مسعود استاد پیش از ترک محل جنایت در گفتوگوی تلفنی با همشهری از ماندن بر سر دو راهی بخشش یا قصاص شوهرخواهرش گفت.
قطعا تصمیمگیری در این شرایط برایتان خیلی سخت است، اما خیلیها منتظر نظر قطعی شما در این پرونده جنجالی هستند؟
واقعا از ته دلم میگویم که امیدوارم هیچکس حتی دشمنم در این شرایط قرار نگیرد. من همین حالا(هنگام گفتوگو) مقابل جایی ایستادهام که خواهرم آخرین نفسهایش را کشید. چطور میتوانم در این وضعیت تصمیم بگیرم؟ قلبم درد گرفته. وقتی وسایل خواهرم را جمع میکردم، اشک میریختم. داخل یخچال و فریزر خانه، پر از غذاهایی است که پخته و فریز کرده بود. او حق زندگی داشت. حقی که از او گرفته شد.
در این مدت به محل جنایت نرفته بودید؟
تا دم ورودی آپارتمان آمده بودم اما نتوانستم وارد آن شوم. از سوی دیگر باید وسایل خواهرم را جمع میکردم و به خانه خود میبردم. امروز (جمعه ۱۸مرداد) از صبح به اینجا آمدم و نمیدانید چه حالی دارم. میترا فقط خواهرم نبود او دوستم بود. سنگ صبورم بود. غمخوارم بود.
بههرحال شما و خانوادهتان باید درباره سرنوشت پرونده نیز تصمیم بگیرید.
اگر بخواهیم رضایت بدهیم فقط و فقط و فقط بهخاطر رضای خدا و شادی روح خواهرم است. هر چند حرفهایی میشنوم که خیلی اذیتم میکند. در فضای مجازی موضوع ۸میلیارد یا ۱۷میلیارد تومان پول مطرح و ادعا شده که ما با گرفتن این مبلغ رضایت دادهایم. هرکس هر رقمی که دلش میخواهد در فضای مجازی مطرح میکند. اما همه اینها شایعهای بیش نیست. نه خانواده و وکلای نجفی بحث پول را مطرح کردهاند و نه ما؛ اگر یک زمان رضایت بدهیم پولی دریافت خواهیم کرد. راستش را بخواهید ماندهایم بر سر دوراهی. اگر نجفی را ببخشیم و رضایت بدهیم مردم میگویند پول کلان گرفت و رضایت داد، اگر اصرار بر قصاصش کنیم میگویند اولیای دم بهخاطر مسائل سیاسی قصاصش کردند و به هدفشان رسیدند. درصورتی که نمیدانند این حرفها چقدر شرایط ما را بدتر میکند. ای کاش فقط لحظهای خودشان را جای ما میگذاشتند. من در این لحظه درست روبهروی حمامی نشستهام که وقتی پسر خواهرم مهیار از مدرسه برگشت، جسد مادرش را در آنجا دید. چهکسی میداند که او چه حالی شده است؟ او دیگر مهیار سابق نیست و هربار که چهره مظلومش را میبینم بیشتر عذاب میکشم. خیلی سخت است خیلی.
وکلای نجفی همچنان برای رضایت اقدام میکنند؟
تقریبا هر روز زنگ میزنند یا حضوری مراجعه میکنند. هم وکلایش و هم خانواده نجفی. حتی برخی از مسئولان و افراد سیاسی هم پیش من آمدند. حرفشان هم این است که نجفی را ببخشیم، اما هنوز تصمیم قطعی نگرفتهایم. این چند روز هم خیلی از روزنامهها، رسانهها و حتی شبکههای خارجی برای مصاحبه با من تماس گرفتهاند، اما اصلا موبایلم را پاسخ ندادم.
ممکن است در نهایت شرطی از سوی شما و خانوادهتان برای گذشت مطرح شود؟
قبلا هم از من سؤال شده بود که مثلا در ازای ساخت خیریه، بیمارستان یا... ممکن است گذشت کنیم. جواب من این است که از مردی که روی همسرش اسلحه میکشد آن هم در خانه خودش، مردی که باید تکیهگاه همسرش میبود اما اینطور جانش را گرفت چه انتظاری میتوان داشت. اصلا دلم نمیخواهد که با دستان این مرد خیریه یا هر چیز دیگری ساخته شود.
این را تأکید میکنم که اگر ببخشیم آنقدر ایمان داریم که قاتل خواهرم تقاص این کارش را پس میدهد و خدایی که ما را آفریده مجازات سختی برایش درنظر میگیرد. من قلبا به این موضوع اعتقاد شدیدی دارم انتقامی که خدا میگیرد با انتقامی که ما میگیریم متفاوت است. انتقام خدا بهمراتب سختتر است. ما اگر ببخشیم فقط بهخاطر رضای خدا خواهد بود. در این مدت چندین بار خواب خواهرم را دیدم. هم من و هم مادرم و هم مهیار. بیشتر وقتها او را میدیدم که خوشحال است و همه ما ایمان داریم که جایش خوب است. همانطور که گفتم اگر هم تصمیم به بخشش بگیریم یک بخشی از تصمیمان بهخاطر شادی روح خواهرم است.
نظر پدر و مادرتان چیست؟
آنها اصرار به قصاص دارند، اما همهچیز را به من سپردهاند و تصمیمگیرنده نهایی من هستم.
الهه فراهانی
- 23
- 5