انسانها معمولا از رفتار هرکسی نمیرنجند، به گفته خیلی از بزرگان این دوستان و عزیزانمان هستند که سختترین رنجها را در زندگی برایمان ایجاد میکنند. البته در جامعه به افرادی برمیخوریم که برای تغییر رفتار فردی که ممکن است، هیچ وقت او را مجددا نبینند در ترافیک دست به کارهای خطرناکی میزنند. اسیدپاشی یکی از بدترین کارهایی است که یک انسان میتواند با انسان دیگر داشته باشد.
این رفتار در جامعه ما وجود دارد و قوانین موجود بازدارندگی کافی را برای جلوگیری از تکرار آن ندارند. گاه در اخبار میبینیم نامزدی که به عشق خود نرسیده از او انتقام میگیرد. این گاه و بیگاهها افزایش مییابد و حتی شاهد انتقامگیری از اعضای جامعه بدون هیچگونه شناختی هستیم. علاوهبر ضعف قانون، فرهنگ و اخلاق هم میتواند در وقوع چنین جرائمی که زندگی انسانی را یک عمر تغییر میدهد، نقش تعیین کننده داشته باشد.
در این باره یک نماینده تهران در مجلس از تصویب جزئیات طرح «تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزه دیدگان ناشی از آن» در جلسه یازدهم دی ۹۷ کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس خبر داد. سیده فاطمه حسینی طراح طرح «تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزه دیدگان ناشی از آن» توضیح داد: با تصویب جزئیات طرح، کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس، گزارش آن را برای قرار گرفتن در دستور کار صحن علنی به هیات رئیسه ارائه میکند. در موضوع تشدید مجازات اسیدپاشی، علاوه بر قصاص نفس یا عضو، با توجه به میزان دیه اعضای بدن، حبسهای تعزیری درجه یک تا چهار پیشبینی شده است.
به گفته حسینی، بر مبنای یکی از مواد این طرح، تشدید مجازات معاونت در جرم اسیدپاشی پیشبینی شده است. به گزارش ایسنا، وی با اشاره به مواد مربوط به حمایت از بزهدیدگان ناشی از اسیدپاشی در این طرح، به پیشبینی راهکارهایی در زمینه تامین هزینههای درمان بزه دیده و همچنین خسارات روانی و اجتماعی وارد بر وی اشاره کرد و توضیح داد: همچنین پرداخت دیه از بیتالمال در صورت عدم دسترسی یا شناسایی مرتکب نیز در این طرح مورد توجه قرار گرفته است.
لزوم کنترل بر خرید و فروش مواد اسیدی
یک عضو فراکسیون زنان مجلس درباره طرح « تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزه دیدگان ناشی از آن به «آرمان» توضیح میدهد: این طرح را همه فراکسیون زنان امضا کردند چون این جرائم افزایش یافته اند و هنوز لایحه منع خشونت علیه زنان به تصویب نرسیده است، فکر کردیم شایسته است برای بازدارندگی و تشدید مجازات طرحی در نظر بگیریم. چون جرم اسیدپاشی در جامعه انجام میشود و جرم انگاری که برای آن صورت گرفته است.
سیده فاطمه ذوالقدر با بیان اینکه جرم انگاری در برابر جرمی که انجام میدهند کافی نیست، ادامه میدهد: فردی که جرم را انجام داده است بعد از سه یا چهار سال زندان به جامعه باز میگردد اما فردی که مورد اسیدپاشی قرار گرفته است ممکن است از ناحیه چشم یا دیگر نواحی بدن حتی تغییر شکل صورت مجبور باشد که تمام سالهای باقی مانده از زندگی خود را عذاب بکشد. در این لایحه خواسته شد تا برای فرد اسیدپاش مجازات بالاتری در نظر گرفته شود. یکی از مسائلی که همواره برای فعالان حقوق زن از اهمیت بالایی برخوردار بود، نبود نظارت بر خرید و فروش مواد اسیدی در جامعه است تا جایی که در هر کوچه و خیابانی به راحتی میشود به این ماده خطرناک دسترسی پیدا کرد.
این نماینده مجلس به توجه این طرح به مساله نظارت بر دسترسی به مواد اسیدی اشاره میکند و میگوید: مساله دیگر دسترسی به مواد اسیدی است که باید روی خرید و فروش اسید نظارت انجام شود و با شرایط خاص و کسب مجوز این کار انجام شود. نه اینکه هر فرد، کودک یا بزرگسالی بتواند اسید را خرید و فروش کند. اینها را هم اضافه کردیم و طرح در کمیسیون قضائی تصویب شده است و در نوبت صحن است. امیدواریم که تصویب شود. به گفته ذوالقدر خشونتهایی در مسائل زنان به صورت مستمر انجام میشود علاوه بر آنها مردها هم در معرض این آسیب قرار گرفته اند، او توضیح میدهد: امید است بتوان حکم خوبی برای آن در نظر گرفته و اعمال کرد تا جلوی این ظلم در جامعه گرفته شود.
