اینکه باید حرمتها در جامعه حفظ شود مسئله چشمچرانی و متلک بهاندازه پوشش خانمها مطرح شود. شرع مقدس به ما میگوید در هر چیزی حد و حدود را رعایت کنید. ما نمیتوانیم ادعا کنیم سوءاستفادهها نیست یا اینکه اگر حدود رعایت شود، مشکلاتمان هم حل خواهد شد. ولی نکته اینجاست که اتفاقاتی در جامعه رخ میدهد که اصلا گفته نمیشود. برای همین باید بگوییم که اگر مسئله حجاب مطرح میشود همه ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد.
به دخترانمان فرصت دهیم درباره این موضوع درست و عادلانه صحبت کنند. لایحه قانون تأمین امنیت زنان در برابر خشونت که به مجلس ارائه شده بسیار میتواند کمک کند. در این لایحه نسل جوان فقط مسئله حجاب را در پوشش نمیبیند. در کل معادله، بسیاری از دغدغههایش از مسائل دیگر میشود. یعنی میگوید چطور اجازه میدهید حرمت من در جای دیگر شکسته و پایمال شود و در روابط کاری تبعیضها قائل هستید.
آیا روح و هویت من بهعنوان یک انسان ارزش ندارد؟ این بحث و دغدغهای است که امروز داریم و میگوییم صدای نسل جوان و دختران را باید شنید. به همین منظور بحث گفتوگوی بین نسلی، گفتوگوی ملی خانواده را باز میکنیم تا مسائل را دقیقتر بیان شود.
اما اکنون بیشتر از آنکه شاهد گفتوگو باشیم، شاهد برخوردهای قهری هستیم. یعنی اساسا فرصتی به زنان برای بیان نظراتشان داده نشده است.
برخوردهای قهری در گذشته هم وجود داشت ولی آیا موفق و نتیجهبخش بوده؟ سال ۸۲ گشت ارشاد بسیار سخت گرفت و برخوردهایی شدید و زنندهای انجام شد. در آن سال من عضو کمیته محیطزیست شورای شهر بودم ولی بهعنوان نماینده مردم تهران درباره این موضوع سخنرانی کردم که آیا واقعا فکر کردهایم که تاثیر این برخوردهای قهری با دخترانمان چه خواهد بود؟ آیا اثر ایجاد رعب و نگرانی و ترس میتواند ما را به جامعه آرمانی برساند؟ آیا تاثیر آن را در پیشبرد اهداف یک جامعه متعالی با موازین دینی که همه به آن اعتقادداریم خواهیم دید؟ همین سؤالها را دوباره سال ۸۹ در شورای شهر تکرار کردم. چون اعتقاد داریم باید مسائل بازگو شود.
ما نباید تصور کنیم چون مقررات در کشور داریم همه آن را به خاطر مقررات رعایت کنند. برای برخی از مسائل فرهنگی و اعتقادی باید راهحل گفتوگو تبیین شود. در اصل دین نیز لا اکراه فی الدین داریم و هیچگاه زور و اجبار وجود ندارد. در اصل دین اگر حجاب شریعت است باید با گفتوگو راه آن باز شود که بالاخره نتیجهای به دست آید که باید چهکاری انجام دهند.
یعنی جامعه نمیتواند چیزی را بدون اراده، خواست و استقبال و انتخاب جامعه تحمیل کند. طبیعی است که در جامعه امروز باید پیرامون این مسئله صحبت شود و حتی صاحبنظران دین درباره آن نظر دهند و دیدگاه خود را بگویند.
معاونت زنان در این حوزه چه کرده است؟
مهمترین اقدام معاونت زنان ایجاد گفتوگوی ملی خانواده و گفتوگوی بین نسلی است. تقریبا ۱۱ استان گفتوگوی ملی خانواده را با احزاب، با تشکلها با فعالان شکل دادیم. همچنین ۵ جلسه در تهران الگوی گفتوگوی بین نسلی را برگزار کردیم. در گفتوگوی بین نسلی من خودم درباره حجاب مورد پرسش و سؤال واقع میشوم.
