روزنامه توسعه ایرانی نوشت: سربازی رفتن به خودی خود، البته اتفاق مثبتی برای جوانترها محسوب نمیشود. حالا بگذریم که عدهای میگویند اینها مرد بار میآیند و میفهمند که زندگی، مثل مدرسه و خانواده و دانشگاه نیست و باید محکمتر تربیت شوند. اما روی هم رفته، غالبا این تصور در جوانها وجود دارد که این دو سال، وقت تلف کردن است. هرچند که ستاد نیروهای مسلح در سالهای اخیر، سعی کرده با تغییر قوانین و مقررات، کمی از وخامت این وضعیت بکاهد؛ اما هنوز اتفاق خاصی نیفتاده. به همین دلیل است تا خبری از خودکشی یا شلیک سربازی به همخدمتیهایش منتشر میشود، بهسرعت کمپین «از سربازی بگو» و «نه به سربازی اجباری» و شبیه آن، داغ میشود. امسال هم که از این نظر، سال پرخبری بوده است؛ در همین ۲۲ روز گذشته از بهمن ماه، سه مورد تأسفبار، نگرانکننده و هشداردهنده داشتهایم!
فاجعه در ساوجبلاغ
تازهترین خبر در این حوزه، همین چند روز پیش اتفاق افتاده و رسانهای شده است؛ سربازی در ساوجبلاغ، شروع به تیراندازی کرده و در این تیراندازیها، شهروندی را هم کشته. پلیس اعلام کرده که این تیراندازی، توسط یک سرباز یگان امداد به سمت یکی دیگر از پرسنل اتفاق افتاده و دو نفر کشته شدهاند. در تعقیب و گریز نیز، به دلیل شلیک، خودروی این سرباز واژگون شده و او نیز جانش را از دست داده. است.
اتفاقات تلخ و شبیه به هم
در همین بهمنماه رسانهها، از حادثهای در پاکدشت گفتند. یک سرباز وظیفه در کلانتری ۱۴ پاکدشت در منطقه حصارامیر، به سمت یک نیروی کادر پلیس تیراندازی کرده و او را کشت؛ سپس به سمت خودش شلیک کرد و جان سپرد. ماجرای کرمان را هم که حتما یادتان هست؛ سربازی به همرزمان خود در آمادگاه ارتش کرمان شلیک کرده و پنج نفر را کشت، به همین راحتی! البته که او را دستگیر کردند، ولی آیا جانهای از دست رفته، بازخواهد گشت؟
حقیقتهای گفته نشده
این در حالی است که برخی معتقدند در زمینه اتفاقاتی اینچنین، گاهی حقیقت امر یا همه حقیقت گفته نمیشود. به طور مثال، وحید اشتری، فعال اصولگرا، در اینباره توئیت کرده است که: «در مورد تیراندازی سرباز وظیفه در کلانتری حصارامیر پاکدشت، و کشته شدن کادر و کشته شدن سرباز روایتی که با واژه اشتباه- سهوی ساختند با عقل جور درنمیآمد. رفقایشان را هم پیدا کردم. کلا قصه چیز دیگری بود. بیشتر از این هم نمینویسم. ولی این افتضاح را جمع کنید.» او البته درباره تذکرها و هشدارهای دلسوزان بابت لغو سربازی اجباری و شیوع اخبار دیگرکشی در پادگانها و پایان دادن به این رنج تحمیلی بر جوانان کشور نیز چیزهایی نوشت.
