نهاد خانواده به عنوان بنیاد زندگی اجتماعی، چندی است با رشد آرام تکزیستی و زندگی مجردی در میان گروهی از جوانان با تهدید مواجه شده است، اما دستگاههای مسئول چنین خطری را جدی نمیگیرند و برنامهای برای مهار آن ندارند.
در سالهای نه چندان دوری «تکزیستی» و زندگی تجردی محدود به سربازها یا دانشجوهایی میشد که جبر خدمت یا قبولی در شهر دیگر آنان را ناگزیر به انتخاب زندگی مجردی کرده بود. اگر چه در آن سالها نیز اغلب خانوادهها ترجیح میدادند فرزندانشان به جای تجربه زندگی تک نفره، زندگی گروهی با سایر دانشجویان شهرستانی در خوابگاه دانشجویی را تجربه کنند.
اما امروزه شرایط فرق کرده است و فرزندان بسیاری از خانوادههایی که پدران و اجداد آنان تجربه زندگی در خانههای بزرگ و خانوادههای گسترده را در پس ذهنشان به یادگار دارند، روی به خانههای کبریتی و زندگی تک نفر آوردهاند تا باور کنیم الگوهای رفتاری نسل جدید تغییر یافته و همچنین دگرگونی در برخی از خانوادههای ایرانی که در ۵۰سال اخیر به آرامی و کندی آغاز شده بود، روندش تندتر و قلمروش وسیعتر شده است، به نحوی که دیگر برای تجربه زندگی تک نفره لازم نیست دانشجو، سرباز و... باشید. بسیاری از جوانان اعم از دختر یا پسر در شهری که پدر و مادرشان ساکن هستند، خانه مستقل دارند و زندگی مجردی را تجربه میکنند.
اگر ساعت زمان را کمی به عقبتر برگردانیم، با خانوادههای درازشکلی روبهرو میشویم که چند نسل را زیر یک سقف و در یک خانه مشترک دور هم جمع کرده بود. جامعهشناسان به این سبک زندگی گروهی که معمولا پدر بزرگ مادربزرگ، پدر، مادر، فرزندان به همراه عمه، عمو و عموزادگان در زیر یک سقف زندگی میکردند، خانواده گسترده میگفتند. خانوادههای گسترده با ظهور خانواده هستهای که شامل زن و شوهر و فرزندان بود، عقبنشینی کرد.
خانوادههای هستهای که در دهههای سی و چهل خورشیدی در کشور عمومیت پیدا کرد، اکنون در تهدید گسترش زندگیهای تجردی و خانوادههای تکنفره است. بر اساس نتایج یک پژوهش که از سوی شهلا کاظمیپور جمعیتشناس ارائه شده، نسبت خانوارهای تکنفره ظرف یک دهه از سال ۸۵تا ۹۵ دو برابر شده است، به این ترتیب در سال ۹۵، ۵/۸درصد (هشت و نیم درصد)از خانوارهای کشور را خانوارهای تک نفره تشکیل میدادند که ۴/۶۶درصد (شصت و شش و چهاردهم درصد) از این خانوارهای تکنفره زن سرپرست هستند. این آمار در سال ۸۵، ۲/۵درصد(۲۵دهم درصد) بوده است.
به گفته این جمعیتشناس، درصد مردان تکزیست ۲۰ تا ۴۴ سال به کل جمعیت ۲درصد و این رقم در مرد زنان یک درصد است. همچنین ۶ درصد از مردان ۲۰ تا ۴۴ ساله تکزیست تاکنون ازدواج نکردهاند. این رقم در مورد زنان ۳درصد است.
جامعهشناسان به تاخیر افتادن سن ازدواج، بی نیازی مالی به خانواده، افزایش میزان طلاق، مهاجرتهای شغلی و تحصیلی و سالمندی را مهمترین عواملی میدانند که باعث رشد تنهازیستی در کشورو تهدید نهاد خانواده شده است.
میل به زندگی مجردی و پناه بردن به تنهایی در میان بخشی از این نسل به یک اپیدمی تبدیل شده است که برای جلوگیری از تبعات منفی آن باید اقدامی جدی صورت گیرد. لازم به یادآوری است که کشور انگلیس در سال ۲۰۱۶ برای مقابله با معضلات زندگی افراد تنها وزارتخانهای خاص تاسیس کرد.
این که چه اتفاقی افتاده است که ساختار خانواده ایرانی که بر مبنای دورهمنشینی و دور هم زندگی کردن تعریف شده بود، دستخوش تغییرات شده است و برخی از جوانان این نسل به تنهایی پناه برده و زندگی تک نفره را به زندگی گروهی و خانوادگی سابق ترجیح دادهاند؟
یک جامعهشناس با بیان این که تحول در خانواده ایرانی امری انکارناپذیر است، به همدلی گفت: دگرگونیهایی که در جامعه ایران رخ داده است بر ابعاد مختلف زندگی خانوادههای ایرانی از همسرگزینی گرفته تا فرزندآوری، تداوم زندگی خانوادگی و... تاثیر گذاشته است. این دگرگونیها گروهی از جوانان این نسل را به سمت زندگی مجردی سوق داده است.