گفتوگوی بین نسلی، برای چه کسانی است؟
اکثر دانشجو هستند که در دانشگاهها با آنها نشستهایی برگزار میشود و تاکنون بسیار موثر بوده است. البته در جلسات تهران بین دانش آموزان بودند و نسل انقلاب بهعنوان الگو برگزار شد. در این الگو، چارچوب گفتوگوی آزاد و بهصورت پرسش و پاسخ است.
خروجی این کار چه خواهد بود؟
اول به یک چارچوب، اصول و فرهنگی برای ارتقای مهارتهای گفتوگو در خانواده برسیم. چون همانطور که گفتم از خانواده باید شروع شود. یعنی اینکه بگوییم بیماریهای خانواده در عصر کنونی در عصر انقلاب دیجیتال به دلیل کمبود گفتوگو و ضعف مهارتهای ارتباطی است که از درون خانواده شروع میشود به جامعه انتقال مییابد. پیش از هر چیز ابتدا باید روی این موضوع کار شود. یعنی اگر در حال حاضر آمار زمان گفتوگو در خانواده ۲۰ دقیقه است باید تا پایان دوره خود به نیم ساعت یا یک ساعت برسد. یاد بگیریم بدون دعوا، بدون تنش یک ساعت داخل خانههای ایرانی گفتوگو شود. این تجربهای است که سعی میکنیم تعمیم دهیم.
چقدر زمان لازم است تا به هدف برسید؟
یک کار مستمر است. خلاءای به وجود آمده است که باید جبران شود. تا جایی که هستیم و توان داریم و به ما اجازه میدهند، این کار را پیش خواهیم برد. چون فکر میکنیم کار مستمری است که باید باشد تا جوانانمان حرف بزنند.
شما میفرمایید یک کار مستمر است اما در حال حاضر شاهد اتفاقاتی هستیم که هر روز زنان مطالبه گر حقوق خود هستند. اکنون نه در تهران بلکه در سراسر کشور دختران و جوانان ما انتظار یک واکنش بهعنوان پاسخ خواستههای خود دارند!
ببینید وقتی ما همین مسئله حجاب را در دانشگاه مطرح میکنیم موافق و مخالفهای بسیاری دارد. همه یکجور فکر نمیکنند. خیلیها معتقد نیستند که الان میتوان یک تغییر جدی در جامعه رخ دهد. ضمن اینکه در شرایط کنونی هر تغییری در جامعهمان میخواهد رخ دهد باید از تنش و درگیری دور باشد. یعنی نباید اجازه دهیم یک درگیری به وجود بیاید. بنابراین هرچند این حرکات اعتراضی است اما میتواند بسیاری تنشآفرین باشد و تبعات منفی به دنبال آورد. بهخصوص اینکه از سوی خارج از کشور موجسواری صورت میگیرد و اصل موضوع را امنیتی نشان میدهد، درخواست این مطالبات از چارچوب کاملاً خارج میشود. به همین دلیل باید مراقب بود. بالاخره ما جامعهمان را میشناسیم و میدانیم که چه اتفاقاتی در گذشته افتاده است. بنابراین باید از آن اتفاقات گذشتهمان درس بگیریم.
با توجه به اینکه اعتراض و حواشی بسیاری برای در نظر گرفتن حقوق زنان در بحث مدیریت، عدالت جنسیتی و.... ایجادشده میتوان این اتفاقات را فعال شدن جنبش زنان نامید؟
خیر. البته اعتراضات مطالبات زنان است ولی فکر میکنم ما مطالبات زنانهی زیاد داریم که اتفاقا زنان هم برای رسیدن به آن نیز جریان سازی کردند و مؤثر هم بودند. مانند بحث مدیریت که اشاره کردید، زنان در سازمانها و تشکلهای مردم نهاد و کمپینهایی که ایجاد کردند بسیار موفق بودند. این در حالی است که خیریهها و تشکلها نقش مهمی در کاهش آسیبها داشته و دارند.
البته زن ایرانی در همه عرصههای اجتماعی بسیار فعال است. از سویی اصلا بحث مطالبه مدیریت از انتخاب وزیر زن شروع شد که به هر دلیلی این اتفاق نیفتاد. ولی دولت این مطالبه را جدی گرفت و حدود ۵ ماه گذشته ابلاغیه صورت گرفت که ۳۰ درصد مدیریت کلان در دولت به زنان داده شود.