عمر از دست رفته؟
باقی واکنشها نیز از همین جنس هستند. غالبا نگاه مثبتی به دوران خدمت اجباری وجود ندارد. چرا که تصور میکنند این عمر دو ساله، به نوعی هدر میرود؛ بدون اینکه نه ارزشافزوده خاصی برای خود سربازان داشته باشد و نه برای حکومت و ... . غالبا سربازان در موقعیتهایی ابتدایی، کارهایی ابتدایی انجام میدهند تا این دو سال طی شود؛ بدون اینکه چیزی بیاموزند و ... . اما آیا این همه چیزی است که باعث میشود تا این سربازان دست به «خودکشی» یا «دگرکشی» بزنند؟
خودکشی از دریچه نظامیان
دکتر محمد گراوندنیا، روانشناس و مشاور در اینباره میگوید: «یکی از عوامل اصلی مرگومیر در بین جوانان سراسر دنیا، خودکشی است. سالانه بیش از یک میلیون نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست میدهند، بنابراین همواره خودکشی بهعنوان یک نگرانی عمده برای سلامت عمومی در نظر گرفته میشود. در میان اجتماع عادی نسبت بین افکار خودکشی و مرگ ناشی از خودکشی ۳ به ۱ است. برخی گزارشها نشان میدهد تقریباً ۱۰ تا ۱۵ درصد از جمعیت عمومی به مدت یک هفته یا حتی یک ماه در طول زندگی خود، به خودکشی فکر میکنند. اگرچه آمار خودکشی در جوامع عادی رو به فزونی است، ولی میزان آن در میان محیطهای نظامی در سراسر جهان، بالاست. دسترسی به سلاح و آگاهی از نحوه استفاده آن، مواجهه با سطح قابل توجهی از تنش و استرس و عدم دسترسی به شبکههای اجتماعی بازدارنده (نظیر خانواده، دوستان و...) بهمراتب خطر خودکشی و یا حتی دگرکشی را در بین سربازان افزایش میدهد.»
دسترسی به سلاح و احتمال افزایش خودکشی
این فارغالتحصیل دانشگاه علامه تفسیر خود در اینباره را چنین دنبال میکند: «دسترسی به سلاح گرم بهویژه در شرایط پراسترس و دارای تنش (نگهبانی در برجکها) ممکن است شرایط خودکشی را در بین سربازان تسهیل کند. در مطالعهای گزارش شد سربازانی که بر اثر خودکشی جان خود را ازدست دادهاند نسبت به سایر سربازان تمایل بیشتری برای اخذ سلاح و دسترسی به سلاح گرم و مهمات داشتهاند و شواهد پژوهشی موجود نشان میدهد بین اقدام به خودکشی و دسترسی به سلاح گرم ارتباط وجود دارد. طبق گزارشهای جهانی از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ میزان مرگ و میر ناشی از خودکشی از ۵/۱۸ به ۸/۲۴ خودکشی از هر ۱۰۰ هزار پرسنل نظامی فعال افزایش یافته. در ایران آمار دقیقی از بروز خودکشی در میان نیروهای نظامی در دست نیست، اما آمارهای غیررسمی حکایت از بروز خودکشی به میزان ۹ در ۱۰۰ هزار دارد. در یک مطالعه شیوع افکار خودکشی در میان سربازان بین ۸/۵ تا ۴/۲۸ درصد گزارش شده است».
سربازان زیر کوهی از استرسها
گراوندنیا همچنین اضافه میکند که: «مطالعات روانشناسی نشان داده، سربازان در مراکز نظامی با طیفی از عوامل استرسزا رو به رو هستند که برای خیلی از آنها سبب ایجاد مشکلات روانشناختی شدید و در مواردی حتی افکار خودکشی میشود. این عوامل عبارتاند از جدایی از خانواده و دوستان، ابهام در ماهیت ماموریتها و وظایف، ناتوانی در اثربخشی بر تغییراتی که در خانواده و خانه رخ میدهد، انجام کارهای محوله تکراری، حجم بالای فشار کاری و وظایف محوله. در کشور بر اساس پژوهشهای علمی روانشناسی، عواملی نظیر مجرد بودن، خودکشی در بین سایر اعضای خانواده، خدمت در مناطق مرزی، تحصیلات پایین و خدمت در فعالیتهای استرسزا همچون نگهبانی با میزان افکار خودکشی سربازان مرتبط بوده است. نتایج یک مطالعه در بین سربازان هم نشان داده مهمترین عوامل خطر خودکشی سربازان شامل سابقه قبلی اقدام به خودکشی، اختلال افسردگی، اعتیاد، ناسازگاری با محیط خدمت، مشکلات خانوادگی، تحقیر و تنبیه نابجا، خدمت در یگانهای صفی (بخشهای خدماتی و عملیات نظامی)، و صفات شخصیتی چون درونگرایی و روانآزردگی و روانگسیختگی، میشود».
