وام ازدواج یکی از حمایتهای دولت برای ازدواج جوانان است که به دلیل کم و ناچیز بودن مبلغ آن نمیتواند حتی بخش کوچکی از هزینههای ازدواج را پوشش دهد. هر چند طی سالهای گذشته شاهد افزایش یافتن مبلغ تسهیلات ازدواج پس از چانه زنیهای فراوان در راهروهای مجلس بودیم، اما تا به امروزه نتوانسته برای برگزاری مراسم ازدواج موثر واقع شود و در مقابل تنها دفترچه اقساط سنگین و طولانی را برای زوجین به ارمغان میآورد، اقساطی که تا چندین سال پس از زندگی مشترک همچنان پابرجا است، به گونهای که طبق اظهارنظر کارشناسان تبعات منفی پرداخت وام ازدواج امروزه بیشتر از آثار مثبت و تاثیرگذار آن است. از این رو «آرمان» برای تبیین مساله با علیرضا شریفی یزدی، روانشناس اجتماعی گفتوگوکرده که در ادامه میخوانید.
امروزه با توجه به هزینههای روزمره، هزینههای ازدواج با وام ازدواج همخوانی دارد؟
مقوله ازدواج مانند بسیاری مقولههای دیگر یک بحث شخصی است. ما در کشور به دلیل اینکه دولت در تمام کارها دخالت دارد. در این مساله نیز ورود کرده است که این خود حواشی بسیاری را به دنبال دارد. وام ازدواج شاید یکی از مباحثی است که دولت نباید در آن به شکل دستوری ورود پیدا میکرد، چرا که این ذهنیت در جامعهای به وجود آمده است که دولت مکلف است، تمام هزینههای ازدواج را برای جوانان پوشش دهد، اما در واقع در چنین شرایطی به طور حتم پرداخت تمام هزینههای ازدواج ناممکن است. امروزه وام ازدواج به یک فرهنگ تبدیل شده است، به گونهای که این انتظار در میان مردم ایجاد شده است که باید با مبلغ وام ازدواج به توانند تمام هزینههای مربوط به ازدواج را پوشش دهند که این مهم در عمل هیچگاه محقق نخواهد شد، چرا که هزینههای ازدواج با مبلغ وام هیچ همخوانی ندارد. همان گونه که میدانیم ارائه وام ازدواج در هیچ جای دنیا مرسوم نیست، چرا که جزو وظایف ذاتی دولتها نیست، اما بنا به دلایلی و همچنین عوامل مختلف فرهنگی این مهم را جزو وظایف دولت قرار دادهایم. به گونهای که امروزه دولت بنا به دلایلی خود را مکلف کرده است که این وام را پرداخت کند، وامی که خود نه تنها گوشهای از هزینههای ازدواج را پوشش نمیدهد، بلکه در برخی از موارد نیز با مشکلاتی را برای وام گیرنده و بانکها نیز به وجود آورده است.
چه معیارهایی برای پرداخت وام ازدواج یا تعیین سقف آن وجود دارد؟
اگر وام ازدواج را جزو وظایف ذاتی دولت بدانیم، با حاشیههای بسیاری همراه است، چرا که با هیچ معیار علمی همخوانی ندارد. ازدواج یک مقوله شخصی و خانوادگی است و در این میان درگیر کردن بخش خدماتی نظام اقتصادی خود پیچیدگیها و مشکلاتی را رقم زده است که البته این مهم تنها مختص ما ایرانیها است.
آیا وام ازدواج با نیازهای افراد همخوانی دارد؟
به طور حتم امروزه وام ازدواج حتی نمیتواند گوشهای از هزینههای ازدواج را پوشش دهد و تنها هزینهها را بر دوش دولت و نظام بانکی قرار داده است. امروزه نظام اقتصادی به شدت ناکارآمد است وام ازدواج هم به مثابه مساله یارانه میماند که افراد با مبلغ ناچیز یارانه حتی نمیتوانند مایحتاج یک هفته خود را تامین کنند. به طور کلی در شرایط فعلی خط فقر در کجا قرار دارد و حقوقی که به کارمندان داده میشود، به چه میزان است. باید در نظر داشت تمام این موارد به صورت زنجیره وار به هم متصل هستند. همین میزان وام ازدواج که میزان کم است، بسیاری از نیازها را پوشش نمیدهد و تنها افراد باید زمان طولانی را برای اخذ این وام سپری کنند.