ما نیز از سوی معاونت زنان ابتدا مکاتباتی با وزرا و استانداران انجام دادیم. بعدازآن مرتب رصد کردیم. اکنون در آخرین گزارش آمده ۷ معاون جدید وزیر در دولت منصوب شدند. اکنون در وزارت آموزشوپرورش و ورزش و جوانان از ۵ معاون، ۲ معاونشان خانم هستند. همچنین قائممقام وزیر نفت یک زن است. وزیر کشور، وزیر بهداشت معاون خانم تعیین کردند. در وزارت امور خارجه ۳ سفیر زن وجود دارد.
همچنین در حوزه مدیرکل که شرایط شغلی بسیار مشکلی دارد بهویژه برای مدیران استانی اما اکنون ۴۶ مدیرکل خانم در این پست مشغول به فعالیت هستند. علاوه بر استاندار در استان سیستان و بلوچستان فرمانداران زن و مدیران زن منصوب شدند. البته اولین بار در دولت دوازدهم این اتفاق نیفتاده است. بلکه در دوره آقای خاتمی من مدیرکل زن در استان کردستان داشتم که اهل سنت هم بود و اتفاقا بسیار موفق هم عمل کرد. همچنین زمانی که در سازمان محیطزیست مسئولیت داشتم ۷ مدیرکل و ۴ مشاور زن پست داشتند.
بنابراین در حال حاضر بهویژه از زمان ابلاغ ۳۰ درصد مدیریت زنان اتفاقات جدی و معناداری در این حوزه افتاده است. تصور نکنیم که وزیر زن نداریم یعنی حقوق خانمها نادیده گرفته شد. آقای رئیسجمهور گفتند اگر اکنون نمیتوانم وزیر خانم انتخاب کنم، ۳ معاون میگذارم معاون در ریاست جمهوری قرار میدهم. بعد هم معاون وزرا، مدیران کل از زنان خواهند بود. مدتی پیش در همدان ۹ معاون فرماندار زن انتخاب شدند.
این یعنی تحولات جدی و اینکه جریانی اتفاق افتاده است. دخترانمان هم باید این مسائل را بدانند که تصور نکنند همه راهها بسته است. درست نیست این فکر به القا شود که دختران و پسران ایرانی راه پیشرفت ندارند. اتفاقا شرایط بسیار فرق کرده. قبول دارم در حوزه ورزش چالش بسیار داریم ولی واقعاً دختران ما در حوزه قهرمانی رشتههای مختلف ورزشی پیشرفتهایی بالایی به دست آورند که نشاندهنده تغییر اوضاع است. وقتی مسابقات گوناگون را از المپیک گرفته تا مسابقات منطقهای و لیگ را مشاهده میکنید واقعا میتوان دید که شرایط برای دختران چقدر تغییر کرده است. در بحث ورود به ورزشگاهها هم شاهد این بودیم که وقتی خانمها تماشاگر مسابقات بسکتبال شدند، هیچ اتفاقی نیفتاد. بالاخره این داستان هم با شیوهنامهای که وجود دارد کمکم حل میشود. رفع این موارد مسئله نیست فقط به زمان نیاز دارد تا شرایط آن فراهم شود.
شما میفرمایید که تحولات اساسی اتفاق افتاده است اما زنان و دختران ما نهتنها آن را در زندگی روزانه خود حس نمیکنند بلکه امید و اعتمادی هم ندارند که خواستههایشان برآورده شود!
این حس فقط در دختران و زنان نیست بلکه جامعه بیاعتماد شده است. تلاشی برای القای فضای بیاعتمادی وجود دارد. متأسفانه جریاناتی هستند که از داخل و خارج سعی میکنند با برخی از خبرهای دروغ با اتهامات که به افراد میزنند، مردم را کاملا نسبت به شرایط ناامید کنند. اکنون در جامعه اتهام زنی و دروغ درباره افراد بسیار است. خیلی از مسائلی که در کشور ما وجود دارد در کشورهای دیگر هم اتفاق میافتد ولی آنقدر بزرگ نمیشود که به یک فاجعه ملی تبدیل شود و همه از آن سرخورده و ناامید شوند. سقوط یک هواپیما بسیار خبر بد و دردناک بود. ولی یادمان باشد حدود ۴ سال قبل از پیش آمد ما هیچ حادثهای نداشتیم.