با توجه به اینکه هیچ محدودیتی بر خرید و فروش مواد اسیدی وجود ندارد و به راحتی این ماده خریداری میشود باید کنترلهایی روی آن اعمال شود و فروشگاهی که این مواد به فروش میرسد مورد کنترل باشد. باید این مواد در اختیار هر کسی قرار نگیرد و افراد برای خرید و فروش باید پاسخگو باشند و جایی برای نظارت در نظر گرفته شده باشد تا پخش اسیدی حساب شده و کنترل شده باشد و مشخص شود اسیدی که در اختیار افراد گذاشته شده است، در چه راهی مصرف شده است. قطعا اعمال این مسائل میتواند در کاهش این جرم تاثیر بگذارد. با اینکه تلاشهای بسیاری برای کاهش تکرار جرم اسیدپاشی صورت گرفته است، تعداد زیادی از شهروندان از این مساله آسیب دیده اند، شهروندانی که گاهی حتی بیمه نیستند.
به گفته این عضو فراکسیون زنان در قانون موجود خلأ بسیاری وجود دارد قانون ضعیفی است که بازدارندگی کافی را ندارد چون این جرم بیشتر در حوزه خانوادگی اتفاق میافتد افراد مجبور به بخشش اعضای خانواده خود خواهند شد برای مثال موردی بود که خانواده همسر از فرزند زن برای کسب رضایت سوءاستفاده کرد تا بتوانند از حق و حقوق شاکی بگذرند اینها باید حساب شده باشد تا فردی که چنین جنایتی روی او انجام شده است حمایت شود و بتواند از بیمه او استفاده کند چون چنین آسیبی میتواند تا آخر عمر بر زندگی فرد تاثیر بگذارد. حکمهایی که اجرا میشوند بازدارندگی کافی را ندارند و اگر داشت این اندازه جنایت در جامعه گسترش پیدا نمیکرد. افراد وقتی میبینند که فردی که مرتکب این جنایت شده جزایی حداقلی میبیند خود نیز ممکن است به چنین عملی اقدام کنند.
ترس از مجازات عامل بازدارنده است
فقدان قانون در جامعه یکی از عوامل تکرار جرم اسیدپاشی انگاشته میشود، از طرفی مسائل اجتماعی و فرهنگی در این مساله دخیل اند، یک وکیل دادگستری درباره تشدید مجازات اسیدپاشی به «آرمان» میگوید: این طرح مجازات را تشدید کرده که راهی برای مقابله با این ناهنجاریها و خشونتها است، اما دیگر اقدام اولیه مسالهای که ما همیشه گفتیم فرهنگ سازی است و ابتدا باید چنین ناهنجاریهایی شناخته شود.
فریده غیرت با تاکید بر اهمیت فرهنگسازی درباره جرائمی اینچنین ادامه میدهد: اجرای مجازات شدید از دید حقوقی راه حلی است برای کاهش آمار جنایت، اما راه حل پیشگیری از انجام این جرم به عقیده بنده شاید در مواردی ممکن است باشد و در مواردی شاید خیلی نباشد و در مواردی وقتی ناهنجاری ایجاد میشود قانون وارد عمل میشود. شاید بتوانیم بگوییم ترس از مجازات خود یک عامل بازدارند است.
این وکیل دادگستری درباره اینکه آیا میتوان به فرد اسیدپاش هم به عنوان یک آسیبدیده اجتماعی نگاه کنیم، توضیح میدهد: این در صورتی است که تشخیص داده شود که فردی که اسید پاشیده بیمار است و اگر آن فرد را به آن دسته از افراد ببریم جامعه مکلف است که برای او راه درمان پیدا کند. البته اگر بپذیریم که فرد بیمار است اما اگر نپذیریم که بیمار است باید مجازات صورت گیرد. فردی که این کار را میکند لزوما بیمار نیست و ممکن است در سلامت کامل این کار را کرده باشد در این صورت باید مجازات سنگین را ببیند که اخیرا پیشبینی شده است. برخی در سلامت کامل این عمل ناشایست را انجام میدهند.
