فقط کافی است نگاه کند. به چهره، به حالت صورت، به حالت بدن، فقط نگاه میکند. بعد از آن به راحتی میتواند تشخیص بدهد. شخصیت درون افراد را با یک نگاه میفهمد. ١١ سال پیش بود که به سراغ این علم رفت. تنها کسی که در کشورمان با نگاه به افراد و حالت چهره آنها میتواند دروغ یا حقیقت درون را شناسایی کند. قاتلان زیادی را لو داده و بیگناهان زیادی را هم نجات داده است. مرد ٣٨ سالهای که مدرک این کار عجیب را از آمریکا گرفته و کتابی را هم به اسم زبان صورت در کشور خودمان منتشر کرده است.
دکتر محسن عبداللهیان که حالا در رشته بازیگری تخصص خود را آموزش میدهد و بازیگران را برای هماهنگی درون و ظاهرشان آماده میکند. همکاریاش با ناجا را هم قطع نکرده است. افسران پروندههای جنایی هنوز هم در یک سری از پروندهها از دکتر عبداللهیان کمک میخواهند و او با نگاههایش خیلی از معماهای پیچیده مجرمان را حل میکند. کاشف معماهای جنایت و جرم، در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» جزییات کارهایش را روایت میکند.
چه شد که متوجه شدید چنین توانایی دارید؟
این مسأله یک حس درونی یا توانایی ذاتی نیست. این یک علم است و من تقریبا از ١٢ یا ١٣ سال پیش بود که با مطالعاتی که داشتم، به این علم علاقهمند شدم؛ علم زبان صورت و زبان بدن ولی چون در کشور ما تدریس این زبان وجود ندارد، به آمریکا رفتم و زیر نظر پروفسور پائول اکمت پروانه تخصصی تشخیص و تفسیر احساسات و ریزحالتهای چهره را گرفتم. در حال حاضر در کشورمان من تنها کسی هستم که بر روی این علم کار میکند.
یعنی فقط در این رشته آموزش دیدهاید؟
آن زمانی که من برای آموزش این رشته به آمریکا رفتم، فوق لیسانس مدیریت بازرگانی داشتم؛ ولی در حال حاضر تمام تمرکزم بر روی همین رشته است. تشخیص درون انسان از طریق حالت صورت و بدن آنها؛ این یک علم ثابت شده است و من هم در ایران آن را به اثبات رساندم.
چرا به این کار علاقهمند شدید؟
تشخیص شخصیت درون افراد از طریق ظاهرشان از همان ابتدا برایم جذاب بود. خودم نمیدانستم که میشود این علم را آموزش دید؛ وقتی متوجه شدم که میتوانم زبان صورت و زبان بدن را یاد بگیرم، تصمیم گرفتم که این رشته را به صورت تخصصی دنبال کنم.
وقتی مدرکتان را گرفتید، به ایران برگشتید؟
بله؛ در سال ٩٢ و ٩٣ بود که به صورت تخصصی در این رشته کار کردم؛ یعنی با مجوز ناجا و پلیس آگاهی مشهد و فرماندهی انتظامی خراسان رضوی بر روی پروندههای قتل کار کردم. بین ٦ ماه تا یک سال کار تحقیقاتی کردم. در جلسات بازجویی قتل و آدمربایی و سرقت مسلحانه شرکت کردم. حتی چند باری خودم هم بازجویی انجام دادم که ویدیوهای آنها وجود دارد. بعد از انجام این کارها اثبات کردم که این علم کارایی دارد.
کارتان را چطور انجام میدادید؟
من از طریق حالت چهره میتوانم احساساتی که درون انسان وجود دارد را تشخیص بدهم. میتوانم تشخیص بدهم چه کسی دروغ میگوید و چه کسی حقیقت را بیان میکند برای همین در پروندههای جنایی میتوانستم نقش بسیار مهمی داشته باشم.