یعنی مدتها بود که خدا را شکر حادثه هوایی نداشتیم آن هم با این هواپیماهای فرسوده. اکنون ما با عدم مدیریت خبر روبرو هستیم. فضای مجازی که مهمترین عامل انتشار اخبار است حتی انتخابات آمریکا را هم تحت تأثیر قرار میدهد. برخی با توئیت یا صفحه اینستاگرام ساختگی خبر و جریانهایی را شکل دادند که تا تفکرات خود را القا کنند و عدهای هم باورشان شد. این اتفاق در کشور ما هم برای خانم مولاوردی افتاد. یک نفر حساب توئیتر ساختگی برای خانم مولاوردی درست کرد و نقلقولهایی از طرف ایشان قرار میداد. خیلی جالب بسیاری این گفتهها را باور میکردند و تا حد بالایی هم لایک میخورد. درصورتیکه اصلا خانم مولاوردی از نوشته خود خبر هم نداشت.
حتی دیده میشد که برخی آدم تحصیلکرده، متشخص و شناخته شده هم فریب توئیت های فیک را خورده بودند. بعدش هم شاهد بودیم که برای همین حساب ساختگی چقدر ایشان را اذیت کردند و مسائل گوناگونی پیش آمد.
خانم دکتر درهرصورت با توجه به اینکه مسائل مربوط به زنان بسیار پررنگ شده است، توقع و انتظار برای اجرای مطالبات تازه بالا رفته است. آیا معاونت زنان در سال جدید قول تازهای میتواند به جامعه بدهد؟
ما تلاش میکنیم بحث اصلاح قوانین در تأمین امنیت زنان در برابر خشونت را هرچه سریعتر اجرایی کنیم. با قوه قضائیه رایزنی و ارتباط داریم تا انشاءالله جلسات ما با این نهاد تمام شود.
چرا این لایحه و لایحه مربوط به حمایت از کودکان تا این حد طولانی شده است؟
بهطورکلی کارهای بوروکراتیک مجلس و دولت زمانبر است. چون هماهنگیهای بسیاری لازم دارد. ما نمیتوانیم لایحهای را بیاوریم و قوه قضائیه سریع مجوز صادر کند. در این ۶ ماه گذشته همه زمان خود را گذاشتیم تا جلساتی برگزار کنیم و بتوانیم با دلیل قوه قضائیه را در این موضوع همراه کنیم. بعد از موافقت قوه قضائیه دو قوه دیگر و مجلس نیز آن را نهایی میکنند. غیر از این موارد یک شورای فقهی وجود دارد که باید با گفتوگو همه فقها و صاحبنظران حوزوی و اساتید دانشگاهها و فعالان عرصه زنان در آن حضور داشته باشند و توجیه شوند. اما این موضوع یک جهتگیری و اطمینان از طرف ما است که همه تلاشمان را انجام دهیم و قوانین مربوط به زنان و کودکان را که واقعاً آزاردهنده است را اصلاح کنیم و تبعیضها را بردایم.
علاوه بر بحث قوانین در عرصههای دیگر هم کارهای بسیار و خوبی انجام دادیم. یکی از آنها در حوزه کار، اشتغال و کارآفرینی است. کارآفرینی بهترین زمینه برای امیدبخشی جوانان است. ما با دستگاههای مختلف همکاری میکنیم. دورههای ارتقای مهارتهای کارآفرینی که با تشکلهای کارآفرین کشور آن را پیش میبریم. همچنین با همکاری وزارت جهاد کشاورزی یک دوره خاص برای زنان روستایی در تولیدات سالم و محصولات سالم و ارگانیک تشکیل دادیم. در این حوزه با زنان کشاورز روستایی فعالیتهای خیلی خوبی پیش بردیم.
