پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۲۲:۲۳ - ۲۶ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۶۱۸۱
حقوقی، قضایی و انتظامی

آیا زن بلافاصله بعد از عقد ازدواج مالک مهریه است و حق دخل و تصرف در آن را دارد؟

ازدواج,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,حقوقی انتظامی

دو سال اول دانشگاه سرم به درس و کتاب‌هایم گرم بود. سال سوم بود که به عشق در نگاه اول اعتقاد پیدا کردم. یکی از دختر‌هایی بود که همیشه بی‌تفاوت از کنار‌ش می‌گذشتم و او را نمی‌دیدم. تا اینکه یک روز وقتی با دوستم به کتابخانه دانشگاه رفته بودیم نزد دوستم آمد و از او چند سؤال پرسید. نخستین دختری بود که توجهم را به خودش جلب کرده بود.

 

حس عجیبی بود باید به او نزدیک می‌شدم. دختر خیلی زیبایی نبود، لحن حرف زدن و ادبیات زیبایش بود که مرا به خودش جذب کرد. با یک نگاه عاشقش شده بودم. راستش از آن پس هرگاه او را می‌دیدم قلبم تندتر می‌تپید، دست و پایم را گم می‌کردم و تا چند روز همه فکرم درگیر‌ش بود.یک سال همه این ماجرا هی تکرار می‌شد و من ترسوتر از آن بودم که حرف دلم را به او بزنم. چند بار هم می‌خواستم جلو بروم و همه چیز را به او بگویم اما جرأتش را نداشتم. می‌ترسیدم من را پس بزند. همین خواستن‌ها و نرسیدن‌ها بود که بیچاره‌ام کرد، عقلم را ربود.درس‌هایم داشت مسیر نزولی به خود می‌گرفت که تصمیم گرفتم هر طور شده خانم خوش صحبت را از زندگی و ذهنم بیرون کنم. یک مدت هم توانستم به زندگی سابقم بازگردم ولی موقتی بود.

 

استاد یکی از درس‌های‌مان گروهی در تلگرام ساخته بود و علاوه بر دانشجو‌های برتر سال چهارم، دانشجو‌های سال‌های پایین‌تر را نیز در آن «اد» کرده تا بتوانند با دانشجو‌های سال‌های بالاتر از خود رفع اشکال درسی کنند و همین جریان باز ماجرای عاشقی‌ام در یک نگاه را روشن کرد. در بین اعضای گروه حساب کاربری‌اش را پیدا کردم و مدام و هر روز عکس‌هایش را نگاه می‌کردم. زیبایی خاصی نداشت ولی برای من جذاب‌ترین دختر دانشگاه بود. مدتی کار‌م فقط چک کردن عکس‌های پروفایلش بود تا اینکه یک روز یک سؤال برایم فرستاد و از من خواست برایش آن را توضیح دهم. دقیقاً یادم نیست اصلاً آن را درست برایش توضیح دادم یا نه، هر چه بود فقط سر بحث‌های غیردرسی هم باز شد. او اشکالات درسی‌اش بیشتر می‌شد و من هم هر روز سعی می‌کردم بهترین معلم باشم. کم کم روابط‌مان از حالت درسی‌ خارج شد تا اینکه احساسم را به او گفتم. باور نمی‌کردم او هم همان حس من را داشته باشد. همه اخلاق هایش همان بود که من می‌خواستم.

 

هفت هشت ماه بعد از رابطه‌مان و تمام شدن دانشگاه من، قبل از رفتن به سربازی، برنامه خواستگاری‌ام از دختر مورد علاقه‌ام  را با خانواده مطرح کردم. ابتدا با مخالفت‌هایشان مواجه شدم. مادر و پدرم دوست داشتند من از فامیل خودمان زن بگیرم اما مرغ من یک پا داشت. چند مدت با خانواده جر و بحث داشتم تا اینکه بالاخره راضی‌شان کردم که همراهم به مراسم خواستگاری بیایند. روز خواستگاری رسید و تا چشم به هم زدم دیدم با کت و شلوار و گل و شیرینی در خانه کسی هستیم که تمام قلب و فکرم را تسخیر کرده بود. آنها که جواب‌شان مشخص بود و «بله» را من از قبل می‌دانستم.