چند پروندهای که بر روی آن کار کردید را توضیح دهید؟
کار تخصصی من در ناجا همان یک سال در پلیس آگاهی مشهد بود؛ به طور مثال یادم میآید که در مشهد در سال ٨٩ قتلی رخ داده بود. سال ٩٢ بود که یک مظنون را دستگیر کردند که تمام مدارک علیه او بود؛ اما خودش ادعای بیگناهی داشت. او دو سال بازداشت بود و اعتراف نکرد. تا اینکه آزاد شد ولی باز هم تحت نظر بود. سال ٩٥ زمانی که من در پلیس آگاهی مشهد بودم مظنون دیگری را دستگیر کردند. در حالی که مدارک زیادی علیه او نبود. تمام شاهدان هم آن مظنون اول را قاتل اعلام کرده بودند.
حتی مظنون دوم هم ادعا کرد که مظنون شماره یک پرونده دست به این جنایت زده است. من یک ساعت با این مظنون صحبت کردم و به ماموران گفتم که او قاتل است. آنها نیز با بازجوییها و کارهای تخصصی متوجه شدند که او قاتل اصلی است و مظنون اول هم بیگناه بوده است. یا اینکه در پروندهای دیگر پسر ١٦سالهای را به اتهام قتل پدرش دستگیر کردند. او اعتراف کرده بود ولی ماموران پلیس آگاهی متوجه شده بودند که اظهاراتش کمی دروغ است. برای همین تصور میکردند که او شاید همدستی داشته باشد.
تا اینکه من با این پسر صحبت کردم و متوجه شدم دروغی که میگوید مربوط به آلت قتل است. او وقتی درباره چاقو صحبت میکرد، حالت صورتش عوض میشد. من این موضوع را به ماموران گفتم و آنها هم در بازجوییهای تخصصیتر متوجه شدند که قتل با چاقوی بزرگتر مربوط به خلافکاران انجام شده است؛ در صورتی که این پسر ادعا میکرد با چاقوی میوهخوری و در لحظه عصبانیت دست به قتل پدرش زده است.
در حال حاضر دیگر با ناجا همکاری نمیکنید؟
من بعد از کار در پلیس آگاهی مشهد، از طریق رخشان بنیاعتماد و حبیب رضایی و پیمان معادی و انجمن بازیگران خانه سینما، سمیناری به اسم بازی و صورت در خانه سینما اجرا کردم. از این طریق به سینما معرفی شدم. دیگر بعد از آن در سینما به صورت حرفهایتر کار کردم. زبان بدن و احساسات را در رشته بازیگری تدریس میکنم؛ ولی گاهی اوقات هنوز هم افسران پلیس آگاهی با من تماس میگیرند و سر برخی از پروندههای جنایی از من میخواهند که با آنها همکاری کنم.
به نظر شما کارتان در ناجا موثرتر بود یا سینما؟
قطعا کار من در ناجا موثرتر است؛ چراکه باعث کشف پروندههای جنایی و اثبات بیگناهی افراد میشود؛ مثلا افرادی در زندانها داریم که تمام شواهد و مستندات نشان میدهد که مجرم هستند ولی حقیقت این است که بیگناهند. در اینگونه موارد پلیس هم حق دارد؛ چراکه تمام مدارک نشان از مجرمبودن فرد دارد. حتی شاهدانی هم بودهاند که گفتهاند این فرد قاتل یا مجرم است اما زمانی که پرونده را کشف کردم، گفتم قاتل نیست و با کمک پلیس مجرم اصلی پیدا شده است؛ ولی خودم سینما را بیشتر دوست دارم.
در حال حاضر چهکار میکنید؟
در پروژه سریالی مستند به نام پس از حبس به کارگردانی و تهیهکنندگی فرزاد خوشدست همکاری میکنم. در این سریال بازیگر این مجموعه بهعنوان مربی بازیگری با ١٥٠ مددجوی کانون اصلاح و تربیت به تمرین تئاتر پرداخته و درنهایت با گزینش ۸ نفر از این مددجویان یک گروه تئاتر تشکیل داد. من در این سریال از طریق زبان صورت و بدن راست و دروغ صحبتهای مجرمان را تشخیص دادم و همه آنها هم به اثبات رسیده است.
- 27
- 6
زهرا
۱۳۹۷/۴/۳ - ۱۴:۱۰
Permalink