آیا باز پرداخت وام ازدواج مشکلی را در سیستم بانکی کشور ایجاد نکرده است؟
به طور کلی باید در نظر داشته باشید هر چقدر مبلغ تسهیلات ازدواج کم است، اما بسیاری از افراد در بازپرداخت اقساط آن نیز با مشکل مواجه هستند، به گونهای در بسیاری از مواقع زوجین با تاخیرهای طولانی اقساط خود را پرداخت میکنند که این خود علاوهبر اینکه مشکلی را در سیستم بانکی کشور ایجاد میکند، افراد را مجبور به پرداخت جریمه دیرکرد نیز میکند که این خود هزینه مضاعفی را بر دوش زوجین قرار میدهد. بدیهی است که در حال حاضر میزان درآمدها زوجین به اندازهای نیست که هم برای کرایه خانه و هزینههای جاری زندگی صرف کنند و هم بخشی از درآمد خود را برای پرداخت اقساط تسهیلات وام ازدواج اختصاص دهند که این خود در بلندمدت میتواند مسالهساز شود.
برای حل این معضل چه پیشنهادی را ارائه میکنید؟
به طور حتم برای حل این معضل باید در ابتدا نظام اقتصادی کشور را مورد بازنگری و ترمیم قرار داد، به گونهای که میزان دستمزدها عینیتر و واقعیتر شود. به عنوان مثال در زمینه مسکن جوانان در بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند ترکیه و مالزی شاهد اعطای تسهیلات خاص هستیم. حال اگر این نوع برنامه ریزیها را برای ازدواج جوانان در پیش بگیریم، به طور حتم شاهد میزان موفقیت بیشتر خواهیم بود. به عبارت بهتر برای ازدواج افزایش وام ازدواج کارگشا نیست، بلکه راه واقعی برای کمک به ازدواج جوانان این است که در ابتدا بحث اشتغال را تضمین کنیم، چرا که امروزه جوانان ما با مشکل اشتغال مواجه هستند که این مهم حال یا به صورت بیکاری پنهان و بیکاری آشکار خود را هویدا میکند.
نقش فرهنگسازی را در انجام ازدواجهای ساده و بیآلایش چگونه ارزیابی میکنید؟
امروزه در سایه چشم و هم چشمیها و باورهای فرهنگی نادرست شاهد رواج مراسم ازدواج با هزینههای سنگین هستیم که بهطور حتم در بیشتر موارد جوانان خود توانایی پرداخت این هزینههای سرسام آور را ندارند. طی سه دهه گذشته فرهنگ ازدواج تغییر یافته است به گونهای که از شکل ساده و بیآلایش خود به شکل به شدت تجملاتی و تشریفاتی تغییر یافته است، تا جایی که مدل آن را در کشورهای دیگر به این اندازه و وسعت نمیبینیم، اگر بحث تقلید است، ما از تمام الگوهای رفتاری نامناسب کشورهای دیگر به عنوان یک رفتار جاافتاده در کشور استفاده میکنیم. این در حالی است که هیچ گاه از رفتارهای معقول و مثبت آنها الگوبرداری نمیکنیم. ازدواج در تمام دنیا و به خصوص در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته بسیار مقوله آسان و بیآلایشی است.