 

همان شب باز هم پدر و مادرم مخالفت و نارضایتی خودشان را نسبت به خانواده زهره ابراز کردند اما من گوشم به این حرف‌ها بدهکار نبود. فقط می‌خواستم آن کسی را که می‌خواهم به دست بیاورم. چند هفته بعد از خواستگاری قرار عقد را هم مشخص کردیم. باور نمی‌کردم به کسی که دوستش داشته‌ام رسیده‌ام همه چیز برایم رؤیا بود. قبل از عقد با مهریه پانصد سکه توافق کردیم اما سر عقد پدر‌ش گفت باید خانه‌ای که دارم  و شب خواستگاری راجع به آن صحبت کردیم را مهریه قرار دهم. خانه را چند سال پیش پدرم برایم خریده بود تا وقتی ازدواج کردم آنجا زندگی کنم. قیمت آن خانه تقریباً، سیصد میلیون بیشتر از مهریه‌ای بود که توافق کردیم.

 

وقتی پدر‌ش این موضوع را مطرح کرد بحثی بین خانواده‌ها شکل گرفت که نزدیک بود من در بهترین روز عمرم همه چیز را از دست بدهم. وقتی اشک‌های زهره را وسط آن میدان جر و بحث دیدم بدون هیچ فکری شرط پدر‌ش را برای مهریه قبول کردم. البته در آن لحظه این جمله «مهریه را کی داده کی گرفته» به ذهنم آمد و باعث شد من در قبول این موضوع کمتر شک کنم. مخالفت خانواده‌ام هم در این موضوع تأثیری نداشت و من تصمیم خودم را گرفته بودم. به هر صورت که بود عقد آن روز سر گرفت و من حس خوشبخت‌ترین آدم دنیا را داشتم.

 

دو ماه بعد از عقدمان من به سربازی رفتم. تا دو ماه بعد از سربازی‌ام هم اوضاع عالی بود. مشکلی نداشتیم تا اینکه یک روز که مرخصی گرفته بودم که به خانواده سر بزنم زهره این موضوع را مطرح کرد که سر کاری که می‌رود پولش برایش  کافی نیست و می‌خواهد با دوستش شریک شود و کاری راه بیندازد و از من خواست کمکش کنم، اما من فقط سرباز بودم و هیچ پولی برای سرمایه‌گذاری و شراکت نداشتم و حتی نمی‌توانستم با همه آن کارهایی که بدون رضایت پدر و مادرم انجام داده بودم، از آنها پولی قرض بگیرم. وقتی متوجه شد که کمکی نمی‌توانم بکنم گفت خانه‌ات را بفروش می‌توانم با نصف پولش کار کنم و بقیه آن را در بانک بگذاریم ولی آن خانه محل زندگی‌مان بود و من نمی‌توانستم آن را برای کاری که معلوم نیست سودآور است یا نه بفروشم. چند مدت بعد گفت برای دریافت وام  به خانه برای رهن بانک احتیاج دارد و آن خانه را به نامش بزنم تا هم مهریه‌اش را داده باشم و هم بتواند وام بگیرد. ابتدا قبول نکردم ولی گفت که ما قرار نیست از هم جدا شویم و خانه من و او ندارد. من هم با حساب همین حرف‌ها خانه را به نامش زدم. وامش را گرفت و کار‌ش را هم راه انداخت و در مغازه‌اش مشغول به کار شد.