امانالله قرایی مقدم عوامل متعددی را در رشد و رواج سبک زندگی تنهازیستی دخیل دانست. وی با اشاره به عدم رغبت به ازدواج در جوانان که منجر به کاهش ازدواج میشود، آن را یکی از دلایل مهم میل به زندگی مجردی دانست و افزود: میل به زندگی مجردی و کاهش ازدواج قصه دیروز و امروز نیست و این موضوع از دهه پنجاه و قبل از انقلاب نیز مطرح بود، به نحوی که در سال ۵۴ این موضوع توسط کارشناسان این حوزه به صورت همه جانبه بررسی شد و دلایلی برای بروز آن مطرح شد، آن زمان این موضوع به عنوان آسیبی نوظهور بررسی شد، اما این موضوع اکنون با شدت و حدت بیشتری در جامعه خود را نشان داده است و دیگر نمیتوان آن را نوظهور تلقی کرد.
قراییمقدم با بیان این که تجردگرایی، تکزیستی را تقویت میکند، به تفریحات بیرون از خانه برخی از افراد اشاره کرد و با استناد به نتایج تحقیقی که ۱۵سال پیش در این زمینه در کرج جمعآوری شده بود، گفت: جامعه آماری این تحقیق ۱۵۰ دختر و ۱۵۰ پسر بودند. اولین و مهمترین عاملی که این افراد برای تن به ازدواج ندادن عنوان کردند، تفریحات بیرون از خانه بود که طبیعتا با ازدواج محدود میشود. البته در این میان نباید از اختلاف فرهنگی نسلها هم غافل شد، چرا که بیشتر جوانها دلیل اصلی اشتیاق به زندگی مجردی را تفاوت فرهنگی و فکری با خانوادههایشان میدانند.
وی مسئولیتناپذیری را دلیل دیگری برای میل به زندگی تک نفره عنوان کرد و تصریح کرد: انتخاب خانواده تک نفره به نوعی فرار به جلو است. چرا که افراد و خصوصاً پسرها را از بار سنگین مسئولیت و تشکیل خانواده رها میکند.
این جامعهشناس به فراهم نبودن زمینههای ازدواج اشاره کرد و گفت: حتی اگر در میان برخی از جوانان علاقه و گرایش به ازدواج وجود داشته باشد، مشکلات بیکاری و اقتصادی سنگ بزرگی بر سر راه این افراد است که علیرغم میل باطنی آنان را به سمت زندگی تک نفره سوق میدهد.
وی یکی دیگر از تبعات تنهازیستی را مشکلات دوران سالمندی بر میشمارد و یادآور شد: هم اکنون یکی از مشکلات جامعه ما تنهایی سالمندان است. نگهداری این افراد، مشکلات روحی و روانی که با آن درگیرند و بیماریهای جسمی آنها مشکلاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
به اعتقاد قراییمقدم تبعات تکزیستی در یک یا دو مورد خلاصه نمیشود و افزون بر ضررهای فردی برای آینده جامعه نیز مضر است. چرا که جامعه با خانواده تشکیل میشود، سازمان مییابد و تنظیم میشود. خانواده اقتصاد جامعه را نیز تنظیم میکند، چرا که افراد مجرد در زمینه سرمایهگذاری و مدیریت مالی بیتوجهتر و سهلانگارتر از افرادی هستند که تشکیل خانواده دادهاند.
این جامعهشناس به ضررهای فرهنگی زندگی تک نفره نیز اشاره کرد و گفت: تجردگرایی بزرگترین ضربه فرهنگی را به جامعه وارد میکند، چرا که فرهنگ از طریق خانواده از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود، وقتی خانوادهای شکل نگیرد، فرزندی متولد نمیشود که فرهنگ را به نسل بعد از خود منتقل کند.
اگر پیشترها میل به تنهایی و زندگی تکنفره را به افراد درونگرا و منزوی یا افسرده گره میزدیم، اکنون این سبک از زندگی آن قدر عمومیت پیدا کرده و در خانوادهها نیز پذیرفته شده است که قراییمقدم رشد آن را ۳۰ ذرصد میداند.
در حالی که با گسترش خانههای کبریتی هر روز بیشتر از دیروز خانههای با صفای قدیمی جمع میشوند که مسئولان برای تنها زیستی برنامه و اقدام خاصی ندارند. در این چند سال اخیر که زنگ هشدار رشد تجردگرایی به صدا درآمده است، تنها اقدامی که برای توجه به نهاد خانواده و زنده نگهداشتن آن انجام گرفته است، نامگذاری یک روز از سال، به نام روز خانواده بوده است. از سال ۱۳۸۶، روز خانواده در تقویم رسمی کشور ثبت شده است.
ستاره لطفی
- 16
- 3