انجام هزینههای گزاف برای ازدواج چه تبعات منفی را به جامعه تحمیل کرده است؟
در زندگی فردی تاب و توان زندگی اقتصادی دو خانواده جوان و نه خود آنها را تحت تاثیر قرار داده است، به گونهای که بسیاری از خانوادهها برای تامین هزینههای مراسم عروسی یا تهیه جهیزیه مجبوربه دریافت وام و صرف تمام پس اندازهای خود هستند، به گونهای که تا چند سال پس از مراسم ازدواج نیز مجبور به بازپرداخت اقساط خود هستند که این مقوله خود فشار روانی و اقتصادی بسیاری را متوجه خانواده زوجین میکند. از سوی دیگر با توجه به شرایط موجود دیگر افراد زیر بار ازدواج نمیروند که این خود در مرحله اول باعث افزایش سن ازدواج در کشور شده است، چرا که زوجین تا سالیان پس از برگزاری مراسم مجبور به پرداخت اقساط تسهیلات ازدواج هستند که این خود میتواند عاملی بر جر و بحثها در اوایل زندگی مشترک بین افراد شود و بر روابط میان زوجین نیز تاثیرگذار است. طبق مطالعاتی که در پژوهشکده خانواده صورت گرفته است، بخش قابل توجهی از ناسازگاریهای زوجین و مشکلاتی که برای آنها ایجاد میشود، بیشتر ناشی از ازدواجهای تجملاتی و صرف هزینههای هنگفت برای جهیزیه است. آثار منفی ازدواجهای تجملی به لحاظ اجتماعی نیز بیشتر شامل تمایل نداشتن افراد برای ازدواج یا بالا رفتن سن ازدواج است. به طور کلی باید در نظر داشت، امروزه افراد سعی بر برگزاری مراسم ازدواج بیشتر از آن چیزی که در توان مالی شان است، دارند که این خود دیگر انگیزه و زیبایی ازدواج را در میان مردم از بین برده است که در سایه آن زندگی خانوادگی کمتر شکل میگیرد به گونهای که در حال حاضر آمار مجرد مطلق در جامعه به شکل معناداری افزایش یافته است که این خود نشان از تعداد بالای افرادی در جامعه را دارد که نمیخواهند و نمیتوانند ازدواج کنند.
یکی دیگر از پیامدهای منفی بالا بردن توقعات زوجین است، توقعی که جامعه و خانواده برای استمرار آن دیگر توان پاسخگویی ندارند و بعد از مدتی آن ذهنی توقعی با واقعیت اقتصادی و اجتماعی موجود زوجین بسیار فاصله پیدا میکند که این مهم خود زمینه ساز ایجاد ناسازگاری و همچنین به وجود آمدن اختلافات عدیده در بین زوجین می شود. باید در نظر داشت که تجمل جزو سموم پیشرفت و توسعه جامعه نیز خواهد بود، چرا که پول و سرمایه در مواردی هزینه میشود که هیچ بازخورد مثبت بلند مدت ماندگار و مستمر برای کل جامعه نخواهد داشت.
آیا با حذف وام ازدواج از سوی دولت و صرف آن در موارد دیگر برای تسهیل در ازدواج جوانان موافق هستید؟
به هیچ عنوان در کوتاه مدت نمیتوان این توصیه را داشت که وام ازدواج به دلیل ناکارآمدی از سوی دولت حذف شود، چرا که امروزه منابع مالی عظیمی در موارد نامعلوم هزینه میشود که میتوان با صرف آن در مواردی مانند وام ازدواج تا حدودی آن را جهتدار کرد.
نقش فرهنگسازی را در برگزاری مراسم ساده و بیآلایش چگونه ارزیابی میکنید؟
همان گونه که میدانیم که بسیاری از مشکلات جامعه را میتوان با فرهنگسازی رفع کرد که این مهم میتواند از طریق آموزش و پرورش، دانشگاهها و رسانهها محقق شود. هر چند در این مجال باید متذکر شد که اعمال راههای بازدارنده میتواند در کاهش برگزاری مراسم تجملاتی عروسی موثر واقع شود که یکی از راههای بازدارنده میتواند اخذ مالیاتهای سنگین از افرادی که این گونه خدمات را ارائه میدهند، باشد.
- 18
- 3