زندگی فقط زیبایی ظاهری نیست
انسانهایی که مورد حمله اسیدپاشی قرار میگیرند، علاوهبر مشکلاتی که برای بازیابی سلامتی خود دارند، به دلیل اینکه در ظاهر دچار تغییراتی میشوند، به سختی به زندگی اجتماعی خود باز میگردند. یک روانشناس درباره اینکه چطور میتوان این افراد آسیب دیده را به جامعه بازگرداند به «آرمان» توضیح میدهد: اگر ما احساس امنیت کلی داشته باشیم خود میتواند عامل آرامش برای ما باشد، اگر بدانیم در ازای خطایی که صورت میگیرد مجازاتی در نظر گرفته شده است خود میتواند تا حدودی این آرامش را به وجود آورد. بهروز بیرشک با بیان اینکه در مورد مساله اسیدپاشی هیچ اقدام اساسی و مطرحی دیده نمیشد، ادامه میدهد: قربانیان فشار از دست دادن خیلی از مسائل زندگی و آینده خود را احساس میکنند.
اینکه حمایت اجتماعی برای این مساله وجود ندارد میتواند زمینهساز افزایش فشار روانی برای آنها شود. فشار روانی که بر جامعه و مردم وجود دارد این است که افراد احساس میکنند این رفتاری است که افراد بیمار انجام میدهند بدون اینکه تقاص رفتار خود را بپدازند. اگر دولت و قوه قضائیه میتوانست برای این مساله اقدامی را انجام دهد و حمایت اجتماعی و اقتصادی را برای این افراد داشته باشد تا حدودی میشد احساس آرامش را برای افراد آسیب دیده به وجود آورد. این روانشناس با اشاره به حوادث اسید پاشی که در گذشته صورت گرفته است، توضیح میدهد: چند قربانی این مساله دختران جوانی هستند که قربانی حسادت و اختلال شخصیت شده اند اینها هیچ گونه حمایتی ندارند. دختر جوانی که با هزار امید ظاهر خود و چیزهای زیادی را از دست داده است.
مردم خشمگین اند چون مسئولان اقدام شایستهای نمیکنند. هنوز حوادث اصفهان را فراموش نکرده اند چون همه جای شهر دوربین وجود دارد و همه چیز قابل بررسی است چطور یک مرتبه این مساله فراموش میشود. این مساله میتواند حس اعتماد مردم به دستگاه قضا را ضعیف کند و مردم اعتماد را به مسئولان ندارند و این قربانیان هم احساس میکنند که رها شده اند و این مساله مهم اجتماعی است.
بیرشک در ادامه با بیان اینکه ممکن است برای فردی که دچار معلولیت است احساس دلسوزی داشته باشیم اما آنها دلسو زی دیگران را نمیخواهند،ادامه میدهد: چون آنها لازم دارند بدانند که تنها نیستند و از آنها حمایت میشود و درکشان میکند نه اینکه مثل خیلی چیزهای دیگر رها شده اند. چندی پیش که یکی از دختران که مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفته بود ازدواج کرد. بسیار خوشحال شدم چون دیدم چقدر روحیه این فرد و اطرافیان و به خصوص جوان دیگری که با او ازدواج کرده، خوب است. زندگی فقط زیبایی ظاهری نیست.
فردی که این مشکل را دارد باید مورد حمایت قرار گیرد. با این حال خود فردی که اقدام به اسیدپاشی میکند تا کجا از سلامت روان بهرهمند است؟ اینکه بتوان با شناخت این افراد از انجام چنین عملی جلوگیری کرد در شرایط کنونی غیرممکن به نظر میآید، بیرشک در اینباره میگوید: سلامت روان جامعه ما مشکل دارد فشارهای مختلفی روی افراد جامعه است. یکی از فشارها نبود عدالت است که آستانه تحمل را پایین میآورد.
افرادی که اقدام به اسیدپاشی میکنند اختلال شخصیت دارند و اگر اینها را دارای اختلال روانی در سطح بالاتر بدانیم ممکن است از نظر حقوقی از جزای احتمالی رهایی یابند اما اینها اختلال شخصیت دارند که نمیتوان از آن گذشت و باید تقاص رفتار خود را پس دهند. او با تاکید بر اینکه خشونت در جامعه افزایش یافته است، ادامه میدهد: با کوچکترین مساله درگیر میشویم این خشونت حتی در خانواده صورت میگیرد و عوامل روانی بسیاری بر آن موثر است. دولت تصمیم گرفت که کلینیکهای کنترل خشم را راهاندازی کند.
اگر خانواده و شخص احساس میکند تحت استرس است و رفتارهایی او را اذیت میکند با مراجعه به مراکز روانشناختی میتوانند مشاوره بگیرند تا به حالت تعدیل دست یابند؛ اما کسی به آنها توجهی ندارد و در جامعه رها میشوند در نتیجه این خشم وجود دارد و در یک لحظه اقدام به رفتارهایی میکنند که هزینه زیادی به همراه دارد. وقتی از بهداشت روان جامعه صحبت میکنیم مساله همین است اگر سعی کنیم بهداشت روان را در جامعه ارتقا ببخشیم بسیاری از این مسائل حل میشود.
- 9
- 4