تجربههای واقعی
این روانشناس درباره تجربههای خود در کار با سربازان نیز، نکتههای دست اولی را با ما به اشتراک میگذارد: «اما اگر از مرور تحقیقات گذشته گذر کنیم، با توجه به اینکه بنده خود دوران خدمت سربازی را در نیروهای مسلح در سمت روانشناس گذراندهام؛ از کموکیف تجربی این قضیه بدین صورت بود که سربازان در بدو ورود به پادگان توسط مراکز روانشناسی هم معاینه بدنی (جهت جای اسکار یا خودزنی و تتو خالکوبی و سوختگی و...) میشدند و هم با تستهای روانشناسی دقیق نظیر mmpi /scl90/GHQ سنجیده میشدند و پس از آن اقدام به مصاحبه بالینی با افرادی که نمرات پایین یا بردرلاین (مرزی) داشتند، میشد. این سنجشهای جهت قرار دادن سربازان از لحاظ روانی در دو گروه الف (دارای سلامت روان) و ب (مشکوک به عدم سلامت رون یا عدم سلامت) بود. طبقهبندی سربازان در دو گروه الف و ب بیشتر جهت ارائه دادن سلاح به آنها و محرومیت آنها از سلاح تا پایان خدمت بود. لازم به ذکر است سربازانی که در گروه الف قرار داشتند، اگر در طول خدمت اقدامات پرخاشگرانه یا هرگونه رفتار خطرناکی از خود بروز میدادند به مراکز مشاوره انتقال داده میشدند و پس از مصاحبه بالینی گروه سلامت روان آنها عوض میشد. در بین سربازان واکنش متفاوتی به این گروهبندی روانی وجود داشت؛ عدهای از اول تا پایان خدمت نگران این بودند که گروه سلامت آنها در کارت پایان خدمت آنها قید میشود یا نه؟ و عده دیگر بالعکس برای اینکه از انجام پستهای نگهبانی فرار کنند بهعمد خود را در گروه ب قرار میدادند».
فرمانده روی مخم راه میره
گراوندنیا درباره توجیه سربازان نیز نکتههای جالبی را مطرح میکند: «با توجه به تجارب شخص و علمی اینجانب، معتقدم عوامل اصلی که باعث تشنج دوران سربازی میشود بیشتر از آنکه از سطوح سلامت سربازان نشئت بگیرد، از شیوه اعمال رفتارهای کنترلگرانه (تنبیه، تهدید، دستور، باج، انتقاد، غرغر و سرزنش) حاکم بر روابط بین فرماندهها با سربازان است. گزارش سربازانی که در معرض خودکشی بودهاند حاکی از چنین جملاتی است، او به عمد اذیتم میکند، رو مخم راه میره، همیشه دستور میده، باهام لج کرده، انگار غرض شخصی باهام داره و...».
و اما چه باید کرد؟
اما از راهکارها و تجویزهای این روانشناس و مشاور هم بشنویم: «بهعنوان یک دکتر روانشناس که تجربه حضور در خدمت سربازی را در پست درمانگر داشتهام، معتقدم با اینکه راهکارهای زیادی وجود دارد که میتواند این حجم از خشونت را در میان سربازان وظیفه کاهش دهد، ولی در اینجا به صورت کلی دو راهکار عمده و پایه را مطرح میکنم. پیشنهاد میکنم برای بهبود سطوح سلامت روان سربازان میهن عزیزمان، ابتدا از آموزش فرماندهان یگانهای آموزشی و سرگروهها شروع شود و اصول استاندارد برخورد را به آنها آموزش داده و دورههای کنترل خشم را چه نسبت به خود و چه نسبت به افراد روبهرو بهصورت مستمر برای آنها برگزار کنند. همچنین میزان قدرت مراکز روانشناسی و مشاوره را مثل سایر کشورها در میان پادگانهای ایران افزایش دهند تا روانشناسان بتوانند در موقعیت و وضعیت سربازان تحت فشار دخل و تصرف داشته باشند».
عیسی محمدی
- 18
- 4
کاربر مهمان
۱۴۰۲/۱۱/۲۴ - ۱۲:۵۶
Permalink