با معاونت علمی و فناوری در بحث سازمانهای دانشبنیان و شرکتهای دانشبنیان هم طرحهایی برای ایجاد کار بیشتر زنان اجرا کردیم. در این طرح آزمونهای استعدادیابی انجام میشود و بر اساس آن افراد شغل انتخاب میکنند. از طریق این آزمونها ۲۰ هزار جوان سرکار میروند که حداقل ۴۵ درصد از آنها خانم هستند. غیر از این، سال ۹۵ از مشاغلی که ایجاد شد ۶۷ درصد برای خانمها بود. همچنین از مشاغل ۹ ماهه سال ۹۶ هم ۴۴ درصد مختص خانمها بوده که این بسیار امیدوارکننده است.
این نشان میدهند، زنان ما توانمند هستند. فقط باید به آنها فرصت داده شود. درست است؟
بله. اتفاقا من این حرکتها را جنبش میدانم. یعنی زنان برای کار و اشتغال که یک جنبش ارزشمند و شرافتمندانه را به وجود آوردهاند. خانمها در آموزش یک جریان قوی برای کسب بازارها را به دست میگیرند. البته پسران نیز تلاش میکنند ولی خانمها از نظر اقتصادی پیشرفت بیشتری دارند. صاحبنظران اقتصادی درباره تحلیل اوضاع اقتصادی گفتهها و خبرهای خوبی دارند. اینکه خانم در بازار کار آینده جایگاه بالایی کسب میکنند.
چون خانمها اهل سرمایهگذاریهای سنگین و... نیستند و از یک کار کوچک مانند صنایعدستی و گردشگری در منزل شروع میکنند یا با یک لپتاپ و اینترنت کسبوکار راه میاندازند. ما برای حضور دختران جوان در حوزه آی تی و آی سی تی هم اقدام کردیم و با آقای جهرمی وزیر ارتباطات نشستی برگزار کردیم تا دختران ما از این ابزار و ارتباطات برای کارآفرینی استفاده کنند.
آیا معاونت امور زنان به جوانان تسهیلات هم ارائه میدهد؟
معاونت برای فراهم کردن تسهیلات کارآفرینی به زنان کمک میکند یعنی با همکاری دستگاههای دیگر تسهیلات را فراهم میکند. مثلا پیشنهاد دادیم مدیران کل استانها عضو کارگروه اشتغال روستایی شدند. اکنون خانمهای مدیرکل عضو کارگروه روستاییاند که با اعطای وام به روستاییها، سهمی برای اشتغال زنان روستایی در نظر بگیرند. این اقدام مهمی است که میتواند به وضعیت اشتغال رونق تازهای ببخشد. جالب است بدانید که ۷۵ درصد صنایعدستی ایران توسط خانمها باکیفیت عالی تولید میشود. کاملاً مشخص است اگر شرایط برجام درست شود و این کالاها به بازارهای جهانی برسد صد درصد بهترین جایگاه را میتواند به دست آورد و دیگر کسی هم نمیتواند مانع آن شود.
اکنون ما در روستاها کارهایی را میبینیم که زنان برای تفریح انجام میدادند اما همان فعالیتها به اشتغال منتهی شده است. یکبار به روستایی اطراف شیراز رفتم که خانمی مرکز کارآفرینی ایجاد کرده بود. یعنی در روستایی که حدود ۵ هزار نفر جمعیت داشته یکخانه مسکونی خالی پیدا کرده است و آن را به مرکز آموزش و توزیع مواد اولیه تبدیل کرده. بعد با هریک از روستاییان صحبت کرده و طبق هنری که داشتند مانند بافت جاجیم، گلیم، فرش، فرآوردههای عرقیجات، گیاهان دارویی و... آن را تقویت کرده است. بعد هم به آنها گفته در خانههایتان سوله بزنید و کارگاه تولیدی راهاندازی کنید. اکنون ۴۵۰ خانه در این روستا انواع کالای ایرانی را تولید و صادر میکنند. از این طریق ۱۴ خانواده که از روستا مهاجرت کرده بودند، بازگشتند. این اتفاقات، خبرهای خوبی است که در کنار مشکلات باید آن را دید تا فقط از یک زاویه به جامعه نگاه نشود.
- 11
- 5