 

یک سال بعد از عقدمان اخلاقش عوض شد. بهانه می‌گرفت و قهر می‌کرد. مدام من را با بقیه مقایسه می‌کرد و می‌گفت تو هیچ چیز برای زندگی کردن با من نداری. از چشمم داشت می‌افتاد. زهره همان دختری نبود که من عاشقش شدم. تغییر کرده بود. این تغییراتش کار را به جایی رساند که دیگر نمی‌خواستم با او زندگی کنم. موضوع را با پدر و مادرم در میان گذاشتم ابتدا گفتند که به آنها مربوط نیست و مشکل خودم است اما وقتی قضیه خانه‌ای که به نامش زده‌ام را  گفتم با اینکه پدرم عصبانی شد اما پدرم بود و پشتم را خالی نکرد.برایم وکیل گرفت تا شاید بتوانیم خانه را برگردانیم اما وکیلی که دوست پدرم است گفته است که خود خانه را که دیگر نمی‌توان برگرداند اما شاید بتوان قسمتی از پولش را زنده کرد.

 

همان عشق در نگاه اول، نگاهم را کور کرد و چشم‌هایم را به روی واقعیت و حرف‌های پدر و مادرم بستم تا اینکه همه چیزم را از دست دادم.

 

مشاور حقوقی

آیا زوجه پس از عقد مالک کل مهریه می‌باشد یا بنا بر قانونی که پس از عقد ازدواج و قبل از نزدیکی نصف مهریه به زوجه تعلق می‌گیرد، فقط مالک نصف مهریه است و می‌تواند در نصف مهریه دخل و تصرف کند؟

 

در واقع در ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی قانونگذار مطرح کرده است که به مجرد عقد زن مالک مهر می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن نماید. از جهت دیگر قانونگذار در ماده ۱۰۹۲ قانون فوق الذکر اشعار داشته است که هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود. در این جا این مسأله پیش می‌آید که به مجرد  ازدواج زن تصرفاتش در نصف مهریه محقق است یا نصف آن؟

 

اگر ماده ۱۰۸۲ قانون مذکور را در نظر داشته باشیم که پس از عقد زوجه مالک تمامی مهریه است، پس زوجه به مجرد عقد حق هرگونه دخل و تصرف در مایملک خود را دارد. مثلاً بعد از عقد ازدواج  و قبل از نزدیکی ماشینی را که مهریه‌اش بوده است می‌تواند بفروشد. اگر به ماده ۱۰۹۲ استناد کنیم باید بگوییم که مالکیت زوجه متزلزل است و تا بعد از نزدیکی مستقر نمی‌شود و نتیجه آن به این صورت است که زن باید صبر کند تا زمان نزدیکی. به این منظور که قبل از نزدیکی حق دخل و تصرف فقط بر نصف مهریه را دارد و بعد از آن مالکیتش بر کل مهریه مستقر می‌شود.

در متون فقهی به نظر اول رسیده‌اند یعنی به مجرد عقد زن مالک تمام مهریه است و حق هر نوع تصرفی را در آن دارد و بنا بر مواد قانونی اگر مهریه بطور کامل قبل از نزدیکی پرداخت شد و قبل از نزدیکی هم طلاق واقع شد، زوجه باید نصف مهریه را  به زوج بازگرداند.   حال اگر مالی مهریه زوجه بود که در زمان اعاده نصف مهریه، آن مال در دسترس نبود تکلیف مالی که باید به زوج بازگردانده شود چیست؟ مثلاً مهریه خانه‌ای بوده که اکنون در رهن بانک است و طلاق قبل از نزدیکی واقع شده و زوج مطالبه نصف مهریه را می‌کند ولی راهن(زوجه) طبق قانون حق تصرف مادی و حقوقی ندارد و نمی‌تواند نصف خانه را به زوج بازگرداند. در این شرایط چه کار می‌توان کرد؟

 

ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی به این موضوع پرداخته است که هرگاه  شوهر بیش از نصف مهر را قبل از نزدیکی پرداخته باشد می‌تواند بعد از طلاق مازاد از نصف مهریه را عیناً یا مثلاً یا قیمتاً استرداد کند. در این مطلب خانه در رهن بانک موجود نیز هست و مال عینی است اما وقتی در رهن بانک باشد در حکم تلف است و به جهتی که خانه مال قیمی است باید نصف قیمت آن به زوج بازگردانده شود.

 

 

 

iranbanou.com
  • 11
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش